نمیدانم کجایی،
نمیدانم کجایی، اما هر روز برایت گل میچینم.
اگر بودی، مردانگیها، بوی تعفن نمیگرفت و دستهای سیاه تفرقه، کشورهای مسلمان نشین را نمی بلعید. ما در تنهایی خویش، غرق میشویم و آوازهای ابوجهل ها را صیقل میدهیم. ما از تو دور افتادیم.
هنوز بوی در نیمسوخته را از کوچه های تنگ مدینه میشنویم؛ از پشت صفحات غبارگرفته تاریخ.
هنوز کلمات و آیینهای زندگی تو زنده اند. اگر سیره تو فراگیر شود، دوباره عطر امامت، مشام روزهای تنها مانده ما را خواهد آکند.
کاش به ما یادآوری میکردی شیوه پیروان حقیقی را! کاش ما از این خواب زمستانی برخیزیم!
فتاوايي عجيب از وهابيون
به گزارش سرويس جهان اسلام پايگاه اطلاع رساني حج، روزنامه الاتحاد امارات سه شنبه به نقل از احمد محمد الشح، مدير «مؤسسه قرآن كريم راس الخيمه» نوشت كه فتواهاي نادرست و احساسي، عامل بحراني شدن خاورميانه و پيش آمدن وضعيت كنوني در كشورهاي عربي شده است. وي در پانزدهمين همايش جايزه قرآن كريم در رأس الخيمه افزود: فتواهاي نادرست است كه موجب هرج و مرج در كشورهاي عربي شده است.
در حاشيه اين سخنان مفتي اماراتي ميتوان به برخي فتواهاي مفتيهاي وهابي عربستان اشاره كرد كه موجب بحرانهاي زيادي در منطقه و جهان شده است. از جمله اين فتواها ميتوان به اين موارد اشاره كرد. هر كسي كه در بازي فوتبال گل بزند و سپس بدود تا بقيه او را دنبال و بغل كنند، بايد به صورتش تف انداخت و تنبيه كرد.
ـ بستن كمربند ايمني حرام است، زيرا مانع قضا و قدر ميشود.
ـ شستن گوشت قبل از پختن بدعت است.
ـ فوتبال حرام است مگر با شروط و ضوابط (اگر شروط وهابيت در فوتبال رعايت شود ديگر در زمين و بازي فوتبال، خطوط كناره زمين، خط وسط، داور، ۱۱ بازيكن، پنالتي، اوت و كرنر، تيرك دروازه و خيلي چيزها معني ندارد).
ـ اهداي گل به بيمار حرام است.
ـ پوشيدن كفش پاشنه بلند حرام است.
ـ غذا خوردن با قاشق حرام است.
ـ داشتن راننده يا خدمتكار در منزل حرام است.
ـ دست تكان دادن براي بازيكنان فوتبال حرام است.
ـ رانندگي براي زنان حرام است.
ـ نوشتن مقاله در مطبوعات حرام است.
ـ انداختن عبا روي كتف حرام است.
ـ تروريستها بدون پرداخت مهريه و يا خواندن خطبه شرعي، مالك زنان اسير سوري هستند.
ـ فتواي جهاد نكاح كه مفتيهاي وهابي با آن شرايط حضور زنان در گروههاي تروريستي داعش و القاعده را فراهم كرده و يك نوع واجب ديني برشمردند، از جمله فتاواي بيشماري است كه بهت و حيرت جهانيان را برانگيخته است.
قرآن براي نخستينبار به سياره مريخ ميرود
به گزارش سرويس جهان اسلام پايگاه اطلاع رساني حج، محمدسلام، جوان مصري كه به همراه ۹۹ نفر ديگر براي سفر به مريخ انتخاب شده است، گفت: «اگر به من اجازه دهند كه نسخهاي از قرآن كريم را به سياره مريخ ببرم، من نخستين كسي خواهم بود كه قرآن را به سيارهاي ديگر ميبرم».
وي افزود: اگر به من اجازه دهند نخستين كسي خواهم بود كه قرآن را به سيارات ديگر حمل ميكند و نماز و روزه برپا ميدارد و نخستين كسي خواهم بود كه در مريخ وضو و تيمم ميكند و هنگام اذان، نداي اللهاكبر سر ميدهد.
محمدسلام معروف به «ميدو» دو هفته پيش از ميان ۲۰۵۵۸۶ نفر كه داوطلب سفر به سياره مريخ بودند به همراه يك مسلمان عراقي مقيم آمريكا براي سفر به مريخ انتخاب شده است.
اين افراد براي سفر به مريخ بايد ۷ سال آموزش ببينند و سپس در سال ۲۰۲۳ اولين گروه طي سفر ۷ ماهه با امكانات و تجهيزات لازم به اين سياره سفر خواهند كرد.
اوصاف و خصلتی از خصائل نیکوی دختر امیر المومنین و زهرای مرضیه علیهم السلام
عالمةٌ غیرَ مُعلمةٍ: داناى نیاموخته
فهمةٌ غیرَ مُفهِّمةٍ: فهمیده بى آموزگار
كَعبةُ الرَزایا: قبله رنجها.
نائبةُ الزهراء: جانشین حضرت زهرا سلام الله علیها
نائبةُ الحسین: جانشین حضرت حسین علیه السلام
مَلیكةُ الدنیا: شهبانوى گیتى
عَقیلةُ النِساء:خردمند بانوان
عَدیلةُ الخامس مِن اهل الكِساء: همتاى پنجمین نفر از اهل كساء
شریكة الشهید: انباز شهید
كَفیلة السجاد: سرپرست حضرت سجاد
ناموسُ رَواقِ العَظمةِ: ناموس حریم عظمت و كبریایى
سیدة العَقائِل: بانوى بانوان خردمند
سِرُّ اَبیها: راز پدرش على علیه السلام
سُلالةُ الوِلایة: فشرده و خلاصه و چكیده ولایت
وَلیدةُ الفَصاحة: زاده شیوا سخنى
شَقیقةُ الحَسن: دلسوز و غمخوار حضرت حسن علیه السلام
عَقیلةُ خِدر الرسالة: خردمند پرده نشینان رسالت
رَضیعة ثَدىِ الولایة: كسى كه از پستان ولایت شیر خورده
بلیغة: سخنور رسا
فصیحة: سخنور
صدیقة الصغرى: راستگوى كوچك (در مقابل صدیقه كبرى سلام الله علیها)
المُوثَّقة : بانوى مورد اطمینان
عقیلة الطالبین: بانوى خردمند از خاندان حضرت ابوطالب (و در بین طالبیان)
الفاضلة: بانوى با فضیلت
الكاملة: بانوى تام و كامل
عابدة آل على: پارساى خاندان على علیهم السلام
عقلیة الوحى: بانوى خردمند وحى
شمسةُ قَلادَةِ الجَلالةِ: خورشید منظومه بزرگوارى و شكوه
نَجمةُ سَماءِ النَبالَة: ستاره آسمان شرف و كرامت
المعصومة الصغرى: پاك و مطهره كوچك
قرینة النَوائِب: همدم و همراه ناگوارى ها
محبوبة المصطفى: مورد محبت و محبوب حضرت رسول صلی الله علیه و آله
قرة عین المرتضى: نور چشم حضرت على علیه السلام
صابرة محتسبة: پایدارى كننده به حساب خداوند براى خداوند
عقیلة النبوة: بانوى خردمند پیامبرى
رَبَةُ خِدرِ القُدس: پرورنده پرده نشینان پاكى و تقدیس
قبلة البَرایا: كعبه آفریده شدگان
رَضیعَة الوحى: كسى كه از پستان وحى شیر مكیده است
بابُ حِطَةِ الخَطایا: دروازه آمرزش گناهان
حَفَرَةُ علىٍ و فاطمةٍ: مركز جمع آورى دوستى و محبت على (علیه السلام ) و فاطمه (سلام الله علیها)
رَبیعَةُ الفضل: پیش زاده فضیلت و برترى
بطلة كربلاء: قهرمان كربلا
عظیمةٌ بلواها: بانویى كه امتحانش بس بزرگ بود
عقلیة القریش: بانوى خردمند از قریش
الباكیة: بانوى گریان
سلیلة الزهراء: چكیده و خلاصه حضرت زهرا سلام الله علیها.
امنیة الله: امانت دار الهى
آیةٌ مِن آیات الله: نشانى از نشانه هاى خداوند
مظلومةٌ وحیدة: ستمدیده بى كس
آموزگار نور در برابر ظلمت
سلام خدا بر او که نامش یادآور شکیبایی و استقامت و راهش
مسیر عشق و ایمان است.
او که در پایداری و شکست ناپذیری اسطوره تاریخ و در طاعت و
ولایت پذیری اسوه زمان است.
او آموزگار نور در برابر ظلمت، معرفت در برابر جهالت، عزت در برابر
ذلت و ایمان در برابر پوچی است.
او که در پاسخی کوبنده در وصف مصیبت ها و صحرای کربلا جز
به “ما رأیت الّا جمیلا" نگفت، و زیبایی ایمان و اسرار عشق را
به رخ همه عالمیان کشید.
او عقیله بنی هاشم، زینت پدر، دُردانه حیدر،
ودیعه فاطمه(سلام الله علیها)، زینب کبری (سلام الله علیها) است.
غنچه قلب زینب (سلام الله علیها)هر روز با دیدن برادر می شکفت،
و این نگاه برادر بود که هر روز، گل وجودش را آبیاری می کرد.
خدایا پس از شهادت برادر، بر قلب زینب چه گذشت!
به دنیا آمده بود تا صبر را شرمنده کند، آمده بود تا عشق را مبهوت
لحظه های زلالش کند.
آمده بود تا صدق و وفا را به جهانیان بیاموزد و متانت و وقار
را به نمایش گذارد.
آمده بود تا رسالت خود را به انجام برساند.
مونس و یار برادر، سالار قافله حسینی و غم خوار اسیران باشد.
آمده بود تا فریاد بلند مظلومان باشد، فریادی که پژواک آن هنوز هم
از ورای تاریخ به گوش شنوای دل های حق جویان می رسد.
ظلم همواره هست، اما او چون قامتی ایستاده و پشتوانه دلهای
شکسته در برابر ظلم و ظالم و مدافعی برای حق بود.
چرا که او پرورش یافته خاندان ولایت و خانه رفیع امامت بود.
فصاحت و بلاغت را از پدر، عصمت و نجابت را از مادر، حلم و
شکیبایی را از برادر، و قوت قلب و مظلومیت عینِ ایستادگی
را از حضرت سیدالشهدا (علیه السلام)آموخته بود.
خطبه اش آن هنگام که سر برادر بر نیزه ها گل کرده،
و دشت کربلا از لاله های خونین پر پر شده سرخ گشته بود،
با نغمه ها و واژه های قرآنی،لرزه بر دل یزید و یزیدیان انداخت؛
و اگر آن نطق آتشین او در کاخ یزیدیان نبود، داستان جانسوز
آن ظهر عطشناک در کوچه های تاریخ به دست فراموشی
سپرده می شد.