اثر بهداشتي و درماني روزه
روزه، افزون بر فوائد تربيتي و اجتماعي و …، فوائد بهداشتي نيز دارد. روزه تمام دستگاههاي بدن را از خستگي مدام رها ميسازد، عمر را طولاني ميكند، به جسم نشاط تازه اي ميبخشد و آدمي را از كسالت و سستي درميآورد، از بيماري و دردها آزاد ميسازد و چاقي زياد را از بين ميبرد.
روزه، براي تعويض و تجديد چربيهاي ذخيره شده بدن و كاهش ذخاير چربي گليكوژني اعضاي مختلف بدن، روش منحصر به فردي است. گويا اين كه ارزش جنبههاي معنوي و وظيفه روزه از نظر روانشناسي و بهداشت جسمي بيشتر است.
روزهداري كه امروزه آن در پزشكي به نام «رژيم»، در موارد مختلفي از بيماريها تجويز ميكنند، سبب ميشود كه ذخاير مخصوص گليكوژن يا چربي بدن از نقاط مختلف برداشته شوند و به مصرف احتراق داخلي يا انرژي خارجي و سوخت و ساز آن برسند و مسلم است كه بدن در حال روزه ابتدا چربيهاي زير جلدي را به مصرف رسانده و به تدريج نوبت به چربيهاي احشا ميرسد، ولي در هيچ صورتي، روزهداري، صدمهاي به نسوج عضلاني و استخواني بدن وارد نميسازد، مگر اين كه انسان مدتها گرسنه بماند و تمام ذخاير بدن از بين بروند، آنگاه نسوج عضلاني مورد استفاده خود بدن واقع ميشوند.
دكتر «الكسيس كارل» در كتاب «انسان، موجود ناشناخته» مينويسد: «با روزهداري، قند خون در كبد ميريزد و چربيهايي كه در زير پوست ذخيره شدهاند و پروتئينهاي عضلات و غدد و سلولهاي كبدي آزاد ميشوند و به مصرف تغذيه ميرسند.»
وي ميگويد: «لزوم روزهداري در تمام اديان تأكيد شده است. در روزه، ابتدا گرسنگي و گاهي نوعي تحريك عصبي و بعد ضعفي احساس ميشود، ولي در عين حال، كيفيات پوشيدهاي كه اهميت زيادي دارند، به فعاليت ميافتند و بالأخره تمام اعضا، مواد خاص خود را براي نگهداري و تعادل محيط داخلي و قلب، قرباني ميكنند و به اين ترتيب روزه تمام بافتهاي بدني را ميشويد (خانه تكاني ميكند) و آنها را تازه ميكند.»
دكتر «ژان فروموزان» روش معالجه با روزه را، شست و شوي اعضاي بدن تعبير ميكند، كه در آغاز روزهداري، زبان باردار است، عرق بدن زياد است، دهان بدبو است و گاه آب از بيني راه ميافتد، كه همه اينها علامت شروع شست و شوي كامل بدن است. پس از سه چهارم روز بو برطرف ميشود، اسيداوريك ادرار كاهش مييابد و شخص احساس سبكي و خوشي خارق العادهاي ميكند. در اين حال اعضا هم استراحتي كافي دارند.
دكتر «تومانياس» درباره فوائد بهداشتي روزهداري مينويسد: «فائده بزرگ كم خوردن و پرهيز نمودن از غذاها در مدت كوتاه، آن است كه چون معده در طول مدت يازده ماه مرتب پر از غذا بوده، در مدت يك ماه روزهداري مواد غذايي خود را دفع ميكند و همينطور كبد كه براي هضم غذا مجبور است دائما صفراي خود را مصرف كند، در مدت سي روز ترشحات صفراوي را صرف حلكردن باقيمانده غذاي جمع شده خواهد كرد. دستگاه هاضمه در نتيجه كم خوردن غذا، اندكي فراغت حاصل نموده و رفع خستگي مينمايد. روزه، يعني كم خوردن و كم آشاميدن در مدت معيني از سال و اين بهترين راه معالجه و حفظ تندرستي است، كه طب قديم و جديد را از اين جهت متوجه خود ساخته است. به ويژه امراضي كه بر دستگاه هاضمه، به خصوص كليه و كبد عارض ميشود و به توسط دارو نميتوان آنها را درمان كرد، روزه به خوبي معالجه مينمايد. چنانچه بهترين دارو براي برطرف ساختن سوء هاضمه نيز روزه گرفتن است. بيماري مخصوص كبد نيز كه موجب يرقان ميگردد، بهترين طريق درمانش همانا روزه گرفتن است؛ زيرا ايجاد اين امراض اغلب اوقات به واسطه خستگي كبد است كه در هنگام زيادي عمل و فعاليت، نميتواند صفرا را از خود بگيرد.»
دكتر «گوئلپا» فرانسوي ميگويد: «چهار پنجم بيماريها از تخمير غذا در رودهها ناشي ميشود كه همه با روزه اصلاح ميگردد.»
دكتر «آلكسي سوفورين» مينويسد: «جسم به هنگام روزه به جاي غذا از مواد باقيمانده در بدن استفاده كرده و آنها را مصرف ميكند و بدين وسيله مواد كثيف و عفونياي كه در جسم است و ريشه و خميره بيماريها از آنهاست، از بين ميرود. روزه سبب بهبودي همه بيماريها است. بنابراين، شايسته است كه جسم خود را به وسيله روزه، نظيف و پاكيزه كنيد.»
بيماريهايي را كه اين دانشمندان توانستهاند به وسيله روزه معالجه نمايند به قرار ذيل است: «نوراستني، التهاب معده، التهاب حنجره، سفليس، سل، درد چشم، زكام مزمن، درد سينه، نفخ و ورم ريهها، بيماريهاي عصبي، لرزش اندام، استسقاء، فلج، كمخوني، اضطراب روحي، ضعف عمومي بدن، بيماري كبد ، مالاريا و بالأخره تضعيف غدههاي سرطاني و ترك اعتياد.»
دكتر «كاريو» آمريكايي مينويسد: «هر شخص بيمار بايد در سال مدتي از غذا پرهيز كند؛ زيرا مادامي غذا به تن ميرسد، ميكروبها در حال رشدند، ولي هنگامي كه از غذا پرهيز شود، ميكروبها روبه ضعف ميروند.»
وي همچنين ميافزايد: «روزهاي كه اسلام واجب كرده است، بزرگترين ضامن سلامتي تن است.»
از مطالب يادشده درباره فايده بهداشتي درماني روزه در مييابيم كه امروزه در علم پزشكي به اثبات رسيده كه عامل بسياري از بيماريها زياده روي در خوردن و آشاميدن و عدم رعايت بهداشت تغذيه است.
پيام آور بزرگ اسلام، پيامبر اكرم (ص) قرنها پيش، اين مطلب را در كلامي ژرف چنين فرمود: «المعدة بيت كل داء و الحمية رأس كل دواء»معده، خانه تمام دردهاست و پرهيز و امساك بالاترين داروهاست.
اثر اجتماعي اخلاقي روزه
نظام طبقاتي و فاصلههاي ژرف ميان تهدستان و توانمندان، يكي از عوامل تنشزا و نارضايتي در نظام و اجتماعي است كه به هر ميزان فاصله اختلاف طبقاتي، عميقتر گردد، ناهنجاريهاي اجتماعي و مفاسد اخلاقي افزونتر ميگردند و پيوسته آتش كينه و انتقام گروه تهيدست به واسطه هاي فشارهاي اقتصادي و محروميتهاي اجتماعي نسبت به توانگران شعله ورتر ميشود تا آنگاه كه به مرحله انفجار و ناآراميهاي اجتماعي، ميانجامد.
شريعت حياتبخش اسلام با تكيه بر اصل «عدالت اجتماعي»، نهايت تلاش و كوشش را در تنظيم روابط جامعه به كار برده و از آنجا كه طبيعت بشر به واسطه استعدادها و توانمنديهاي فردي مختلف است، ساعي بوده تا با جعل احكام و دستورهاي گوناگون، آن اختلاف طبيعي را نيز به حد اقل برساند. از جمله اين احكام، «روزه» است كه اولاً به سبب آن، ميان تمام افراد جامعه برابري و مساوات ايجاد ميكند و ثانيا: شرايطي را پديد ميآورد كه تا ثروتمندان با درك موقعيت محرومان، فشارهاي اقتصادي و رنجهاي اجتماعي آنان را كاهش دهند و ثالثا: با اين اقدام، جامعه را از پريشاني و نارضايتي، پيراسته ميسازد و روحيه برادري و همگرايي را در ميان آنان به وجود ميآورد. ازاينرو، هنگامي كه «هشام بن حكم» از امام صادق (ع) فلسفه روزه ميپرسد، حضرت ميفرمايد:
«انما فرض الله الصيام ليستوي به الغني و الفقير و ذلك ان الغني لم يكن ليجد مسّ الجوع و فيرحم الفقير لان الغني كلّما اراد شيئا قدر عليه، فأراد الله تعالي ان يسوّي بين خلقه و ان يذيق الغني مسّ الجوع و الالم ليرقّ علي الضعيف و يرحم الجائع»(17)به راستي خداوند روزه را واجب كرد، تا به وسيله آن بين تهيدستان و ثروتمندان برابري ايجاد كنند و اين براي آن است كه ثروتمندان كه هرگز درد گرسنگي و فقر را احساس نكردهاند، به فقيران رحم آورند، زيرا اغنيا، هرگاه (خوردني و آشاميدني) را اراده نمودهاند (و هوس هر نوع مأكولات و مشروبات كردند) برايشان ميسر است، پس خداوند متعال «روزه را واجب نمود» كه تا بين بندگانش از فقير و غني، مساوات و برابري به وجود آورد، و اين كه سرمايهداران مسلمان گرسنگي و درد فقيران را لمس نمايند تا بر آنان شفقت ورزند و ترحم كنند.
يكي از آثار و بركات اخلاقي و معنوي روزه اين است كه انسان با گرسنگي و تشنگي، به ياد گرسنگي و عطش روز قيامت ميافتد و تصميم ميگيرد براي آن روز واپسين توشهاي آماده سازد. بنابر آنچه كه از آموزههاي اصيل اسلامي فهميده ميشود، روزقيامت گرماي طاقتفرسايي دارد. چنان كه امام علي (ع) ميفرمايد: «قدالجمهم العرق؛ عرق مانند لجام، اطراف دهان انسانها را گرفته است.»(18)اين نوع تشبيه براي گرماي قيامت، نشانه شدت و سختي آن است. در روايتي ديگر از امام باقر (ع) درباره آيه شريفه «واليوم تجزون عذاب الهون» پرسيدند، حضرت فرمود: مراد از «عذاب الهون» تشنگي روز قيامت است.
پيامبر اكرم (ص) در «خطبه شعبانيه» ميفرمايد: «واذكروا بجوعكم و عطشكم فيه جوع يوم القيامة و عطشه»با گرسنگي و تشنگي خويش در روزه رمضان به ياد گرسنگي و تشنگي روز قيامت باشيد.
و نيز در روايتي ديگر درباره خصلتهايي كه خداوند به روزهدار عطا ميكند، چنين ميفرمايد: «أوالخامسة امان من الجوع و العطش يوم القيامة»يكي از خصلتهاي روزهدار اين است كه از تشنگي و گرسنگي قيامت در امان ميباشد.
در روايتي از امام علي (ع) نقل شده كه يكي از فلسفههاي اخلاقي روزه آزمايش اخلاص انسانهاست. چنان كه فرمود: «والصيام ابتلاء لاخلاص الخلق»خداوند روزه را براي آزمايش اخلاص مردم واجب فرموده است.
معناي اين كلام گوهربار حضرت اين است كه كسي كه روزه ميگيرد و تمامي روز را با وجود اين كه به انواع خوردنيها و آشاميدنيها دسترسي دارد، در عين حال امساك ميكند، جز اخلاص به پيشگاه حق تعالي مفهومي ديگر ندارد و كسي كه به پيشگاه خداوند متعال اخلاص ورزد، تمامي اوصافي كه براي شخص صائم وجود دارد، شامل حالش ميشود.
اثر تربيتي، رواني روزه
مهمترين اثر روزه بعد تربيتي و رواني آن است. روزه روح آدمي را تلطيف و اراده انسان را «قوي» و غرائز او را «تعديل» ميكند.
از مرتاضان و مهذبان نفوس، كه از راههاي مخصوص به خود به تطهير روح ميپردازند، گرفته كه معتقدند: آنچه نفس را ناخوش آيد، بايد بدان پرداخت و روزه چنين است تا صوفيان، كه چله نشينند و از اصولشان امساك است، و عارفان كه ميگويند: اندرون از طعام خاليدار تا در او نور معرفت بيني همگي نقش محوري روزه در خودسازي و تهذيب نفس را باور دارند؛ زيرا روزه، تمرين مقاومت و آمادگي روحي در خودسازي است. براي اين كه اخلاق و تهذيب نفس بر دو پايه استوار است:
الف) تخليه؛ يعني پاكسازي و تصفيه روح از عادات ناپسند و آلودگيهاي مادي كه مقدمه آن شناخت صفات پسنديده و ناپسند است.
ب) تحليه؛ يعني آراستن نفس به صفات پسنديده و مطلوب انساني، مانند تقوا كه از حكمتهاي روزه است «لعلكم تتقون».
روزه كلاس كسب تقوا است، تمريني براي متقي شدن است. افرادي كه ساليانه، يك دوره يك ماههاي براي شركت در اين پيكار دروني را ميگذرانند، از آمادگي رزمي و دفاعي بيشتري برخوردارند. براي اين كه پيامبر اكرم(ص) شكم پرستي و شهوت جنسي را از جمله سه امري برشمرد كه پس از خويش، براي امتش نسبت به آنها بيمناك بود.
و نيز از كلام گوهر بار آن حضرت است كه فرمود: «اولين چيزهايي كه موجب گرفتاري انسان در آتش جهنم است، دهان (ابزار گناهان فراوان)، و فرج (ابزار شهوت جنسي) است» .
در ماه مبارك رمضان، از جمله اموري كه روزهدار بايد از آنان پرهيز كند، خوردن و آشاميدن و مسائل جنسي است. او بايد در حال روزه با وجود گرسنگي و تشنگي از غذا و آب، از بعضي لذات چشم بپوشد و عملاً ثابت كند كه همچون حيوان در بند اصطبل و علف نيست. او ميتواند زمام امور نفس سركش را به دست گيرد و با تمرينهاي پيگير و خستگيناپذير از رقبههاي دشوار شكم و شهوت پرستي بگذرد و بر هوسها و شهوات خود مسلط گردد.
در حقيقت بزرگترين فلسفه روزه همين اثر تربيتي و معنوي آن است. انساني كه انواع غذاها و نوشابهها در اختيار دارد و هر لحظه تشنه و گرسنه شد به سراغ آن ميرود، همانند درختاني است كه در پناه ديوارهاي باغ بر لب نهرها ميرويند، اين درختان نازپرورده، بسيار كم مقاومت و كم دوامند. اگر چند روزي آب از پاي آنها قطع شود، پژمرده ميشوند و ميخشكند؛ اما درختاني كه در لابلاي صخرهها در دل كوههاي بيابانها ميرويند و نوازشگر شاخههايشان در همان اوان رشد و نمو، طوفانهاي سخت و آفتاب سوزان و سرماي زمستان است و با انواع محروميتها دست به گريبانند، بسيار محكم و پر استقامت و سختكوش و سختجانند.
روزه نيز آدمي را از عالم حيوانات ترقي داده و به جهان فرشتگان صعود ميدهد.
اگر پيامبر اسلام (ص) ميفرمايند: «الصوم جنة من النار؛ روزه سپري است در برابر آتش دوزخ»اشاره به اين موضوع است.
و نيز امام علي (ع) ميفرمايد: «و صوم شهر رمضان فإنه جنة من العقاب»و روزه ماه رمضان سپر است از عقاب الهي.
يعني روزه موجب غفران و آمرزش گناهان و معاصي انسان است، كه به وسيله روزه نجات از آتش جهنم و عقوبت پروردگار حاصل ميشود.
در روايت آمده كه امام علي (ع) از پيامبر اكرم (ص) پرسيدند: چه كنيم كه شيطان از ما دور شود؟ حضرت فرمود: «الصوم يسود وجهه و الصدقة تكسر ظهره و الحب في الله و المواظبة علي العمل الصالح يقطع دابره و الاستغفار يقطع وتينه» روزه روي شيطان را سياه ميكند و و انفاق در راه خدا پشت وي را ميشكند و دوست داشتن به خاطر خدا و مواظبت بر عمل نيك، دنباله او را قطع ميكند و استغفار رگ قلبش را ميبرد.
روان و جان آدمي تنها گذرگاه رحمان نيست، بلكه گامهاي دهشتبار شيطان نيز گاه در آن طنين ميكند. قلب هر چند «حرم» خداست، ولي گاه صداي نامحرم در حريم آن شنيده ميشود و قاهقاه شيطان گستره آن را پر ميكند. چه كنيم تا گناه به قلبمان راه پيدا نكند؟ چه كنيم تا رشتههاي مرئي و نامرئي كه دست سياه شيطان بر گردن دلمان ميافكند، ما را به سراشيبي جهنم نكشاند؟ چه كنيم كه «خودمان» باشيم و شفاف و روشن زندگي كنيم و خدا كه آرامگاه همه پروازگران عرصه معرفت و محبت است، آشناي جانمان باشد و ياد او هم سايه لحظهها و فرصتهايمان؛ هزاران راه پيشپاي نهادهاند تا بيراهه و گژراهه ما را نربايد، هزاران نردبان به شوق زيارت قدمهاي ما آغوش گشودهاند تا ما اسارت خاك و زمين را نپسنديم و سمت آبي آسمان را گم نكنيم.
آري به فرموده رسول رهبر (ص)، روزه بزرگترين مانع وسوسههاي شيطان و نردبان صعود و تقرب به پيشگاه خداي متعال است.
روزه، تمرين فشرده و سازنده براي نيكو شدن است. تمرين «گناهزدايي» و «خدا آشنايي» است.
فرصت فاصله گرفتن از پرتگاهها و آفات و رهايي از افتادن در مرداب هوس خواهي، نفس پرستي و شكم بارگي است.
يازده ماه خزان زدگي و انجماد زمستاني روان و جان، به يك ماه «بهارانه» زيستن در هم شكسته و رمضان نور افشاني ميكند.
چهل حدیث از امامان درباره ی ماه مبارک رمضان
حدیث ۱« نامی از نام های خدا»
امام باقر (ع) فرمودند:
همانا رمضان ، نامی از نام های خداوند است.
———-
حدیث ۲« آرزوی بندگان خالص خدا»
رسول خدا (ص) فرمودند:
اگر بنده بداند در رمضان چه هست، البته دوست می دارد رمضان یک سال باشد.
———-
حدیث ۳« به بند کشیده شدن شیطان»
رسول خدا (ص) فرمودند:
چون ماه مبارک رمضان در آمد ، درهای جهنم بسته و درهای بهشت باز می شود و شیاطین به بند کشیده می شوند.
صبر کن خدا در را باز میکند
صبر کن خدا در را باز میکند. تنها نشستن و مودب بودن کار شماست . اما باز کردن یا باز نکردن در با اوست . اختیاری نیست! گفت : من دَم در ایستاده بودم نه در میزدم نه میرفتم . گفت خوب کاری کردی . راه همین هست . هر وقت دیدی تاخیر افتاد پشت در بایست . مبادا در بزنی . در نزنید و دور هم نروید . مبادا بروی و بگویی چیزی نمیدهند . با هنر و فهمت تا پشت در برو . در را محکم نزنی . یا اصلا در نزن .صاحبخانه خودش میداند انجا بنشین .
شبی که حضرت زهرا را میخواستند دفن کنند اصحاب حضرت امیر پشت در آمدند تا کمک کنند . حضرت امیر امام حسن را فرستاد که پشت در صدای گریه می آید ببین کیست ؟ امام حسن گفت اصحابند، گریه میکنند که در را باز کنید داخل بیاییم . حضرت فرمود بگو بروند اول اذان بیایند تشییع جنازه کنند . اینها رفتند اما یکی ماند و نرفت . همانجا نشست . نتوانست برود . یک دقیقه بعد حضرت امیر دیدند هنوز صدای گریه می آید فرمودند پسرم مگر نگفتی بروند؟! عرض کرد چرا ، دو مرتبه دم در رفت و فرمود چرا نرفتی ؟ گفت : پای رفتن نداشتم … حضرت امیر گفتند : بگو بیاید داخل . ببین که کمی پشت در ایستادن خوب است . به اشاره ملتفت باش. از یکسال پنج سال پشت در ایستادن نترس. پشت در بهترین جاست .