تأثیرات مخرب عروسک باربی
دقت در پدیده عروسک باربی و تاثیرگذاری آن در طول بیش از نیم قرن هر انسان خردمندی را به تامل وامی دارد که چگونه یک عروسک می تواند این همه تاثیرات مخرب فرهنگی ، اجتماعی ، روانی و …. داشته باشد و چه ماهرانه توانسته از غفلت میلیون ها انسان سوء استفاده کرده و در قلعه ی ذهن آن ها خانه کند. در همین راستا یکی از کارشناسان به زیبایی تعبیر نموده که « باربی اسب تروا است.»
ملاحظه دقت و ظرافت در طراحی این سلاح موثر و فراگیر فرهنگی نشان از رصد دائمی تغییرات فرهنگی و سیاسی دنیا توسط سازندگان عروسک باربی دارد . در همین راستا این جمله از براندا آندولینا بازار یاب کمپانی متل بسیار تکان دهنده است که گفته بود : « ما همواره با دقت آمار نوزادان متولد شده را بررسی می کنیم و ترکیب والدین و فرهنگ و زبان آن ها را کاملا در نظر می گیریم.»
از این نکته نباید غفلت کرد که غرب و به ویژه آمریکا برای تعریف انسان معیار خود از همه ی ابزارهای فرهنگی ، سیاسی ، اقتصادی و حتی نظامی خویش بهره می برد و البته به کمک و رسانه های ارتباط جمعی پذیرش این مدل و معیار را مطلوب و قابل دستیابی جلوه می دهد .
اما روی دیگر سکه مقابله با این هجوم گسترده و استفاده از قابلیت های فراوان اسباب بازی در الگو سازی برای دختران و مادران آینده جامعه است، چنانچه در فرهنگ غنی اسلامی و ایرانی زن از جایگاه ویژه برخوردار بوده و سلامت او تضمین کننده سلامت جامعه محسوب می شود. اگر چه دارا و سارا و دیگر اعضای خانواده او آغاز قابل تقدیر و موثری در ورود به این مسیر بوده اند اما به هیچ وجه کافی نبوده و پاسخگوی این هجمه عظیم فرهنگی نخواهد بود .
موفقیت این امر و دستیابی به الگویی برای تربیت دختران درگرو یک عزم ملی و سامان دهی همه ی توان فکری ، فرهنگی ، اقتصادی و … برای تحقق آن است و تردیدی نیست که اگر در مسیر تربیت مادران فردای سرزمینمان موفق شویم آن روز است که می توانیم مدعی ترسیم آینده ای روشن و جامعه ای آباد توام با سلامت اخلاقی و روانی برای همه ی مردم باشیم .
آسیب های زندگی تک فرزندی
کودک در کنار همسال خود بهتر تربیت می شود
خیلی از پدرها و مادرها به مشاوران و روان شناسان مراجعه می کنند و از تربیت فرزندانشان اظهار ناتوانی می کنند. این مسأله شامل آدم های باسواد و تحصیل کرده هم هست. توصیه ی همیشگی ما به این پدرها و مادرها این است که تربیت کودکشان را با همسالان کودک تنظیم کنند. به عبارت دیگر، کودکان با همسالان خود به ویژه برادر و خواهر تنظیم می شوند. این کار باعث یک تربیت خودبه خودی در کودکان می شود که والدین تنها نقش هدایت کلی و نظارت بر رفتار آنان را خواهند داشت. متأسفانه خانواده هایی که کودکشان در خانه از ارتباط با یک همسال برخوردار نیست و تنها در مهدکودک با همسالان خود ارتباط برقرار می کند، به لحاظ تربیتی تنظیم نمی شود؛ به خصوص که ارتباط در مهد و مدرسه تحت یک انضباط آموزشگاهی قرار دارد و عملاً حالت ارتجالی و خودبه خودی در تربیت کودک به وجود نمی آید.
در دهه های گذشته وضع بزرگ شدن فرزندان طوری بود که وقتی بچه ای با دیگر بچه ها بازی می کرد، در حین بازی تعامل و ارتباط خوبی را با همسالان برقرار می کرد. گاهی او را هول می دادند و گاهی او دیگران را هول می داد، گاهی او با دیگری درگیر می شد و گاهی دیگری با او درگیر می شد. همین برخوردها و کنش ها و واکنش ها، بچه ها را از نظر تربیتی تنظیم می کرد که چگونه باید عمل کنند و چگونه باید رفتار خود و دیگران را اصلاح نمایند.
شرایط امروز ما کمتر اجازه ی این گونه تربیت را به والدین وبچه ها می دهد که باید برای آن فکری کنیم. ما خانواده های بسیاری را دیده ایم که شش هفت بچه داشته اند که همه شان موفق هستند. یکی از نمونه های آن مادری است در اردبیل که همسرش شهید شده و این خانم که سواد خواندن و نوشتن هم ندارد، شش فرزند را به نحوی تربیت کرده که همه شان تحصیلات بالا و موقعیت های اجتماعی خوبی دارند. آیا این اتفاق، یک اتفاق تصادفی بوده است؟ امکان ندارد. چطور ممکن است که یک زن بدون شوهر و بدون سواد، نوع تربیت کردن و سبک زندگی اش به گونه ای بوده که بچه هایش همه در سطوح بالای تحصیلی قرار دارند؟ و چه بسا در همسایگی این مادر، زن و شوهری هم بودند که تحصیلات بالایی داشتند، اما در تربیت تک فرزند خودشان هم درمانده اند.
شما اگر یک بررسی پیمایشی انجام دهید، می بینید مادرانی که بچه های بیشتری دارند، به لحاظ تربیت فرزندان از مادرانی که یک یا دو بچه دارند، راحت ترند. مثالی هم بین خودشان می زنند که بچه ی دوم و سوم دیگر خودش بزرگ می شود.
دکتر رضا پورحسین، دانشیار و عضو هیئت علمی دانشکده ی روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه تهران
شاه کليد اصلي
آيت الله بهجت :
از ما، عمل چنداني نخواسته اند!
مهم تر از عمل کردن، “عمل نکردن” است!
تقوا يعني “عمل گناه را مرتکب نشدن!
همه ميپرسند چه کار کنيم؟
من ميگويم: بگوييد چه کار نکنيم؟
و پاسخ اينست:
گــــــــنــــــــــــاه نــــکــنــيــد.
شاه کليد اصلي رابطه با خدا ” گــنــاه نــکــردن ” است
خویــش را صافی کن از اوصاف خود
خویــش را صافی کن از اوصاف خود
تا ببینی ذات پاک صاف خـــود
مولانا
نكات پرورشى در دوره ابتدايى
1. كودكان بايد نسبت به رفتارى كه مربيان و والدين از آنان انتظار دارند دقيقا آگاهى داشته باشند.
2. كودكان بايد بدانند مقررات مربوط به آنان به چه علت و براى چه وضع شده است و دليل كارها را بدانند تا بهتر پذيرا باشند؛ در اين راستا بايد سعى شود هر ضابطه و مقرراتى كه وضع مى شود، دليل منطقى از ديدگاه كودك داشته باشد.
3. به كودكان بايد فرصت داد تا رفتار مطلوب و شايسته را مشاهده و تمرين نمايند و بعد از تمرين رفتار خاصى و يا عادت مطلوبى، معلم وظيفه دارد، دليل درست بودن آن را ذكر نمايد.
4. كودكان بايد رفتار صحيح را در عمل بياموزند.
5. مربيان و والدين بايد بدانند كه عادت شدن رفتار درست، حاصل تمرين و تكرار است كه عادات مطلوب در وجود كودكان جايگزين مى شود.
6. براى ايجاد عادت مطلوب، پى گيرى مداوم از طرف مدرسه و خانه بطور هماهنگ، امرى ضرورى است.
7. در اولين بار نبايد انتظار داشت كه كودك رفتار مطلوب را ارائه داده و مطيع هر دستورى باشد، بلكه بايد مدتى بگذرد تا مطلب برايش قابل پذيرش و درك باشد.
8. انجام رفتار و كارهاى خواسته شده از كودك، بايد بر اساس سن و اقتضاى ظرفيت وجودى او صورت پذيرد و حتما توانايى انجام كار براى كودك و مربى محرز شده باشد.
9. انتظار رفتارى همانند رفتار بزرگسالان و رعايت ميزانها و معيارهاى آنان از كودكان، منطقى نيست و مربيان بايد رفتارى متناسب با اقتضاى سن كودك از وى انتظار داشته باشند.
10. والدين و مربيان بايد بدانند كه موقعيتها مى توانند به تغيير رفتار كودكان، بسيار كمك كنند؛ مثلا، براى جلوگيرى از اتلاف وقت كودكان در نگاه به تلويزيون، مى توان آن را از اتاق هال (جايگاه عمومى) جا به جا كرده و در محلى ديگر كه رفت و آمد در آن كمتر است قرار داد؛ در اين صورت با تغيير محيط، كودكان ساعتهاى كمترى را براى نگاه كردن به تلويزيون اختصاص مى دهند