آسیب های زندگی تک فرزندی
کودک در کنار همسال خود بهتر تربیت می شود
خیلی از پدرها و مادرها به مشاوران و روان شناسان مراجعه می کنند و از تربیت فرزندانشان اظهار ناتوانی می کنند. این مسأله شامل آدم های باسواد و تحصیل کرده هم هست. توصیه ی همیشگی ما به این پدرها و مادرها این است که تربیت کودکشان را با همسالان کودک تنظیم کنند. به عبارت دیگر، کودکان با همسالان خود به ویژه برادر و خواهر تنظیم می شوند. این کار باعث یک تربیت خودبه خودی در کودکان می شود که والدین تنها نقش هدایت کلی و نظارت بر رفتار آنان را خواهند داشت. متأسفانه خانواده هایی که کودکشان در خانه از ارتباط با یک همسال برخوردار نیست و تنها در مهدکودک با همسالان خود ارتباط برقرار می کند، به لحاظ تربیتی تنظیم نمی شود؛ به خصوص که ارتباط در مهد و مدرسه تحت یک انضباط آموزشگاهی قرار دارد و عملاً حالت ارتجالی و خودبه خودی در تربیت کودک به وجود نمی آید.
در دهه های گذشته وضع بزرگ شدن فرزندان طوری بود که وقتی بچه ای با دیگر بچه ها بازی می کرد، در حین بازی تعامل و ارتباط خوبی را با همسالان برقرار می کرد. گاهی او را هول می دادند و گاهی او دیگران را هول می داد، گاهی او با دیگری درگیر می شد و گاهی دیگری با او درگیر می شد. همین برخوردها و کنش ها و واکنش ها، بچه ها را از نظر تربیتی تنظیم می کرد که چگونه باید عمل کنند و چگونه باید رفتار خود و دیگران را اصلاح نمایند.
شرایط امروز ما کمتر اجازه ی این گونه تربیت را به والدین وبچه ها می دهد که باید برای آن فکری کنیم. ما خانواده های بسیاری را دیده ایم که شش هفت بچه داشته اند که همه شان موفق هستند. یکی از نمونه های آن مادری است در اردبیل که همسرش شهید شده و این خانم که سواد خواندن و نوشتن هم ندارد، شش فرزند را به نحوی تربیت کرده که همه شان تحصیلات بالا و موقعیت های اجتماعی خوبی دارند. آیا این اتفاق، یک اتفاق تصادفی بوده است؟ امکان ندارد. چطور ممکن است که یک زن بدون شوهر و بدون سواد، نوع تربیت کردن و سبک زندگی اش به گونه ای بوده که بچه هایش همه در سطوح بالای تحصیلی قرار دارند؟ و چه بسا در همسایگی این مادر، زن و شوهری هم بودند که تحصیلات بالایی داشتند، اما در تربیت تک فرزند خودشان هم درمانده اند.
شما اگر یک بررسی پیمایشی انجام دهید، می بینید مادرانی که بچه های بیشتری دارند، به لحاظ تربیت فرزندان از مادرانی که یک یا دو بچه دارند، راحت ترند. مثالی هم بین خودشان می زنند که بچه ی دوم و سوم دیگر خودش بزرگ می شود.
دکتر رضا پورحسین، دانشیار و عضو هیئت علمی دانشکده ی روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه تهران