فاطمه( سلام الله عليها ) كعبه¬ی عفاف و حجاب
فاطمه( سلام الله عليها ) با الهام از قرآن در گفتارش هماره با سبكي سنجيده سخن ميگويد و با وقار و متانت رفتار ميكند تا مبادا دل¬هاي بيمار به تزلزل بيفتد.
« فَلاَ تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَيَطْمَعَ الَّذِي فِي قَلْبِهِ مَرَضٌ» (احزاب، 32 ) «پس به ناز سخن ميگوييد تا آنكه در دلش بيمارى است طمع ورزد».
دامنهي عفاف حضرت به ميزاني است كه حتي از فردي كور و نابينا حجاب ميكند و روا نميدارد كه بوي خوش و عطر آگيناش به مشام فردي بيگانه برسد. (مجلسي، 1403، ج43، ص91).
ايشان در اوج پروا و تقوا و عفاف، به مسئوليت¬هاي اجتماعي خويش ميانديشد و آنچه لازمه¬ی خارج شدن از خانه براي يك زن مسلمان و پرهيزكار است را فراموش نميكند. مقنعه بر سر مينمود «اشتملت بجلبابها» و چادر بر اطراف خود ميگرفت «لاثت خمارها» و در اجتماع ظاهر مي شد. به همان گونهاي كه خداوند متعال ميفرمايد: «يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْوَاجِکَ وَ بَنَاتِکَ وَ نِسَاءِ الْمُؤْمِنِينَ يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلاَبِيبِهِنَّ» (احزاب، 59 ) «اى پيامبر، به زنان و دخترانت و به زنان مؤمنان بگو: پوشش¬هاى خود را بر خود فروتر گيرند».
فاطمه ( سلام الله عليها ) در امر ستر و عفاف حتي براي پس از مرگ خود در انديشه بود و به اسماء كه محرم رازش بود فرمود: خوش ندارم برجسد زن پس از مرگ جامهاي افكند و حجم بدن نمايان باشد. به همين دليل از ايشان ميخواهد تا ترتيبي اتخاذ كند كه پيكر زنان به هنگام تشييع در پوششي قرار گيرد كه با وقار و عفاف و احترام همراه باشد. ( قائمي، 1377 ،ص248).
نقل شده است كه روزي خطاب به پدرش رسول خدا ( صلي الله عليه و آله ) فرمودند: پدر جان! همانا روز محشر را به ياد آورم كه چگونه مردم عريان در آن روز برانگيخته خواهند شد و واي بر ما در آن روز، و واي بر ما اگر خداوند ياريمان نكند. (كوفي، 1410، ص 445).
«و تزو دوا فان خير الزاد التقوي». (مجلسي، 1403، ج67، ص257).
در اين سخن حضرت فاطمه( سلام الله عليها ) به مصداقي از اين قاعده كل اشاره كرده است. اينكه لباس و پوشش آن دنيا را نيز بايد با تقوا و ايمان خياطي نمود.