سوگواری آدم(ع) در کربلا
به مجلس روضه ی حسین خوش آمدید!
ایشان در گردش خود بر روی زمین، به قتله گاه حسین که رسید، پایش مجروح گشت و خون از آن جاری گشت.
فرمود: یا رب العالمین! مرا چه گناهی سر زده که این گونه عقوبت شده ام.
اینجا شروع روضه بود.
ندا آمد که: خون تو برای همدردی با حسین فرو ریخت. او را به ستم می کشند.
از کشنده ی حسین سوال فرمود؛ جواب آمد: یزید ملعون، او را لعنت کن.
و آدم(ع) که اشک بر گونه هایش، از داغ حسین روان بود، چهار بار او را لعن کرد.
مجلس بعدی با حضور نوح(ع) بود.
کشتی ایشان که به نینوا رسید، طوفان درگرفت.
کشتی را در آستانه ی غرق شدن می دید.
عرضه داشت: خداوندا! در همه ی دنیا سیر کردم و به مانند اینجا چنین نهراسیدم.
جبرئیل فرود آمد و مجلس روضه برپا شد.
از حسین گفت.
از کشته شدنش…
از به نیزه رفتن سرش…
از پاره پاره شدن پیکرش…
نوح(ع) گریست.
اما می خواهم بگویم ای نوح! شنیدن کی بود مانند دیدن…
تو بالغ بودی و این ها را شنیدی و عنان از کف دادی؛ رقیه اما کودکی بود که دید پدرش را چگونه بی رحمانه لگدکوب می کنند.
تو نوح هستی برای گریه ی بسیار در عمر درازی که داشتی.
اما من از خودت می پرسم:تو نوح هستی یا آن دختر سه ساله که چهل منزل تا شام شب و روزش اشک بود و اشک بود و اشک…؟
مجلس بعدی در مجمع البحرین…
موسی(ع) و خضر(ع) و روضه ی ارباب…
هفتمین مجلس در سپاه سلیمان نبی(ع) رخ داد.
با لشکریانش از انس و جن و پرندگان در حال عبور از آسمانها، به کربلا رسیدند.
سه بار قصد عبور کردند و هر بار، باد ممانعت می کرد.
بر باد خشم گرفت؛ مرثیه سرایی آغاز گشت.
باد او را از شهادت حسین در این سرزمین با خبر ساخت.
می خواهم به سلیمان بگویم: ای پیامبر خدا! سه بار قصد نمودی و باد که به اذن خدا در فرمان تو بود، ممانعت کرد. ممانعتش نه برای جنگ بود بلکه برای ثواب کردن تو در روضه ی ارباب بود.
اما…
حسین را دعوت نمودند و از رفتنش به سمت کوفه ممانعت کردند.
نه تنها ممانعت، که او و خاندانش را مجبور به نبرد کردند.
راه دیگری غیر از جنگ برایش باقی نگذاشتند.
ارباب ما مسلم و حبیب را کشته دید.
قاسم و عبدالله را پاره پاره پیکر دید.
علی اکبر و علی اصغر را گلگون دید.
عباس را مقطع الاعضا دید.
حتی حمله به خیمه هایش را دید.
ریسمان آماده ی زجر(لعنت الله علیه) را دید که برای حرمش آماده می گشت.
خودش را قطعه قطعه کردند.
سرش را از قفا بریدند.
و حتی پس از مرگ نیز بر سر و پیکرش صدمه وارد کردند.
اما ارباب از هیچ کدام این ها خشمگین نشد.
راضیة مرضیه بود حسین…
عهدی داشت با پروردگار…
ای فدایی حسین!
به اختصار از مجالس برپا گشته در عالم، برای حسین، می گوییم.
پشت تمام این مختصرها، مجالس سنگینی بوده…
نمونه های کوچکی از آن ها را در زمان خودمان داریم.
ولی صد حیف که مجالس ما اخیرا تنها یک دهه ی محرم هست.
در هر مجلسی که پا گذاشتید محبین ارباب را فراموش نکنید.
عاشورا نزدیک است…
برگرفته از وبلاگ پرچم سرخ یاحسین