پرورش روحيه عبادي در فرزندان
يكي از بارزترين مصداق عبادت ، مؤثرترين و سازندهترين عمل عبادي كه خداوند در تربيت ديني اعضاي خانواده و فرزندان بر آن تاكيد كرده نماز است. (عيسي زاده، 1391، ص 136) كه ائمه اطهار ( عليهم السلام ) ، بالأخص مادر بزرگوارشان حضرت فاطمه( سلام الله عليها ) با نماز و عبادتهاي مكرر خود در خانه نوعي تمرين عملي و ارائه الگو به فرزندانش است كه ذهن آماده آنها را به خود جلب ميكند.
فاطمه( سلام الله عليها ) با ايجاد فضاي مناسب ديني و معنوي در محيط خانواده بر اخلاق و رفتار و سرنوشت فرزند نقش آفريني ميكند. ايشان محيط خانواده را محيطي معنوي و مانوس با دعا و نماز و تلاوت قرآن و مناجات ميدانست كه فرزندان پرورش يافته در آن محيط با معنويت و دعا آشنا ميشوند و به تدريج، آن خلق و خوي را فرا ميگيرند.
دعوت اعضاي خانواده به نماز از تكاليفي است كه خداوند به پيامبر اكرم ( صلي الله عليه و آله ) امر كرده و او را در اين دعوت به صبر و بردباري سفارش نموده است: «وَ أْمُرْ أَهْلَکَ بِالصَّلاَهِ وَ اصْطَبِرْ عَلَيْهَا» (طه، 132).
زيرا كه نماز ياد خدا را زنده مي ند: «وَ أَقِمِ الصَّلاَهَ لِذِکْرِي» (طه، 14).
در آيهاي ديگر خداوند متعال از حضرت ابراهيم ( عليه السلام ) به سبب دعا براي اقامه نماز از سوي فرزندانش، به نيكي ياد كرده است. «رَبِّ اجْعَلْنِي مُقِيمَ الصَّلاَهِ وَ مِنْ ذُرِّيَّتِي رَبَّنَا وَ تَقَبَّلْ دُعَاءِ» (ابراهيم، 40).
«اي پروردگار من، مرا برپا دارندهي نماز قرار ده و نيز فرزندانم [ برپا دارندگان نماز قرار ده ]. و اي پروردگارم دعاي مرا بپذير».
دخت گرامي رسول خدا ( صلي الله عليه و آله ) بر اين مطلب تاكيد داشت كه بچهها را از كودكي به انجام تكاليف فرا خواند و آنان را به خدا پيوند دهد و بذر محبت و ارتباط با معبود را در كام آنان بيفشاند تا انجام تكاليف براي آنان نه تنها رنج و مشقتي نداشته باشد بلكه با شوق و اشتياق به استقبال آن بروند.
بر اين اساس فاطمه (سلام الله عليها ) فرزندان خود را حتي به شب زندهداري عادت ميداد. البته او شيوه تربيت را به خوبي ميدانست و به گونهاي برخورد ميكرد كه در حد توان و استعداد فرزندان باشد.
آن حضرت، در شب بيست و سوم ماه مبارك رمضان، كودكان خود را به بيداري و نخفتن وادار ميكرد. البته ممكن است كسي تعجب كند كه او چگونه بچهها را به اين كار كه حتي براي اشخاص بزرگ هم زحمت دارد، فرا ميخواند. آن حضرت در روز، بچهها را ميخوابانيد تا كاملاً استراحت كنند و غذاي كمتري به آنان ميداد تا بدينگونه زمينه و موقعيت بهتر و مطلوبتري از نظر جسمي و روحي براي شب زنده داري داشته باشند. او به حدي در اين كار قاطع بود كه نميگذاشت احدي از اهل خانه خوابش ببرد و ميفرمود: «محروم كسي است كه از بركات شب قدر محروم بماند». (مجلسي، 1403، ج92، ص10).
در همين شبهاست كه در مقابل چشمان فرزندان خود به تهجد، عبادت و دعا برميخاست و روحيهي عبادت و دعا را در آنها تقويت ميكرد. بهترين گواه كلام نوراني فرزندش امام حسن مجتبي ( عليه السلام ) است كه فرمودهاند: «مادرم فاطمه ( سلام الله عليها ) را ديدم كه در شب جمعه در محراب خود به عبادت برخاسته و تا سپيده صبح در حال ركوع و سجود ميبود و براي مومنين و مومنات دعا ميفرمود». ( همان، ج43، ص82).
رفتار عبادي حضرت در تربيت ديني فرزندان چنان اثر گذار بود كه فرزند گرانقدرش امام حسين ( عليه السلام ) در ميدان جنگ به تهجد و عبادت ميپردازد بگونهاي كه يك شب جنگ را به تأخير مياندازد تا بتواند با نماز شب و سحرخيزي وداع كند و در بحبوحهي جنگ و مشكلات از نماز استعانت ميجويد. همانگونه كه خداوند متعال ميفرمايد: «اسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاَهِ». (بقره، 153).
همچنین دختر گرانقدرش حضرت زينب ( سلام الله عليها )، در حساسترين شب زندگياش، شب هجران از حسين ( عليه السلام ) و برادرانش تهجد و شب زندهداريش ترك نشد.
از فاطمه بنت الحسين ( عليه السلام ) نقل شده كه درباره عبادت شب دهم عمهاش زينب ( سلام الله عليها ) فرموده است: عمّهام زينب سلام الله عليها ) همچنان در آن شب در جايگاه عبادت خود ايستاده بود و به درگاه خداي تعالي استغاثه ميكرد. (محلاتي، 1368، ج3، ص62 ).
باز امام سجاد ( عليه السلام ) در اين خصوص فرموده است: «همانا عمّهام زينب ( سلام الله عليها ) همه نمازهاي واجب و مستحب خود را در طول مسير ما از كوفه تا شام ايستاده ميخواند، اما در برخي منازل نماز را نشسته ميخواند و اين هم به خاطر شدت گرسنگي و ضعف او بود». (همان).
در اين جملات صحبت از اداي تكليف نيست بلكه سخن از عشق به عبادت و نماز است. بدرستي كه فاطمه( سلام الله عليها ) و فرزندانش مصداق آيه «قُلْ إِنَّ صَلاَتِي وَ نُسُکِي وَ مَحْيَايَ وَ مَمَاتِي لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ» (انعام، 162) هستند.
جایگاه فاطمه ( سلام الله علیها ) در آیات
همانگونه که قرآن کریم خود، حجت قاطع بر آسمانی و خدایی بودن خویش میباشد؛ خود سند یقینی بر اثبات اهل بیت ( علیهم السلام ) خواهد بود. اهل بیت( علیهم السلام ) و بخصوص فاطمه زهرا ( سلام الله علیها ) همچون ماه و ستاره و خورشید در آسمان معنویت قرآنی میدرخشند همانگونه که در قرآن به این صفات معرفی شدهاند.
از جمله راههای شناخت اهل بیت( علیهم السلام ) در قرآن، روش تفسیر قرآن به حدیث است که معمولاً بسیاری از مفسران شیعه و سنی با چنین روشی با اتکا بر روایات منابع شیعی و سنی به توضیح آیات پرداختهاند.( نقی پور، 1380، ص7 ).
بنابر اتفاق همه مسلمانان، دو سوره «کوثر و دهر» در شأن و منزلت حضرت فاطمه ( سلام الله علیها ) نازل شده
پرورش روحيه عبادي در فرزندان
يكي از بارزترين مصداق عبادت ، مؤثرترين و سازندهترين عمل عبادي كه خداوند در تربيت ديني اعضاي خانواده و فرزندان بر آن تاكيد كرده نماز است. (عيسي زاده، 1391، ص 136) كه ائمه اطهار ( عليهم السلام ) ، بالأخص مادر بزرگوارشان حضرت فاطمه( سلام الله عليها ) با نماز و عبادتهاي مكرر خود در خانه نوعي تمرين عملي و ارائه الگو به فرزندانش است كه ذهن آماده آنها را به خود جلب ميكند.
فاطمه( سلام الله عليها ) با ايجاد فضاي مناسب ديني و معنوي در محيط خانواده بر اخلاق و رفتار و سرنوشت فرزند نقش آفريني ميكند. ايشان محيط خانواده را محيطي معنوي و مانوس با دعا و نماز و تلاوت قرآن و مناجات ميدانست كه فرزندان پرورش يافته در آن محيط با معنويت و دعا آشنا ميشوند و به تدريج، آن خلق و خوي را فرا ميگيرند.
دعوت اعضاي خانواده به نماز از تكاليفي است كه خداوند به پيامبر اكرم ( صلي الله عليه و آله ) امر كرده و او را در اين دعوت به صبر و بردباري سفارش نموده است: «وَ أْمُرْ أَهْلَکَ بِالصَّلاَهِ وَ اصْطَبِرْ عَلَيْهَا» (طه، 132).
زيرا كه نماز ياد خدا را زنده مي ¬ند: «وَ أَقِمِ الصَّلاَهَ لِذِکْرِي» (طه، 14).
در آيهاي ديگر خداوند متعال از حضرت ابراهيم ( عليه السلام ) به سبب دعا براي اقامه نماز از سوي فرزندانش، به نيكي ياد كرده است. «رَبِّ اجْعَلْنِي مُقِيمَ الصَّلاَهِ وَ مِنْ ذُرِّيَّتِي رَبَّنَا وَ تَقَبَّلْ دُعَاءِ» (ابراهيم، 40).
«اي پروردگار من، مرا برپا دارندهي نماز قرار ده و نيز فرزندانم [ برپا دارندگان نماز قرار ده ]. و اي پروردگارم دعاي مرا بپذير».
دخت گرامي رسول خدا ( صلي الله عليه و آله ) بر اين مطلب تاكيد داشت كه بچهها را از كودكي به انجام تكاليف فرا خواند و آنان را به خدا پيوند دهد و بذر محبت و ارتباط با معبود را در كام آنان بيفشاند تا انجام تكاليف براي آنان نه تنها رنج و مشقتي نداشته باشد بلكه با شوق و اشتياق به استقبال آن بروند.
بر اين اساس فاطمه (سلام الله عليها ) فرزندان خود را حتي به شب زندهداري عادت ميداد. البته او شيوه تربيت را به خوبي ميدانست و به گونهاي برخورد مي¬كرد كه در حد توان و استعداد فرزندان باشد.
آن حضرت، در شب بيست و سوم ماه مبارك رمضان، كودكان خود را به بيداري و نخفتن وادار ميكرد. البته ممكن است كسي تعجب كند كه او چگونه بچهها را به اين كار كه حتي براي اشخاص بزرگ هم زحمت دارد، فرا ميخواند. آن حضرت در روز، بچهها را ميخوابانيد تا كاملاً استراحت كنند و غذاي كمتري به آنان ميداد تا بدين¬گونه زمينه و موقعيت بهتر و مطلوبتري از نظر جسمي و روحي براي شب زنده داري داشته باشند. او به حدي در اين كار قاطع بود كه نميگذاشت احدي از اهل خانه خوابش ببرد و ميفرمود: «محروم كسي است كه از بركات شب قدر محروم بماند». (مجلسي، 1403، ج92، ص10).
در همين شبهاست كه در مقابل چشمان فرزندان خود به تهجد، عبادت و دعا برميخاست و روحيهي عبادت و دعا را در آنها تقويت ميكرد. بهترين گواه كلام نوراني فرزندش امام حسن مجتبي ( عليه السلام ) است كه فرمودهاند: «مادرم فاطمه ( سلام الله عليها ) را ديدم كه در شب جمعه در محراب خود به عبادت برخاسته و تا سپيده صبح در حال ركوع و سجود ميبود و براي مومنين و مومنات دعا ميفرمود». ( همان، ج43، ص82).
رفتار عبادي حضرت در تربيت ديني فرزندان چنان اثر گذار بود كه فرزند گرانقدرش امام حسين ( عليه السلام ) در ميدان جنگ به تهجد و عبادت ميپردازد بگونهاي كه يك شب جنگ را به تأخير مياندازد تا بتواند با نماز شب و سحرخيزي وداع كند و در بحبوحهي جنگ و مشكلات از نماز استعانت ميجويد. همان¬گونه كه خداوند متعال ميفرمايد: «اسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاَهِ». (بقره، 153).
هم¬چنین دختر گرانقدرش حضرت زينب ( سلام الله عليها )، در حساسترين شب زندگياش، شب هجران از حسين ( عليه السلام ) و برادرانش تهجد و شب زندهداريش ترك نشد.
از فاطمه بنت الحسين ( عليه السلام ) نقل شده كه درباره عبادت شب دهم عمهاش زينب ( سلام الله عليها ) فرموده است: عمّهام زينب سلام الله عليها ) همچنان در آن شب در جايگاه عبادت خود ايستاده بود و به درگاه خداي تعالي استغاثه ميكرد. (محلاتي، 1368، ج3، ص62 ).
باز امام سجاد ( عليه السلام ) در اين خصوص فرموده است: «همانا عمّهام زينب ( سلام الله عليها ) همه نمازهاي واجب و مستحب خود را در طول مسير ما از كوفه تا شام ايستاده ميخواند، اما در برخي منازل نماز را نشسته ميخواند و اين هم به خاطر شدت گرسنگي و ضعف او بود». (همان).
در اين جملات صحبت از اداي تكليف نيست بلكه سخن از عشق به عبادت و نماز است. بدرستي كه فاطمه( سلام الله عليها ) و فرزندانش مصداق آيه «قُلْ إِنَّ صَلاَتِي وَ نُسُکِي وَ مَحْيَايَ وَ مَمَاتِي لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ» (انعام، 162) هستند.
فاطمه ( سلام الله عليها ) در سجادهي بندگي
صحيفهي تاريخ، تا به حال شاهد عبادت هايي بس شگفت از اولياي الهي بوده است و در ميان تمامي عبادت ها، آنچه به صفحات تاريخ زينت و جلوهاي بينظير بخشيده عبادت هاي بانوي بزرگواري است كه در اوج جواني، مايهي فخر و مباهات عابدان گرديده است.
اين عابدهي بيهمتا، هموست كه در وصف عبادتش به لحاظ كيفيت ظاهري چنين آمده است: در تمام دنيا، عابدتر از فاطمه ( سلام الله عليها ) يافت نميشود او به حدي براي عبادت بر پاي خود ميايستاد كه پاهايش ورم ميكرد. ( مجلسي، 1403، ج43، ص75 ) و به لحاظ كيفيت باطني و معنوي در عظمت عبادت او همين بس كه خداوند عالميان به وصف عبادات او و يگانه كفو و همتايش (همان، ص107) علي ( عليه اسلام ) ميپردازد كه اوج عبادت آن حضرت در كلام نوراني وحي بخوبي جلوه نموده است: «الَّذِينَ يَذْکُرُونَ اللَّهَ قِيَاماً وَ قُعُوداً وَ عَلَى جُنُوبِهِمْ وَ يَتَفَکَّرُونَ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ». (آل عمران، 191).
«همانا كه خدا را [ در همه احوال ] ايستاده و نشسته و به پهلو آرميده ياد مىكنند و در آفرينش آسمانها و زمين مىانديشند».
عطر روح افزاي وحي، به يكباره تمام خستگي آن جنگ و گريزهاي طاقت فرسا را از تن خستهي علي و فاطمه( سلام الله عليها ) سترد؛ چرا كه خداوند متعال با نزول اين آيه بر نماز و تهجد، مناجات، تفكر و ذكر مداوم آنان مهر قبولي نهاده بود. ( ر.ك: فصل اول ذيل فاطمه مستجاب الدعوه)
يا در آينهي زلال روايات كه بنگريم، عبادت فاطمه( سلام الله عليها )، آن چنان بلند و بيهمتاست كه خداوند بدان بر ملائكه خويش مباهات ميكند:
آن گاه كه فاطمه ( سلام الله عليها ) در محراب عبادت، در پيشگاه پروردگار به نماز ميايستد، نور عبادتش براي ملائكه آسمان درخشندگي ميكند، به سان نور ستارگان براي اهل زمين و خداوند متعال خطاب به فرشتگان ميفرمايد: ملائكه من! بر بندهام فاطمه ( سلام الله عليها )، سرور كنيزانم، نظر كنيد كه بر درگاه من ايستاده در حالي كه بندبند وجودش از خوف من مرتعش و لرزان است و با تمام قلبش به عبادت من روي نهاده است. شما را گواه ميگيرم كه شيعيان او را از آتش نجات و ايمني بخشيدم. (مجلسي، 1403 ، ج28، ص38 )
آري! فاطمه( سلام الله عليها )، اين اسوه كامل و دردانهي نبي، آرامش و سكوت خود را در ذكر و ياد خداوند ميدانست و مصداق آن در آيه «الا بذكر الله تطمئن القلوب». (رعد، 28 )
«آگاه باشيد كه دلها با ياد و ذكر خداوند آرامش ميگيرد».
بخوبي تجلي نموده كه نمونهي آن در شب ازدواج آن عابدهي بيهمتا چنين محاسبه شده است:
علي ( عليه اسلام ) در شب زفاف، همسرش را نگران و گريان ديد. علت را پرسيد فاطمه ( سلام الله عليها ) فرمود: حال خود را در پايان عمر و عالم قبر به ياد آوردم، چرا كه انتقال از خانهي پدرم به منزل خودم مرا به ياد انتقالم به قبر انداخت، تو را به خدا قسم بيا در اين ساعات آغازين زندگي به نماز برخيزيم و امشب را به عبادت خدا بپردازيم. (شوشتري، 1403ق،ج4 ،ص481 )
عبادت فاطمه ( سلام الله عليها ) بگونهاي نبود كه ايشان را از وظايف خطير خانوادگي يعني همسرداري و شوهرداري باز دارد بلكه ايشان روزها پس از فراغت از كارهاي جاري زندگي و شب¬ها پس از بخواب رفتن ديدگان مردم و فرزندان وارد محراب عبادت و غرق در مناجات و راز و نياز با خالق خود ميشد. او در اين راه مصداق خطاب خداوند با موسي( عليه اسلام ) ميشود كه خداوند به او فرموده: «يا موسي فاعبدني و قم بين يدي مقام العبد الحقير». (حراني، 1404، ص490 )
و يا مصداق آيات قرآن در خطاب به پيامبر ( صلي الله عليه و آله ) كه خداوند ميفرمايد: «قُمِ اللَّيْلَ إِلاَّ قَلِيلاً نِصْفَهُ أَوِ انْقُصْ مِنْهُ قَلِيلاً». (مزمل، 3-2 )
فاطمه ( سلام الله عليها ) به واقع شب را براي پروردگارش با سجده و قيام به صبح ميرساند، «وَ الَّذِينَ يَبِيتُونَ لِرَبِّهِمْ سُجَّداً وَ قِيَاماً». (فرقان، 64 ) و حقيقت عبادت بنده كه هدف خلقت اوست را در مقام ذلت و عبوديت و رو به سوي پروردگار خود را به خوبي بجا ميآورد. (طباطبايي، 1417، ج18، ص388)؛ «وَ مَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِيَعْبُدُونِ« (ذاريات، 56 )
معيت و همراهي فاطمه سلام الله عليها با قرآن
رسول خدا ( صلي الله عليه و آله ) درباره اهل بيتش مي فرمايند :
« هولاءِ و فاطمهُ و هي الزَهَرهُ عَتْرَتي و اَهْلُ بَيتي، هُمْ معََ القرآنِ، و القرآنُ مَعَهَم لا يَفْتَرِقانِ حتيّ يَرِدا
علي الحَوْضِ». (مجلسي، 1403 ،ج24 ،ص74 )
« آنان علي و حسن و حسين ( عليهم السلام) و فاطمه ( سلام الله عليها ) كه زهرهي عترت و
اهل بيت( عليهم السلام) من است با قرآنند و قرآن با آنان است و هرگز از هم جدا نميشوند تا
اين كه در حوض كوثر بر من وارد شوند».
در اين حديث، پيامبر ( صلي الله عليه و آله ) از معيت و همراهي فاطمه( سلام الله عليها ) با قرآن
ياد و تصريح كرده كه فاطمه ( سلام الله عليها ) و ساير اهل بيت ( عليه السلام ) هرگز از قرآن جدا
نميشوند و قرآن و اهل بيت همواره با هم معيت دارند.