عشق بازی با خدا
خانم ها با حجابتان با خدا عشق بازی کنید. به هیچ چیز دیگری احتیاج ندارید غیر حجاب که به خدا برسید: من می خواهم برای خدا حجاب به سر کنم.
می فرماید تا وقتی که به خاطر چشم دیگران در یک لباس هستید، اصلا خداوند
به شما نگاه نمی کند. وقتی حجاب می پوشید برای چه کسی است؟ معلوم است که
برای خداست پس خدا شما را در آن موقع نگاه می کند.
سوگواری آدم(ع) در کربلا
به مجلس روضه ی حسین خوش آمدید!
ایشان در گردش خود بر روی زمین، به قتله گاه حسین که رسید، پایش مجروح گشت و خون از آن جاری گشت.
فرمود: یا رب العالمین! مرا چه گناهی سر زده که این گونه عقوبت شده ام.
اینجا شروع روضه بود.
ندا آمد که: خون تو برای همدردی با حسین فرو ریخت. او را به ستم می کشند.
از کشنده ی حسین سوال فرمود؛ جواب آمد: یزید ملعون، او را لعنت کن.
و آدم(ع) که اشک بر گونه هایش، از داغ حسین روان بود، چهار بار او را لعن کرد.
مجلس بعدی با حضور نوح(ع) بود.
کشتی ایشان که به نینوا رسید، طوفان درگرفت.
کشتی را در آستانه ی غرق شدن می دید.
عرضه داشت: خداوندا! در همه ی دنیا سیر کردم و به مانند اینجا چنین نهراسیدم.
جبرئیل فرود آمد و مجلس روضه برپا شد.
از حسین گفت.
از کشته شدنش…
از به نیزه رفتن سرش…
از پاره پاره شدن پیکرش…
نوح(ع) گریست.
اما می خواهم بگویم ای نوح! شنیدن کی بود مانند دیدن…
تو بالغ بودی و این ها را شنیدی و عنان از کف دادی؛ رقیه اما کودکی بود که دید پدرش را چگونه بی رحمانه لگدکوب می کنند.
تو نوح هستی برای گریه ی بسیار در عمر درازی که داشتی.
اما من از خودت می پرسم:تو نوح هستی یا آن دختر سه ساله که چهل منزل تا شام شب و روزش اشک بود و اشک بود و اشک…؟
مجلس بعدی در مجمع البحرین…
موسی(ع) و خضر(ع) و روضه ی ارباب…
هفتمین مجلس در سپاه سلیمان نبی(ع) رخ داد.
با لشکریانش از انس و جن و پرندگان در حال عبور از آسمانها، به کربلا رسیدند.
سه بار قصد عبور کردند و هر بار، باد ممانعت می کرد.
بر باد خشم گرفت؛ مرثیه سرایی آغاز گشت.
باد او را از شهادت حسین در این سرزمین با خبر ساخت.
می خواهم به سلیمان بگویم: ای پیامبر خدا! سه بار قصد نمودی و باد که به اذن خدا در فرمان تو بود، ممانعت کرد. ممانعتش نه برای جنگ بود بلکه برای ثواب کردن تو در روضه ی ارباب بود.
اما…
حسین را دعوت نمودند و از رفتنش به سمت کوفه ممانعت کردند.
نه تنها ممانعت، که او و خاندانش را مجبور به نبرد کردند.
راه دیگری غیر از جنگ برایش باقی نگذاشتند.
ارباب ما مسلم و حبیب را کشته دید.
قاسم و عبدالله را پاره پاره پیکر دید.
علی اکبر و علی اصغر را گلگون دید.
عباس را مقطع الاعضا دید.
حتی حمله به خیمه هایش را دید.
ریسمان آماده ی زجر(لعنت الله علیه) را دید که برای حرمش آماده می گشت.
خودش را قطعه قطعه کردند.
سرش را از قفا بریدند.
و حتی پس از مرگ نیز بر سر و پیکرش صدمه وارد کردند.
اما ارباب از هیچ کدام این ها خشمگین نشد.
راضیة مرضیه بود حسین…
عهدی داشت با پروردگار…
ای فدایی حسین!
به اختصار از مجالس برپا گشته در عالم، برای حسین، می گوییم.
پشت تمام این مختصرها، مجالس سنگینی بوده…
نمونه های کوچکی از آن ها را در زمان خودمان داریم.
ولی صد حیف که مجالس ما اخیرا تنها یک دهه ی محرم هست.
در هر مجلسی که پا گذاشتید محبین ارباب را فراموش نکنید.
عاشورا نزدیک است…
برگرفته از وبلاگ پرچم سرخ یاحسین
شاخص های زندگی باعزت برای مسلمانان امروز با الهام از عاشورا
1. تکلیف شناسی
جامعه انسانی به ویژه جامعه دینی، بستر حضور متعهدانه و تکلیف شناسانه شهروندان در عرصه مشارکت جویی های مثبت و مفید اجتماعی است. این حقیقت، در زبان پیامبراعظم صلی الله علیه و آله به زیبایی تبیین شده است: «کُلُّکُم راعٌ وَکُلُّکم مَسئُولٌ عَن رَعیِّتِهِ.» اگر شهروندان این حقیقت را با همه وجود احساس کنند و تکلیف اجتماعی افراد در جامعه نهادینه شود، آن جامعه از آفات مصون می ماند. امام حسین علیه السلام نیز که هادی بشری است، با شناخت کاملی که از تکلیف و مسئولیت خویش داشت، در میدان ادای تکلیف قدم گذاشت و برای نجات مردم از ستم، بزرگ ترین هزینه را پرداخت.
2. ولایت مداری
از نگاه قرآن و اهل بیت علیهم السلام ، جهان بر مدار ولایت می گردد و هیچ امری در نظام تکوین، از دایره ولایت حق، خارج نیست. در نظام تشریع نیز شرط نجات و هدایت حقیقی، قرار گرفتن در قلمرو هدایت ولیّ خدا و امام است. امام زین العابدین علیه السلام نیز تمام عزت را در پیروی از زمام داران شایسته می داند.
3. صبر و استقامت
جامعه دینی، جامعه ای است با اهدافی بلند و ارزشمند که دست یابی به آن، سختی ها و مشکلات بزرگی را به همراه دارد. قرآن، عالی ترین نتیجه صبر و استقامت را عزت و سرافزاری می داند.
انقلاب عاشورا، درخشان ترین تابلوی صبر و پایداری است. از رهگذر استقامت و پایداری امام حسین علیه السلام ، حضرت زینب علیهاالسلام و اهل بیت و یارانش، ترفند دشمنان در حذف خاندان عصمت و طهارت نقش بر آب شد.
ملت ما نیز این حقیقت را در انقلاب اسلامی ایران به ویژه دفاع مقدس تجربه کرده است و همین ویژگی بود که استکبار جهانی و سرسپردگانش را در برابر ملت ما به زانو درآورد.
4. شجاعت
جامعه عزت مند، جامعه ای شجاع و دلیر است؛ زیرا یکی از ابزارهای مستکبران برای تسلط بر مستضعفان، تهدید بوده است. امام حسین علیه السلام و یارانش با شجاعت با جبهه استضعاف روبه رو شدند و با شجاعت و نهراسیدن، سدّی نفوذناپذیر در برابر دشمن ایجاد کردند و سرمشقی ماندگار برای تمامی زمان ها شدند.
امام خمینی(قدس سره) نیز این مطلب را به زیبایی بیان می کند، آنجا که می گوید: «امریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند».
بدون شک، کسانی که می ترسند و زمزمه شوم مذاکره را سر می دهند، ناخواسته تن به زندگی ذلت بار خواهند داد.
5. آگاهی و زمان شناسی
آگاهی و زمان شناسی تا آنجا اهمیت دارد که می توان آن را یکی از شناسه های جامعه دینی ذکر کرد. با توجه به این که یکی از ابزار سلطه گران، در جهل نگاه داشتن جوامع اسلامی است، تنها کسانی می توانند توطئه های مستکبران را شناسایی کنند که اهل بصیرت، آگاهی و درایت باشند.
حسین بن علی علیه السلام نیز همان طور که در زیارت اربعین آمده است، جان خود و یارانش را برای نجات مردم از جهالت فدا کرد. در آن زیارت می خوانیم: «گواهی می دهم و باور دارم که او خون باکش را در راه تو (خداوند) نثار کرد تا بندگانت را از جهالت و وادی گمراهی برهاند».
از مهم ترین رهیافت های انقلاب اسلامی ایران نیز بیداری فرا گیر مردم است که عنصری لازم و اجتناب ناپذیر برای تمامی مستعضفان جهان در مسیر مقابله با استکبار جهانی به شمار می رود
به یاد داشته باش که کتاب دستت رو میگیره و تو رو بالاتر میبره ...
گیله مرد نگاهی به کتابهای کتابخونه ام کرد و پرسید : همه ی این کتابها مال توئه ؟
با خوشحالی گفتم : بله البته، خیلی هاشون رو از نمایشگاه های کتاب خریدم.
کتابی رو از قفسه بیرون آورد و گفت : این کتاب رو خوندی ؟
گفتم : هنوز نه .
به کتاب دیگری اشاره کرد و گفت : این یکی رو چطور ؟
نگاهی به کتاب کردم و گفتم : این یکی رو هم هنوز نه
بدون اینکه چیزی بگه کتابی رو از طبقه پایین نشون داد .
گفتم: این رو هم نه !
گیله مرد با تعجب پرسید : اصلا امسال چندتا کتاب غیر درسی خوندی ؟
با ناراحتی گفتم: فقط یک کتاب
پرسید : کی خریده بودیش ؟
گفتم : امانتی بود و از دوستی قرض گرفته بودم .
گیله مرد گفت : بنظرم باید یه تغییراتی تو زندگیت بدی و بدونی که برای اینکه در زندگی حرفی برای گفتن داشته باشی باید اهل کتاب و مطالعه باشی. این انسانها هستند که جامعه رو می سازند و امروزه خیلی از کشورهایی که حرفی برای گفتن دارند مردمی دارند که اهل مطالعه و کتابند.
به یاد داشته باش که کتاب دستت رو میگیره و تو رو بالاتر میبره …
جملات زیبا کتاب و کتابخوانی
برای نابود کردن یک فرهنگ
نیازی نیست کتابها را سوزاند
کافیست کاری کنید مردم آنها را نخوانند . . .
از کتابفروشی پرسیدند : وضع کسب و کارت چگونه است؟
گفت : بسیار بد ، چون آنهایی که پول دارند اهل مطالعه نیستند و آنهایی هم که سواد دارند پول ندارند !!!
مساله این نیست که خرید کتاب چقدر گرون تموم میشه،
مساله اینه که اگر کتاب نخونی چقدر برات گرون تموم میشه!
اگر میخواهی راحت باشی کمتر بدان واگر میخواهی خوشبخت باشی بیشتر بخوان ؛
[ با اینحال ، خوشبختی را بر راحتی های زودگذر ارجح بدان … ]
کتاب را نخوانید که بخوانید!
کتاب را بخوانید که بیدار شوید …