ارزش و ثواب روزه در کلام پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله
اسلام همچون درختی ثابت و استوار است که ریشه اش، ایمان است و رگ هایش، نماز؛ آب آن، زکات است و شاخ و برگش، روزه.
نماز و روزه روشنی چشم من است.
هر کس برای خدا، در شدت گرمای یک روز، روزه بگیرد و او را تشنگی فراگیرد، خدا هزار فرشته را مأمور می کند که صورتش را مسح کنند و او را بشارت دهند، تا آن گاه که افطار کند، خداوند بفرماید چه خوش است روح و روان تو. ای فرشتگان من! شهادت دهید که من او را آمرزیدم.
شخص روزه دار تا زمانی که غیبت نکند، در حال عبادت است گرچه در بسترش خواب باشد.
خواب روزه دار، عبادت؛ سکوتش، تسبیح؛ دعایش، مستجاب و ثواب عملش دو برابر است.
اگر روزه دار در میان گروهی که غذا می خورند، حاضر شود، اعضایش تسبیح می گویند و درود فرشتگان بر او خواهد بود.
خداوند سفره ای دارد که بر آن نعمتی است که نه چشم دیده، نه گوش آن را شنیده و نه بر دل بشری گذشته است. بر سر این سفره، جز روزه داران نخواهند نشست.
تذکر مهم:
اگر هدف از روزه این باشد که مثلاً روزه بگیرد تا در چاقی و لاغریش اثر کند، و یا در قند و چربی خونش و … مؤثر واقع شود، این روزه نزد خداوند سبحان ذره ای ارزش و ثواب ندارد و چه بسا موجب خشم و غضب خداوند گردد و او را به عذاب الهی مبتلا سازد. بر همین اساس حضرت علی (ع) فرمودند: با اخلاص (عمل را فقط برای خشنودی خداوند انجام دادن) کارهای انسان نزد خداوند قبول می شود.(غررالحکم، ص 432).بنابراین وظیفه یک فرد مسلمانی که می خواهد روزه بگیرد و یا عمل واجب و مستحبی را انجام دهد، آن است که بگوید:«خدایا! می دانم تو حکیمی و تمام دستوراتت برای خیر و سعادت ما است، و می دانم این عمل فوائد زیادی برای من و حتی جامعه دارد، ولی من این عمل را فقط برای رضایت و خشنودی تو انجام می دهم».و لازم نیست اینها را به زبان بگوید، بلکه در دلش چنین نیتی داشته باشد، کافی است.کسانی که دلشان به حال مردم می سوزد و دوست دارند جوانان این مرز و بوم، جوانانی سالم از نظر روحی و جسمی باقی بمانند، راهی ندارند جز آنکه دلهای پاک جوانان را با دستورات حیاتبخش اسلام عزیز آشنا سازند و مسائل اسلام را با استدلال و منطق برای آنان بیان نمایند.برادران و خواهران عزیر بدانند که آنچه درباره فلسفه احکام گفته می شود، قسمتی از علت احکام می باشد و الا ذهن ما توان درک حقیقت و تمام علت احکام را ندارد، زیرا علم ما در برابر علم بی نهایت خداوند علیم و ائمه اطهار (ع) نا چیز است. بر همین اساس،رسول گرامی اسلام (ص) می فرماید:«در روزه آنقدر فایده هست، که قابل شمارش نیست». (بحارالانوار، ج 93، ص 254)
فوايد روزه از نظر پزشكي
بزرگان و پزشكان مسلمان و حتي غيرمسلمان هم در فوايد طبي روزه كتابها نوشته و مقالات فراواني را به چاپ رساندهاند و به اين نتيجه رسيدهاند كه هيچ دارويي براي بهبود مزاج انسان بهتر از روزه گرفتن نيست. زيرا پيامبر (ص) فرمود: معده خانه هر دردي است و بسياري از مرضها ناشي از پرخوري ميباشد و پرهيز كردن و كمخوردن سرآمد هر دارويي خواهد بود.
حكما گفتهاند هفتاد و چند نوع از بيماري در اثر بيملاحظگي در غذاها و زيادهروي در خوردن و آشاميدن است و بهترين راه جلوگيري از اين امراض همانا امساك از خوردن و مخصوصا روزه گرفتن است.
با اين مقدمه بايد ذكر كنيم كه درباره فوايد روزهداري از نظر علم پزشكي بحثهاي زيادي شده است و امروزه با پيشرفت تكنولوژي و تحقيقات وسيع و عميق ثابت شده است كه روزهداري،در مجموع براي سلامت بدن ضروري است، و حتي در كشورهايي كه اعتقادي به اين مسأله ندارند، پزشكان براي درمان بعضي از بيماران از رژيم غذايي “چند ساعت ناشتابودن” براي مدت محدودي استفاده ميكنند.
روزهداري در واقع يك استراحت كلي براي بدن و همانند خانهتكاني و غبارروبي و پاكسازي و نظافت كل سيستمهاي بدن انسان است. همانطور كه قلب انسان لحظهاي كار ميكند و لحظهاي استراحت، بدن انسان هم بعد از 11 ماه كار مداوم، نياز به يك استراحت يك ماهه دارد.
امروزه علم پزشكي ثابت كرده است كه در رژيم غذايي روزهداري، چربيهاي اضافهبدن تحليل ميرود، چاقي بيرويه و مضر كاهش مييابد، فشار روي مفاصل كمر و اندامهاي تحتاني كم و دستگاههاي قلبي و عروقي و گوارشي تنظيم و تعديل ميشوند دستگاه دفاعي بدن نيز به حالت آماده باش درميآيد، تقويت و تنظيم ميشود.
يكي از دستاوردهاي مهم علم پزشكي نشان ميدهد كه با روزهداري، موادي در بدن به وجود ميآيند كه خيلي بيشتر از حد معمول است و اين مواد نقش عمدهاي در پيشگيري از عفونتهاي ميكروبي و ويروسي و از بين بردن سلولهاي سرطاني دارند.
چون در حالت عادي بسياري از اين ميكروبها و ويروسها در بدن، به حالت نهفته و نيمه فعال قرار دارند و وقتي بدن انسان ضعيف ميشود، آنها فعاليتهاي شديدي را شروع ميكنند و شروع به تخريب مينمايند. با روزهداري مواد از بين برنده اين موجودات مزاحم در بدن افزايش مييابد و شروع به حذف و نابودي آنها مينمايد.
در واقع بايد گفت روزهداري سبب پاكسازي كلي بدن ميشود و انسان را آماده ميسازد تا در مقابل بسياري از خطرات و بيماريها مصون بماند.
در اين ماه، بدن تحت تأثير فشارهاي مختلف روحي و جسمي قرار ميگيرد و به اصطلاح استرسهاي مختلفي به بدن وارد ميشود و بدن عكسالعملهاي متفاوتي از خود نشان ميدهد. اين در تنگنا قرارگرفتن و دچارمضيقه شدن و تحمل استرسهاي مختلف، در واقع امتحان و محكي است براي انسان كه بنيه او خصوصا بنيه دفاعياش چگونه است؟
در پاسخ به اين سوال بايد گفت كه: فقر و محروميت غذايي كه در اثر روزه ماه مبارك رمضان ايجاد ميشود، تأثير بسيارمثبتي در تقويت قواي روحي ورواني دارد و به شخص اعتمادبهنفس و اطمينان ميدهد تا در مقابل بسياري از خطرات روحي ، جسمي و محروميتها مقاومت نمايد و شخصي با ثبات و متكي به اراده به وجود آورد تا در مقابل استرسها و فشارهاي روحي و اجتماعي تاب وتوان كافي را به دست آورد و دست به رفتارهاي نادرست وناهنجار نزند.
روزه اثرات زيادي بر روي اركان بدن دارد كه بايد اطبا و پزشكان كتابها و مقالهها در مورد آن بنويسند اما در يك كلام ميتوان گفت روزه، حلول تندرستي در بدن انسان ميباشد.
آیات قرآن کریم درباره روزه
سوره بقره آیه 196 { وَ أَتِمُّواْ الحَْجَّ وَ الْعُمْرَةَ لِلَّهِ فَإِنْ أُحْصِرْتُمْ فَمَا اسْتَيْسَرَ مِنَ الْهَدْىِ وَ لَا تحَْلِقُواْ رُءُوسَكُمْ حَتىَ يَبْلُغَ الْهَدْىُ محَِلَّهُ فَمَن كاَنَ مِنكُم مَّرِيضًا أَوْ بِهِ أَذًى مِّن رَّأْسِهِ فَفِدْيَةٌ مِّن صِيَامٍ أَوْ صَدَقَةٍ أَوْ نُسُكٍ فَإِذَا أَمِنتُمْ فَمَن تَمَتَّعَ بِالْعُمْرَةِ إِلىَ الحَْجِّ فَمَا اسْتَيْسَرَ مِنَ الْهَدْىِ فَمَن لَّمْ يجَِدْ فَصِيَامُ ثَلَاثَةِ أَيَّامٍ فىِ الحَْجِّ وَ سَبْعَةٍ إِذَا رَجَعْتُمْ تِلْكَ عَشَرَةٌ كاَمِلَةٌ ذَالِكَ لِمَن لَّمْ يَكُنْ أَهْلُهُ حَاضِرِى الْمَسْجِدِ الحَْرَامِ وَ اتَّقُواْ اللَّهَ وَ اعْلَمُواْ أَنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَاب }
{ حج وعمره را براى خدا به پايان بريد، و اگر [به علتى] از انجام آن ممنوع شديد، آنچه را از قربانى براى شما ميسر است [ قربانى كنيد و از احرام در آييد ] و سر خود را نتراشيد تا قربانى به محلش برسد و از شما اگر كسى بيمار بود يا در سرش ناراحتى و آسيب داشت [و ناچار بود سر بتراشد، جايز است سر بتراشد و] كفّاره اى چون روزه، يا صدقه يا قربانى بر عهده اوست. و هنگامى كه [از علل ممنوعيّت] در امان بوديد، پس هر كه با پايان بردن عمره تمتّع به سوى حج تمتّع رود، آنچه از قربانى ميسر است [قربانى كند]. و كسى كه قربانى نيابد، سه روزْ روزه در همان سفر حج و هفت روزْ روزه هنگامى كه بازگشتيد بر عهده اوست اين ده روز كامل است [و قابل كم و زياد شدن نيست]. اين وظيفه كسى است كه [خود و] خانواده اش ساكن و مقيم [منطقه] مسجد الحرام نباشد. و از خدا پروا كنيد و بدانيد كه خدا سخت كيفر است }
سوره مائده آیه 95 { يَأَيهَُّا الَّذِينَ ءَامَنُواْ لَا تَقْتُلُواْ الصَّيْدَ وَ أَنتُمْ حُرُمٌ وَ مَن قَتَلَهُ مِنكُم مُّتَعَمِّدًا فَجَزَاءٌ مِّثْلُ مَا قَتَلَ مِنَ النَّعَمِ يحَْكُمُ بِهِ ذَوَا عَدْلٍ مِّنكُمْ هَدْيَا بَلِغَ الْكَعْبَةِ أَوْ كَفَّارَةٌ طَعَامُ مَسَاكِينَ أَوْ عَدْلُ ذَالِكَ صِيَامًا لِّيَذُوقَ وَبَالَ أَمْرِهِ عَفَا اللَّهُ عَمَّا سَلَفَ وَ مَنْ عَادَ فَيَنتَقِمُ اللَّهُ مِنْهُ وَ اللَّهُ عَزِيزٌ ذُو انتِقَام }
{ اى اهل ايمان! در حال احرام شكار را نكشيد، و اگر يكى از شما از روى عمد شكار را بكشد، بايد مثل آن شكار حيوانى را قربانى كند و اين حكم بايد با نظارت دو نفر عادل انجام گيرد و به كعبه اهدا گردد و يا چند مسكين را به عنوان كفّاره طعام دهد و يا معادل آن روزه بگيرد و اين بدين خاطر است كه كيفر خلاف خود را ببيند و خدا از گذشته اش درگذرد و اگر كسى دوباره مرتكب شكار در حال احرام شود، خداوند از او انتقام می گيرد و خدا مقتدر و انتقام گيرنده است }
سوره بقره آیه 183 { يَأَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُواْ كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيَامُ كَمَا كُتِبَ عَلىَ الَّذِينَ مِن قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُون }
{ اى كسانى كه ايمان آورده ايد روزه بر شما واجب شده همانطور كه بر اقوام قبل از شما واجب شده بود و اين دستور براى آن است كه پاك و پرهيزكار شويد }
سوره بقره آیه 184 { أَيَّامًا مَّعْدُودَاتٍ فَمَن كاَنَ مِنكُم مَّرِيضًا أَوْ عَلىَ سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِّنْ أَيَّامٍ أُخَرَ وَ عَلىَ الَّذِينَ يُطِيقُونَهُ فِدْيَةٌ طَعَامُ مِسْكِينٍ فَمَن تَطَوَّعَ خَيرًْا فَهُوَ خَيرٌْ لَّهُ وَ أَن تَصُومُواْ خَيرٌْ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُون }
{ چند روز معيّنى را بايد روزه دار باشيد و هر كدام از شما بيمار يا مسافر باشد، روزهاى ديگر را به جاى آن روزه بگيرد، و آنان كه طاقت روزه گرفتن ندارند، به جاى آن مسكينى را طعام دهند و هر كه از روى اطاعت پروردگار خوبى كند براى او بهتر است و اگر بدانيد روزه گرفتن براى شما بهتر است }
سوره بقره آیه 185 { شهَْرُ رَمَضَانَ الَّذِى أُنزِلَ فِيهِ الْقُرْءَانُ هُدًى لِّلنَّاسِ وَ بَيِّنَاتٍ مِّنَ الْهُدَى وَ الْفُرْقَانِ فَمَن شَهِدَ مِنكُمُ الشهَّْرَ فَلْيَصُمْهُ وَ مَن كَانَ مَرِيضًا أَوْ عَلىَ سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِّنْ أَيَّامٍ أُخَرَ يُرِيدُ اللَّهُ بِكُمُ الْيُسْرَ وَ لَا يُرِيدُ بِكُمُ الْعُسْرَ وَ لِتُكْمِلُواْ الْعِدَّةَ وَ لِتُكَبرُِّواْ اللَّهَ عَلىَ مَا هَدَئكُمْ وَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُون }
{ ماه رمضان ماهى است كه قرآن در آن نازل شده همان قرآنى كه هدايت كننده مردم و داراى دلايل روشن هدايت و معيارهاى سنجش حق و باطل است. بنا براين هر كدام از شما اين ماه را درك كرد، بايد روزه بگيرد و آنها كه بيمار و يا مسافرند، روزهاى ديگر را به جاى آن روزه بگيرند. خداوند براى شما راحتى را می خواهد و زحمت را نمی خواهد تا شما تعداد اين روزها را كامل كنيد و خدا را براى آنكه شما را هدايت كرده به بزرگى ياد كنيد شايد شكرگزارى كنيد }
سوره بقره آیه 187 { أُحِلَّ لَكُمْ لَيْلَةَ الصِّيَامِ الرَّفَثُ إِلىَ نِسَائكُمْ هُنَّ لِبَاسٌ لَّكُمْ وَ أَنتُمْ لِبَاسٌ لَّهُنَّ عَلِمَ اللَّهُ أَنَّكُمْ كُنتُمْ تخَْتَانُونَ أَنفُسَكُمْ فَتَابَ عَلَيْكُمْ وَ عَفَا عَنكُمْ فَالَْنَ بَاشِرُوهُنَّ وَ ابْتَغُواْ مَا كَتَبَ اللَّهُ لَكُمْ وَ كلُُواْ وَ اشْرَبُواْ حَتىَ يَتَبَينََ لَكُمُ الْخَيْطُ الْأَبْيَضُ مِنَ الخَْيْطِ الْأَسْوَدِ مِنَ الْفَجْرِ ثُمَّ أَتِمُّواْ الصِّيَامَ إِلىَ الَّيْلِ وَ لَا تُبَاشِرُوهُنَّ وَ أَنتُمْ عَكِفُونَ فىِ الْمَسَاجِدِ تِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ فَلَا تَقْرَبُوهَا كَذَالِكَ يُبَينُِّ اللَّهُ ءَايَاتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَّقُون }
{ در شبِ روزهايى كه روزه دار هستيد، آميزش با زنانتان براى شما حلال شد. آنان براى شما لباسند و شما براى آنان لباسيد. خدا می دانست كه شما [پيش از حلال شدن اين كار] به خود خيانت می كرديد، پس توبه شما را پذيرفت و از شما در گذشت. اكنون [آزاد هستيد كه] با آنان آميزش كنيد و آنچه را خدا [در اين كار] براى شما مقرّر داشته [از فضيلت، ثواب، پاكدامنى از حرام و فرزند شايسته] طلب كنيد. و بخوريد و بياشاميد تا رشته سپيد [صبح] از رشته سياه [شب] براى شما آشكار شود سپس روزه را تا شب به پايان بريد. و در حالى كه در مساجد معتكف هستيد با زنان آميزش نكنيد. اينها حدود خداست، به آنها نزديك نشويد. خدا اين گونه آياتش را براى مردم بيان می كند تا [از مخالفت اوامر و نواهى او] بپرهيزند }
اثر عرفاني الهي روزه
در حديث قدسي (يعني احاديثي كه سلسله سندش منتهي به خود خداي تعالي ميشود) آمده: كه خداي تعالي فرمود: «كل عمل آدم هو له غير الصيام، هو لي و انا أُجزي به»؛ از ميان اعمال و عبادات فرزندان آدم، فقط «روزه» براي من است و من پاداش روزهام.
اين روايت را شيعه و سني البته با مختصر اختلافي نقل كردهاند و وجه اين كه روزه براي خداي متعال است، اين است كه تنها عبادتي است كه از امور عدمي تشكيل ميشود، به خلاف عبادات ديگر، از قبيل نماز، و حج و امثال آن، كه از امور وجودي تركيب مييابد، و يا حد اقل امور وجودي هم در آنها دخالت دارند، و روشن است كه فعل وجودي نميتواند محض و خالص در اظهار عبوديت عبد و ربوبيت خداي متعال باشد؛ زيرا خالي از نقايص مادي و آفت محدوديت و اثبات انانيت نيست، و ممكن است در انجام آن قصد غير خدا (ريا) نيز به ميان آيد، و سهمي از آن را براي غير خدا انجام دهد، چنان كه در موارد ريا و سمعه و سجده براي غير خدا اين آفات مشاهده ميشود، به خلاف عملي كه همه آن نفي است، يعني روزه كه عبارت است از نخوردن، ننوشيدن، و ترك بسياري از مشتهيات ديگر كه صاحبش خود را بالاتر از اسارت در برابر ماديات ميبيند، و با خويشتنداري خود را از لوث شهوات نفس پاك نگه ميدارد، و اين امور عدمي چيزي نيست كه غير خدا هم سهمي از آن داشته باشد؛ زيرا امري است تنها ميان بنده و پروردگارش (پنهان از چشم ديگران است) و طبعا كسي جز خدا از آن با خبر نميشود.
و اين كه فرمود: «و انا اجزي به» اگر واژه «اَجزي به» را به صيغه معلوم بخوانيم، يعني من جزاي آن را ميدهم، آن وقت دلالت ميكند بر اين كه در دادن اجر به بنده، كسي ميان او و خدا فاصله و واسطه نميشود، همان طور كه بنده هم در بندگي و عبادت خدا به وسيله روزه كسي را دخيل قرار نداد، و نگذاشت كسي از روزهداريش با خبر شود، چنان كه در باره صدقه آمده است: صدقه را تنها خدا ميگيرد، و بين صدقه دهنده و خدا كسي واسطه نيست، و در قرآنكريم نيز آمده: «و ياخذ الصدقات»و فقط خداوند ميگيرد صدقات را. چنان كه در روايتي تصريح شده كه همه اعمال آدمي را فرشتگان تحويل ميگيرند، جز «صدقه» كه به طور مستقيم به دست خدا ميرسد!
و اما اگر «اُجزي به» را به صيغه مجهول بخوانيم، معنايش اين ميشود: خود من (خدا) جزاي روزه قرار ميگيرم.
علامه طباطبائي (ره) درباره اين حديث مينويسد: در اين صورت كنايه از نزديكي روزهدار به خداي تعالي است.بر سالكان حق اهل تحقيق پوشيده نيست كه اين حديث شريف داراي معناي بلندي است كه سزاوار بود دانشمند بزرگواري چون علامه طباطبائي درباره آن سخن ميگفت. ولي به هر حال درك معناي اين حديث بسيار مشكل است؛ زيرا تساوي ميان كالا و بهاي آن از بديهيات عقلايي است و درباره پاداش اعمال بندگان، هر چه خداوند عطا فرمايد، تفضل است و كسي از او حق مطالبه ندارد. ازاينرو، معقول است حق تعالي، عدل جان انسان را، فردوس برين، قرار دهد، آنگونه كه فرموده است: «خداوند از مؤمنان جانها و اموالشان را خريداري ميكند كه (در برابرش) بهشت براي آنان باشد….»يا درباره روزهداران آمده است، كه باب مخصوصي در بهشت دارند، «ان للجنه بابا يدعي الريان لا يدخل منه الاّ الصائمون.»
به هر حال معناي اين كه خداوند متعال پاداش روزهدار است، «من پاداش روزهام» بدين معناست كه خداوند ميفرمايد: من خود را به روزهدار ميدهم؛ خودم را به او ميدهم، يعني او را خدايي ميكنم و اين، همان است كه در روايت آمده است كه اخلاقتان را خدايي كنيد. (تخلقوا باخلاق الله) يعني انسان «خداگونه» شود. چنان كه در حديث قدسي آمده است: «… وقتي كه بندهام در اثر عبادت و كارهاي شايسته به من نزديك شود، او را دوست خواهم داشت و در نتيجه آن، من كه به توسط من ميبيند و زبان و دست او هستم، به طوري كه او به توسط من ميگويد و ميگيرد.»
شايان ذكر است كه روزهاي اين پاداش را دارد كه تمام اعضا و بدن و قلب آدمي صائم (روزهدار) باشد. در اين صورت شخص به گونهاي از ماديات فاصله ميگيرد و با عالم عقل كه نزديكترين موجود به خداست نزديك ميشود، تا جايي كه فاني در اراده خدا ميگردد و به مبدأ مطلق اتصال مييابد و به مقام صائمين واقعي (خواص الخواص) ميرسد.