فاطمه( سلام الله عليها ) بانوي ادب
زيبا خطاب نمودن افراد، از شاه كليدهاي ارتباط مثبت است كه اسلام علاوه بر آموزش نام¬هاي نيك و سفارش به ترويج آن سعي كرده تا مردم را به معاشرت نيكو و خطابهاي احسن راهنمايي كند و از كلمات زشت و اهانت آميز در روابط استفاده نكنند:
« يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا … بِالْأَلْقَابِ بِئْسَ الاِسْمُ الْفُسُوقُ بَعْدَ الْإِيمَانِ ». ( حجرات، 11 ).
« اى كسانى كه ايمان آوردهايد، به همديگر لقبهاى زشت ميدهيد چه ناپسنديده است نام زشت پس از ايمان».
و در آيهاي ديگر رعايت ادب و نگاهداشتن حرمت افراد در روابط اجتماعي را نشانهي خردمندي دانسته است. ( هاشمي رفسنجاني، 1383 ، ج2،ص499 ).
« إِنَّ الَّذِينَ يُنَادُونَکَ مِنْ وَرَاءِ الْحُجُرَاتِ أَکْثَرُهُمْ لاَ يَعْقِلُونَ ». (حجرات، 4 ).
« كسانى كه تو را از پشت اتاقها [ى مسكونىِ تو ] به فرياد مىخوانند، بيشترشان نمىفهمند».
فاطمه زهرا( سلام الله عليها ) به¬عنوان آموزگار ادب، اخلاق و ارزش¬هاي والاي انساني است كه با برخورد مؤدبانه خود همه كس را در نگاه اول مجذوب ادب خود ميكرد، حُسن برخورد و دقت در معاشرت او از همان ابتدا آن چنان محسوس بود كه همه به آن اذغان داشتند و اين ادب ايشان محصول تربيت خداست كه خود به تربيت ايشان پرداخته است.
« لَكُمْ القُلوبُ الَتي تُوَلِي اللهَ رياضَتَها بالخَوْفِ و الرَجاء …». ( ر.ك: مفاتيح الجنان، زيارت جامعه ائمه المؤمنين (عليه السلام ) ). «متصدي و عهده¬¬دار تربيت و تزكيهي دل¬هاي شما - آل محمد ( عليه السلام ) - به خوف و رجاء، خود حضرت ربوبيت است و آن دل¬هاي پاك را خدا محل شكر و سپاس و حمد و ثناي خود گردانيد و از بدي¬هاي پاكيزه و مصفا كرده است».
از جمله ادب والاي انساني اين بانوي ادب، برخورد مؤدبانه در برابر پدر و همسر و فرزندان گرانقدرش ميباشد كه به گوشهاي از آن اشاره ميگردد.