باکهای سوراخ
خاطره ای از سرتیپ خلبان سیروس باهری
یکی از مهمترین راه های فلج کردن اقتصاد عراق در جنگ زدن پالایشگاه های دشمن بود راه جنوب برای صادرات نفت عملا با حضور پررنگ نیروی دریایی و هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران مسدود شده بود و عراق می بایست از راه ترکیه و یا سوریه نفت خود را صادر می نمود به همین دلیل زدن پالایشگاه های دشمن امری حیاتی و احتناب ناپذیر بود
در این زمان یکی از وظایف اصلی نیروی هوایی بمباران پالایشگاه ها و نیروگاه های دشمن بود به خاطر دارم که اوایل مرداد ما سال 1360 بود که به واسطه نزدیکی پایگاه سوم شکاری به مرز و همچنین عمقی بودن هدف برنامه حمله به یکی از پالایشگاه های دشمن به پایگاه ما محول شد .
درس جهاد اقتصادی مرحوم قاضی
زندگی بزرگان ما ، پر است از حکایت ها و الگوهایی که می تواند در زندگی ما در این زمان مورد استفاده قرار بگیرد.
در اینجا با نقل داستانی کوتاه از سیره مرحوم قاضی ، میخواهیم نکته ای کوچک ولی بسیار پراهمیت در مناسبات اجتماعی و اقتصادی بیان کنیم.
یکی از شاگردان مرحوم قاضی نقل می کند :
یك روز به دكّان سبزی فروشی رفته بودم، دیدم مرحوم قاضی خم شده و مشغول كاهو سوا كردن است؛ ولی بر عکس روال معمول ؛ كاهوهای پلاسیده و آنهایی كه دارای برگهای خشن و بزرگ هستند بر میدارد. من كاملاً متوجه بودم؛ تا مرحوم قاضی كاهوها را به صاحب دكان داد و وزن كرد؛ و مرحوم قاضی آنها را در زیر عبا گرفت و روانه شد؛ مَن كه در آن وقت طلبه جوانی بودم و مرحوم قاضی مرد مُسنّ و پیر مردی بود به دنبال رفتم و عرض كردم: آقا من سؤالی دارم! شما به عكس همه چرا این كاهوهای غیر مرغوب را سوا كردید!؟
مرحوم قاضی فرمودند: آقاجان این مرد فروشنده است و شخصی بی بضاعت و فقیر؛ و من گاهگاهی به او كمك میكنم و نمیخواهم به او چیزی بلاعوض داده باشم تا اولاً آن عزت و شرفِ آبرو از بین برود، و ثانیاً خدای ناخواسته عادت كند به مجانی گرفتن؛ و در كسب هم ضعیف شود.
و برای ما فرقی ندارد كاهوی لطیف و نازك بخوریم یا از این كاهوها؛ و من میدانستم كه اینها بالاخره خریداری ندارد؛ و ظُهر كه دكان خود را میبندد؛ این کاهوها را بیرون میریزد، لذا برای جلوگیری از خسارت و ضرر كردن او اینها را خریدم»
یکی از خاطرات انقلاب
یکی از آفات و خطرات انقلاب
آفات انقلاب
انـقلابها و نهضتها همانند پديده هاى ديگر ممكن است دچار آفت زدگى شـوند آفات انقلاب با چهره هاى گوناگون و متفاوت ظاهر مى شوند زيرا ممكن است ناشى ازعوامل فطرى باشند و يا ممكن است ناشى از عوامل روانـى و اجـتماعى كه بصورت نامحسوس و خزنه جامعه انقلابى را تحت نفوذ و تاثير خود قرار داده و خسارات خود را با خالى كردن انقلاب از مـحتواى اصلى و درونى آن وارد نمايند لذا وظيفه رهبرى نهضت و هـمه مـسئولين ايـن اسـت كـه از آفـات پـيشگيرى نموده و يا اگر احـيانا نفوذ كـرد ((كـه مى كنند)) با وسألى كه در اختيار دارند ((آفـت زدأى) نـمايند اگـر رهـبرىيك نهضت به آفتها توجه نداشته بـاشد و يـا در صـورت نفوذ در آفت زدأى سهل انگارى نمايد قطعا آن نـهضت عـقيم مـانده و يا تبديل به ضد خود خواهد شدكه آنگاه اثر معكوس خواهد بخشيد.
هـر چـند كـه آفـات انقلاب بسيارند و ما را مجال بررسى همه آنها نـيست ولى به بخشى از آنها كه از اهميت بيشترى برخوردارند اشاره مى كنيم:
1- نفوذ فرصت طلبها
رخـنه و نفوذ افراد فرصت طلب در درون يك نهضت از آفتهاى بزرگ هر نـهضت است وظـيفه بـزرگ رهبران اصلى اين است كه راه نفوذ و رخنه اين گونه افراد را هرچه سريعتر سد نمايند.
هـر نهضتى مادامى كه مراحل دشوار اوليه را طى مى كند سنگينيش بر دوش افرادمومن و فداكار است اما همين كه به بار نشست و يا لااقل نشانه هاى باردادن آشكارگشت سر و كله افراد فرصت طلب پيدا مى شود روز بـروز كـه از دشواريها كاسته مى شود و موعد چيدن ثمر نزديك تر مى گردد فرصت طلبان محكمتر و پرشورترپاى علم نهضت سينه مى زنند تا آنـجا كـه تدريجا انقلابيون مومن و فداكار اوليه را ازميدان بدر مـى كنند ايـن جـريان از چـنان كـليتى برخوردار است كه مى گويند:
(انقلاب فرزند خور است). گوئى كه خاصيت انقلاب اين است كه همين كه بـه نـتيجه رسـيدفرزندان خـود را يك يك نابود مى سازد ولى انقلاب فرزند خور نيست اين غفلت ازنفوذ و رخنه فرصت طلبان است كه فاجعه به بار مىآورد.
جـاى دور نـرويم انـقلاب مـشروطيت ايـران را چـه كـسانى بـه ثمر رسـاندند؟ و پـس از به ثمر رسيدن چه چهره هأى پستها و مقامات را اشـغال كرده اند و نتيجه نهأى چه شد؟ قهرمانان آزاديخواه همه به گـوشه اى پرتاب شده و به فراموشى سپرده شدند وعاقبت با گرسنگى و گمنامى مردند اما فلان الدوله ها كه تا ديروز زير پرچم استبدادبا انـقلابيون مـى جنگيدند و طناب به گردن مشروطه چيان مى انداختند به مـقام صدارت عـظمى رسـيدند و نـتيجه نـهأى اسـتبدادى شـد بصورت مشروطيت.
ايـن فـرصت طلبى تـاريخ ديـرينه دارد و اثر شومش را در صدر اسلام نشان دادفرصت طلبان جاى شخصيتهاى مومن به اسلام و اهداف اسلامى را گـرفتند((طريدها)) وزيـر , و كـعب الاحبارها مشاور شده اند و اما ابـوذرها و عمارها به تبعيدگاهها فرستاده شده و يا در زير لگدها پايكوب شدند.
بـنابراين رهـبران نـهضت بايد بسيار به اين موضوع توجه نموده و جلو نفوذ آنان رابگيرند.
سایت تبیان
دعاهایی که به توصیه امام باید بخوانیم
توصیه به خواندن زیارت آل یاسین
امام زمان (علیه السلام) در توقیع شریفی می فرماید: «هرگاه خواستید به وسیله ی ما به خداوند بلند مرتبه توجه کنید و به سوی ما روی آورید، همانگونه که خداوند متعال فرموده است بگوئید: … سلامٌ علی آل یاسین…. .» (1)
توصیه به خواندن دعای ندبه
یکی از بازرگانان اصفهانی که مورد اعتماد گروهی از دانشمندان بود، در عالم رؤیا به محضر امام زمان (علیه السلام) مشرف می شود و از ایشان می پرسد: «فرج شما کی خواهد رسید؟» می فرمایند: «نزدیک است، به شیعیان ما بگوئید دعای ندبه را روزهای جمعه بخوانند.» (2)
توصیه به خواندن دعای فرج
مرحوم شیخ طبرسی (ره) در کتاب «کنوز النجاح» نقل می کند: ابوالحسن محمد بن احمد بن ابی اللیث از ترس کشته شدن به قبر امام کاظم (علیه السلام) و امام جواد (علیه السلام) پناه آورد. در عالم رؤیا امام زمان (علیه السلام) را زیارت کرد. آن حضرت این دعا (دعای فرج) را به او تعلیم دادند و او به برکت خواندن آن، از کشته شدن نجات یافت.
مرحوم مجلسی (ره) در کتاب «روضه المتقین» در شرح «من لا یحضره الفقیه» می گوید که در اوایل بلوغ در مسجد قدیم اصفهان میان خواب و بیداری حضرت صاحب الزمان (علیه السلام) را دیدم، گفتم: «مولای من! چون نمی توانم همیشه خدمت شما شرفیاب شوم کتابی به من عنایت کنید که همیشه به آن عمل کنم.» آن حضرت به واسطه شخصی نسخه ای از کتاب صحیفه سجادیه را به ایشان می دهند و بعد از مدتی به برکت وجود امام زمان (علیه السلام)، کتاب شریف صحیفه سجادیه اشتهار می یابد