نکات کلیدی در روانشناسی تربیتی کودک :
والدین محترم، با دقت بخوانید!
روانشناسان بر این باورند که کودک در مراحلی از سنین رشد خود دارای خصوصیتهای ویژه همان مقطع می باشد . با دانستن این خصوصیات سنی ، اگر والدین این ویژگی ها را مشاهده نکردند باید نگران باشند ، نه این که اگر در کودکشان موجود بود گله کنند ! این دوران بر این قرارند :
1 - از تولد تا دو سالگی : شخصیتی حس گر و علاقه مند به لمس اشیاء می باشد . لذا والدین جز در مواقع خطر نباید مانع شوند .
2 - دو الی چهار سالگی : درون کودک فقط مشغول عکس برداری از رفتار ها و شخصیت هاست و با آنها شخصیت خود را شروع به ساختن می کند .
3 - چهار الی هفت سالگی : علاقه شدیدی به ادبیات کودکانه و بازی ها دارد . نیازمند به توجه زیاد و ارتباط کلامی بالاست . تفکری خود محور دارد که با خودخواهی کاملاً متفاوت است (توجه شود !) همه را با خود همراه می سازد و نیاز به تایید دارد ، لذا باید با او همراه بود . نیاز شدیدی به رابطه با هم سن و سالان دارد . قدرت تصویر سازی ذهنی بسیار بالایی دارد ، لذا به داستان علاقه مند است .بر روی موضوعات سخت متمرکز می شود پس مهم است روی بدیها تمرکز کند یا خوبیها . قوانین و قواعد ساده را می فهمد ولی قوانین پیچیده را خیر . بعضی قوانین را به طور ثابت در ذهنش نگاه می دارد ، لذا نباید اشتباهت را برایش توجیه کرد .
4 - هفت الی یازده سالگی : صاحب مهارتهای گوناگون است و قدرت شکوفایی آنها را دارد به دنبال دلایل منطقی برای قوانین می گردد .
5 - یازده سالگی به بعد : توان تفکر و
تجزیه تحلیل بالایی دارد ، زمان ظهور استعداد های اصلی اوست ، ادراک اصول اخلاقی را به دست می آورد
سفره هفت سین
رسیده عید و دل ها شاد و خرم ، همه در فکر دیدارند با هم ، همه آماده اند سفره بچینند به فکر سفره های هفت سینند ، منم در سفره دارم هفت سین را ، ولی توأم شده با داغ زهرا (س) بود سین نخستین سیلی کین ، به روی مادرم با دست سنگین ، ببین بر سفره سین دومم را که سوئی نیست در چشمان زهرا ، بگویم سین سوم تا بسوزی ، که مادر سوخت بین کینه توزی ، از این ماتم دل حیدر غمین است ، که سین چهارمین سقط جنین است ، به روی سفره سین پنجم این است ، سرسجاده اش زینب حزین است ، شده سفره پر از اشک شبانه ششم سین مانده سوت و کور خانه ، چه گویم
ای عزیز از سین آخر بود آن سینه ی مجروح مادر
راهی که طی نشد
همیشه از علمای اخلاق شنیده بودم که : اگر کسی به واجباتش عمل کند و محرمات را ترک کند ، به مقام اولیای الهی می رسد و تمام سیر و سلوک الی الله در همین دو جمله است ” انجام واجبات و ترک محرمات”
فکر می کردم می توانم به راحتی از محرمات بگذرم و واجبات را انجام دهم اما همان طور که از آیت الله بهجت شنیده بودم :” گمان نکنید که ترک محرمات و انجام واجبات کار آسانی است ” کار بسی طاقت فرسایی است .
نه ترک محرماتش آنقدر آسان است که من فکر می کردم؛ از غیبت گرفته که مثل آب خوردن از آن استفاده می کنیم تا دروغ که نقل و نبات زندگی ها شده تا چشم چرانی ها که کمتر کسی را پیدا می کنی که چشمش به حرام عادت نکرده باشد تا بی حجابی که آنقدر گسترش یافته است که دیگر نمی شود ، کاری برایش کرد.
و نه انجام واجباتش آنقدر آسان است که فکر می کردم . فکر می کردم اگر به نماز و روزه و خمس و زکات و غیره و غیره پایبند باشم ، رسیده ام به آنچه که باید می رسیدم اما این طور نبود و نیست.
که این ها همه فرعند و اصل چیز دیگری است . نمازه و روزه و خمس و زکات یک طرف و امر به معروف و نهی از منکر یک طرف دیگر . اصلا همه ی واجبات را هم حساب کنم و روی هم بگذارم به امر به معروف و نهی از منکر نمی رسند.
تمام حرف این است که امیرالمومنین (علیه السلام) فرمودند: همه کارهاى نیک و جهاد در راه خدا، در برابر امر به معروف و نهى از منکر بیش از قطره اى [آب دهانى] در برابر دریاى خروشان نیست.(نهج البلاغه ، ح 366، ص 921)
وقتی این روایت را دیدم ، تمام آنچه بافته بودم پنبه شد و فهمیدم هنوز حرکت نکرده ام تا سیر و سلوکی به سمت حق داشته باشم.
تازه رسیدم به جمله ی حضرت امام(رضوان الله تعالی علیه) که می فرمود : ملا شدن چه مشکل ، آدم شدن محال است ….
خدایا ما را در انجام وظایف و واجباتمان یاری فرما
اذکار شش گانه
رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند:
هرکس که خواهد خانه اش به نعمت آبادان باشد، به
ذکر شش گانه زیر بپردازد:
اول آن که در آغاز هر کار بگوید: «بسم الله الرحمن الرحیم».
دوم آن که چون نعمتی از راه حلال نصیبش شد، بگوید:
«الحمدالله رب العالمین»
دوم آن که چون خطا و لغزشی کند، گوید:
«استغفر الله ربی و اتوب الیه»
چهارم آن که چون غم و اندوه بر او هجوم آورد، گوید:
«لا حول و لا قوة الا بالله العلی العظیم»
پنجم آن که چون تدبیر کاری کند، گوید: «ماشاء الله کان».
ششم آن که چون از ستمگری هراسی کند، گوید:
«حسبنا الله و نعم الوکیل»
تکیه گاه!
آتش “ابراهیم” را نمى سوزاند!
دریا “موسى” را غرق نمی کند!
مادری، کودکش را به دست موجهاى “نیل” می سپارد تا به کاخ دشمنش برسد!
“یوسف” را برادرانش به چاه مى اندازند تا سر از خانه ی عزیز مصر در آورد!
مکرِ زلیخا زندانیش می کند اما عاقبت بر تخت حکومت می نشیند!
از این “قِصَص قرآنى” بیاموز که اگر همه ی عالم قصد ضرر رساندن به تو را داشته باشند و خدا نخواهد نمی توانند کاری بکنند…..
او که یگانه تکیه گاه من و توست!
پس:
به “تدبیرش” اعتماد کن
به “حکمتش” دل بسپار
به او “توکل” کن
و به سمت او “قدمی بردار” تا ده قدم آمدنش به سوى خود را به تماشا بنشینی
من جاء بالحسنه فله عشر امثالها و من جاء بالسیئه فلا یجزی الا مثلها و هم لا یظلمون
ترجمه: هرکس با کار خوب به نزد خدا برود خداوند ده برابر به او پاداش می دهد و هرکس بار کار ناپسند به نزد خدا برود خداوند فقط همان یک عمل ناپسند را محاسبه می کند. و به هیچ کس هیچ ظلم و ستمی نخواهد شد.
سوره مبارکه انعام آیه ۱۶۰