ترتیب ورود به جهنم
واژه جهنم را برخی فارسی دانسته اند که اصل آن «گهنام» به معنای چاه بسیار گود و ژرف است. برخی نیز آن را عبری شمرده که از «جهنیون» گرفته شده است. در هر صورت جهنم به عقیده همه ادیان، جایی است در جهان دیگر که بزه کاران را در آنجا انواع عقوبت کیفر می دهند.(ر.ک: جوادی آملی، معاد در قرآن5/365)
از آیات قرآن کریم برمی آید که ورود تبهکاران به جهنم با یک ترتیب خاصی انجام می شود ترتیبی که با نوع رفتار آنها در این دنیا ارتباط تنگاتنگ دارد.
مثالی برای ورود به بحث
برای جدا کردن آهن خالص از سنگ آهن کوره ای برپا می کنند تا با حرارت دادن آن سنگ ذوب شده ناخالصی ها از آن جدا شود. هر بار که قرار است این فرآیند خالص سازی رخ دهد مراحلی وجود دارد که باید یکی پس از دیگری انجام شود.
مرحله اول : آماده سازی کوره است. برای این کار ابتدا سوخت اصلی را وارد کوره می کنند سپس با ماده آتش زایی آن سوخت را شعله ور می کنند پس از آنکه کوره داغ شد موادی را که می خواهند با این آتش بسوزانند و ذوب کنند وارد کوره می کنند.
قصه آدمیان
پروردگار بگذار ای بار من قصه آدمیان را برایت باز گو کنم چون کودکی که قصه آموخته از والدین را برایشان دوباره خوانی می کند و یا آمزنده ای که با آموزگار خویش آموزه پس می دهد
آن روزگار کم بودیم و تنها مردی و زنی که آغازگر خلقت و هم هبوط نمودند
و در گذر زمان ما آرام آرام پیش چشمان تو به سرعت مشمول تکثیر شدیم
و به حکمت تو در شعبه ها و در فرق زیاد و بسیار ازدیاد یافتیم
و آنگاه هر یک در اقلیمی از این جهان پهناور کوچک مسکن یافتیم
و جمعی و قومی شدیم به رنگی و نِادی و زبانی
گاهی اهل گناه و گاهی صالح ، گاهی اهل کذب و گاهی صادق
تقدیر توبود که یکدیگر را بشناسیم و به وسعت خلقت تو آفرین گویم
و اما باز آدمی و اشتباه شانه به شانه شدند تا از همان ، انسانیت غافل شویم و در تصور کوچکمان خویش را از دیگران بر تر یابیم .
و خداوند نمی دانم کجای قصه که سرگردان شدیم
و فراموشمان شد که هیچ کداممان را بر دیگری برتری نیست
و برتری تنها از آن توست و غافل شدیم که ایمان و تقوا و توسل به تو است که بزرگوار و برتری می کند و هیچ …
و خداوند که تنها تویی که از حال و قصه تنهای همه ی ما اگاه و بر ما دانایی
تو بگو
و اندازه کن تقوای ما را
و بگو که کدام یک برتریم نزد نگاه تو
و نه نزد نگاه غیر از نگاه تو
و تنها نگاه تو .
و خداوند نزدیکتر از …
مرا به غیر خودت وامگذار
خدایا ! می خواهم فقیری بی نیاز باشم که جاذبه های مادی زندگی ، مرا از زیبایی و عظمت تو غافل نگرداند .
آرامش ظاهری مرا نبینید ، در درون من غوغایی بپاست . هوای نفس من در صدد تسلط بر همه ی اعضا و جوارحم برآمده است ؛ پی در پی دستور می دهد و مرا به سوی معصیت می خواند و پس از انجام هر گناهی مرا به گناه بعدی دعوت می کند نه خسته می شود و نه خستگی مرا درک می کند او برای جهنمی کردن من به گونه ای تلاش می کند که گویی خواست دیگری ندارد . نه شب می شناسد نه روز ، نه وقت می شناسد و نه بی وقت .
مهمترین خواسته در دعای قنوت
یکی از دعاهای رایجی که اکثر به اتفاق در دعای قنوت میخوانیم؛ دعای قرآنی؛ «رَبَّنَا آتِنَا فِی الدُّنْیَا حَسَنَةً وَ فِی الاْخِرَةِ حَسَنَةً وَ قِنَا عَذَابَ النَّارِ» میباشد. در این مقاله به مختصری پیرامون این دعای عظیم الشأن قرآنی میپردازیم.
«وَ مِنْهُمْ مَن یَقُولُ رَبَّنَا آتِنَا فِی الدُّنْیَا حَسَنَةً وَ فِی الاْخِرَةِ حَسَنَةً و َقِنَا عَذَابَ النَّارِ * أُولئِکَ لَهُمْ نَصِیبٌ مِمَّا کَسَبُوا وَاللّهُ سَرِیعُ الْحِسَابِ؛[1] و گروهی از آنان میگویند : پروردگارا! به ما در دنیا نیکی و در آخرت هم نیکی عطا کن، و ما را از عذاب آتش نگاه دار. * اینانند که از آنچه به دست آوردهاند، نصیب و بهره فراوانی دارند، و خدا حسابرسی سریع است.»
پروردگارا
پروردگار ! آگاهی تو از گاه و بیگاه من و علم تو به آنچه از من پنهان و بر من آشکار است . هراس است و باعث افتخار
هراس از آن که خداوند برزگ و قادر و متعال وقتی هیچ از من و اعمالم نیست که بر تو پیدا نباشد با این همه ناشایستگی و نادانستگی چه کنم
که حتی خجلت و سر فکندگی به فریاد شرمساریم از این اعمال نمی رسد
و هراس از تو و فهر تو بهترین توفیق حالم می شود
و افتخار خداوند که در هر حال و هر حالتی و در هر گاه و بیگاهی چه در ظلمت سیاه شب و چه در روشنایی سپید روز چشمان خداوند همراهیم می کند و امن و امانم می بخشد .
و در حیرت ! ذهن من آدمی که در پیشگاه علم ازلی تو تفاوتی میان پیدا و پنهان نیست و حتی سخنی که به سر و در خلوت گفتن به فاش و آشکار می ماند در نظر تو !
چه می گویم من و چه می گویم من خداوند و چه می گویم کدام سر و کدام پنهان که وقتی همه چیز ، همه چیز بر تو و چشم تو عیان است چه حاجت به بیان
و حالا که این همه بر تو عیان است و همه سر بر تو آشکار !
چه کس امین تر از تو برای بازگو گفتن سر امانم
و خداوند تزدیکتر از …