بيداري ملتها
از جمله آثار و برکات ديگر قيام و شهادت سيدالشهدا(ع) در بعد سياسي، اجتماعي اوست. بيداري خفتگان و انتقال روح مبارزه جويي عليه ظلم و ستم بوده و هست. در آن اوضاع، انقلاب خونين سيدالشهدا(ع) تمام معادلات سياسي دشمنان را در هم زده و اوضاع اجتماعي آن دوران را دگرگون ساخت. جان فشاني شخصيت منحصر به فردي چون امام حسين(ع) که از نخبگان و برگزيدگان و پيشواي علي الاطلاق مسلمانان بود وبا فضيلتترين و نزديکترين آنان به پيامبر اسلام(ص) بود. خدايي بودن حرکت مصلحانه سيدالشهدا(ع) و گذشت از همه هستياش و عمق فاجعه و مظلوميت آن امام عزيز از ناحيه سوم باعث گرديد، زنگ بيدار باش، خواب سنگين مردم را بر هم زند و مردگان را احيا کند و درخت اسلام را که به پژمردگي روي آورده بود با خون خود آبياري کند و آن چنان طراوت بخشيد که تا ابد سرسبز و خرّم باقي بماند.
خون امام حسين(ع) همانند آب حياتي بود که در کالبدهاي مرده و خشک و مأيوس جريان پيدا کرد و منشأ قيامهاي بسياري شده و به راستي ميتوان گفت که عصرعاشورا پايان نهضت حسين(ع) نبود بلکه آغاز حرکت و اوّل بيداري ملت اسلام خصوصاً شيعيان بود. (براي نمونه) مورخ مشهور ميگويد: «در طي قرون آينده بشريّت و در سرزمينهاي مختلف، شرح صحنه حزن آور مرگ حسين(ع) موجب بيداري قلب خون سردترين قاريان و خوانندگان خواهد شد.
پيام عاشورا
عاشورا، فرياد بلند مقاومت در برابر تحريف اسلام است . عاشورا، فريادي عليه بي تفاوتي و بي طرفي در جنگهاي حق و باطل سراسر تاريخ است . عاشورا، آواي اعتراض سيدالشهداء عليه السلام به نشستن ناصالحان بر کرسي حکومت امت اسلامي است .
عاشورا، بي تفاوتي حکومتها نسبت به سه مسئله مهم «حقيقت » ، «عدالت » و «فضيلت » را محکوم مي کند و حمايت دولتمردان از باطل و بيداد و فساد را بزرگترين منکرات اجتماعي مي داند، که امام شهيدان در برابر آن بپاخاسته و همه رنج را در مقابله با اين منکر بزرگ و بنيادي تحمل کرده است .
نهضت حسيني، حرکتي از سر سيري و جهانگردي و سفر تفريحي و تجاري و ورزشي و حتي سفري به قصد انجام حج و عمره و جهانگردي مذهبي و زيارتي نيست . سفر کربلاي سيدالشهدا عليه السلام هجرتي دفاعي، عبادي، زيارتي و تبليغي به منظور انجام وظيفه اي دشوار و بزرگ و جهاني و جهادي است . از مراسم عاشورايي که ما برگزار مي کنيم تا عاشوراي معرفت حسيني، فرهنگها فاصله است; گرچه شبيه عاشورا هم مغتنم است و براي بيدادگران وحشت انگيز .
از عبادت کربلايي تا عادت کربلايي تفاوت از زمين تا آسمان است; گرچه نفس حضور و زيارت سرور شهيدان شيرين و دلنشين و مسئوليت آفرين است .
از شور عاشورايي تا شعور و عرفان حسيني تفاوت از زمين تا آسمان است .
از امامي که برخي ترسيم مي کنيم که گريزان و هراسان و صامت و آرام است، تا امام قيام و جهاد و فرياد و عزت و اعتراض و وارث پيامبر و امين خدا، مسافتي از غرب تا شرق عالم است .
عاشورا، درسها، عبرتها و جلوه هايي دارد که همه ساله از زبان عالمان دين و مبلغان متعهد و فداکار و مداحان مخلص و شاعران کربلايي تکرار مي شود، اما امروز از عاشورا چه درسهايي را بايد فراگيريم و چه معارفي را بياموزيم
عاشورا و نيازهاي امروز
عاشورا و حسين عليه السلام و کربلا، هزاران مسئله تاريخي، سياسي، فرهنگي، اقتصادي، اجتماعي، اخلاقي، عبادي، فقهي، عرفاني و نظامي دارد، که اگر آب درياها مرکب و درختان گيتي قلم شود، تا ابعاد و آثار و اهداف اين حادثه عظيم را ترسيم کند، توان بررسي و ارائه تصويري جامع از آن را ندارد .
نفوذ بيکران عاشورا و سيدالشهدا در اعماق تاريخ و گستره جهان; تاثير نام و قيام حسيني در عوالم پيدا و پنهان و مرزهاي غيب و شهود; حضور مداوم فرشتگان و ساکنان ملا اعلي در بارگاه قدسي امام; اشک و آه زمين و زمان و جن و ملک در عزاي سرور آزادگان جهان; آفاق روشن محبت دو سويه نبوي و حسيني و تداوم هدايت بشريت به برکت بعثت و عاشورا; نقش آب و خاک کربلا در شفابخشي و امنيت آفريني; عزت و استقلال امت اسلام در پرتو سيره و سخن حسيني; نقش امام حسين عليه السلام در ترويج و تبليغ معارف آسماني; افشاي هميشگي خط نفاق در پرتو عاشوراي حسيني; فلسفه قيام و جهاد پرشکوه ابا عبدالله عليه السلام; پيوند قطعي قيام مهدوي عجل الله تعالي فرجه الشريف با قيام و فرهنگ عاشورا; و سرانجام درسهاي عشق و عرفان حسيني، همه و همه ميدانهايي محدود از محورهاي گسترده پژوهش و تبليغ و تدريس فرهنگ عاشورا است که امروز هم همچون هميشه بدان نيازمنديم .
يکي از عوامل مهم و بنيادي براي انحطاط مسلمين
يکي از عوامل مهم و بنيادي براي انحطاط مسلمين نداشتن روح حماسه و شجاعت و صلابت است.
عزت و شرافت و کرامت امت ها و ملت ها وابسته به ميزان شجاعت و شهامت و روح بلندو قوي آنان است اگر روحيه چاپلوسي و سازشکاري در برابر تخلفات مالي و اجتماعي و اقتصادي و مديريتي در جامعه اي، ارزش به حساب آيد و در مقابل روحيه حماسي وشجاعت و شهامت در گفتار و کردار و نوشتار ضد ارزش به حساب آيد و مورد نکوهش قرار گيرد، آن جامعه به تدريج به انحطاط و ذلت کشيده خواهد شد.
مگر عامل اساسي رشد و بالندگي امت اسلامي ايران در برابر طاغوت و استکبار،روحيه شهامت و شجاعت و صلابت نبود؟
مگر ممکن است حيات طيبه و عزت سياسي و استقلال اقتصادي و پيشرفت معنوي بدون استفاده از حماسه و شهامت و پايداري در جامعه اي به وجود آيد.
همان طور که رهبر معظم انقلاب فرمودند:
«حيات طيبه براي يک ملت به مفهوم برخورداري از رفاه و رونق مالي، تامين امنيت، پيشرفت علمي، عزت سياسي و استقلال اقتصادي، همراه با آراسته شدن به اخلاق والاي الهي، تقوا و ايمان به خداست.
اسلام پول و رفاه را همراه با ايمان و معنويت و پيشرفت اقتصادي را توام باشکوفايي اخلاقي و معنويت در جامعه مي خواهد» و اين مهم با استفاده از درس هاي انسان ساز امام حسين عليه السلام پيرامون حماسه و شهامت و صلابت به دست مي آيد. (1)
رهبر معظم انقلاب حضرت آيت الله العظمي خامنه اي پيرامون روحيه حماسي ورفتار شجاعانه مردم شريف ايران و برکات آن مي فرمايند:
«رفتار شجاعانه هر مردم و مسئولان ايران، علت هاي ديگر را براي مقاومت دربرابر امريکا تشجيع کرده است. اکنون دوراني که امريکايي ها خيال مي کردند صاحب اختيار دنيا هستند و براي کشورهاي گوناگون خط و نشان مي کشيدند، سپري شده است واين همه به برکت شجاعت و نترسيدن ملت ايران از ابرقدرت ها حاصل شده است.» (2)
عاشورا نياز فکري نسل امروز
نسل امروز هنوز تشنه فضيلت و عدالت است و به دليل سرخوردگي از تباهي ها به دنبال آرمان شهر اسلامي مي گردد.
وي به نيرومندي و توانايي خويش براي به دست آوردن دنيايي بهتر و در نتيجه رستاخيزي مطلوب مي انديشد. جوان در تلاش است از فرهنگ و ارزش هاي اسلامي انساني به صورت بهينه بهره گيرد. اين تفکر حياتي ترين، انديشه اي است که مي تواند به بالندگي جامعه جوان امروز مدد رساند.
حادثه عاشورا تجلي عزت و ذلت
کربلا دو صحنه دارد، در يک صحنه عزيزان و کريمان تاريخ اسلام تجلي کردند و در صحنه ديگر انسان هاي زبون که گرفتار بت هاي دروني وبيروني بودند، ظهور کردند. (1)
عزيزان صحنه عاشورا چنان آگاهانه در راه معشوق جان سپاري کردند که به قول امام خميني(ره): «هر چه روز عاشورا سيدالشهدا سلام الله عليه به شهادت نزديک تر مي شد، افروخته تر مي شد و جوانان او مسابقه مي کردند براي اين که شهيد بشوند، همه هم مي دانستند که بعد از چند ساعت ديگرشهيدند، براي اين که آنها مي فهميدند کجا مي روند آنها مي فهميدند براي چه آمدندآگاه بودند که ما آمديم اداي وظيفه خدايي را بکنيم آمديم اسلام را حفظ بکنيم ». (2)
زبونان تاريخ که معبودي به جز هوي و هوس نداشتند چنان خود را آلوده کردند که تا سر حد انهدام اسلام پيش رفتند. امام خميني(ره) در اين زمينه مي فرمايد:
«حکومت يزيد مي رفت تا قلم سرخ بر چهره نوراني اسلام کشد و زحمات طاقت فرساي پيامبر بزرگ اسلام و مسلمانان صدر اسلام و خون شهداء فداکار را به طاق نسيان سپارد و هدر دهد».
انديشه اي که مي رفت با کجروي هاي تفاله جاهليت و برنامه هاي حساب احياي ملي گرايي و عروبت با شعار «لاخبر جاء و لا وحي نزل » (3) محو و نابود شود.
و از حکومت عدل اسلامي يک رژيم موروثي بسازد و اسلام و وحي را به انزوا بکشاندکه ناگهان شخصيت عظيمي که از عصاره وحي الهي تغذيه و در خاندان سيد رسل محمدمصطفي(ص) و سيد اولياء علي مرتضي(ع) تربيت و در دامن صديقه طاهره(س) بزرگ شده بود قيام کرد و با فداکاري بي نظير و نهضت الهي خود، واقعه بزرگ را به وجودآورد. (4)
امام خميني(ره) رمز عزت مردم ايران، از ذلت و زبوني را، احياي حماسه هاي عاشورايي مي دانند و مي فرمايند: «عاشورا را زنده نگهداريد که با نگه داشتن عاشورا کشور شما آسيب نخواهد ديد.» (5)
آري حضرت اباعبدالله الحسين عليه السلام قيام و نهضت خونين را تنها راه نجات اسلام و مسلمين در تمامي اعصار و قرون تشکيل داد و راه منحصر به فرد مبارزه با نقشه هاي خائنانه بني اميه را خودداري از بيعت و تسليم و انجام حماسه هاي جاويد عاشورا دانست. او يقين داشت هدفش موافق با رضاي خدا و پيامبر و منتهي به شهادت و سعادت است، به اين جهت صادقانه و قاطعانه و با حماسه زنده و جاويد مخالفت خود را با زمام داري ناصالحان وانحطاط مسلمين اعلام کرد و تمام مصائب و سختي ها را به جان و دل خريد و در عمل عشق و ايثار و حماسه را به ما آموخت.
يا رب زشراب عشق سرمستم کن از هر چه نه غير خود تهي دستم کن يک باره به بند عشق پابستم کن در عشق خودت نيست کن و هستم کن
1- اللهوف علي قتل الطفوف، ص 70112.
2- صحيفه نور، ج 15، ص 55; اللهوف علي قتل الطفوف، ص 112.
3- مع السجوم في توجهه نفس المعصوم از علامه شعراني ص 252.
4- صحيفه نور، ج 12، ص 181.
5- همان، ج 15، ص 205.