هشت درس اخلاقی از حضرت آیت الله خامنه ای
درس اول : گريه بر حال خويشتن
در شرع مقدس اسلام مستحسن است كه انسان به حال خودش گريه بكند , اگر ما حال خودمان را بفهميم گريه مان مى آيد ما از حال خودمان غافليم انسان براى هدفى آفريده شده و مسؤوليتى بر دوش او گذاشته شده است , لذا نبايد زندگى را در غفلت از آن هدف و آن مسؤوليت بگذراند اينكه شما شنيده ايد ائمه هدى ( عليهم السلام ) گريه مى كنند با اينكه اهل عبادت , اهل نماز , اهل معرفت و اهل رؤيتند و كسانى هستند كه هيچ چيز براى آنها در معارف الهى پوشيده نيست و با كمال ميل و شوق , عبادت مى كنند به خاطر همان معرفتشان است
غفلت :
در عين حال آنها هم گريه مى كنند از براى چيست ؟ بله براى آن كسى كه در آن مرحله است چيزهايى است كه اگر انجام نگيرد قصور است اما براى ما نه چون انسان به ضروريات زندگى مثل : خوراك , مزاح , گردش و تفريح مشغول است , البته اينها كارهاى مباحى است كه هيچ اشكالى هم ندارد گاهى براى امثال من و شما رجحان هم دارد و خوب هم هست , اما آن انسانى كه به قرب الهى رسيده حتى يك لحظه اش هم اگر به غفلت صرف بشود و يا حتى وقتش در كارهاى ضرورى صرف شود آن هم برايش سنگين است , لذا براى همان يك لحظه غفلت گريه مى كند من و شما نمى فهميم كه اين گريه براى چيست ؟ تعجب مى كنيم مگر يك لحظه غفلت هم گريه دارد بله پشت پرده براى ما پوشيده است آنها پشت پرده را مى بينند
روز حسرت و پشيمانى :
( ( و انذر هم يوم الحسرة اذقضى الامر ) ) قرآن روز قيامت را مى فرمايد : روز حسرت يعنى همين , هر يك لحظه , لحظه واقعى يعنى از يك ثانيه كمتر از زندگى شما مى تواند در آخرت براى شما مايه درجات عاليه باشد ولى شما در قيامت نگاه مى كنيد , مى بينيد كه ميلياردها از اين لحظه ها را مفت از دست داده ايد اين حسرت ندارد ؟ يا خداى نكرده مقدارى از اين لحظات را در راه دورى از آن هدف و دورى از خداى متعال به كار گيريد ؟ پس گريه كردن به حال خود يكى از كارهاى خوب است گريه كردن بر سرنوشت انسان بعد از مرگ گريه كردن بر سرنوشت انسان در قيامت كه از سرنوشت انسان بعد از مرگ بدتر است كار خوبى است , ما چون مرگ و قبر و تنهايى قبر و ظلمت قبر را مى بينيم مى فهميم
روز تنهايى :
ما الان در جمع دوستان و رفقا و خانواده و خوشيها و لذات و غيره هستيم ولى يك زمانى , آن زمان ممكن است يك ساعت ديگر باشد , ممكن است يك سال ديگر باشد , ممكن است بيست سال ديگر باشد , همين دوستان و آشنايان من و شما را در يك تكه پارچه مى پيچند و در زير خاك مى گذارند و مى روند در آن وقت اين تنهايى , اين غربت اين دور شدن از چيزهايى كه انسان ساليانى به آن عادت كرده خيلى سخت است بخصوص وقتى كه انسان اعتقاد دارد كه در آنجا با عملش سر و كار دارد و خداى متعال و مأمورين الهى به سراغ انسان مى آيند ( ( و سؤال منكر و نكير حق ) ) در زيارت آل ياسين مى خوانيم اينها حق است , واقعيت است قيامت از اينكه من و شما مى بينيم و خيلى براى مان سخت مى آيد به مراتب هزاران بار سخت تر است , منتهى چون از چشم ما و حس ما دور است , ارزش گريه بر اينها و بر قيامت را نمى فهميم , اما شما دلتان مى خواهد بر اين چيزها گريه كنيد ولى خجالت مى كشيد ( ( لا تتركه حياء ) ) به خاطر حيا و يا بخاطر ملاحظه نبايد اين كار را ترك بكنيد پس اين يك دستور است اگر اهل عبادتيد و اگر عبادت را دوست مى داريد , عبادت كنيد نگوييد كه اگر من دو ركعت نماز بخوانم ديگران مى گويند كه : ( ( چه ريا كارى است ) ) خوب بگويند , غلط مى كنند بگويند , از براى مردم و بخاطر مردم نبايد اين كار ترك شود