:: کلام روز
برای اینکه قرآن معیار ما باشد باید چکارکرد ؟
باید از قرآن شناسان دعوت بعمل آید. مادر این راه پول خرج می کنیم ولی آنها را هدر می دهیم. مثلا ما فردی را می آوریم که آیت الکرسی را روی برنج نوشته است . آیا این مشکلی را از جامعه حل می کنیم که ما پولی خرج کنیم و طرف را با هواپیما از آن طرف دنیا برویم ؟ مثلا ما فردی را می آوریم که آیت الکرسی را با یک نفس می خواند. آیا باید به این فرد جایزه دارد ؟ÂÂ قرآن می فرماید : با حالت مستی نماز نخوانید زیرا نمی فهیمد که چه می گویید . روز زن نزدیک است . مثلا بحث است که ما چقدر به خانم بدهیم . قرآن می فرماید : به اندازه ای که پول داری بده . اگر شما پول کم داری کم بدهید و اگر زیاد دارید زیاد بدهید و حتی می تواند این با یک پیامک باشد یا با دست بوسی باشد.قرآن در مورد لب چه چیزی گفته است؟ قرآن می فرماید : با پدر و مادر بخوبی صحبت کن ، با مردم به لسان قوم شان صحبت کن، ما نباید اصطلاحاتی را بکار ببریم که همه متوجه بشوند ، برای تبلیغ با نرم صحبت کرد ، محتوای حرف شما محکم باشد،صحبت شما رسا باشد، خدا برای همه چیز حرف دارد . قرآن نسخه است و ما باید به این نسخه عمل کنیم . مثلا ما چه زمانی و با چه کسی ازدواج بکنیم ؟ هر محصولی که شما می خرید کاتولوگی دارد که سازنده آن محصول را معرفی می کند . خدا انسان را ساخته است و دفترچه ی انسان قرآن است .اگر ما قرآنی بشویم باید همه ی کارهای مان را قرآنی کنیم از جمله ازدواج، تجارت ،ورزش و … زیرا خدا خالق ماست . کسی که ما را ساخته است می داند که گوشت خوک برای ما بد است ولی غربی ها آنقدر آنرا مصرف کردند که بعد فهمیدند که این گوشت برای انسان بد است. خدا فرموده است که این گوشت به این معده نمی سازد .هیچ وقت شما از دکتر نمی پرسید که فلسفه ی اینکه من باید دارو را هر هشت ساعت یا چهار ساعت بخورم چیست؟ حتی یک آیت الله هم برای بیماری نزد دکتر می رود. و در کار او هم دخالتÂÂ ÂÂ ÂÂ نمی کند. ولی ما به خدا می گوییم که چرا ما باید به مکه برویم ،پول آنرا خرج کار دیگریÂÂ ÂÂ ÂÂ ÂÂ می کنیم ؟ ما از کسی که هستی را آفریده اطاعت نمی کنیم ولی از یک دکتر اطاعتÂÂ ÂÂ ÂÂ ÂÂ ÂÂ ÂÂ می کنیم .خدا مصلحت شما را بهتر می داند .اسلام می فرماید که فرزند دار بشوید ولی شما می گویید که بگذار چند سالی خوش باشیم . بیشتر طلاق ها بخاطر بچه نداشتن است زیرا بچه مثل یک گچ این دو تا آجر(پدرومادر) را کنارهم نگه می دارد. بچه برای ما ایجاد سرگرمی می کند. تمام کمالات ما در بچه داری شکوفا می شود: نظارت ،مدیریت ،کنترل ،تشویق ،توبیخ ،برنامه ریزی ،احساس، عواطف، آموزش و … ما بجای اینکه با بچه انس بگیریم بارفتن به پارک وگردش خودمان را سرگرم یم کنیم . اختلاف سنی پدر و بچه باید کم باشد ،یک پدر چهل ساله با یک نوزاد سخت پیوند می خورد. خدا می فرماید که به خانم دیگری نگاه نکن و تمام عشق شما باید همسر خودت باشد. اگر خانم و آقا به اسم آزادی با هر جوانی سلام و احوالپرسی کردند،تا این دو نتوانند با هم سازگاری داشته باشند به سراغ افراد دیگر می رود. اگر این خانم و آقا فقط با خودشان ارتباط داشته باشند، عشق شان روی یکدیگر متمرکز می شود. دو نفر که سن شان بالا باشد برای برقراری ارتباط مشکل دارند و سخت به یکدیگر پیوند می خورند .پس اسلام گفته است که زود ازدواج کنید .برای حل مشکلات باید به قرآن برگردیم . ما قرآن را کنار گذاشته ایم و بدنبال روانشناسان نباشیم . همانطور که ما در کار پزشک مداخله نمی کنیم نباید در کار خدا هم مداخله کنیم .در قرآن داریم که خدا نوزده فرشته ی نگهبان در بهشت دارد. ما نمی توانیم بگوییم چرا بهشت نوزده تا نگهبان دارد وبیست تا نگهبان ندارد ؟ ما نباید در کار خدا دخالت بکنیم .
از سخنان حجت الاسلام و المسلمین حاج آقا قرائتی ( زید عزه )
حجب ظلماني و نوراني، سير نزول و صعود انسان
زمانيكه خداوند حقيقت انسان را آفريد جهت پخته شدن و به بندگي رسيدن انسان، او را مرتبه به مرتبه در عوالم كثرت نزول داد تا به پايين ترين مرتبه كه همان عالم ماده بود رسيده و مستقر شد تا در اين عالم رشد كرده، جا افتاده شود و لايق بهشت كه همان رضوان الهي است برسد و به سمت مبداء عالم كه اصل وجود اوست صعود نمايد اين همان سير نزول و صعود انسان ميباشد. اما براي اينكه انسان از اين مراتب نزول يافته صعود نمايد بايستي ابتدا از پايين ترين عالم كه مراتب مادي دنيايي و بدني اوست خارج شده و به همين ترتيب در مراتب كثرت صعود نمايد تا به مراتب بالاي عالم وحدت نائل شود. بنابراين هنگام صعود انسان بايد حجب ظلماني را كه مرتبه ماده دني و پست اوست كنار گذاشته و پس از آن حجب نوراني را پاره نموده و به مبداء و اصل خود برسد.
حجب ظلماني همان تعلقات مادي و دنيايي انسان است كه تعبير به خوديت حيواني انسان ميشود و حجب نوراني همان اسماء و صفات الهي وجود انسان يا همان خود نوراني انسان است. از آنجا كه در حجب ظلماني، فرد به محدوديتهاي خود توجه دارد و هستي خود را نميبيند لذا در باطلها و نيستيها كه همان ظلماتند سير ميكند. بنابراين اين مرتبه از وجود انسان ظلماني بوده و فرد كه در آن است حقايق را آنطور كه هست نميتواند ببيند و چنانچه راهنمايي براي او نباشد نميتواند راه را بيابد و گمراه ميشود اما زمانيكه از ظلمات خارج شده و به نور رسيد در واقع با اسماء و صفات الهي موجود در وجود خود (مطابق آيه “وعلم آدن الاسماء كلها") كه خداوند تمام آنها را در وجود انسان نهاده است ارتباط پيدا كرده و در اين فضا از وجود خود سير ميكند و از آنجا كه اسماء و صفات الهي سر سلسله تمام حقايق جاري در عالم هستند فرد در اين فضا حقايق عالم و حقايق وجود خود را درمييابد و در اين فضاي حق كه هستي وجود او در آن نمايان تر است و فضاي نوراني است به سير و حركت به سمت مبداء عالم ميپردازد و از آنجا كه اين فضا از تشتت و پيچيدگيها به دور است و به وحدت و يگانگي نزديكتر است و نوراني است در اين مرحله راه را گم نمي كند.
رشد و هدايت يعني حركت از نيستيها به هستيها به عبارت ديگر حركت از محدوديتهاي وجود خود به سمت هست مطلق و لزوماً محدوديتها فقط كمّي نيست بلكه كيفي است يعني هستي انسان بر اثر نزول، تغيير يافته و به عبارت ديگر محجوب به حجابها شده است و اساساً رنگ پذيرفته و به گونهاي ديگر تبديل شده است. اين همان سير نزول است كه در اين سير نزول انسان ابتداء با حجب نوراني و سپس با حجب ظلماني آميخته شده است كه اين حجابها همان محدوديتهاي انسانند و به عبارتي همان چيزيند كه وجود انسان به آن شكل درآمده است.
انسان پس از محدود شدن به حدود طبق آنچه گفته شد بايد اين حدود را بردارد تا به هستي ناب برسد اين همان سير صعود است اما وقتي انسان نزول پيدا كرد ابتدا محجوب به حجب نوراني شد و سپس محجوب به حجب ظلماني و هنگام صعود ابتدا بايد حجب ظلماني را كنار بگذارد و بعد حجب نوراني را.
انسان تا زمانيكه در مرحله ظلمت وجود خود قرار دارد تنها به مرتبه نازل و مادي وجود خود ميپردازد و تلاشش اين است كه تنها اين بعد را در خود بپرورد يعني فقط به اين توجه دارد كه چگونه بهتر بخورد، بهتر شهواتراني كند، بيشتر قدرت مادي و دنيايي بدست آورد، بيشتر دنيا را به خود انضمام كند، بدن او بيشتر در راحتي بوده و از كانال بدن خود بيشتر لذت ببرد. اما مرحله نوراني ، آن مرحله از وجود انسان است كه فرد به الهيات توجه نموده و جلوههاي الهي را در خود پرورش داده و توسعه ميدهد و مرتباً به انس و مشابهت خود با خدا كه همان تقرب است ميافزايد.
نويسنده : بهرام محسني نسب (Bahrammn@gmail.com )
اهميت ماه مبارك رمضان :
1. امام على (ع): روزى رسول خدا (ص) براى ما خطبه اى ايراد كرد و فرمود: اى مردم ! همانا ماه با بركت و رحمت و آمرزش به شما روى آورده است اين ماه نزد خدا بهترين ماه است و روزهايش بهترين روزها و شبهايش بهترين شبها و ساعتهايش بهترين ساعات در اين ماه شما به ميهمانى خدا دعوت شده ايد و در زمره بهره مندان از كرامت خداوند قرار گرفته ايد در اين ماه نفسهاى شما تسبيح خداست و خواب شما عبادت است و اعمال شما پذيرفته و دعايتان به اجابت مى رسد من برخاستم و عرض كردم: اى رسول خدا! بهترين عمل در اين ماه چيست ؟ پيامبر فرمود: اى اباالحسن ! بهترين عمل در اين ماه خويشتندارى از حرامهاى خداى عزوجل است. (ميزان الحكمه حديث 7449 )
2. امام باقر (ع): رسول خدا (ص) در آخرين جمعه ماه شعبان براى مردم خطبه اى ايراد كردابتدا حمد و ثناى الهى گفت و سپس فرمود: اى مردم ! همانا ماهى بر سر شما سايه افكنده كه درآن شبى هست بهتر از هزار ماه آن ماه رمضان است كه خداوند روزه خود را در آن واجب كرده و يك شب نماز نافله در اين ماه را برابر با هفتاد شب نماز نافله در ديگر ماهها قرار داده است. (ميزان الحكمه حديث 7450 )
3. رسول خدا (ص) سه روز مانده از ماه شعبان ، به بلال دستور مى داد در ميان مردم جار بزندپس مردم را جمع مى كرد و بر منبر مى رفت و حمد و ثناى خدا مى گفت و مى فرمود: اى مردم !همانا اين ماه به شما روى آورده و آن سرور همه ماههاست در آن شبى وجود دارد كه از هزارماه بهتر است در اين ماه درهاى دوزخ بسته و درهاى بهشت گشوده مى شود هر كه اين ماه رادريابد و آمرزيده نشود خداوند او را (از رحمت خود) دور گرداند. (ميزان الحكمه حديث 7451 )
4. پيامبر خدا (ص): در آخرين روز ماه شعبان ، براى مردم خطبه اى ايراد كرد و فرمود: اى مردم ! ماه بزرگى بر شما سايه افكنده است ، ماهى مبارك ، در اين ماه شبى هست كه عمل (عبادت ) در آن از هزار ماه عمل (عبادت ) بهتراست اين ماه آغازش رحمت است و ميانش آمرزش و پايانش رهايى از آتش. (ميزان الحكمه حديث 7452 )
5. پيامبر خدا (ص): رمضان ، بدين سبب رمضان ناميده شده است كه گناهان را مى سوزاند. (ميزان الحكمه حديث 7441)
6. پيامبر خدا (ص): نگوييد: رمضان ، چون رمضان يكى از نامهاى خداى متعال است بلكه بگوييد: ماه رمضان. (ميزان الحكمه حديث 7442)
7. پيامبر خدا (ص): در نخستين شب ماه رمضان ،درهاى آسمان گشوده مى شود و تا آخرين شب آن بسته نمى شود. (ميزان الحكمه حديث 7443)
8. پيامبر خدا (ص): اگر بنده ارزش ماه رمضان را بداند، آرزو مى كند كه سراسر سال ، رمضان باشد. (ميزان الحكمه حديث 7444)
9. پيامبر خدا (ص): در هنگام فرا رسيدن ماه رمضان ،سه بار فرمود: سبحان اللّه ! به پيشواز عجب ماهى مى رويد؟ و عجب ماهى به شما روى مى آورد؟ (ميزان الحكمه حديث 7445)
10. امام صادق (ع) از سفارشهاى آن حضرت به فرزندانش در هنگام حلول ماه رمضان: جانهاى خود را به تلاش و كوشش وا داريد ، زيرا در اين ماه روزيها قسمت و اجلها نوشته مى شود و در آن نام هاى ميهمانان خدا كه بر او وارد مى شوند ، نوشته مى گردد در اين ماه شبى هست كه عمل (عبادت ) در آن از عمل (عبادت ) هزار شب بهتر است. (ميزان الحكمه حديث 7446)
11. امام سجاد (ع): در هنگام حلول ماه رمضان ، چنين دعا مى كرد: ستايش خدايى را كه دين خود را به ما ارزانى داشت و ما را به آيين خويش (اسلام ) اختصاص داد و در راههاى احسان و نيكى خود در آورد ، تا با نعمت و احسان او آن راهها را به سوى خشنوديش بپيماييم ، ستايشى كه آن را از ما بپذيرد و به وسيله آن از ماخشنود گردد و ستايش خدايى را كه ماه خود ، رمضان ، ماه روزه و ماه اسلام و ماه پاكيزگى و ماه تصفيه و ماه قيام (به عبادت و شب زنده دارى ) را يكى از اين راهها قرار داد. (ميزان الحكمه حديث 7447)
12. از دعاى آنحضرت در وداع با ماه رمضان : بدرود اى بزرگترين ماه خدا و اى عيد اولياى خدا ، بدرود اى (گرامى ترين ) اوقاتى كه (باما) همراه بودى و اى بهترين ماه در ميان ديگرروزها و ساعتها بدرود اى ماهى كه آرزوها درآن نزديك و اعمال و كردارها (ى نيك ) در آن منتشر است ، بدرود اى همدمى كه وجودش گرامى و فقدانش دردآور و اميدى كه از دست دادنش رنج آور است بدرود اى ماهى كه براى گنهكاران بس طولانى بودى و در دلهاى مؤمنان بس پرشكوه. (ميزان الحكمه حديث 7448)
قرآن پیچیده است . آیا ما باید به سمت قرآن نرویم ؟
قرآن مثل دریا است هم ساده و هو پیچیده . وقتی شما به دریا نگاه می کنید یک لذتی می برید، وقتی پای تان را در دریا می گذارید لذت دیگری دارد، وقتی در آن شنا می کنی لذت آن بیشتر است ، وقتی قایقرانی می کنی لذا آن بیتشر است وقتی ماهیگری می کنی لذت آنبیشت رمی شود وقتی غواصی بکنی لذتش خیلی بیشتر می ود. قرآن هم این طور است . صوت قرآن یک لذتی دارد، ترجمه ی قرآن لذت دیگری دارد، تفسیر و تدبر در قرآن لذت دیگری دارد. قرآن می فرماید : خدای مشرق ها و مغرب ها . الان مشخص شده است که کره زمین دور خودش و خورشید می گردد و همیشه یک جا مشرق و یک جا مغرب است . هزار و چهار صد سال پیش کروی بودن زمین مشخص نشده بود.در قرآن کلمه ی عسر دوازده بار تکرار شده است در حالی که کلمه ی یسر سی و شش بار تکرار شده است .یعنی با هر سختی سه تا آسانی هست . پس آمارها و تکرارهایÂÂ قرآن هم رمز و راز دارد. نماز آهنگ و ریتم دارد .حتی دعاها هم آهنگ هایی دارد که اگر همه ی دانشمندان عرب جمع بشوند نمی توانند دعایی مثل جوشن کبیر بنویسند .یعنی کسیÂÂ ÂÂ ÂÂ ÂÂ ÂÂ ÂÂ نمی تواند هزار تا صفت ریتم دار برای خدا بگوید. مثلا بعد از ماه رمضان شما نماز عید فطر می خوانید که پنج تا قنوت دارد و از خدا درخواست داری ولی در نماز آیات که انسان از ترس زلزله نماز می خواند باید چندین باز رکوع برود و خم بشود.همه ی اینها فرمول دارد .امام ر ضا (ع) می فرماید : در صبح چون تاریک است، شما می توانید نماز را بلند بخوانید و لی در ظهر چون شما را می بینند باید نماز را آهسته بخوانید . در نماز نظم وجود دارد یعنی اولش با الله اکبر شروع می شود و با السلام علیک ورحمة الله و برکاته تمامÂÂ ÂÂ ÂÂ می شود و مدت آن مشخص است .( هفت دقیقه طول می کشد)
الان در کتاب های درسی ما اطلاعاتی وجود دارد که خیلی مورد نیاز نیست . یک سری اطلاعاتی که خیلی نیاز است ما آنها را نمی دانیم . خیلی ها معنی و مفهوم نماز را بخوبی نمی دانند . ما ترجمه های زیادی از قرآن داریم .حتی ما ترجمه ی آیه به آیه هم داریم که شما می توانید در یک مسافرت سوره یوسف را گوش بدهید و معنی آیه به آیه آنرا یاد بگیرید .در بعضی از مساجد بعد از نماز، فیلم ویدیوئی گذاشته می شود که یک آیه قرآن توسط قاری خوانده و تفسیر می شود و نیازی به مفسر و گوینده ندارند . پس الان خیلی امکانات هست .وهمه ی ارگانها در زمینه قرآن کارهای فراوانی کرده اند.آیت الله خامنه ای در بین جمعی از طلاب فرمودند :درس تفسیر باید در همه ی پایه ها درس رسمی بشود.
پس باید از اول قرآن در زندگی ما بیاید. ما بجای یاد گرفتن تفسیر عربی می توانیم قرآن یاد بگیریم. ما باید راز قرآن را بفهمیم. حضرت یوسف خواب خودش را به پدرش می گوید و یعقوب به او می گوید که این خواب را به برادران خودت نگو زیرا آنها برای تو نقشه می کشند. آیا این یک قصه ی ساده ی یک پدر و پسر است ؟ خیر .الان ما نباید بگوییم کهÂÂ کتاب های خطی در کدام کتابخانه است زیرا آنها را می دزدند . من در یکی از کشورهای اروپایی، ستون های تخت جمشید را دیدم. ما نباید افراد نابغه را معرفی کنیم زیرا آنها را می دزدند . ما نباید جای نفت خودمان را بگوییم . وقتی در قرآن می فرماید که خواب خودت را به برادرت نگو، پس ما نباید کار خودمان را به دشمن نگوییم .این درس رازداری را به ما می دهد . ما نیاید چیزی را بگوییم که دشمن برای ما نقاشی بکشد.
سایت سمت خدا از بیانات حجت الاسلام و المسلمین حاج آقا قرائتی ( زید عزه)