نفوذ معنوی امام حسن عسکری علیه السلام در دل نگهبانان
11 بهمن 1390
در مدتی که امام حسن عسگری علیه السلام در زندان بود، عده ای از بنی عباس و مخالفین امام نزد صالح بن وصیف، یکی از کارگزاران برجسته مهتدی، خلیفه عباسی، رفتند و گفتند: «نسبت به او سختگیری کن و یک لحظه او را به حال خود وامگذار.»
صالح به آنان گفت: «دیگر با او چه کنم؟! او را به دو نفر ازبیرحمترین زندانبان ها سپردهام، اما آنها پس از مدتی اهل نماز و عبادت شدهاند.»
آنگاه صالح آن دو را احضار کرد و به آنان گفت: « وای بر شما، چه میکنید؟»
آن دو پاسخ دادند: « ما با مردی که روزها روزه است و شب ها به عبادت میپردازد چه کنیم؟! او سخنی نمی گوید و غیر از عبادت کاری نمیکند. وقتی به او نگاه می کنیم، بندبند تنمان می لرزد و هیبتی در دلمان میافتد که قدرت هر کاری را از دست میدهیم.»
بنی عباس با شنیدن سخنان این دو زندانبان، سرافکنده و ناکام برخاستند و رفتند.
صالح به آنان گفت: «دیگر با او چه کنم؟! او را به دو نفر ازبیرحمترین زندانبان ها سپردهام، اما آنها پس از مدتی اهل نماز و عبادت شدهاند.»
آنگاه صالح آن دو را احضار کرد و به آنان گفت: « وای بر شما، چه میکنید؟»
آن دو پاسخ دادند: « ما با مردی که روزها روزه است و شب ها به عبادت میپردازد چه کنیم؟! او سخنی نمی گوید و غیر از عبادت کاری نمیکند. وقتی به او نگاه می کنیم، بندبند تنمان می لرزد و هیبتی در دلمان میافتد که قدرت هر کاری را از دست میدهیم.»
بنی عباس با شنیدن سخنان این دو زندانبان، سرافکنده و ناکام برخاستند و رفتند.
تحول روحی زندانبان امام حسن عسکری علیه السلام
حضرت امام حسن عسکری علیه السلام را نزد علی بن نارمش که از دشمنان سرسخت آل ابیطالب بود زندانی کردند، و از طرف حکومت بنی عباس به او دستور دادند تا میتواند بر امام سخت بگیرد.
اما تنها پس از یک روز، علی بن نارمش با مشاهدهی رفتار امام، به جایی رسید که در برابر او چهره اش رابر خاک میگذاشت و با نهایت ادب برخورد میکرد. (2)
پی نوشت ها:
1-بحار الانوار، ج 50، ص 308، ح 6
2-اصول کافی، کتاب الحجة، ج 2، ص 439، ح 8