از عاشورا بیاموزیم
از عاشورا، رهايي از رفاه زدگي، وارستگي از علايق زندگي، رهايي از بيم و اميد شيطاني، معروف گرايي، منکرستيزي، پاسداري از حقوق اجتماعي، احساس مسئوليت خدايي، ايمان به غيب، آخرتگرايي، دفاع از دين، اصلاحات راستين، جهاد براي احياي اسلام و اجراي قرآن، بي بال پريدن، و از شهادت خود و ياران نهراسيدن را بياموزيم .
صداي سيد شهيدان را بهتر بشنويم
او بشريت را به عزت فرا مي خواند، ما براي ذلت توجيه جستجو مي کنيم .
او ما را به استقلال از بندگي غير خدا دعوت مي کند، ما به بندگي بندگان سر سپرده ايم .
او بشريت را به توحيد و عبادت الله و فقط الله، فرا مي خواند، و ما فرياد مشارکت برآورده ايم .
او خواهان آزادي راستين، آزادي فکر و فرهنگ از شبکه عنکبوتي تبليغات کفر و شرک و بيداد جهاني است، ما بجاي نوشيدن شير شيرين آزادي به پستانکهاي آزادي (آزاديهاي توليد آمريکا) سرگرم شده ايم .
شعار سيدالشهدا، همان شعار توحيد است، دو بعدي است، ترکيبي از نفي و اثبات . خوب گوش بسپاريم: «لا اله الا الله » . انديشه عاشورا هم دو بعدي است; يعني، ترکيبي از «نه » و «آري » است .
عاشورا، «نه » بزرگ تاريخ است . «نه » به کفر جهاني، «نه » به شرک جهاني، «نه » به نفاق داخلي، «نه » به بيداد بين المللي، «نه » به ليبراليسم، «نه » به پلوراليسم، «نه » به سلطنت، «نه » به حزب بازي و جناح گرايي، «نه » به غربزدگي و شرقزدگي، «نه » به تساهل و تسامح، «نه » به اصلاحات آمريکائي، «نه » به تبعيض و فقر و فساد، «نه » به مردم سالاري منهاي دين و «نه » به دينداري بدون دين شناسي و فقاهت .
در بعد مثبت، شعار عاشورا، فرياد لبيک و تسليم و آري و احترام است .
«لبيک » به خدا، «لبيک » به رسالت، «لبيک » به امامت، «لبيک » به حق و عدالت و تسليم در برابر حقوق ديگران، «لبيک » به اذان و نماز و نيايش، «لبيک » به قرآن و سنت نبوي صلي الله عليه و آله و «لبيک » به مرجعيت و فقاهت راستين .
آواي سيد الشهدا عليه السلام را بهتر بشنويم و توحيد را از حسين بياموزيم و از طبل تو خالي استکبار نهراسيم . عاشورا عصاره «معروف گرايي » و «منکر ستيزي » فرزند فاطمه عليها السلام در سراسر تاريخ است و کربلا نقطه تلاقي حق و باطل در سراسر گيتي .