راهی که طی نشد
همیشه از علمای اخلاق شنیده بودم که : اگر کسی به واجباتش عمل کند و محرمات را ترک کند ، به مقام اولیای الهی می رسد و تمام سیر و سلوک الی الله در همین دو جمله است ” انجام واجبات و ترک محرمات”
فکر می کردم می توانم به راحتی از محرمات بگذرم و واجبات را انجام دهم اما همان طور که از آیت الله بهجت شنیده بودم :” گمان نکنید که ترک محرمات و انجام واجبات کار آسانی است ” کار بسی طاقت فرسایی است .
نه ترک محرماتش آنقدر آسان است که من فکر می کردم؛ از غیبت گرفته که مثل آب خوردن از آن استفاده می کنیم تا دروغ که نقل و نبات زندگی ها شده تا چشم چرانی ها که کمتر کسی را پیدا می کنی که چشمش به حرام عادت نکرده باشد تا بی حجابی که آنقدر گسترش یافته است که دیگر نمی شود ، کاری برایش کرد.
و نه انجام واجباتش آنقدر آسان است که فکر می کردم . فکر می کردم اگر به نماز و روزه و خمس و زکات و غیره و غیره پایبند باشم ، رسیده ام به آنچه که باید می رسیدم اما این طور نبود و نیست.
که این ها همه فرعند و اصل چیز دیگری است . نمازه و روزه و خمس و زکات یک طرف و امر به معروف و نهی از منکر یک طرف دیگر . اصلا همه ی واجبات را هم حساب کنم و روی هم بگذارم به امر به معروف و نهی از منکر نمی رسند.
تمام حرف این است که امیرالمومنین (علیه السلام) فرمودند: همه کارهاى نیک و جهاد در راه خدا، در برابر امر به معروف و نهى از منکر بیش از قطره اى [آب دهانى] در برابر دریاى خروشان نیست.(نهج البلاغه ، ح 366، ص 921)
وقتی این روایت را دیدم ، تمام آنچه بافته بودم پنبه شد و فهمیدم هنوز حرکت نکرده ام تا سیر و سلوکی به سمت حق داشته باشم.
تازه رسیدم به جمله ی حضرت امام(رضوان الله تعالی علیه) که می فرمود : ملا شدن چه مشکل ، آدم شدن محال است ….
خدایا ما را در انجام وظایف و واجباتمان یاری فرما