دو آفتی که اجر صدقه را نابود میکنند
فراز دوم: یَأَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُواْ لَا تُبْطِلُواْ صَدَقَاتِکُم بِالْمَنِّ وَ الْأَذَی (264- بقره)
منت گذاشتن و اذیت کردن، دو خطر مهمی است که اجر صدقات را تهدید میکند. خداوند متعال در این آیه، مردم را از نابود کردن اجر صدقاتشان با منت و اذیت نهی میکند.
از این آیه به خوبی استفاده میشود که انفاق در راه خدا در صورتی در پیشگاه پروردگار مورد قبول واقع میشود که به دنبال آن منت و چیزی که موجب آزار و رنجش نیازمندان است نباشد. بنا بر این کسانی که در راه خداوند بذل مال میکنند ولی به دنبال آن منت میگذارند یا کاری که موجب آزار و رنجش اوست انجام میدهند در حقیقت با این عمل ناپسند، اجر و پاداش خود را از بین میبرند.(1) در این بین کسی اجر میبرد که بتواند کار ارزشمند خود را از این دو آفت نابودگر حفظ کند.(2)
1نمونه ج2ص317
2 آیه 262 سوره بقره
مگر حق با او نبود ؟!
در ماجرای خلافت پس از رسول خدا این سوال پیش می آید که اگر امیرمومنان حضرت علی علیه السلام، وصی و جانشین پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم بودند، چرا در سقیفه حاضر نشدند و از حق خود دفاع نكردند؟
در پاسخ به این پرسش، علامه فقید مرحوم سید عبدالحسین شرف الدین در کتاب ارزشمند خود می نویسد:
پرداختن به امری مهم تر
به گواهی تاریخ، امام علیه السلام و سایر دوستان ایشان، اعم از بنی هاشم و دیگران در هنگام تشكیل سقیفه مشغول امر مهمتری بودند و آن تجهیز و تدفین پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم بود. در این فرصت سقیفه كار خود را پایان داده و ابوبكر را به خلافت انتخاب كردند و امام به هیچ وجه فرصتی نداشتند تا در سقیفه شركت كنند چرا كه اساساً مجالی به امام داده نشد؛ خصوصاً این كه تصمیم گرفته بودند با كسانی كه بیعت نمیكنند، برخورد شود.
بیم داشتن بر دین مردم
امام علیه السلام برای اساس اسلام و كلمهی توحید بیمناك بودند. اوضاع و شرایط جزیرة العرب در آن مقطع به قدری حساس بود كه هرگونه اقدام نسنجیده ممكن بود به نابودی اسلام و بازگشت كفر منجر شود. به خصوص بسیج شدن تمامی دشمنان اسلام، اعم از داخلی و خارجی با هرگونه بیتدبیری می توانست به پیروزیشان در نابودی اسلام منتهی گردد؛ چرا كه مسلمانان همچون گوسفندان باران خورده، در شب ظلمانی بودند كه در میان گرگان متجاوز قرار گرفته بودند.
در ذیل به برخی از این دشمنان اشاره میشود :
- منافقان مدینه
- اعراب اطراف مدینه كه به تصریح قرآن منافق بودند و در كفر و نفاق سرسختتر
- سیلمه ی كذاب و یاران او
- طلحه بن خویلد، تهمت زن و دروغ گو
- سجاح دختر حارث و اصحابش
- روم، كسری ها و قیصرها
در نتیجه امام علیه السلام در بین این دو خطر قرار گرفته بود و و طبیعی بود كه حق خویش را فدای حیات مسلمانان كند و آن چنان عمل كرد كه حق خویش در مورد خلافت حفظ شود و به گونهای احتجاج نمود كه به اتحاد مسلمانان لطمهای وارد نشود كه موجب بهره برداری دشمنان شود. لذا در خانه نشست تا او را به اجبار و بدون خونریزی از خانه خارج ساختند؛ چرا كه اگر خود به سوی آنها می رفت حجتش تمام نبود و شیعیانش هم برهانی نداشتند. آن حضرت بین حفظ دین و نگاه داری حقش در خلافت مسلمانان جمع نمود و از هرگونه اقدامی كه راه را برای دشمنان هموار سازد، اجتناب كرد.
آن حضرت در نامه ای كه به اهل مصر همراه مالك اشتر نوشتند، به این معنا تصریح فرمودند :
«اما بعد، خداوند سبحان محمد را مبعوث ساخت كه بیم دهندهی جهانیان و شاهد و پاسدار پیامبران باشد. پس آن گاه كه وی از جهان رخت بربست، مسلمانان به نزاع پرداختند. به خدا سوگند هرگز در قلبم خطور نمیكرد كه عرب این امر را پس از او، از اهل بیتش برگیرند و آن را از من بازدارند(ولی چنین كردند).
مشاهده كردم مردم برای بیعت با فلانی هجوم بردند؛ من دست كشیدم و دخالت نكردم تا آن كه دیدم گروهی از اسلام دست برداشته و مردم را به سوی نابود ساختن دین محمد صلی الله علیه و آله و سلم دعوت می كنند. از این ترسیدم كه اگر اسلام و اهل آن را یاری نكنم (در حالی كه در آن شكاف و یا نابودی مشاهده میكنم) مصیبت آن، بزرگتر از نابودی حكومت برشما باشد؛ چرا كه حكومت و ولایت امت ناچیز است و چند روزی بیش دوام ندارد. همچون سراب و یا مانند ابر به زودی از بین میرود؛ لذا در آن حوادث به كمكشان قیام نمودم تا باطل از بین رفت و دین آرامش یافت».(نهج البلاغه / نامه ی 62)
آیاتى که دلالت برفاطمه(س) دارند
-
از جمله:آیه 6 از سوره فاتحه؛ 21 و37 از سوره بقره؛ 61، 101، 103، 137، 195از سوره آلعمران؛ 69 از سوره نساء؛ 119 از سوره توبه؛ 24 از سوره ابراهیم؛ 26 و 57 از سوره اسراء، 111 از سوره مؤمنون؛ 87 از سوره انعام؛ 35 از سوره نور؛ 115و 132 از سوره طه؛ 54 و 74 از سوره فرقان؛ 333 و 57 از سوره احزاب؛ 23 از سوره شوری؛ 11 از سوره محمد؛ 17 از سوره ذاریات؛ 21 از سوره طور؛ 19 و 20 از سوره الرحمن؛ 8 از سوره حشر؛ 1 از سوره قدر، 38 و 39 از سوره مدثر؛ 3 تا 7 از سوره لیل؛ 9 از سوره مزمّل؛ 102 از سوره انبیاء؛ و 1 تا 3 سوره کوثر.
-
1. سوره کوثر
إنّا أعطیناک الکوثر، فصلّ لربّک وانحر، إنّ شانئک هو الأبتر
در شأن نزول این سوره گفته شده:
زمانى که رسول(ص) دو تن از فرزندان خود به نامهاى عبداللّه و قاسم را از دست داد و دشمنان آن حضرت، براى تضعیف او، زبان طعن و شماتت، گشودند، عاص بن وائل او را «ابتر» خواند،1که در لغت عرب به «مقطوع
( 149 ) -
النسل» اطلاق میشود.2
کوثر از ریشه کثرت است و برچیزى اطلاق میشود که شأنیت کثرت در او باشد و مراد از کوثر خیر فراوان است.3
البته آن خیر کثیرى که پیامبر در نتیجه اعطاى خداوند؛ مالک آن شده است، در آیه اول مشخص نشده و شاید بدین لحاظ باشد که با اطلاق و عدم تقیید آن، عظمت و شأن خاص، بدان ببخشد.
براى کلمه (کوثر) در این سوره، معانى متعدد مطرح شده است، علامه طباطبایى در المیزان با توجه به معناى آخرین آیه که دشمن آن حضرت را، ابتر معرفى کرده، مناسبترین معنا را «کثرت» ذریه پیامبر اکرم (ص) ذکر میکند.4اگر خیر کثیر هم مراد باشد، یقیناً یکى از مصادیق آن، فراوانى نسل آن حضرت است.
مخترع اینترنت در مورد خطرات گوگل،فیس بوک و اپل هشدار داد
مردی که دنیای ارتباطات را با اختراع “تار جهانگستر” متحول کرد در مورد خطرات استفاده شرکتهای گوگل، فیسبوک و “اپل” از اطلاعات شخصی کاربران هشدار داد.
به گزارش جنگ نرم به نقل از «راشاتودی»، مردی که دنیای ارتباطات را با اختراع «تار جهانگستر» متحول کرد در مورد اثرات جانبی انقلابی که به پا کرد هشدار داد.
به گزارش «راشاتودی»، آقای «تیم برنرز لی» که استاد دانشگاه «امآیتی» است به مشتریان اختراعش در مورد اثرات استفاده از گوگل و فیسبوک و همچنین تلاشهای دولتها برای سانسور کردن اینترنت هشدار داد.
این استاد دانشگاه در مصاحبهای با روزنامه «گاردین» که روز گذشته منتشر شد ضمن تجلیل از اقدامات شگفتانگیزی که اینترنت میسر کرده است، از کاربران خواست در مورد کارهایی که شرکتهای اینترنتی میتوانند با اطلاعات شخصی آنها انجام دهند هوشیار باشند.
این استاد متولد لندن میگوید با آنکه دنیای اینترنت محیط خوبی برای پاسخگویی به سؤالات، پیدا کردن راه حلهای مشکلات و فراهم آوردن فرصتهای سرگرمی است، اما شرکتهایی که کاربران، اطلاعات شخصی خود را در اختیار آنها قرار میدهند ممکن است لزوما رفتار دوستانهای با آنها نداشته باشند.
این دانشمند علوم رایانه میگوید: «رایانه من اطلاعات زیادی از وضعیت تناسب بدنی من، از چیزهایی که میخورم و جاهایی که در آن هستم، دارد. گوشی من وقتی در جیبم قرار میگیرد از مقدار تمرین بدنی من و اینکه از چند پله بالا رفتهام، اطلاع دارد.»
آقای «برنرز لی» می گوید این مسئله با اینکه سازنده است، اثرات منفی خاص خودش را هم دارد.
وی استدلال میکند: «یکی از مشکلات مخازن شبکههای اجتماعی این است که آنها داده در اختیار دارند و من دادهای در اختیار ندارم. من هیچ برنامهای ندارم که با اجرای آن روی رایانه شخصیام بتوانم از تمام اطلاعاتی که در هر کدام از شبکههای اجتماعی استفاده میکنم، به علاوه تمام اطلاعات موجود در “تقویمم"، به علاوه اطلاعاتم در نقشه اینترنتی و همینطور سایر اطلاعاتم کمک بگیرم تا بتوانم کاملا از آنها به عنوان تکیهگاه استفاده کنم.»
بنا به استدلال این استاد دانشگاه MIT برندگان این جدال نابرابر کمپانیهایی مانند گوگل، فیسبوک و «اپل» هستند که نه تنها اینترنت، بلکه اطلاعات کاربران را تحت انحصار خود در میآورند.
وی میافزاید: «نکته جالب این است که مردم از همان اوان استفاده از اینترنت در مورد مالکیت انحصاری شرکتها نگران بودهاند. آنها ابتدا در مورد کنترل تمامعیار Netspace بر بازار مرورگرهای اینترنتی نگران بودند تا اینکه به تازگی از کنترل کامل شرکت “مایکروسافت” بر بازار مرورگرها دلواپس شدند. بنابراین به نظر من یکی از درسهایی که میتوانیم بگیریم این است که مسائل میتوانند به سرعت تغییر پیدا کنند.»
پرفسور «برنرز لی» اضافه میکند به موازاتی که شرکتها، انحصار روشهای دریافت و ارئه اطلاعات را در اختیار می گیرند، مشتریها با سرعت تمام به این سمت حرکت میکنند که به ترحم آنها وابسته شوند. این استاد دانشگاه، به تلاشهای شرکت “اپل” برای وادار کردن مشتریانش به نحوه استفاده از برنامههای کاربردی حمله میکند و میگوید باید به کاربران اجازه داده شود خودشان در مورد نحوه استفاده از وسایلشان تصمیم بگیرند.
برخی راههای مقابله با جنگ نرم
1. گسترش دامنه و شمول فعاليتهاي فرهنگي.
2. افزايش محصولات فرهنگي تأثيرگذار بر جامعه و جوانان.
3. ایجاد راههای مشروع برای ارضاء نیازهای مردم.
4. استفاده از ديپلماسي عمومي.
5. استفاده از راهبردهاي ويژه در مورد اقوام و اقليتها: اقليتهاي جامعه اغلب به سبب داشتن احساس نابرابري، مستعد مخالفتورزي عليه نظام حاكم هستند و دشمنان فرامنطقه اي يكي از ميدان هاي فعاليت خود را در كشورهايي كه داراي تنوع قوميت هاست، قرار مي دهند. اما زماني كه نظام مستقر با انجام راهبردهاي مناسب در مناطق محروم و دور از مركز و اختصاص بودجه هاي لازم در قالب طرح هاي توسعه همه جانبه خصوصا طرح هاي اشتغال زا و به كارگيري مديريت هاي توانمند در اين مناطق و با روحيه جهادي و بسيجي مشغول خدمت به مردم شدند، مي توانند آن احساس را كم كنند يا از ميان بردارند.
6. عمليات رواني متقابل: در مقابله با جنگ نرم نبايستي منفعلانه عمل كرد. عاملان تهديد نرم از انواع تبليغات، فنون مجاب سازي روش هاي نفوذ اجتماعي و عمليات رواني به منزله روش هاي تغيير نگرش ها، باورها و ارزش هاي جامعه هدف استفاده مي كنند. انجام تبليغات هوشمندانه، سريع با قدرت منطق و انديشه و احاطه ذهني بر مخاطبان جنگ نرم مي تواند يكي از روشهاي مقابله باشد.
7. آگاهیبخشی عمومی.