بهترین ذکر، چه ذکری است؟
1- بهترین ذکر، چه ذکری است؟
ج: بالاترین ذکر به نظر حضرت آيت الله بهجت (ره) « ذکر عملی » است، یعنی « ترک معصیت در اعتقاد و در عمل »؛ همه چیز محتاج به این است و این، محتاج به چیزی نیست و مولد خیرات است.
فاطمه( سلام الله عليها ) كعبه¬ی عفاف و حجاب
فاطمه( سلام الله عليها ) با الهام از قرآن در گفتارش هماره با سبكي سنجيده سخن ميگويد و با وقار و متانت رفتار ميكند تا مبادا دل¬هاي بيمار به تزلزل بيفتد.
« فَلاَ تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَيَطْمَعَ الَّذِي فِي قَلْبِهِ مَرَضٌ» (احزاب، 32 ) «پس به ناز سخن ميگوييد تا آنكه در دلش بيمارى است طمع ورزد».
دامنهي عفاف حضرت به ميزاني است كه حتي از فردي كور و نابينا حجاب ميكند و روا نميدارد كه بوي خوش و عطر آگيناش به مشام فردي بيگانه برسد. (مجلسي، 1403، ج43، ص91).
ايشان در اوج پروا و تقوا و عفاف، به مسئوليت¬هاي اجتماعي خويش ميانديشد و آنچه لازمه¬ی خارج شدن از خانه براي يك زن مسلمان و پرهيزكار است را فراموش نميكند. مقنعه بر سر مينمود «اشتملت بجلبابها» و چادر بر اطراف خود ميگرفت «لاثت خمارها» و در اجتماع ظاهر مي شد. به همان گونهاي كه خداوند متعال ميفرمايد: «يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْوَاجِکَ وَ بَنَاتِکَ وَ نِسَاءِ الْمُؤْمِنِينَ يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلاَبِيبِهِنَّ» (احزاب، 59 ) «اى پيامبر، به زنان و دخترانت و به زنان مؤمنان بگو: پوشش¬هاى خود را بر خود فروتر گيرند».
فاطمه ( سلام الله عليها ) در امر ستر و عفاف حتي براي پس از مرگ خود در انديشه بود و به اسماء كه محرم رازش بود فرمود: خوش ندارم برجسد زن پس از مرگ جامهاي افكند و حجم بدن نمايان باشد. به همين دليل از ايشان ميخواهد تا ترتيبي اتخاذ كند كه پيكر زنان به هنگام تشييع در پوششي قرار گيرد كه با وقار و عفاف و احترام همراه باشد. ( قائمي، 1377 ،ص248).
نقل شده است كه روزي خطاب به پدرش رسول خدا ( صلي الله عليه و آله ) فرمودند: پدر جان! همانا روز محشر را به ياد آورم كه چگونه مردم عريان در آن روز برانگيخته خواهند شد و واي بر ما در آن روز، و واي بر ما اگر خداوند ياريمان نكند. (كوفي، 1410، ص 445).
«و تزو دوا فان خير الزاد التقوي». (مجلسي، 1403، ج67، ص257).
در اين سخن حضرت فاطمه( سلام الله عليها ) به مصداقي از اين قاعده كل اشاره كرده است. اينكه لباس و پوشش آن دنيا را نيز بايد با تقوا و ايمان خياطي نمود.
فاطمه ( سلام الله عليها ) در سجادهي بندگي
صحيفهي تاريخ، تا به حال شاهد عبادت هايي بس شگفت از اولياي الهي بوده است و در ميان تمامي عبادت ها، آنچه به صفحات تاريخ زينت و جلوهاي بينظير بخشيده عبادت هاي بانوي بزرگواري است كه در اوج جواني، مايهي فخر و مباهات عابدان گرديده است.
اين عابدهي بيهمتا، هموست كه در وصف عبادتش به لحاظ كيفيت ظاهري چنين آمده است: در تمام دنيا، عابدتر از فاطمه ( سلام الله عليها ) يافت نميشود او به حدي براي عبادت بر پاي خود ميايستاد كه پاهايش ورم ميكرد. ( مجلسي، 1403، ج43، ص75 ) و به لحاظ كيفيت باطني و معنوي در عظمت عبادت او همين بس كه خداوند عالميان به وصف عبادات او و يگانه كفو و همتايش (همان، ص107) علي ( عليه اسلام ) ميپردازد كه اوج عبادت آن حضرت در كلام نوراني وحي بخوبي جلوه نموده است: «الَّذِينَ يَذْکُرُونَ اللَّهَ قِيَاماً وَ قُعُوداً وَ عَلَى جُنُوبِهِمْ وَ يَتَفَکَّرُونَ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ». (آل عمران، 191).
«همانا كه خدا را [ در همه احوال ] ايستاده و نشسته و به پهلو آرميده ياد مىكنند و در آفرينش آسمانها و زمين مىانديشند».
عطر روح افزاي وحي، به يكباره تمام خستگي آن جنگ و گريزهاي طاقت فرسا را از تن خستهي علي و فاطمه( سلام الله عليها ) سترد؛ چرا كه خداوند متعال با نزول اين آيه بر نماز و تهجد، مناجات، تفكر و ذكر مداوم آنان مهر قبولي نهاده بود. ( ر.ك: فصل اول ذيل فاطمه مستجاب الدعوه)
يا در آينهي زلال روايات كه بنگريم، عبادت فاطمه( سلام الله عليها )، آن چنان بلند و بيهمتاست كه خداوند بدان بر ملائكه خويش مباهات ميكند:
آن گاه كه فاطمه ( سلام الله عليها ) در محراب عبادت، در پيشگاه پروردگار به نماز ميايستد، نور عبادتش براي ملائكه آسمان درخشندگي ميكند، به سان نور ستارگان براي اهل زمين و خداوند متعال خطاب به فرشتگان ميفرمايد: ملائكه من! بر بندهام فاطمه ( سلام الله عليها )، سرور كنيزانم، نظر كنيد كه بر درگاه من ايستاده در حالي كه بندبند وجودش از خوف من مرتعش و لرزان است و با تمام قلبش به عبادت من روي نهاده است. شما را گواه ميگيرم كه شيعيان او را از آتش نجات و ايمني بخشيدم. (مجلسي، 1403 ، ج28، ص38 )
آري! فاطمه( سلام الله عليها )، اين اسوه كامل و دردانهي نبي، آرامش و سكوت خود را در ذكر و ياد خداوند ميدانست و مصداق آن در آيه «الا بذكر الله تطمئن القلوب». (رعد، 28 )
«آگاه باشيد كه دلها با ياد و ذكر خداوند آرامش ميگيرد».
بخوبي تجلي نموده كه نمونهي آن در شب ازدواج آن عابدهي بيهمتا چنين محاسبه شده است:
علي ( عليه اسلام ) در شب زفاف، همسرش را نگران و گريان ديد. علت را پرسيد فاطمه ( سلام الله عليها ) فرمود: حال خود را در پايان عمر و عالم قبر به ياد آوردم، چرا كه انتقال از خانهي پدرم به منزل خودم مرا به ياد انتقالم به قبر انداخت، تو را به خدا قسم بيا در اين ساعات آغازين زندگي به نماز برخيزيم و امشب را به عبادت خدا بپردازيم. (شوشتري، 1403ق،ج4 ،ص481 )
عبادت فاطمه ( سلام الله عليها ) بگونهاي نبود كه ايشان را از وظايف خطير خانوادگي يعني همسرداري و شوهرداري باز دارد بلكه ايشان روزها پس از فراغت از كارهاي جاري زندگي و شب¬ها پس از بخواب رفتن ديدگان مردم و فرزندان وارد محراب عبادت و غرق در مناجات و راز و نياز با خالق خود ميشد. او در اين راه مصداق خطاب خداوند با موسي( عليه اسلام ) ميشود كه خداوند به او فرموده: «يا موسي فاعبدني و قم بين يدي مقام العبد الحقير». (حراني، 1404، ص490 )
و يا مصداق آيات قرآن در خطاب به پيامبر ( صلي الله عليه و آله ) كه خداوند ميفرمايد: «قُمِ اللَّيْلَ إِلاَّ قَلِيلاً نِصْفَهُ أَوِ انْقُصْ مِنْهُ قَلِيلاً». (مزمل، 3-2 )
فاطمه ( سلام الله عليها ) به واقع شب را براي پروردگارش با سجده و قيام به صبح ميرساند، «وَ الَّذِينَ يَبِيتُونَ لِرَبِّهِمْ سُجَّداً وَ قِيَاماً». (فرقان، 64 ) و حقيقت عبادت بنده كه هدف خلقت اوست را در مقام ذلت و عبوديت و رو به سوي پروردگار خود را به خوبي بجا ميآورد. (طباطبايي، 1417، ج18، ص388)؛ «وَ مَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِيَعْبُدُونِ« (ذاريات، 56 )
فاطمه( سلام الله عليها ) بانوي ادب
زيبا خطاب نمودن افراد، از شاه كليدهاي ارتباط مثبت است كه اسلام علاوه بر آموزش نام¬هاي نيك و سفارش به ترويج آن سعي كرده تا مردم را به معاشرت نيكو و خطابهاي احسن راهنمايي كند و از كلمات زشت و اهانت آميز در روابط استفاده نكنند:
« يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا … بِالْأَلْقَابِ بِئْسَ الاِسْمُ الْفُسُوقُ بَعْدَ الْإِيمَانِ ». ( حجرات، 11 ).
« اى كسانى كه ايمان آوردهايد، به همديگر لقبهاى زشت ميدهيد چه ناپسنديده است نام زشت پس از ايمان».
و در آيهاي ديگر رعايت ادب و نگاهداشتن حرمت افراد در روابط اجتماعي را نشانهي خردمندي دانسته است. ( هاشمي رفسنجاني، 1383 ، ج2،ص499 ).
« إِنَّ الَّذِينَ يُنَادُونَکَ مِنْ وَرَاءِ الْحُجُرَاتِ أَکْثَرُهُمْ لاَ يَعْقِلُونَ ». (حجرات، 4 ).
« كسانى كه تو را از پشت اتاقها [ى مسكونىِ تو ] به فرياد مىخوانند، بيشترشان نمىفهمند».
فاطمه زهرا( سلام الله عليها ) به¬عنوان آموزگار ادب، اخلاق و ارزش¬هاي والاي انساني است كه با برخورد مؤدبانه خود همه كس را در نگاه اول مجذوب ادب خود ميكرد، حُسن برخورد و دقت در معاشرت او از همان ابتدا آن چنان محسوس بود كه همه به آن اذغان داشتند و اين ادب ايشان محصول تربيت خداست كه خود به تربيت ايشان پرداخته است.
« لَكُمْ القُلوبُ الَتي تُوَلِي اللهَ رياضَتَها بالخَوْفِ و الرَجاء …». ( ر.ك: مفاتيح الجنان، زيارت جامعه ائمه المؤمنين (عليه السلام ) ). «متصدي و عهده¬¬دار تربيت و تزكيهي دل¬هاي شما - آل محمد ( عليه السلام ) - به خوف و رجاء، خود حضرت ربوبيت است و آن دل¬هاي پاك را خدا محل شكر و سپاس و حمد و ثناي خود گردانيد و از بدي¬هاي پاكيزه و مصفا كرده است».
از جمله ادب والاي انساني اين بانوي ادب، برخورد مؤدبانه در برابر پدر و همسر و فرزندان گرانقدرش ميباشد كه به گوشهاي از آن اشاره ميگردد.
معيت و همراهي فاطمه سلام الله عليها با قرآن
رسول خدا ( صلي الله عليه و آله ) درباره اهل بيتش مي فرمايند :
« هولاءِ و فاطمهُ و هي الزَهَرهُ عَتْرَتي و اَهْلُ بَيتي، هُمْ معََ القرآنِ، و القرآنُ مَعَهَم لا يَفْتَرِقانِ حتيّ يَرِدا
علي الحَوْضِ». (مجلسي، 1403 ،ج24 ،ص74 )
« آنان علي و حسن و حسين ( عليهم السلام) و فاطمه ( سلام الله عليها ) كه زهرهي عترت و
اهل بيت( عليهم السلام) من است با قرآنند و قرآن با آنان است و هرگز از هم جدا نميشوند تا
اين كه در حوض كوثر بر من وارد شوند».
در اين حديث، پيامبر ( صلي الله عليه و آله ) از معيت و همراهي فاطمه( سلام الله عليها ) با قرآن
ياد و تصريح كرده كه فاطمه ( سلام الله عليها ) و ساير اهل بيت ( عليه السلام ) هرگز از قرآن جدا
نميشوند و قرآن و اهل بيت همواره با هم معيت دارند.