یکی از دلایل ریشه های بدحجابی
ـ ضعف حيا
ضعف اين صفت از سستي اعتقاد به مبدأ و معاد سرچشمه ميگيرد و بيحجابي از مصاديق بارز بيحيايي است كه از ضعف ايمان ناشي ميشود. امام صادق(ع) فرموده است: ايمان ندارد كسي كه حيا ندارد. پيامبر اكرم(ص) فرموده است: خدا حيا و پوشيدگي بندگانش را دوست دارد. پوشش و حيا تفكيك ناپذيرند و تا جلوهاي از حيا در زني وجود داشته باشد، پوشش او نيز با جديت مراعات ميشود. زنان با حيا كساني هستند كه با پوشش كامل خود از نمايش بدن، موهاي سر و زينتهاي خود شرم ميورزند. پاكي قلب زنان خودنما به سخن ستمكاري شبيه است كه لاف ترحم بلند كرده است. زناني كه اسرار زيباييهاي جسماني خود را به نمايش گذاردهاند، پرده بين خود و خدا را دريدهاند.
و اینک بهار ...
وقتی بهار با سپیدی شکوفه هایش
از دریچه چشمانم سرک می کشد ، موج اشکی فرو خفته از درون سینه ی
تنگم به دیواره ی دل می کوبد و تو را می جوید .
بهار زیباست ، لطیف و دوست داشتنی است ، اما بی تو ای زیبا ترین ، ای لطیف ترین ، ای بهار جان و ای طراوت بهاران ، هیچ زیبایی ، دلم را بر نمی انگیزد که دل در فراق تو سوخته دارم و نگاه در راه تو خیره ؛
در تاریک و ظلمتی که عالم را فرا گرفته ، در طوفان دنیا زدگی امروز ،
تنها تویی که به نور وجودت می توانی گوهر حق را بنمایانی .
ای موعود بر حق ، بیا که حق تویی ة تمام حقیقتی ، حق همان است که تو
بگویی و تو بخواهی ، و باطل همان که تو بدان پشت کنی و آنچه مایه ی نجات و رستگاری است ولایت توست و ریسمان محبت تو .
به ولایت تو اعمال مهر قبول می خورند ، به زلال مهر تو کرده هایمان پاک
می شود ، آینه ی مهر تو خوب هامان را دو چندان می کند و زنگار بدی ها را محو می کند که خداوند ، وجود تو را از زلال عصمت لبریز نموده است
و تو را از عصاره ی پاکی از گناه و اشتباه آفریده است .
خطا در وادی حضورت مفهوم ندارد و گناه از نزدیک شدن به تو شرمناک است .
تو پاکی ، پاک تر از پاک و لبریز از نور و همین زلالی توست که ما به رضای تو دل بسته ایم ، ای ولی خدا ، به یمن این طاعت و رضا شأن و مقام و بلندای منزلتت را باز شناخته ایم .
آن قدر که خدا محبت تو را جواز بهشت و روی گردانی از تو را مایه ی فرو افتادن به دوزخ قرار داده است . و من با ذره ذهره ی وجودم شهادت می دهم که دوستی تو ، دوستی خداست و اطاعت از تو اطاعت از خداست ،
و دشمنی با تو و روی گردانی از تو دشمنی با خدا و روی گردانی از خداست .
تو نور تابان خدایی بر تاریکی خلقت ، اسیر در قفس جسم .
تو پرچم دار علم و تقوایی در میان این همه بیراهه ها و لغزش گاه ها .
و خداوند نزدیکتر از ....
پروردگارا ! از این روز و روزگار و از اکنون پیش تر روزیم مقدر و معلوم است
و اقتدار تو و توانایی مطلقت در رزق و بر زیاده خواهی ام غالب بوده و هست
و حالا که خداوند به لطف
هر که را خواهی روزی بخشی
و با آنکه می دانم هرچه از حاصل دنیا و نصیب گذرایش بخواهم
اگر بخواهی نصیبم می کنی
اما آفریدگار رونق و روزی این کشت و این زراعت دنیا را نه بر سفره در گذر
اکنون که بر خوان آخرت می خواهم
و می خواهم خداوند که روزی خور خوان بهشت ات باشم که این دنیا حتی اگر برایم شبهه بهشت به ارمغان بیاورد
وحتی برترین و بیشترین نصیب ها را داشته باشم
باز هم انگار چیزی کم دارد
و گویی بادی است که من و دارایم همه چیزم بی ثبات و ماندگاری در آن معلقیم
هرآن هراس سقوطمان می رود
پس خداوند مرا به لطف معرفت ، روزی جاودان بخش تا شاکرتر از پیش و اکنون باشم .
و خداوند نزدیکتر از ….
چطور برای نماز صبح بیدار شوم
چرا خداوند متعال نماز صبح را قرار داد ؟ در حالی که اینقدر کار سختی است و در اغلب اوقات قضا می شود؟ خواب دم صبح خیلی شیرین و سنگین است چطور می توان از آن دل کند و مشغول نماز شد؟
عامل اصلی و زیربنایی سستی در نماز و خواب ماندن برای نماز صبح و یا هر کوتاهی ای که در زمینه دین و عبودیت پیدا می شود در ضعف ایمان است. البته همه ما کم و بیش از این عارضه رنج می بریم و ایمان کامل برای انسان مومن یک ایده آل و آرزوی نهایی است ولی باید بکوشیم هر چه بیشتر آن را تقویت نماییم. در روایت هست که ایمان ده درجه دارد و وظیفه مومن حرکت در این مسیر و افزودن به این درجات است. گناه بودن در صورتی است که اراده خودش در این زمینه دخیل باشد.
درخت ممنوعه، چه درختی بود؟
در این که آیا این شجره (درخت) که برای آدم، خوردن از آن ممنوع بود، اشاره به یک درخت معمولی خارجی یا یک امر معنوی اخلاقی است در میان مفسّران مورد گفتگوست.

داستان خلقت حضرت آدم و حوا(علیهالسلام) و توبه نکردن ابلیس در میان تمامی فرشتهها یکی از روایاتی است که در کتابهای آسمانی از آن سخن به میان آمده و توضیحاتی درباره آن داده شده است. اما یکی از قسمتهای این ماجرا ، اخراج حضرت آدم و حوا(علیهالسلام) از بهشت به دلیل نافرمانی از خداوند و خوردن از درخت ممنوعه بوده است. پس از اخراج هر دو نفر آنان به درگاه الهی توبه میکنند و در قرآن از به شرح این ماجرا پرداخته شده است : “سپس آدم از پروردگارش کلماتی دریافت داشت و با آنها توبه کرد و خداوند توبه او را پذیرفت؛ زیرا او توبه پذیر و مهربان است.” (سوره بقره آیه 37).