مهمترين درجات و مراتب تفكر
1- تفکر در حق و اسماء و صفات خالق هستي:
به فرموده امام خميني اين نوع از تفکر، افضل مراتب فکر و بالاترين مرتبه علوم است. امام صادق (عليه السلام) مي فرمايند: «افضل العبادة ادمان التفکر في الله و في قدرته؛ پيوسته انديشيدن در باره خداوند و توانايي او برترين پرستش است.» (همان، ص 191)
2- تفکر در مخلوقات خداوند:
از ديگر درجات و مراتب تفکر، انديشيدن در مصنوعات الهي و پي بردن به عظمت خدا است. تفکر در عظمت آسمان ها، عجايب کوهها، تنوع در گياهان، اصناف حيوانات، عجايب درياها، عظمت خورشيد و ماه و ارتباط بين اين دو، آمدن شب و روز و فصول مختلف و نظم در خلقت، ابر و باد و باران و برف و… همگي موجبات حيرت اهل فکر را فراهم مي آورد و باعث خضوع و تواضع نسبت به خالق هستي مي گردد.
امام خميني در بياني زيبا و تکان دهنده مي فرمايند: «اين همه صنعت منظم، که عقول بشر از فهم کليات آن عاجز است، بيربط و خود به خود پيدا نشده. کور باد چشم دلي که حق را نبيند و جمال جميل او را در اين موجودات مشاهده نکند. نابود باد کسي که با اينهمه آيات و آثار باز در شک و ترديد باشد.» (همان، ص 197)
«کذلک يبين الله لکم الآيات لعلکم تتفکرون؛ اينچنين خدا آياتش را براي شما روشن مي گرداند، باشد که در کار (دنيا و آخرت) بينديشيد.» ( سوره بقره، 219)
بسياري از افراد بشر نمي توانند از تفکر خالق هستي به مخلوقات پي ببرند و قدرت انديشيدن در صفات و کمالات الهي را ندارند (مورد اول که ذکر شد) اما تفکر در باره مخلوقات خداوند، از عهده همه انسان ها بر مي آيد و هر کس در هر رتبه اي مي تواند در خصوص جهان خلقت بيانديشد و به خالق آن پي ببرد. در اين زمينه کتاب توحيد مفضل بسيار کارگشا است.
3- تفکر در اعمال و رفتار خود و محاسبه نفس:
مرحوم ملا احمد نراقي (رحمةالله عليه) در باب کيفيت تفکر در اعمال و رفتار خود مي فرمايند: «آدمي در هر شبانه روزي ساعتي به تفکر کار خود بيفتد و اخلاق باطنيه و اعمال ظاهريه خود را تفحص کند و احوال دل و جوارح خود را تجسس نمايد. لوح دل را در مقابل خود نهاده آن را ملاحظه کند و دفتر شبانه خود را گشوده، سر تا پاي آن را مطالعه فرمايد.» (معراج السعادة، ص 120 به بعد)
ايشان در ادامه توضيح مي دهند که اگر ديدي در طول روز، به دستورات خداوند عمل کرده، از معصيت ها و گناهان اجتناب کرده اي، حمد و سپاس الهي را بجاي آور؛ و اگر ديدي معصيتي از تو سرزده و با رفتار و کردارت، مخالفت امر الهي نموده اي، توبه کرده و با جبران عمل، به علاج بپرداز.
ايشان در ادامه توصيه مي کنند که انسان با نظر بصيرت به اعمال خود بنگرد و ببيند آيا از صفات رذيله اي که او را به هلاکت مي اندازد، از قبيل بخل و حسد و کبر و… چيزي در وجود او هست يا نه؛ و با چراغ فکر همه زواياي وجودش را تفحص کند تا مبادا با اين صفات مهلکه خداي خود را ملاقات کند!
در فقه الرضا (عليه السلام) آمده است: «انديشيدن آينه توست؛ بدي ها و خوبي هايت را به تو نشان مي دهد.» (ميزان الحکمة، ج10، ح16209)
امام علي (عليه السلام): انديشه کردن در خوبي ها، انگيزه بکار بستن آن ها مي شود.
امام علي (عليه السلام): ريشه سالم ماندن از لغزش ها، انديشيدن پيش از عمل کردن است و سنجيدن پيش از سخن گفتن.
4- فکر کردن به نعمت هاي خدا:
امام علي (عليه السلام): انديشيدن در باره نعمت هاي خدا، نيکو عبادتي است.
5- تفکر در باره باقي بودن آخرت و فاني بودن دنيا
امام علي (عليه السلام): تميز دادن (تشخيص دادن) ماندني (آخرت) از رفتني (دنيا)، از شريف ترين انديشه ها است.
6- تفکر در قرآن کريم:
پيامبر خدا (صلي الله عليه و اله وسلم): سهم ديدگان خود را از عبادت به آنان دهيد. عرض کردند: اي رسول خدا! سهم آن ها از عبادت چيست؟ فرمود: نگريستن به قرآن و انديشيدن در آن و پند گرفتن از شگفتي هايش.
7- فکر کردن در سرنوشت گذشتگان و مطالعه تاريخ:
خداوند در قرآن کريم مي فرمايد: «اولم يسيروا في الارض فينظروا کيف کان عاقبة الذين من قبلهم کانوا اشد منهم قوة و اثاروا الارض و عمروها اکثر مما عمروها و جاءتهم رسلهم بالبينات فما کان الله ليظلمهم و لکن کانوا انفسهم يظلمون؛ آيا در زمين نگرديده اند تا ببينند فرجام کساني را که پيش از آنان بودند، چگونه بوده است؟ آنها بس نيرومندتر از ايشان بودند و زمين را زير و رو کردند و بيش از آنچه آنها آبادش کردند، آن را آباد ساختند و پيامبرانشان دلايل آشکار بر ايشان آوردند. بنابراين، خدا بر آن بود که بر ايشان ستم کند، ليکن خودشان بر خود ستم مي کردند.» (سوره روم، 9)
امام علي (عليه السلام) در سفارش به فرزند بزرگوارش حسن (عليه السلام) مي فرمايند: فرزندم! هر چند من به اندازه همه کساني که پيش از من بوده اند، نزيسته ام، اما در کارهاي آنان نظر کردم و در اخبار آنها انديشيدم و در آثارشان سير کردم، چندان که همچون يکي از آنان شده ام و بلکه آنسان بر کارهايشان آگاهي يافته ام، که گويي با اولين و آخرين آنها زندگي کرده ام.» (احاديث از ميزان الحکمة، ج 10، باب تفکر)
خلاصه اينکه:
از آنچه بيان شد فهميده مي شود که بر هر مسلماني لازم است که در طول روز، بخشي از وقت خود را به تفکر بپردازد؛ تفکري که او را به خدا نزديک کند و او را از بدي ها برهاند و به سمت خوبي ها سوق دهد.
اما در خصوص نحوه تفکر بايد بدانيم که فکر کردن اختصاص به حالت خاصي ندارد؛ مثلا اينطور نيست که حتما بايد در هنگام فکر کردن نشست يا راه رفت و يا… خداي سبحان در اوصاف خردمندان مي فرمايد: «الذين يذکرون الله قياما و قعودا و علي جنوبهم و يتفکرون في خلق السموات و الارض ربنا ما خلقت هذا باطلا سبحانک فقنا عذاب النار؛ آنان که خدا را ايستاده و نشسته و خوابيده ياد مي کنند و در آفرينش آسمان ها و زمين مي انديشند که پروردگارا! اين (جهان) را بيهوده نيافريده اي. منزهي، پس ما را از عذاب آتش نگاه دار» (سوره آل عمران، 191)
پس علاوه بر اينکه انسان مي تواند در حالات مختلف با ديدن آيات الهي به تفکر بپردازد؛ اما بهتر است روزانه و لو چند دقيقه، در محيطي خلوت با خود بينديشد و وظايف خويش را به خود گوشزد کرده، نعمت هايي که خداي سبحان به او عطا کرده، يادآوري کند و از او در انجام تکليفش ياري بخواهد.
پيروز و موفق باشيد.