صبحانه فرزند شما چیست؟
صبحانه تا چه میزان در یادگیری دانش آموزان موثر است؟
اهمیت صبحانه از سایر وعده ها بیشتر است چون در وعده های ابتدایی یا صبحانه یک بخش مهمی از انرژی و مواد مغذی و مورد نیاز بدن تامین می شود. به خصوص در بچه ها که قرار است به مدرسه بروند، پشت میز بنشینند، و یادگیری داشته باشند نیاز به تمرکز ذهنی دارند اهمیت آن دو چندان است.
مطالعات بسیاری نقش این وعده غذایی را در درازمدت نشان داده است. به طور مثال بچه هایی که صبحانه نمی خورند درصد یادگیری شان کمتر است یا افزایش وزن در کودکانی که صبحانه نمی خورند بیشتر است.
آیا شیربا کورن فلکس یا شیرکاکائو با کیک برای صبحانه جایگزین خوبی برای نان و پنیر و گردو است؟
بدن بخش مهمی از کالری خود را باید از غلات به دست آورد. کورن فلکس نیز از ذرت تهیه می شود و می تواند به عنوان جایگزین نان مصرف شود، بنابراین غلات می تواند بخش مهمی از غلات صبحانه را تامین نماید.
بعد از 6 ساعت درس خواندن در مدارس بهترین و پرانرژی ترین ناهار برای دانش آموزان کدام گروه غذایی است؟
از هیچ گونه وعده غذایی نباید انتظار معجزه داشته باشیم و جمیع این گروه های غذایی در تعادل با هم می توانند پاسخگوی نیاز بدن باشد، بنابراین ناهاری که برای کودک درست می شود باید دارای تمام گروه های غذایی باشد.
آیا دانش آموزان نیاز به آموزش دروس تغذیه در مدارس دارند؟
بله ، فرهنگ سازی چیزی است که از سن پایین شروع می شود تا تاثیرگذارتر باشد.
خوردن صبحانه و میان وعده به صورت دسته جمعی در مدارس بهتر است یا در منزل و به تنهایی؟
هر یک از این روش ها فواید و ضررهایی دارد. خوبی آن این است که بچه هایی که میل به صبحانه خوردن ندارند در جمع این میل درونشان به وجود می آید اما بدی آن این است که خوردن صبحانه به صورت دسته جمعی در بعضی موارد باعث پرخوری می شود؛ یعنی مقدارغذایی که ما در یک جمع مصرف می کنیم چه از لحاظ کالری و چه از لحاظ حجم می تواند خیلی متفاوت باشد. پیشنهاد ما خوردن صبحانه در جمع خانواده و با نظارت مادر است. مصرف صبحانه به صورت جمعی یا فرد هر یک می تواند تجربه خوبی برای بچه ها باشد.
با توجه به علاقه شدید کودکان به فست فود (سوسیس و کالباس) بهترین جایگزین کدام است؟
داستان و مقوله فست فود ریشه های اجتماعی دارد. تعریف یکی از اساتید به نام از فست فود این است که می گوید: تغذیه یک فرآیند اجتماعی است که پیامدهای زیستی، فرهنگی و اقتصادی دارد. بنابراین به وجود آمدن فست فود ناشی از تغییرات اجتماعی است به ویژه در کشور ما، به دلیل اینکه در غذاهای ایرانی طبخ آن زمان بر است و با مناسبات اجتماعی فعلی ما اصلا امکانش نیست؛ یعنی من اطمینان دارم که اگر صنعت به کمک سفره ایرانی نمی آمد خیلی از غذاهایی که الان داریم مصرف می کنیم را نمی توانستیم مصرف کنیم، بنابراین نمی توان با آن مقابله کرد و ریشه در خیلی از مسائل اجتماعی و فرهنگی ما دارد ولی می توان آن را اصلاحش کرد، می شود آن را به قسمت سلامت پیش برد و در کل الگوی مصرف آن را اصلاح کرد.
شب آخر
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم
إِنَّا أَعْطَیْنَاکَ الْکَوْثَرَ ﴿١﴾ فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَانْحَرْ ﴿٢﴾ إِنَّ شَانِئَکَ هُوَ الأبْتَرُ ﴿٣﴾
این شبها علی بر بالین فاطمه می نشیند
بغض می کند از اینکه امشب شاید شب آخر باشد
بغض می کند از کبودی ماه
علی تا صبح نمی خوابد
با هر گردش فاطمه در بستر هزار بار میمیرد
می گوید فاطمه جان، ببین می توانی بمانی ؛ بمان!
پس چه شد با علی همسفر ماندنت؟
دری بساز برایم ز چوب های نسوز
دری که دیرتر آتش بگیرد ای نجار
دری به عرض من و جبرئیل و یک تابوت
دری به طول قد و قامت خم عمار
در انتها ، سر هر میخ تیز را کج کن
مهم تر از همه این است؟! خاطرت بسپار یا زهرا (س)
فاطمه صلح با دشمن ولی را قبول ندارد
جنگ نرم و قدرت نرم را تسخیر و تسلط بر اذهان و قلوب تعریف كرده اند. یعنی اگر در جنگ سخت هدف پیروزی بر ابدان و اجسام است در جنگ نرم غایت، غلبه بر ذهن و قلب افراد می باشد. همان گونه در میدان جنگ سخت جبهه حق و باطل وجود دارد در فضای جنگ نرم نیز می توان نبرد حق و باطل را مشاهده كرد. قوای باطل برای تصرف قلوب و اذهان دیگران از روشهای شیطانی و ناپسند هم چون دروغ، شایعه، اغواگری، زینت دادن اعمال ناشایسته و هر گونه ابزار مستهجن و غیر اخلاقی بهره می گیرند، اما در میان نیروهای جبهه حق برای نفوذ به دلها هیچ گاه از روشهای غیر اخلاقی استفاده نمی شود بلكه از طریق راههای مناسب و در شأن قوای درونی انسان به این مهم می پردازند. اصولاً هر یك از انبیای الهی مأموریت داشته اند تا دین خدا را بر جانهای بشر بنشانند و تلاششان در مرحله نخست، حكومت بر دلها بوده است گرچه گاهی ستمكاران و بیدادگران آنها را به دفاع و ورود به میدان جنگ سخت مجبور كرده اند.
اگر تعریف مذكور از جنگ نرم را بپذیریم باید توجه داشت همان گونه كه در برابر هجوم دشمن با ابزاری مانند شمشیر و سایر سلاحها اسلام جهاد و دفاع را واجب كرده است در مواجهه با جنگ نرم نیز به نظر این دو امر ضروری است. در این عرصه انسان مسلمان بایستی با نوعی «جهاد نامحسوس» و یا «جهاد فرهنگی» در برابر اغواگری و تحركات دشمن مقاومت و مقابله نماید و در ابتدا از با سلامت نگهداشتن قلب و ذهن خود - یعنی دفاع نامحسوس - كه در روایات از آن به جهاد اكبر تعبیر شده است بكوشد، در مرحله بعد خود بر قلوب و نفوس دیگران اثر بگذارد.
نگاهی به سیره انبیا و اولیای الهی نشان می دهد این بزرگواران دائماً در حال جهاد نامحسوس و فرهنگی برای زنده نمودن دلهای مرده و پرواز ارواح و پرورش عقول بوده اند.
در سیره حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها) نیز می توان به خوبی این گونه جهاد را مشاهده نمود. ایشان(سلام الله علیها) در دفاع از حریم ولایت یك تنه وارد مبارزه شد و به استناد آیه «قل انما اعظكم بواحده ان تقوموا لله مثنی و فرادی» (سبا:46) در دفاع از دین خدا و ولی امر خویش در انتظار جمع كردن یار و اعوان ننشست و وظیفه خویش را به خوبی انجام داد و این پیام روشن را به همگان ابلاغ كرد كه در دفاع از امام زمان خویش هیچ بهانه ای پذیرفته نیست و تا پای جان می بایست بر این خط استوار ماند.
اما قیام فاطمی ابعاد دیگری هم داشت كه در عرصه جهاد فرهنگی بی مثال است. مشخصه اساسی این قیام فرا زمانی بودن آن است، به گونه ای كه در طول تاریخ همواره ادامه خواهد داشت. یكی از بخشهای این قیام احتجاجات و استدلالهای منطقی و محكم دختر رسول خدا(صلوات الله علیه) در برابر حكام جور است كه عقلها و قلوب منصف را به تأمل و آنگاه تحسین وا می دارد كه چگونه عده ای در برابر دختر یگانه حضرت رسول(صلوات الله علیه) - كه فضایل و مناقبش را از زبان پیامبر بارها شنیده بودند- این گونه جسورانه همه فضایل را نادیده می گیرند و نسبتهای ناروا به او می دهند !
اما بخش دیگری از جهاد حضرت زهرا(سلام الله علیها) كه در طول تاریخ برای همیشه ماندگار خواهد شد، مخفی بودن قبر ایشان است. طبق آنچه در منابع شیعه نقل شده است حضرت زهرا در وصیت خود به امیرالمومنین (علیه السلام) تقاضا كرد او را شبانه غسل دهد و شبانه كفن و دفن كند و هیچ كسی جز عده ای از یاران خاص در تشییع پیكرش حاضر نباشند. «حنطنی و غسلنی و كفنی باللیل وصل علی و ادفنی باللیل و لا تعلم احدا؛ مرا شبانه حنوط كن و شب غسل بده و شبانه كفنم كن و شب به خاك بسپار و كسی را از دفن من مطلع مكن.» (بحارالانوار10: 61) این اقدام بسیار هوشمندانه بود چرا كه بیش از هر استدلال و سخنی بر جانها اثرگذار می بود و پایه های دستگاه جور را به شدت به لرزه انداخت چرا كه تنها كسی می توانست به پیكر حضرت فاطمه نماز بخواند كه جانشین واقعی رسول خدا باشد.(دقت كنید) مسلمین كه بارها از رسول خدا(صلوات الله علیه) شنیده بودند رضایت زهرا(سلام الله علیها) مایه رضایت خدا و خشم او خشم خداست و شنیده بودند چگونه پیامبر خدا به وفور و تأكید به تكریم و تعظیم دردانه خویش می پردازد، اینك با خود می اندیشند چه شده است كه تشییع دختر رسول خدا مخفیانه و دور از چشم همه انجام شده است؟ چرا در جایی كه قبر زنان حضرت رسول و حتی خادمه های آنان آشكار است مكان مزار دختر محبوب رسول خدا پوشیده است؟ چرا در لا به لای منابع تاریخی با شك و تردید قبر او را مشخص می كنند؟ شاید انتظار این باشد تشییع با شكوهی برای دختر رسول خدا(صلوات الله علیه) گزارش شده باشد اما دریغ از این مهم! اگر عده ای از سر تعصب جاهلی می كوشند بر همه وقایع تاریخی شهادت صدیقه طاهره(سلام الله علیها) به دروغ خدشه وارد كنند، اما در برابر این اقدام هوشمندانه حضرت زهرا(سلام الله علیها) واكنش و توجیهی معقول ندارند! دفن شبانه بانوی بزرگ اسلام در منابع اهل سنت هم مورد اشاره بوده است. این اقدام حضرت زهرا را بایستی نوعی جهاد نامحسوس دانست كه نه تنها نوعی مقابله با جنگ نرم خصم بود بلكه علاوه بر آن می توان گفت این حركت یك تهاجم در برابر دشمن بود كه در طول تاریخ كاملاً آن را زمین گیر كرده است و اذهان و قلوب در خلوت انصاف خود، مخفی بودن قبر پاره تن حضرت رسول(صلوات الله علیه) را پرسشی بزرگ می دانند كه پاسخش همانی است كه فاطمه زهرا(سلام الله علیها) برای آن قیام كرد و لذا خشم بر دشمنان ولایت جاودانه ماند!
جامعهشناسان معتقدند كه پايههاي هر جامعه، ريشه در ارزشها و نظام عقيدتي آن دارد. بنابراين براي تضعيف هر جامعه، كافي است تا فرهنگ آن را تضعيف كرد. با اين كار افراد جامعه از خود بيگانه شده و بر خلاف آنچه كه حقيقت فرهنگي آنها را تشكيل ميدهد، رفتار ميكنند. دشمن براي حملات فرهنگي، نياز به ابزارها و وسايل كارآمد داشت. بنابراين همان طور كه لازمه حملات نظامي ابزار و آلات جنگي است، لازمه تهاجم فرهنگي نيز وسايلي است تا گلولههاي زهرآگين فرهنگي دشمن از ماهوارهها گرفته تا اينترنت، راديو و توزيع كتابهاي ضد فرهنگي و دگرانديشي به براندازي نظامهاي مخالف و تضعيف و آنها مبادرت ورزد.
سکولارهای مسلمان خیانتکارترین و جنایتکارترین بشر بر زمین هستند که حاکمیت الهی را تحریف و مسخ و مبدل به حاکمیتی نفسانی می کنند…کسانی که فرهنگ نامه توحیدی فاطمه زهرا-سلام الله علیها- را تاریخ گذشته می داند خود سربازارتشی کارل پوپرها هستند…سروش و کدیور در ایران تئوری پایان فرهنگ قدسی حضرت فاطمه زهراسلام الله علیها در ایرا سر می دادند ولی خود به تاریخ بررسی اسناد جاسوسی در ایران تبدیل شدند!!!
آری فاطمه فاطمه است اما نه آن فاطمه ای که روشنفکران پیاله ای می گویند! روشنفکرانی که در فضای مسموم فلسفه های ماتریالیستی تنفس کرده اند!!!فاطمه با علی که ولی است،فاطمه است نه با حاکمیت غیر از علیِ ولی!!!
فاطمه انقلاب نبوی را با «گفتمان فریادگر و رسواگر نفاق خاکستری» پیش می برد و نشان می دهد که کفر و نفاق خاکستری دوامی ندارد و فاطمه همیشه در تاریخ فاطمه است…
فاطمه صلح با دشمن ولی را قبول ندارد…فاطمه صلح با فرهنگ معاویه ای را نمی پذیرد…فاطمه بازی برد برد با ابوسفیانی ها را فریبی تاریخی می داند که ولایت ولی الهی را اغماء می برد!!!فاطمه را پدر فاطمه نامید چونکه از دریچه ولایت مداریش همه پیروانش به درگاه قرب الهی می رسند…
آری فاطمه فاطمه است اما نه آن فاطمه ای که قرائت می کنی…فاطمه ای که علی می گوید…فاطمه ای که فریادگری است در طول تاریخ که رسوا می کند جریان سازش با استکبار را…سکولارهای مسلمان نما را….
پانوشت:
¤از جمله: صحیح البخاری، ج4، ص1549، ح3998، دار ابن كثیر، بیروت، چاپ سوم، 1407 و شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج16، ص157، ناشر: دارالكتب العلمیه - بیروت ، چاپ اول،
الهی چرا نفهمیدیم که فاطمه با «ولی» سوخت؟
فاطمه،فاطمه است که چون ذیل اشراق علی «فریادگر مظلومیت مقتدر تاریخی ولی» بود در زمانی که توافقنامه ی غربت علی در سقیفه ی سرد و بی روح امضاء شد! توافقی که ولی را به علی نمی دادند!و سال ها گذشت راضی به ولی بودن یزید شدند!!! توافقی که چرخ عدالت با کرامت علی را برنتابید و به وعده چرخ سازندگی اموی راضی شد! علی با غربت یگانگی دارد!با چاه هم یگانگی دارد ولی نه برای ابد و نه برای مقطع عصر ولی!توافقی که ولی را به غربت برد،توافقی سقیفه ای ست!!!
مالک و عمار را توافق تحمیلی به مسلخ برد! عمار اگر سوخت چه دید؟آیا جز توافق تحمیلی سکولارهای مسلمان نما؟سکولارهایی که ولی را به علی ندادند حاضر بودن پای حجاج بن یوسف سقفی را بوسه زنند!!!خیانت از این دردناک تر؟!!
مالک اگر مالک شد به یُمن علی مالک شد حتی فراتر از عمار!!! فراتر زمانه ی خود!!!مالک و عمار «عدالت در گرداب» را با چشم تیزبین مومنیت خود به ولی ادراک کردند و نه همچون مسلمان نمایی چون ابوموسی اشعری که خیانت از آستینش به اسلام نبوی و خدمتی کبیر به اسلام اموی کرد!!!اصلا اگر مالک توافق نامه ژنو را می دید به یاد «چاه ولی» می افتاد!
فاطمه را باز بگویم رهبر مالک ها و عمارها…رهبر عشاق علی را مثال زدن از هرچیزی سهمگین تر است…فاطمه فرمانده ای فریادهای بیدار حزب الله است…فاطمه آموخت که زمانی که ولی در اغماء برده اند فاطمه باید فریاد کشد…فاطمه پیمایان باید فتح الفتوح نمایند توافق با ولی را نه نه نه فدای شدن برای علی را!
سلام بر تو بانویی که نامش تا همیشه بر تارک تاریخ می درخشد
سلام بر تو ای صدیقه شهیده ، پاره تن رسول خدا
سلام بر تو ای خلاصه جمال خداوند
سلام بر تو که ملائک ، هنوز ذکرشان را با نام تو متبرک می کنند .
سلام بر تو ای مادر آب ها
سلام بر تو که رودخانه های جهان ، راه دریا را با سر انگشت های هدایت تو پیدا می کنند
سلام بر تو که چشمه ها ، نام زلال تو را آواز می خوانند
سلام بر تو که گلها ، شکفتن را از تو آموخته اند و پرستوها پرواز را
سلام بر تو که تمام خاک ، از شرق تا غرب بارگاه توست
سلام بر تو که آفتاب را در دوازده آینه به وسعت آسمان تکثیر کردی
سلام بر تو که نام خدا را با دوازده قلم بر لوح خاک نوشتی
سلام بر تو که دوازده رود بی کران را تا کرانه ابدیت روانه کردی
سلام بر تو ، دختری که مادر پدر شد
سلام بر تو ، بانویی که در حمایت از مردترین ، مرد تاریخ ، شهادت را مردانه به جان خرید .
سلام بر تو ، مادری که قهرمان کربلا را دامان مهرش پرورش داد
و سلام بر تو بانویی که نامش تا همیشه بر تارک تاریخ می درخشد …