آفریدگار
آفریدگار صاحب ٰ مالک من
حق تملک و تصاحب من آنچنان در دست توست
که خود را هیچ محب حقی نمی دانم
که آخر بنده را به سرور ومولایی خویش
کدام حق است جز طاقت و بخشش
و از آنجا که خداوند
بنده داری تو نیز خالی از عیب است
به امتحان آزمودم
ضرری برایم بخواهی
دفع آن نمی توانم
و چه ناسپاس ام اگر تلاش در دفع آن کنم
که هر چه از تو و جانب تو باشد
همه نفع و همه سود و همه خیر است
و اگر به خیر و رحمت بیازمایی مرا
سرمست و سرشار می شودم
و اعهدی از بندگان مانع آن نتوانند
و ای کاش گمان نبرم خداوند
که از میان بندگان
فضل و رحمت خود را تنها برای من خواسته ای
ای کاش از امتحان رحمت و خیرت به خیر بگذرم
و شرمساری من باز هم از آن است
که رحمت و فضلت به من می رسد
و سپاسم به تو نمی رسد
و خداوند بر این ناسپاسی من
بنده خرده مگیر
همیشه خطا کار بوده ام
هنوز آمورزنده ای
و خداوند نزدیک تر است .