آفریدگار
آفریدگار صاحب ٰ مالک من
حق تملک و تصاحب من آنچنان در دست توست
که خود را هیچ محب حقی نمی دانم
که آخر بنده را به سرور ومولایی خویش
کدام حق است جز طاقت و بخشش
و از آنجا که خداوند
بنده داری تو نیز خالی از عیب است
به امتحان آزمودم
ضرری برایم بخواهی
دفع آن نمی توانم
و چه ناسپاس ام اگر تلاش در دفع آن کنم
که هر چه از تو و جانب تو باشد
همه نفع و همه سود و همه خیر است
و اگر به خیر و رحمت بیازمایی مرا
سرمست و سرشار می شودم
و اعهدی از بندگان مانع آن نتوانند
و ای کاش گمان نبرم خداوند
که از میان بندگان
فضل و رحمت خود را تنها برای من خواسته ای
ای کاش از امتحان رحمت و خیرت به خیر بگذرم
و شرمساری من باز هم از آن است
که رحمت و فضلت به من می رسد
و سپاسم به تو نمی رسد
و خداوند بر این ناسپاسی من
بنده خرده مگیر
همیشه خطا کار بوده ام
هنوز آمورزنده ای
و خداوند نزدیک تر است .
![](https://z-emadi.kowsarblog.ir/media/users/support2/profile_pictures/_evocache/support.jpg/crop-top-64x64.jpg?mtime=1441208082)
“وبلاگ من” پیش فرض هر وبلاگی است که ایجاد می شود . لطف کنید نامی دیگر انتخاب کنید . تشکر. (برای تغییر دادن عنوان وبلاگتان باید به قسمت تنظیمات مدیریتی خود بروید.)
![](https://z-emadi.kowsarblog.ir/media/users/support2/profile_pictures/_evocache/support.jpg/crop-top-64x64.jpg?mtime=1441208082)
سلام خانم عمادی . تشکر از مطالب زیبایتان . میلاد حضرت حجت را به شما تبریک عرض میکنم .موفق باشید .
![](https://z-emadi.kowsarblog.ir/media/users/ganjkhani/profile_pictures/_evocache/_.jpg/crop-top-64x64.jpg?mtime=1423919575)
فردا باران می بارد، گلی می شکفد. مردی می آید؛ فردا مردی که قرار است در باران بیاید، خواهد رسید؛ بعد توفان میگیرد، باران تند میبارد….
منتظر حضور گرم و نظراتتون در جهت بهبودی وبلاگ عطش انتظار - غزل ظهور هستم.
به امید ظهور
فرم در حال بارگذاری ...
مفهوم انتظار
ابعاد و آثار عقيده به ظهور از منظر مقام معظم رهبري، آيةالله خامنهاي
انتظار «فرج » … يعني، انتظار حاکميت قرآن و اسلام. شما به آنچه فعلا جهان در آن قرار دارد، قانع نيستيد. حتي به همين پيشرفتي هم که با انقلاب اسلامي به دست آورديد، قانع نيستيد. مي خواهيد باز هم به حاکميت قرآن و اسلام، نزديک تر بشويد. اين انتظار «فرج » است. انتظار فرج، يعني، انتظار گشايش از کار انسانيت .
...
امروز کار انسانيت، در گره هاي سخت، پيچيده و گره خورده است . …، امروز فرهنگ مادي، به زور به انسان ها تحميل شده است؛ اين يک گره است. امروز در سطح دنيا، تبعيض انسان ها را مي آزارد؛ اين گره بزرگي است. امروز کار ذهنيت غلط مردم دنيا را به آن جا رسانده است که فرياد عدالت خواه يک ملت انقلابي، در ميان عربده هاي مستانه قدرت گرايان و قدرتمندان گم مي شود؛ اين يک گره است. امروز مستضعفان آفريقا و آمريکاي لاتين، ميليون ها انسان گرسنه آسيا و آسياي دور، ميليون ها انسان رنگين پوستي که از ستم تبعيض نژادي رنج مي برند؛ چشم اميدشان به يک فريادرس و نجات بخش است و قدرت هاي بزرگ نمي گذارند، نداي اين نجات بخش به گوش آنها برسد؛ اين يک گره است. فرج؛ يعني، باز شدن اين گره ها. ديد را وسيع کنيم؛ به داخل خانه خودمان و زندگي معمولي خودمان محدود نشويم. در سطح دنيا «انسانيت » فرج مي طلبد؛ اما راه «فرج » را نمي داند. شما ملت انقلابي مسلمان، بايد با حرکت منظم خود در تداوم انقلاب اسلامي، به فرج جهاني انسانيت نزديک بشويد و شما بايد به سوي ظهور مهدي موعود(عج) و انقلاب نهايي اسلامي بشريت - که سطح عالم را خواهد گرفت و همه اين گره ها را باز خواهد کرد - قدم به قدم، خودتان نزديک بشويد و بشريت را نزديک کنيد. انتظار «فرج » اين است. (1) «انتظار» ظهور امام زمان(عج)، به معناي انتظار براي پر شدن جهان از عدل و داد و عدالت براي همه انسان ها [و] انتظار رفع ظلم از صحنه زندگي بشر و انتظار فرا رسيدن دنيايي برتر از لحاظ معنوي و مادي است. (2) «انتظار» به معناي اشتياق انسان، براي دسترسي به وضعي برتر و بالاتر است و اين حالتي است که بشر هميشه بايد در خود حفظ کند و پيوسته در حال انتظار فرج الهي باشد. گشايش ابواب رحمت و معرفت و سرازير شدن سرچشمه هاي معرفت بر دل انسان، يکي از عمومي ترين نمونه هاي انتظار فرج است. (3) قبل از ظهور مهدي موعود(عج)، در ميدان هاي مجاهدت، انسان هاي پاک امتحان مي شوند. در کوره هاي آزمايش وارد مي شوند و سربلند بيرون مي آيند و جهان به دوران آرماني و هدفي مهدي موعود - ارواحنا فداه - روز به روز نزديکتر مي شود. اين، آن اميد بزرگ است. انتظار ظهور، اشتياق انسان هاي صالح براي گسترش عدالت است. (4) انتظار؛ يعني، دل سرشار از اميد بودن نسبت به پايان راه زندگي بشر؛ ممکن است کساني آن دوران را نبينند و نتوانند درک کنند (فاصله هست)؛ اما بلاشک آن دوران وجود دارد. (5) ابعاد انتظار فرج و اعتقاد به مهدويت علاوه بر ابعاد منطقي، فکري و استدلالي بسيار بارز - آن داراي جنبه هاي عاطفي، معنوي و ايماني عميق و بسيار مهمي است و اميد ناشي از ايمان و اعتقاد به وجود منجي، همواره سرمايه عظيم حرکت هاي بزرگ در جوامع اسلامي و شيعي شده است. (6) قانع نشدن به وضع موجود و تلاش فزاينده و مستمر در انجام اعمال نيک و خير، يک بعد از انتظار است. اميد به آينده اي روشن - که در آن سراسر زندگي بشر را تفکر الهي فرا خواهد گرفت - بعد ديگر انتظار است. ملت منتظر ايران، با تکيه بر اميد به پيشرفت و موفقيت، دست به اقدام، تلاش و انقلاب زد و پيروز شد؛ لذا مردم ما بايد روح «انتظار» را به تمام معنا در زندگي خود زنده کنند. (7) آثار عقيده به ظهور اين عقيده مبارک براي شيعه - آن وقتي که آن را درست فهميده باشد و با آن درست رفتار بکند - يک منبع فيض و يک منبع نور است . علاوه بر اين که آحاد مردم مسلمان و معتقدان و شيعه، بايد در قلب و در عمل خود، سعي کنند که رابطه معنوي و فکري را با آن بزرگوار حفظ بکنند و خود را به صورتي تربيت کنند و بار بياورند که امام معصوم - که به اراده الهي و با علم الهي، محيط به همه حرکات ما است - از آنها راضي باشد؛ خود اين عقيده نيز آثار و خصوصياتي دارد که اين خصوصيات براي همه ملت ها و براي ملت مسلمان ما، حيات بخش است و عمده اين خصوصيات و آثار هم، عبارت است از «اميد به آينده. » امروز هر فرد شيعه، مي داند که در يک آينده اي - آن آينده، ممکن است خيلي نزديک باشد، ممکن است دوردست باشد، به هر حال قطعي است - اين بساط ظلم و بي عدالتي و زورگويي، که امروز در دنيا هست، برچيده خواهد شد. مي داند که اين وضعي که مستکبران در دنيا به وجود آورده اند - که هر کسي حرف حقي بزند و راه حقي را دنبال کند، از طرف آنها مورد فشار قرار مي گيرد و اراده فاسد خودشان را بر ملت ها تحميل مي کنند - يک روزي از بين خواهد رفت و گردنکشان، طاغيان، ياغيان و قدرت هاي زورگوي عالم، ناگزير خواهند شد که در مقابل حق، تسليم بشوند يا از سر راه حرکت حق، برداشته بشوند هر فرد مسلمان - به خصوص هر فرد شيعه - اين را مي داند و به آن يقين دارد. اين خيلي اميدبخش است. اين موجب مي شود که هر انسان خيرخواه و مصلح و علاقه مند به صلاح، کار و تلاش و مجاهدت خود را در راه صلاح، با اميد به آينده انجام بدهد. ببينيد اين عقيده چقدر ارزشم ند، داراي تاثير و حياتبخش است. (8) احساسات بسيار خوب است. عواطف پشتوانه بسياري از اعمال نيکوي انسان ها است. ايمان و عقيده قلبي، به وجود اين منجي عظيم عالم، شفابخش بسياري از بيماري ها و دردهاي معنوي و روحي و اجتماعي است. (9) مردم ما، ولي الله اعظم و جانشين خدا در زمين و بقيه اهل بيت پيامبر را، با نام و خصوصيات مي شناسند؛ از لحاظ عاطفي و فکري با او ارتباط برقرار مي کنند؛ به او مي گويند؛ به او شِکوه مي برند؛ از او مي خواهند و آن دوران آرماني (دوران حاکميت ارزش هاي والاي الهي بر زندگي بشر) را انتظار مي برند. اين انتظار داراي ارزش زيادي است. اين انتظار به معناي آن است که وجود ظلم و ستم در عالم، چشمه اميد را از دل هاي منتظران نمي زدايد و خاموش نمي کند. اگر اين نقطه اميد در زندگي جمعيتي نباشد، چاره اي ندارد جز اين که به آينده بشريت، بدبين باشد. (10) قبل از ظهور مهدي موعود(عج)، در ميدان هاي مجاهدت، انسان هاي پاک امتحان مي شوند. در کوره هاي آزمايش وارد مي شوند و سربلند بيرون مي آيند و جهان به دوران آرماني و هدفي مهدي موعود - ارواحنا فداه - روز به روز نزديکتر مي شود. اين، آن اميد بزرگ است. (11) انتظار و اميد، به انسان جرات اقدام و حرکت و نيرو مي بخشد و شيعيان و پيروان آن حضرت، بايد کسب آمادگي معنوي، روحي و ايماني را جزو وظايف خود بدانند و سرمايه عظيم اميد، ايمان و نورانيت را در خود ايجاد کنند تا در حرکت جهاني امام زمان (عج)، در رديف نزديکان (خواص)، ياران و همکاران آن حضرت قرار گيرند. (12) پي نوشت ها: 1- خطبه نماز جمعه 29/3/60. 2- کيهان 8/10/75. 3- همان. 4- کيهان هوايي 12/10/75. 5- سخنراني قم 30/11/70. 6- جهان اسلام 9/11/72. 7- کيهان 12/12/69. 8- جمهوري اسلامي 15/9/77. 9- جمهوري اسلامي 23/8/79. 10- سخنراني قم 30/11/70. 11- سخنراني قم 30/11/70. 12- جهان اسلام 9/11/72.
فرم در حال بارگذاری ...
نماز در چهل حدیث
مقدمه
برای مقدمه چهل حدیث نماز سخنی کاملتر و عمیق تر و جالبتر از مطالبی که در ابتداء باب نماز توضیح المسائل حضرت امام خمینی رضوان الله تعالی علیه بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران آمده بود به نظر نرسید لذا آن را برگزیدیم به امید آنکه همه عاشقان اهل بیت (ع) و آن عارف بزرگوار از کلمات درربار آنان توشه ای فراوان بردارند.
نماز مهمترین اعمال دینی است که اگر قبول درگاه خداوند عالم شود، عبادتهای دیگر هم قبول می شود و اگر پذیرفته نشود اعمال دیگر هم قبول نمی شود. و همان طور که اگر انسان شبانه روزی پنج نوبت در نهر آبی شستشو کند، چرک در بدنش نمی ماند نمازهای پنجگانه هم انسان را از گناهان پاک می کند. و سزاوار است که انسان نماز را در اول وقت بخواند و کسی که نماز را پست و سبک شمارد.
...
مانند کسی است که نماز نمی خواند، پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: کسی که به نماز اهمیت ندهد و آن را سبک شمارد سزاوار عذاب آخرت است . روزی حضرت در مسجد تشریف داشتند مردی وارد و مشغول نماز شد و رکوع و سجودش را کاملا به جای نیاورد، حضرت فرمودند: اگر این مرد در حالی که نمازش این طور است از دنیا برود، به دین من از دنیا نرفته است. پس انسان باید مواظب باشد که با عجله و شتابزدگی نماز نخواند و در حال نماز به یاد خدا و با خضوع و خشوع و وقار باشد، و متوجه باشد که با چه کسی سخن می گوید و خود را در مقابل عظمت و بزرگی خداوند عالم بسیار پست و ناچیز ببیند و اگر انسان در موقع نماز کاملا به این مطلب توجه کند، از خود بی خبر می شود، چنانکه در حال نماز تیر را از پای مبارک امیرالمؤمنین علیه السلام بیرون کشیدند و آن حضرت متوجه نشدند. و نیز باید نمازگزار توبه و استغفار نماید و گناهانی که مانع قبول شدن نماز است، مانند حسد، کبر، غیبت، خوردن حرام، آشامیدن مسکرات و ندادن خمس و زکات بلکه هر معصیتی را ترک کند. و همچنین سزاوار است کارهایی که ثواب نماز را کم می کند و به جا نیاورد، مثلا در حال خواب آلودگی و خودداری از بول به نماز نایستد، و در موقع نماز به آسمان نگاه نکند و نیز کارهایی که ثواب نماز را زیاد می کند به جا آورد، مثلا انگشتری عقیق به دست کند و لباس پاکیزه بپوشد و شانه و مسواک کند و خود را خوشبو نماید.» (1).
مقدمه را با نقل حدیث زیبایی (2) از پیامبر گرامی صلی الله علیه و آله و سلم به پایان می بریم:
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود:
امت من چهار گروه هستند:
1 گروهی نماز می خوانند، ولی در نمازشان سهل انگارند «ویل» برای آنهاست، و «ویل» نام یکی از طبقات زیرین جهنم است، خداوند فرمود: (فویل للمصلین الذینهم عن صلاتهم ساهون) ماعون 4 و 5
پس «ویل» برای نمازگزاران است، آنهایی که در نمازشان سهل انگارند.
2 گروهی گاهی نماز می خوانند و گاهی نمی خوانند، پس «غی» مال آنهاست، و «غی» نام یکی از طبقات پایین جهنم است. خداوند متعال فرمود: (فخلف من بعدهم خلف اضاعوا الصلوة و اتبعوا الشهوات فسوف یلقون غیا) .
سپس جانشین آن مردم خداپرست قومی شدند که نماز را ضایع کرده و از شهوات پیروی کردند، و اینها به زودی در «غی» افکنده خواهند شد.
3 گروهی هیچ وقت نماز نمی خوانند، «سقر» برای آنهاست، «سقر» هم نام یکی از طبقات زیرین جهنم است که خداوند متعال فرمود: (ما سلککم فی سقر قالوا لم نک من المصلین) مدثر .42
(اهل بهشت از اهل جهنم سئوال می کنند) چه چیزی شما را به «سقر» کشاند؟ در جواب می گویند : ما از نمازگزاران نبودیم.
4 گروهی همیشه نماز می خوانند، و در نمازشان خشوع دارند. خداوند متعال فرمود: (قد افلح المؤمنون الذین هم فی صلاتهم خاشعون)
مؤمنون.1 و .2
مؤمنان رستگار شدند، آنهایی که در نمازشان با خشوع هستند. (3)
امیدواریم خداوند متعال همه ما را از گروه چهارم قرار دهد.
و اقم الصلاة ان الصلوة تنهی عن الفحشاء و المنکر و لذکر الله اکبر.
(عنکبوت، 45)
نماز را بپادار، که نماز انسان را از هر کار زشت و منکر باز می دارد و یاد خدا بزرگتر است.
فصل اول:
جایگاه نماز در اسلام
حدیث اول
اهمیت نماز
قال رسول الله صلی الله علیه و آله:
اول ما افترض الله علی امتی الصلوات الخمس، و اول ما یرفع من اعمالهم الصلوات الخمس، و اول ما یسألون عنه الصلوات الخمس.
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود:
نخستین چیزی که خداوند بر امت من واجب کرد نمازهای پنجگانه است، و نخستین عملی که از آنان بالا برده می شود، و از آنان سؤال می شود همان نماز است.
کنز العمال، ج 7، ح 18859
حدیث دوم
نماز و پایه های دین
عن ابی جعفر علیه السلام قال:
بنی الاسلام علی خمسة اشیاء:
علی الصلاة، و الزکوة و الحج و الصوم و الولایة.
امام باقر علیه السلام فرمود:
اسلام بر پنج چیز بنا شده است:
نماز، زکات، حج، روزه و ولایت اهل بیت علیهم السلام.
بحار، ج 82، ص .234
حدیث سوم
مثل نماز
عن ابی جعفر علیه السلام قال:
الصلاة عمود الدین، مثلها کمثل عمود الفسطاط اذا ثبت العمود ثبتت الاوتاد الاطناب، و اذا مال العمود و انکسر لم یثبت وتد و لا طنب.
امام باقر علیه السلام فرمود:
نماز ستون دین است، مثل آن همانند ستون خیمه است که وقتی استوار باشد میخها و طنابها پا برجاست، و هرگاه ستون آن کج و شکسته شود هیچکدام از آنها استوار نمی مانند.
بحار، ج 82، ص 218
حدیث چهارم
نماز موجب رستگاری
قال رسول الله صلی الله علیه و آله:
خمس صلوات من حافظ علیهن کانت له نورا و برهانا و نجاة یوم القیامة.
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود:
کسی که بر نمازهای پنجگانه محافظت و مراقبت نماید این نمازها برای او در قیامت، نور و وسیله نجات او خواهد بود.
کنز العمال، ج 7، حدیث 18862
حدیث پنجم
نماز و نورانیت قلب
قال رسول الله صلی الله علیه و آله:
صلاة الرجل نور فی قلبه فمن شاء منکم فلینور قلبه.
رسول اکرم صلی الله علیه و آله فرمود:
نماز هر کس، نوری در دل اوست، پس هر کس خواست، قلبش را نورانی کند.
کنز العمال، ج 7، حدیث 18973
حدیث ششم
نماز ملاک قبولی اعمال
قال الصادق علیه السلام:
اول ما یحاسب به العبد الصلاة، فان قبلت قبل سائر عمله، و اذا ردت رد علیه سائر عمله .
امام صادق علیه السلام فرمود:
نخستین چیزی که از بنده حسابرسی می شود نماز است، پس اگر نماز پذیرفته شد اعمال دیگرش نیز پذیرفته می شود، چنانچه نمازش رد شود بقیه اعمال او هم قبول نخواهد شد.
وسائل الشیعه، ج 3، ص 22
حدیث هفتم
نماز و روش انبیاء
قال رسول الله صلی الله علیه و آله:
الصلاة من شرایع الدین، و فیها مرضاة الرب عز و جل، فهی منهاج الانبیاء.
پیامبر گرامی صلی الله علیه و آله فرمود:
نماز از آداب (اولیه) دین است، و آن مایه خشنودی خدا، و راه و روش پیامبران الهی است .
بحار، ج 82، 231
حدیث هشتم
نماز پرچم اسلام
قال رسول الله صلی الله علیه و آله:
علم الاسلام الصلاة، فمن فرغ لها قلبه و حافظ علیها بحدها و وقتها و سننها فهو مؤمن .
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود:
نماز، پرچم اسلام است، مؤمن واقعی، کسی است که دل به آن دهد و مراقب حدود و آداب و وقت آن باشد.
کنز العمال، ج 7، حدیث 18870
حدیث نهم
نماز و کارآئی آن
قال الصادق علیه السلام:
ان ملک الموت یدفع الشیطان عن المحافظ علی الصلاة و یلقنه شهادة ان لا اله الا الله، و ان محمدا رسول الله فی تلک الحالة العظیمة.
امام صادق علیه السلام فرمود:
فرشته مرگ، شیطان را از کسی که مراقب نماز است دور می کند، و شهادت بر وحدانیت خدا، و رسالت پیامبر را در هنگام هولناک مرگ به او تلقین می کند.
وسائل الشیعه، ج 3، ص 19
حدیث دهم
نماز و فرزندان
قال الباقر علیه السلام:
انا نأمر صبیاننا بالصلاة اذا کانوا بنی خمس سنین، فمروا صبیانکم بالصلاة اذا کانوا بنی سبع سنین.
امام باقر علیه السلام فرمود:
هنگامی که فرزندان ما پنج ساله شدند دستور می دهیم نماز بخوانند، پس شما هم وقتی فرزندانتان به هفت سالگی رسیدند آنها را به نماز دستور دهید.
وسائل الشیعه، ج 3، ص 12
فصل دوم:
اهمیت و فضیلت نماز
حدیث یازدهم
ارزش نماز
قال الصادق علیه السلام:
صلاة فریضة خیر من عشرین حجة و حجة خیر من بیت مملو ذهبا یتصدق منه حتی یفنی او حتی لا یبقی منه شی ء.
امام صادق علیه السلام فرمود:
یک نماز واجب از بیست حج بهتر است، و یک حج از صدقه دادن خانه ای پر از طلا بهتر است، آنگونه که آن را صدقه دهند تا آنکه چیزی در آن نماند.
بحار، ج 82، 227
حدیث دوازدهم
برتری نماز
قال امیرالمؤمنین علیه السلام:
اوصیکم بالصلاة و حفظها، فانها خیر العمل و هی عمود دینکم.
امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود:
شما را به نماز و مراقبت از آن سفارش می کنم چونکه نماز برترین عمل و ستون دین شماست .
بحار، ج 82، ص 209
حدیث سیزدهم
اهمیت نماز
قال النبی صلی الله علیه و آله:
ما من صلاة یحضر وقتها الا نادی ملک بین یدی الناس (ایها الناس) قوموا الی نیرانکم التی اوقدتموها علی ظهورکم فاطفئوها بصلاتکم.
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود:
هیچ گاه وقت نماز نمی رسد مگر اینکه فرشته ای در میان مردم ندا می دهد که: ای مردم بپاخیزید و با نماز خود آتشهائی را که برافروخته اید خاموش کنید.
بحار، ج 82، ص 209
حدیث چهاردهم
برکات نماز
قال علی علیه السلام:
ان الانسان اذا کان فی الصلاة فان جسده و ثیابه و کل شی ء حوله یسبح.
علی بن ابیطالب علیه السلام فرمود:
هنگامی که انسان مشغول نماز است بدن و لباس و هر چه پیرامون اوست خدا را تسبیح می گویند .
بحار، ج 82، ص 213
حدیث پانزدهم
جایگاه نماز
قال رسول الله صلی الله علیه و آله:
موضع الصلاة من الدین کموضع الرأس من الجسد.
رسول گرامی صلی الله علیه و آله فرمود:
جایگاه نماز در دین همانند سر است نسبت به بدن.
کنز العمال، ج 7، حدیث 18972
حدیث شانزدهم
نماز و پاکی روح
قال رسول الله صلی الله علیه و آله:
مثل الصلوات الخمس کمثل نهر جار عذب علی باب احدکم یغتسل فیه کل یوم خمس مرات فما یبقی ذلک من الدنس.
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود:
نمازهای پنجگانه همانند نهر آب گوارائی جلوی درب خانه شماست چنانکه کسی هر روز خود را پنج بار در آن بشوید هیچگونه چرکی باقی نماند. (یعنی کسی هم که شبانه روز نمازهای پنجگانه را بخواند از آلودگیهای روحی پاک می شود) .
کنز العمال، ج 7، حدیث 18931
حدیث هفدهم
نماز و پیمان خداوند
عن رسول الله صلی الله علیه و آله:
قال الله تعالی: افترضت علی امتک خمس صلوات و عهدت عندی عهدا انه من حافظ علیهن لوقتهن ادخلته الجنة، و من لم یحافظ علیهن فلا عهد له عندی.
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود:
خداوند متعال فرمود: [ای پیامبر] بر امت تو نمازهای پنجگانه را واجب کردم و با خود پیمان بستم که هر کس مراقب آن نمازها و وقت آنها باشد او را به بهشت داخل کنم و کسی که مراقب آنها نباشد من تعهدی نسبت به او ندارم.
کنز العمال، ج 7، ح 18872
حدیث هیجدهم
نماز و یاد خدا
عن الباقر علیه السلام قال:
ذکر الله لأهل الصلاة اکبر من ذکرهم ایاه، الا تری انه یقول: اذکرونی اذکرکم. (4)
امام باقر علیه السلام فرمود:
یاد خدا برای نماز خوانها بالاتر از یاد آنها از خدا است. آیا نمی بینی که خداوند می فرماید :
«مرا یاد کنید تا شما را یاد کنم.»
بحار، ج 82، ص 199
حدیث نوزدهم
نماز و رحمت خدا
قال علی علیه السلام:
اذا قام الرجل الی الصلاة اقبل الیه ابلیس ینظر الیه حسدا لما یری من رحمة الله التی تغشاه.
امام علی علیه السلام فرمود:
هرگاه کسی به نماز می ایستد، شیطان حسودانه به او می نگرد، بخاطر آنکه می بیند رحمت خدا او را فرا گرفته است.
بحار، ج 82، ص 207
حدیث بیستم
نماز و ترک گناه
روی ان فتی من الانصار کان یصلی الصلاة مع رسول الله و یرتکب الفواحش، فوصف ذلک لرسول الله صلی الله علیه و آله فقال: ان صلاته تنهاه یوما ما، فلم یلبث ان تاب.
روایت شده که جوانی از انصار با رسول خدا صلی الله علیه و آله نماز می خواند و مرتکب گناه هم می شد، این موضوع برای رسول خدا صلی الله علیه و آله بیان شد. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: نمازش روزی او را از گناهان باز خواهد داشت، سپس طولی نکشید که توبه کرد.
بحار، ج 82، ص 198
فصل سوم:
اهمیت وقت نماز
حدیث بیست و یکم
چگونه و چه وقت نماز بخوانیم؟
قال الصادق علیه السلام:
اذا صلیت صلاة فریضة فصل لوقتها صلاة مودع تخاف الا تعود الیها.
امام صادق علیه السلام فرمود:
وقتی نماز واجب می خوانی آنرا در وقت خودش چنان بخوان که گویا دیگر هرگز به نماز موفق نمی شوی.
محجة البیضاء، ج 1، ص 350
حدیث بیست و دوم
اهمیت وقت نماز
قال رسول الله صلی الله علیه و آله:
قال الله عز و جل: ان لعبدی علی عهدا ان اقام الصلوة لوقتها ان لا اعذبه، و ان ادخله الجنة بغیر حساب.
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود:
خداوند متعال می فرماید: من تعهدی نسبت به بنده ام دارم که اگر نماز را در وقتش بپا دارد او را عذاب نکنم و بی حساب او را به بهشت ببرم.
کنز العمال، ج 7، حدیث 19036
حدیث بیست و سوم
پیامبر صلی الله علیه و آله و نماز اول وقت
عن عائشة قالت:
کان رسول الله صلی الله علیه و آله یحدثنا و نحدثه فاذا حضرت الصلوة فکانه لم یعرفنا و لم نعرفه اشتغالا بعظمة الله.
از عایشه نقل شده:
بارها اتفاق افتاد که پیامبر صلی الله علیه و آله با ما مشغول صحبت بود، هنگامی که وقت نماز می رسید مشغول و متوجه عظمت خدا می شد گویا هرگز ما را نمی شناسند و ما هم او را نمی شناسیم.
محجة البیضاء، ج 1، ص 350
حدیث بیست و چهارم
نماز در وقت
قال الصادق علیه السلام:
ان العبد اذا صلی الصلاة لوقتها، و حافظ علیها ارتفعت بیضاء نقیة، تقول: حفظتنی حفظک الله، و اذا لم یصلها لوقتها، و لم یحافظ علیها رجعت علیه سوداء مظلمة، تقول: ضیعتنی ضیعک الله.
امام صادق علیه السلام فرمود:
هنگامی که بنده ای سر وقت به نماز بایستد و مراقب آن باشد بصورت پاره ای نور سفید بالا می رود و می گوید: تو مرا حفظ کردی خدا تو را حفظ کند، ولی وقتی نماز را در وقتش نخواند و مراقب آن نباشد آن نماز بصورت لکه سیاه و تاریکی بر می گردد و می گوید: مرا ضایع کردی خدا تو را ضایع نماید.
محجة البیضاء، ج 1، ص 340
حدیث بیست و پنجم
محبوبیت نماز در وقت
قال رسول الله صلی الله علیه و آله:
احب الأعمال الی الله الصلاة لوقتها، ثم بر الوالدین، ثم الجهاد فی سبیل الله.
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود:
محبوبترین کارها نزد خدا عبارتست از: نماز در وقت، سپس نیکی به پدر و مادر، بعد جهاد در راه خدا.
کنز العمال، ج 7، حدیث 18897
فصل چهارم:
سهل انگاری در نماز و ترک آن
حدیث بیست و ششم
سبک شمردن نماز
قال رسول الله صلی الله علیه و آله:
لیس منی من استخف بصلاته لا یرد علی الحوض لا و الله.
رسول اکرم صلی الله علیه و آله فرمود:
کسی که نماز را سبک شمارد از من نیست و قسم بخدا او در حوض کوثر بر من وارد نخواهد شد .
بحار، ج 82، ص 224
حدیث بیست و هفتم
تحقیر نماز
قال الصادق علیه السلام:
شفاعتنا لا تنال مستخفا بصلاته.
امام صادق علیه السلام فرمود:
شفاعت ما به کسی که نمازش را سبک بشمارد نمی رسد.
بحار، ج 82، ص 227
حدیث بیست و هشتم
تباه کردن نماز
قال النبی صلی الله علیه و آله:
لا تضیعوا صلاتکم فان من ضیع صلاته حشره الله مع قارون و فرعون و هامان.
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود:
نمازتان را تباه نکنید، زیرا کسی که نمازش را تباه کند خدا او را با قارون و فرعون و هامان محشور کند.
بحار، ج 82، ص 202
حدیث بیست و نهم
نماز ناقص و پیامبر صلی الله علیه و آله
قال الباقر علیه السلام:
بینا رسول الله صلی الله علیه و آله جالس فی المسجد اذ دخل رجل فقام فصلی فلم یتم رکوعه و لا سجوده فقال صلی الله علیه و آله: نقر کنقر الغراب لئن مات هذا و هکذا صلاته لیموتن علی غیر دینی.
امام باقر علیه السلام فرمود:
هنگامی که رسول خدا صلی الله علیه و آله در مسجد نشسته بود مردی وارد شد و نماز خواند، ولی رکوع و سجود آنرا بطور کامل انجام نداد، پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: همانند کلاغ نوک زد، اگر او بمیرد و نمازش چنین باشد با دین غیر دین من مرده است.
محجة البیضاء، ج 1، ص 340
حدیث سی ام
سهل انگاری در نماز
قال رسول الله صلی الله علیه و آله:
الصلاة عماد الدین فمن ترک صلاته متعمدا فقد هدم دینه، و من ترک اوقاتها یدخل الویل، و الویل واد فی جهنم کما قال الله تعالی: ویل للمصلین الذینهم عن صلاتهم ساهون.
رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله فرمود:
نماز ستون دین است، پس کسی که عمدا نمازش را ترک کند دینش را خراب کرده است و کسی که به اوقات نماز اهمیت ندهد داخل «ویل» خواهد شد و «ویل» محلی در جهنم است. خداوند در قرآن فرمود: «ویل جای کسانی است که در نمازشان سهل انگاری می کنند.» (5)
بحار، ج 82، ص 202
حدیث سی و یکم
نتیجه ترک نماز
قال رسول الله صلی الله علیه و آله:
لا تترکن الصلوة متعمدا فانه من ترک الصلوة متعمدا فقد برئت منه ذمة الله و رسوله.
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود:
نماز را عمدا ترک نکنید، چون کسی که آن را عمدا ترک نماید از قلمرو خدا و رسول او بیرون می رود.
کنز العمال، ج 7، ح 19096
حدیث سی و دوم
ترک نماز
قال رسول الله صلی الله علیه و آله:
من ترک صلوة لا یرجوا ثوابها، و لا یخاف عقابها، فلا ابالی أیموت یهودیا او نصرانیا او مجوسیا.
رسول گرامی صلی الله علیه و آله فرمود:
کسی که نماز را ترک نماید در حالیکه نه امید به پاداش آن دارد، و نه از عذاب آن می ترسد، من هم اهمیت نمی دهم که او یهودی بمیرد یا نصرانی یا مجوسی.
بحار، ج 82، ص 202
حدیث سی و سوم
ترک نماز و کفر
قال رسول الله صلی الله علیه و آله:
من ترک صلاته حتی تفوته من غیر عذر، فقد حبط عمله، ثم قال: بین العبد و بین الکفر ترک الصلاة.
پیامبر عظیم الشأن صلی الله علیه و آله فرمود:
کسی که نماز را بدون عذر بجا نیاورد تا وقتش بگذرد، اعمالش از بین می رود، سپس فرمود : فاصله بین بنده و کفر، ترک نماز است. (یعنی کسی که نماز را ترک کند کافر محسوب می شود) .
بحار، ج 82، ص 202
حدیث سی و چهارم
عاقبت ترک نماز
قال رسول الله صلی الله علیه و آله:
من ترک الصلاة متعمدا کتب اسمه علی باب النار ممن یدخلها.
رسول اکرم صلی الله علیه و آله فرمود:
کسی که نماز را عمدا ترک کند بر درب جهنم، نامش از دوزخیان نوشته می شود.
کنز العمال، ج 7، ح 19090
فصل پنجم:
آداب و شرائط پذیرش نماز
حدیث سی و پنجم
نماز و شرائط پذیرش آن
قال الصادق علیه السلام:
قال الله تبارک و تعالی: انما اقبل الصلاة لمن تواضع لعظمتی، و یکف نفسه عن الشهوات من اجلی، و یقطع نهاره بذکری، و لا یتعاظم علی خلقی، و یطعم الجایع و یکسو العاری، و یرحم المصاب، و یؤوی الغریب.
امام صادق علیه السلام فرمود:
خداوند متعال فرمود: نماز کسی را می پذیرم که:
1 در مقابل عظمت من فروتنی کند. 2 از خواسته های نفسانی بخاطر من خود را دور کند . 3 روزش را با یاد من بپایان برد. 4 بر بندگانم بزرگی نفروشد. 5 به گرسنه غذا دهد. 6 برهنه را بپوشاند. 7 به مصیبت دیده مهربانی کند. 8 غریب را پناه دهد.
حدیث سی و ششم
میزان قبولی نماز
عن ابی عبد الله علیه السلام قال:
من احب ان یعلم اقبلت صلاته ام لم تقبل، فلینظر هل منعته صلاته عن الفحشاء و المنکر؟ فبقدر ما منعته قبلت منه.
امام صادق علیه السلام فرمود:
کسی که دوست دارد بداند نمازش پذیرفته شده است یا نه؟ باید ببیند آیا نمازش او را از زشتیها و ناپاکی ها دور کرده است؟ پس به اندازه ای که دور کرده باشد همانقدر از نمازش پذیرفته شده است.
بحار، ج 82، ص 198
حدیث سی و هفتم
نماز و ولایت اهل بیت علیهم السلام
قال رجل لزین العابدین علیه السلام: ما سبب قبولها؟
قال علیه السلام:
ولایتنا و البرائة من اعدائنا.
مردی از امام زین العابدین علیه السلام سئوال کرد: ملاک پذیرش نماز چیست؟
امام علیه السلام در پاسخ فرمود:
ولایت ما و برائت از دشمنان ما.
بحار، ج 84، ص 245
حدیث سی و هشتم
نماز واجب و مستحب
قال الباقر علیه السلام:
ان العبد لیرفع له من صلاته نصفها و ثلثها و ربعها و خمسها فما یرفع له الا ما اقبل علیها بقلبه و انما امروا بالنوافل لیتم لهم ما نقصوا من الفریضة.
امام باقر علیه السلام فرمود:
نمازی که بنده بجا می آورد، گاهی نصف و گاهی یک سوم و گاهی یک چهارم و گاهی یک پنجم آن بالا برده می شود، پس بالا برده نمی شود مگر آن نمازی که با توجه قلبی انجام گیرد . مردم مأمور به انجام نمازهای مستحب شده اند تا نقص نماز واجب آنها توسط مستحبات جبران شود.
الحقایق تألیف مرحوم فیض کاشانی، ص .219
حدیث سی و نهم
نماز با اذان و اقامه
قال ابوعبد الله علیه السلام:
من صلی باذان و اقامة صلی خلفه صفان من الملائکة، و من صلی باقامة بغیر اذان صلی خلفه صف واحد من الملائکة.
قلت له: و کم مقدار کل صف؟ فقال: اقله ما بین المشرق و المغرب، و اکثره ما بین السماء و الارض.
امام صادق علیه السلام فرمود:
کسی که با اذان و اقامه نماز بخواند دو صف از فرشتگان پشت سر او به نماز می ایستند، و کسی که با اقامه و بی اذان نماز بخواند یک صف پشت سرش نماز می گزارند. راوی سؤال کرد : مقدار هر صف چقدر است؟ امام فرمود: حداقل آن از مشرق تا مغرب و حداکثر آن بین زمین و آسمان است.
وسائل الشیعه، ج 4، ص 620
حدیث چهلم
نماز و دعا
قال ابو عبد الله علیه السلام:
ان الله فرض علیکم الصلوات الخمس فی افضل الساعات، فعلیکم بالدعاء فی ادبار الصلوات .
امام صادق علیه السلام فرمود:
خداوند نمازهای پنجگانه را در بهترین ساعتها بر شما واجب کرد. بنابراین پس از نمازها (که در بهترین وقتها انجام می گیرد) دعا کنید.
خصال، ج 1، ص 278
پی نوشتها
1 توضیح المسائل حضرت امام خمین (ره) ص 99
2 زیبایی این حدیث در این است که پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله این تقسیم بندی را از قرآن استفاده کرده و آیات مربوط به هر گروه را هم بیان فرموده است.
3 المواعظ العددیه، باب چهارم ص 122
4 بقره / 152
5 سوره ماعون / 4
فرم در حال بارگذاری ...
پیام تبریک
کسب مقام اولی انتخابی استان اصفهان خانم شکیبا کاظمی و کسب مقام سومی انتخابی استان خانم عاطفه کاظمی در رده نوجوانان در رشته تکواندو را به خانواده های ایشان و استاد آنها تبریک گفته و آرزومندیم در آینده به مقامات بالاتر راه یابند و به تیم ملی راه یافته .
باشگاه مدرسه علمیه فاطمیه اندان
فرم در حال بارگذاری ...
رمـز جـاودانـگـي ابـوالفـضل العباس
![حضرت عباس ابوالفضل](http://img.tebyan.net/big/1390/04/162331701251451571041032162093771503293219.jpg)
ابـوالفـضل العباس (عليه السّلام) به عنوان بزرگترين سردار يگانه اي که انسانيت در قـهـرمـانـيهـاي نـادر و ديـگـر صـفـات بـرجـسـتـه اش کـه زبـانـزد مـلل جـهـان اسـت، هـمـانـنـدي براي او نميشناسد، در عرصه تاريخ اسلامي، ظاهر شد. ابوالفضل در روز عاشورا ايستادگي فوق العاده و اراده استوار و وصف ناپذيري از خود نشان داد و با قلبي مطمئن و آرام و عزمي نيرومند، لشکري بود شکست ناپذير. سپاه ابن زيـاد را هـراسـان کـرد و نه تنها از نظر روحي ، بلکه در ميادين رزم نيز آنان را شکست داد.
...
قهرماني هاي ابوالفضل در گذشته و حال، مورد گفتگوي مردم بوده است .
آنـان هرگز نديده اند يک تنِ سنگين از غم و اندوه، بر لشکر درهم فشرده مجهز به آلات جنگي، شامل دهها هزار پياده و سواره که همچنان تقويت ميشود، بتازد و خسارات سنگيني به آنان و ادوات جنگي شان وارد کند.
مـورّخـان دربـاره شـجـاعت آن حضرت در روز عاشورا ميگويند که: هر گاه به لشکري حـمـله ميکرد، در حالي که يکديگر را زير پا له ميکردند و دلهايشان پريشان شده و هـراس مـرگ بـر آنـان سـايـه افـکـنـده بـود و از تـرس، راه خـود را گم کرده بودند، از برابرش ميگريختند و کثرت جمعيت به آنان سودي نميبخشيد.
شـجاعت و ديگر ويژگيهاي ابوالفضل نه تنها موجب سرافرازي و افتخار وي و مسلمانان اسـت، بـلکه هر انسان پايبند انسانيت و ارزشهاي انساني را به تکريم و بزرگداشت، وادار ميکند.
عـلاوه بـر قـهـرمـانـيهـاي شـگـفـت آور، حـضـرت ، نـمـونـه کـامل صفات و گرايشهاي بزرگ بود، شهامت، نجابت، بلندمنشي، وفاداري، همدردي و هـمـگـامي در ايشان مجسم شده بود. حضرت با برادرش امام حسين (عليه السّلام) در سخت تـريـن روزهـاي رنـج و مـحـنـت، همدرد و همگام بود و رنج او را با خود تقسيم کرد. جان را فداي برادر نمود و با خون خود او را حمايت کرد. به طور قطع، چنين همدلي و همراهي جز از کـسـانـي کـه خـداونـد دلهـايـشـان را بـراي ايمان آزموده و بر هدايتشان افزوده باشد، ساخته نيست .
حضرت ، اين نکته را هنگامي که دست راستش (که منبع خير و برکت بود) از تن جدا شد با خواندن اين رجز بيان کرد:” به خدا سوگند! اگر دست راستم را قطع کنيد، من همچنان از دينم و امامِ درست باورم ، حمايت خواهم کرد”
ابوالفضل العباس (عليه السّلام) در رفتار با برادرش امام حسين (عليه السّلام) حقيقت بـرادريِ صـادقـانـه اسلامي را به نمايش گذاشت و همه ارزشها و الگوهاي آن را آشکار کرد. هيچ يک از انواع ادب، احسان و نيکي نماند، مگر آنکه حضرت آن را درباره امام رعايت کـرده و بـه کـار بست. از جمله زيباترين جلوههاي مواسات و برادري آن بود که در روز عـاشـورا پـس از آنـکـه بـر آب فـرات دسـت يـافـت ، مـشتي آب برگرفت تا عطش خود را فـرونـشـانـد و قـلب سـوزان چـون اخـگـرش را خـنـک کند، ناگهان در آن لحظات هولناک، تـشنگي برادرش امام حسين و اهل بيتش (عليهم السّلام) را به ياد آورد، شرافت نفس و علوّ طـبـع، او را بـه ريـخـتـن آب واداشت و همدردي خود را در آن محنت کمرشکن نيز با برادرش نشان داد.
صـفـحات تاريخ ملتها و امتها را بنگريد، آيا چنين برادري صادقانه خواهيد يافت؟! به کارنامه شريفان و نجيب زادگان دنيا نگاه کنيد آيا چنين ايثار و نجابتي را خواهيد ديد؟!
اللّه اکبر!
اين چه رحمت و چه محبت و دوستي است ! انسانيت با تمامي ارزشها و آرمانها در برابر چنين فـداکـاري و جـانبازي حضرت، در راه امام حسين ( عليه السّلام ) سرفرود ميآورد و عظمت حضرت را پاس ميدارد.
آنـچـه مـوجـب عـظمت جانبازي ابوالفضل در راه امام حسين ( عليه السّلام ) و ياري اوست، آن است که اين جانبازي به انگيزه برادري، خويشي، پيوند خوني و ديگر اعتبارات مرسوم ميان مردم صورت نگرفت، بلکه به انگيزه خدايي و با خلوص نيت، در راه پروردگار بود. ايمان حقيقي با ذات حضرت، عجين شده بود و يکي از عناصر بارز ايشان به شمار ميرفت .
![حضرت عباس ابوالفضل](http://img.tebyan.net/big/1390/04/413121022418765205107159239922071682472212.jpg)
حضرت ، اين نکته را هنگامي که دست راستش (که منبع خير و برکت بود) از تن جدا شد با خواندن اين رجز بيان کرد:” به خدا سوگند! اگر دست راستم را قطع کنيد، من همچنان از دينم و امامِ درست باورم ، حمايت خواهم کرد".(1)
رجـزهـا در آن زمان نمايانگر اهداف ، اعتقادات و ارزشهايي بودند که رجز خوان به خاطر آنـهـا پـيـکـار ميکرد و شـهـيد ميشد. رجز حضرت عباس ( عليه السّلام ) به صراحت و روشـنـي نـشـان ميدهد کـه ايـشـان بـراي دفـاع از ديـن و ارزشـهـاي اصـيـل اسـلامـي ـ که در حکومت سياه امويان در معرض خطر قرار گرفته بود ـ و حمايت از امـام مـسـلمين ، ريحانه رسول خدا( صلّي اللّه عليه و آله) امام حسين (عليه السّلام) اولين مـدافـع کـرامت انساني ميجنگيد. اين عوامل، حضرت را به جانبازي برانگيخت و نه عاملي ديـگـر. رمـز جـاودانـگـي و پـايـنـدگـي و عـظـمـت جـانـبـازي حـضـرت در طول قرنها و نسلها، همين است .
ابوالفضل العباس ( عليه السّلام ) در راه تحقق آرمانهاي والا که پدر آزادگان، برادرش امام حسين (عليه السّلام) بانگ آنها را سر داده بود، شهيد شد. از مهمترين خواستههاي امام، برپايي حکومت قرآن در شرق، گسترش عدالت ميان مردم و توزيع بهرههاي زمين بر آنـان بـود؛ زيـرا نـعـمـتـهـاي الهـي بـه گـروهـي خـاص تـعـلّق نـدارد. ابوالفضل براي بازگرداندن آزادي و کرامت مسلمانان، گسترش رحمت اسلامي ميان مردم و نـعـمت بزرگ اين دين که نابودي ظلم و ستم را هدف خود ساخته بود و ايجاد جامعه اي که در آن هرگز ترس و هراس جايي نداشته باشد، به شهادت رسيد.
ابـوالفـضـل، مـشـعـل آزادي و کـرامت را برگرفت، کاروانهاي شهيدان را به عرصههاي شرف و ميدانهاي عزت ، راهبري کرد و پيروزي را براي ملتهاي مسلمان که زير چکمههاي جور و ستم دست و پا ميزدند به ارمغان آورد.
ابـوالفـضـل بـراي حـاکـمـيت کلمة اللّه در زمين به ميدانهاي جهاد شتافت ؛ همان کلمه و پيامي که راه زندگي کريمانه را به مردم نشان ميدهد.
فرم در حال بارگذاری ...