وظایف جوان منتظر
بی شک جوانان از مهم ترین سرمایه های یک جامعه به شمار می آیند؛ چون فطرت و طبیعت پاک جوانان همواره با هیجان و پویایی همراه است.
پیشرفت و تعالی هر جامعه در گرو پیشرفت جوانان آن است. جوانان، بازوی قدرتمند دفاع و سازندگی در هر جامعه می باشند. در تمام جوامع بشری، جوانان، سمبل نشاط و بالندگی هستند و با تحولات اجتماعی و فرهنگی جامعه خود رابطه مستقیم دارند. از این رو، جوانان، پیوسته مورد عنایت ویژه فرستادگان الهی و مصلحان بوده اند.
با توجه به خصلت، مرام و شخصیت جوانان در عصر ظهور، اکثر یاران امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف از این گروه سنی هستند؛ چراکه دارای ویژگی هایی هم چون صفای باطن، زیباگرایی، شجاعت و شهامت، نوگرایی، وفاداری، آزادگی، فداکاری و… هستند که تمام این ها در حکومت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف نمود می یابد.[1]
حال باید دید جوانانی که عاشق حضرت هستند، در دوران غیبت چه باید بکنند؟
وظایف اصلی و مهم جوانان منتظر در چهار بخش، مورد بررسی قرار می گیرد: 1. معرفت 2. محبت 3. اطاعت 4. فعالیت.
1. معرفت: یکی از مسائل حیاتی و اساسی شناخت امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف معرفت است که مایه رشد و تعالی است:
گر معرفت دهندت بفروش کیمیا را
گر کیمیا دهندت، بی معرفت، گدایی
امام علی علیه السلام در فرمایشی به کمیل درباره اصل معرفت می فرماید: «ای کمیل! هیچ حرکت و فعالیتی نیست، مگر این که در آن نیازمند شناخت و آگاهی هستی[2].»
«دلهای پر از حرف»
امام سجاد ( علیه السلام) به تنهایی گام بر میداشت . آدمهای زیادی، در رفت و آمد بودند . در راه امام، جمعی از فقیران جذامی نشسته بودند . هرکس که آنها را میدید، زود راهش را کج میکرد، تا با آنها برخورد نکند .
جذامیها، گرفته و غمگین دورتا دور هم جمع شده بودند . آنها خاموش بودند و آنقدر فقیر، که نان خالی هم گیرشان نیامده بود .
مردم میگفتند: «با آنها نباید معامله کرد . به آنها نباید چیزی داد . بیماری آنها خطرناک است . آنها باید زودتر بمیرند تا مرضشان ریشهکن شود!»
امام سجاد ( علیه السلام) تا جزامیها را دید، فکر فرورفت . آنها با چشمهانی غمآلود نگاهش کردند . امام کمی که رد شد، ایستاد و با خودش گفت: «خداوند متکبران را دوست ندارد!»
دیگر حرکت نکرد . احساس میکرد اگر به آنها محل نگذارد و پای درد دلشان ننشیند، تکبر کرده است . زود برگشت و به آنها سلام کرد . بعد با خوشرویی کنارشان نشست . آنها با خوشحالی زیاد دور امام نشستند و با نگاهی پر از شوق به او نگریستند .
برای آنها باورش سختبود که مردی کنارشان بنشیند و با آنها حرف بزند . حضرت بعد از کمی صحبت، به آنها گفت: من اکنون روزه هستم!
اما آنها گرسنه بودند و وقتخوردن غذا بود . امام روزه مستحبی داشت و نمیتوانست در آنجا برایشان غذایی فراهم کند .
او فوری برخاست و همگی آنها را به خانهی خود دعوت کرد . آنها با شوق زیاد همراهش راه افتادند و به خانهاش رفتند . مردم سر راه از کار امام و دیدن آنها تعجب کرده بودند .
امام به خدمتکار خود دستور داد غذای لذیذ و زیادی برای آنها آماده کند . غذا که آماده شد، امام ظرفهای پر را یکی یکی جلوی مردان جذامی گذاشت . آنها با لذت و اشتها همه غذاها را خوردند . دقایقی بعد امام یک کیسه کوچک پر از پول آورد . در میان آنها نشست و در مقابل هرکدام مقداری پول گذاشت .
آنها هیجان زده شدند . امام سجاد ( علیه السلام) با مهربانی از آنها دلجویی کرد . بعد از آنها خواستباز هم به خانهاش بروند .
چندنفر از همسایهها که با تعجب پشت در خانهی امام ایستاده بودند، مشغول حرف زدن شدند .
یکیشان گفت: «راستی که» علی بن حسین «چه جرئتی دارد؟»
آن دیگری گفت: «آیا نمیداند که آنها بیماران مردنی هستند و هیچ فایدهای ندارند .»
سومی هم گفت: «خدا به خیر بگذراند . من که از دیدن آنها وحشت میکنم!»
اما امام سجاد ( علیه السلام) به چیزی دیگری میاندیشید . به دل پاک مردهای جذامی که پر از حرف بود، پر از غصه و پر از مهربانی …
_________________________
منبع: فرازهایی برجسته از سیره امامان، ج ۲، ص ۲۰۵
از اصول کافی، ج ۲، ص ۱۲
کجای قافله ای؟
و محرم آغاز شد…
اهل بصیرت به همراه امام زمان شان به قربانگاه می روند تا عند ربهم یرزقون…..
و غافلان دنیا پرست و مال اندوزان گرفتار کم و زیاد دنیای خود هستند …
تو خود دانی!
عند ربهم یرزقون یا شایت و بایعت و تابعت علی قتله !؟
خاموش ماندن در عصر ظهور تماشا کردن قتلگاه است و چه سود که فردا گریبان چاک کنیم و صد ناله و فغان سر دهیم
امام، به دعوت ندبه خوانانش خواهد آمد….
مراقب باش که کوفیان زمان نقشه های شطانی در سر دازند
کجای قافله ای؟
شاید ای کاش ... انتظار
تمام “ای کاش” های زندگیم راکه جمع کردم دیدم فقط یکی از “ای کاش” ها برای تو بود و این غریب بودن تو را نشان می دهد
امامان قبل تو غریب بودند و ما میگوییم عجب مردمانی بودند؟ خدا لعنتشان کند
آقا جان از آن روز می ترسم که تو بیایی و من نباشم و زمانی که تو از غریبی ات سخن بگویی مردم عصر تو بگویند
عجب مردمانی بودند ؟ خدا لعنتشان کند
نمی دانم شاید درست نباشد اما من فکر می کنم حتی تو از جدت حسین (ع) غریب تر هستی چرا که او حداقل 72 یار با وفا داشت
اما تو آن هم …
همه جا را به بهانه تو آمدم و دنبالت گشتم اما غافل از اینکه تو در بر من و من از تو چقدر دور هستم و تو حاضری و من غایب …
صبح های جمعه که صدای ندبه از گوشه کنار این شهر بلند است با خودم فکر می کنم که هنوز تو را و وجودت را و امامتت را درک نکرده ام چرا که امام صادق(ع) انتظار آمدن تو را میکشیده است و درک او کجا و درک من از تو کجا؟؟؟؟؟
با خودم آرزو می کردم و می کفتم می شود روزی که ما برای فرزندانمان بگوییم:
(( شما یادتان نمی آید ما جمعه ها صبح دعای ندبه می خواندیم تا امام بیاید و ظهور کند))
آقا جان نمی دانم برای چه گریه کنم و ندبه ام را به پای کدام اعمالم درگیر کنم چرا که دیگر اشک من نزد خدا ارزشی ندارد
اما می دانم تو برای اینکه خدا مرا ببخشد خیلی گریه می کنی و گریه تو باعث می شود که اشک من نزد خدا قیمت پیدا کند
من حتی شرمنده اشک های توو هستم من چه منتظری هستم که باع ث می شوم اشک هایی امام زمانم جاری شود؟؟
بعد با این وضع اعمال قلیل می خواهم از یاران تو باشم من کجا و یاران تو کجا…..
اگر بگویی نمازت را…
حتی یک رکعت نماز درست ندارم
اگر بگویی روزه هایت را…
حتی یک روزه صحیح ندارم
اما اگر بگویی گناهانت را…
برایت از هرچه فکرش را بکنی رو می کنم و م آورم می ددانم که با هر گناه سیلی به صورت تو می زنم پس فرق من با مردم کوفه چیست؟؟؟؟
می دانم که دنیا و آرزوهایش مرا از تو دور کرده اما می دانم این را که فقط تو گناهان مرا میخری …
اما چه کنم با همه این حرف ها فقط این جمله را بلدم و تنها به امید این جمله زندگی می کنم و زنده ام…
آقا جان دوستت دارم
انتظار و عاشورا
از زیباترین توصیفاتی که حضرت ولی عصر ارواحنا فداه راجعبه امام حسین (علیهالسلام) بیان کرده است؛ آنجاست که در خطاب خود به جد بزرگوارش امام حسین (علیهالسلام) میفرمایند:
«کُنتُ لِلرَّسُولِ وّلَداً وً لِلقُرآن سَنَداً وَ للاُمَّه عَضُداً وَ فِی الّاعَهِ مُجتَهِداً حافِظاَ لِلعَهد وَ المیثاق ناکِباَ عَن سُبُلِ الفُسّاق تَناوه تأوه المَجهُود طَوِیل الرُکُوع وَ السُّجُود زاهِداَ فِی الدُّنیا ژُهدَ الرّاحِل عَنها ناظِراَ بِعَین المُستَوحِشِینَ مِنها»(1)
«تو ای حسین! برای رسول خدا فرزند و برای قرآن سند و برای امت بازوئی بودی، در طاعت خدا تلاشگر و نسبت به عهد و پیمان حافظ و مراقب بودی، از راه فاسقان سر بر میتافتی، آه میکشیدی، آه آدمی که به رنج و زحمت افتاده، رکوع و سجود تو طولانی بود، زاهد و پارسای در دنیا بودی، زهد و اعراض کسی که از دنیا رخت برکنده است، با دیدهی وحشت زدگان بدان نگاه میکردی.»
درك فرهنگ انتظار تابعی از انس با فرهنگ عاشورا است.
کسی که با عاشورا آشنا نیست چگونه میتواند با انتظار آشنا شود.
انتظار برای چه، پاسخ چرایی انتظار در عاشورا است.
منتظر واقعی كسی است كه از كربلا عبور كرده باشد كه كربلائیان نخستین منتظرانند.
عاشورا و انتظار حسین و مهدی (عجلاللهتعالیفرجه) دو رویا هستند اما دو رویای صادقه كه یكی تعبیر شده است و دیگری به زودی بافرج وجود مقدسش تعبیر خواهد شد.
نام حسین (علیهالسلام) شورآفرین است و نام دیگری مهدی (عجلاللهتعالیفرجه) جهت بخش.
بارالها ما را عاشورایی كن.
اللهمعجللولیکالفرج.