دو آفتی که اجر صدقه را نابود میکنند
فراز دوم: یَأَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُواْ لَا تُبْطِلُواْ صَدَقَاتِکُم بِالْمَنِّ وَ الْأَذَی (264- بقره)
منت گذاشتن و اذیت کردن، دو خطر مهمی است که اجر صدقات را تهدید میکند. خداوند متعال در این آیه، مردم را از نابود کردن اجر صدقاتشان با منت و اذیت نهی میکند.
از این آیه به خوبی استفاده میشود که انفاق در راه خدا در صورتی در پیشگاه پروردگار مورد قبول واقع میشود که به دنبال آن منت و چیزی که موجب آزار و رنجش نیازمندان است نباشد. بنا بر این کسانی که در راه خداوند بذل مال میکنند ولی به دنبال آن منت میگذارند یا کاری که موجب آزار و رنجش اوست انجام میدهند در حقیقت با این عمل ناپسند، اجر و پاداش خود را از بین میبرند.(1) در این بین کسی اجر میبرد که بتواند کار ارزشمند خود را از این دو آفت نابودگر حفظ کند.(2)
1نمونه ج2ص317
2 آیه 262 سوره بقره
فرم در حال بارگذاری ...
مگر حق با او نبود ؟!
![امام علی](http://img.tebyan.net/big/1391/01/77942419953219115801232081125110261687.jpg)
در ماجرای خلافت پس از رسول خدا این سوال پیش می آید که اگر امیرمومنان حضرت علی علیه السلام، وصی و جانشین پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم بودند، چرا در سقیفه حاضر نشدند و از حق خود دفاع نكردند؟
در پاسخ به این پرسش، علامه فقید مرحوم سید عبدالحسین شرف الدین در کتاب ارزشمند خود می نویسد:
پرداختن به امری مهم تر
به گواهی تاریخ، امام علیه السلام و سایر دوستان ایشان، اعم از بنی هاشم و دیگران در هنگام تشكیل سقیفه مشغول امر مهمتری بودند و آن تجهیز و تدفین پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم بود. در این فرصت سقیفه كار خود را پایان داده و ابوبكر را به خلافت انتخاب كردند و امام به هیچ وجه فرصتی نداشتند تا در سقیفه شركت كنند چرا كه اساساً مجالی به امام داده نشد؛ خصوصاً این كه تصمیم گرفته بودند با كسانی كه بیعت نمیكنند، برخورد شود.
بیم داشتن بر دین مردم
امام علیه السلام برای اساس اسلام و كلمهی توحید بیمناك بودند. اوضاع و شرایط جزیرة العرب در آن مقطع به قدری حساس بود كه هرگونه اقدام نسنجیده ممكن بود به نابودی اسلام و بازگشت كفر منجر شود. به خصوص بسیج شدن تمامی دشمنان اسلام، اعم از داخلی و خارجی با هرگونه بیتدبیری می توانست به پیروزیشان در نابودی اسلام منتهی گردد؛ چرا كه مسلمانان همچون گوسفندان باران خورده، در شب ظلمانی بودند كه در میان گرگان متجاوز قرار گرفته بودند.
در ذیل به برخی از این دشمنان اشاره میشود :
- منافقان مدینه
- اعراب اطراف مدینه كه به تصریح قرآن منافق بودند و در كفر و نفاق سرسختتر
- سیلمه ی كذاب و یاران او
- طلحه بن خویلد، تهمت زن و دروغ گو
- سجاح دختر حارث و اصحابش
- روم، كسری ها و قیصرها
در نتیجه امام علیه السلام در بین این دو خطر قرار گرفته بود و و طبیعی بود كه حق خویش را فدای حیات مسلمانان كند و آن چنان عمل كرد كه حق خویش در مورد خلافت حفظ شود و به گونهای احتجاج نمود كه به اتحاد مسلمانان لطمهای وارد نشود كه موجب بهره برداری دشمنان شود. لذا در خانه نشست تا او را به اجبار و بدون خونریزی از خانه خارج ساختند؛ چرا كه اگر خود به سوی آنها می رفت حجتش تمام نبود و شیعیانش هم برهانی نداشتند. آن حضرت بین حفظ دین و نگاه داری حقش در خلافت مسلمانان جمع نمود و از هرگونه اقدامی كه راه را برای دشمنان هموار سازد، اجتناب كرد.
آن حضرت در نامه ای كه به اهل مصر همراه مالك اشتر نوشتند، به این معنا تصریح فرمودند :
«اما بعد، خداوند سبحان محمد را مبعوث ساخت كه بیم دهندهی جهانیان و شاهد و پاسدار پیامبران باشد. پس آن گاه كه وی از جهان رخت بربست، مسلمانان به نزاع پرداختند. به خدا سوگند هرگز در قلبم خطور نمیكرد كه عرب این امر را پس از او، از اهل بیتش برگیرند و آن را از من بازدارند(ولی چنین كردند).
مشاهده كردم مردم برای بیعت با فلانی هجوم بردند؛ من دست كشیدم و دخالت نكردم تا آن كه دیدم گروهی از اسلام دست برداشته و مردم را به سوی نابود ساختن دین محمد صلی الله علیه و آله و سلم دعوت می كنند. از این ترسیدم كه اگر اسلام و اهل آن را یاری نكنم (در حالی كه در آن شكاف و یا نابودی مشاهده میكنم) مصیبت آن، بزرگتر از نابودی حكومت برشما باشد؛ چرا كه حكومت و ولایت امت ناچیز است و چند روزی بیش دوام ندارد. همچون سراب و یا مانند ابر به زودی از بین میرود؛ لذا در آن حوادث به كمكشان قیام نمودم تا باطل از بین رفت و دین آرامش یافت».(نهج البلاغه / نامه ی 62)
![](https://z-emadi.kowsarblog.ir/media/users/sadeghi/profile_pictures/_evocache/ylggq5vyz9j5a3k0jwu.jpg/crop-top-64x64.jpg?mtime=1423919815)
آثار نام فاطمه علیها السلام
امام کاظم علیه السلام می فرمایند:
«لایدخل الفقر بیتا فیه اسم محمد او احمد او علی او الحسن او الحسین او جعفر او طالب او عبدالله او فاطمة من النساء; در خانه ای که نام محمد یا احمد یا علی یا حسن یا حسین یا جعفر یا طالب یا عبدالله و یا از میان زنان، فاطمه باشد، فقر [و تنگدستی] وارد نمی شود .»
کافی، ج 6، ص 19
فرم در حال بارگذاری ...
آیاتى که دلالت برفاطمه(س) دارند
-
از جمله:آیه 6 از سوره فاتحه؛ 21 و37 از سوره بقره؛ 61، 101، 103، 137، 195از سوره آلعمران؛ 69 از سوره نساء؛ 119 از سوره توبه؛ 24 از سوره ابراهیم؛ 26 و 57 از سوره اسراء، 111 از سوره مؤمنون؛ 87 از سوره انعام؛ 35 از سوره نور؛ 115و 132 از سوره طه؛ 54 و 74 از سوره فرقان؛ 333 و 57 از سوره احزاب؛ 23 از سوره شوری؛ 11 از سوره محمد؛ 17 از سوره ذاریات؛ 21 از سوره طور؛ 19 و 20 از سوره الرحمن؛ 8 از سوره حشر؛ 1 از سوره قدر، 38 و 39 از سوره مدثر؛ 3 تا 7 از سوره لیل؛ 9 از سوره مزمّل؛ 102 از سوره انبیاء؛ و 1 تا 3 سوره کوثر.
-
1. سوره کوثر
إنّا أعطیناک الکوثر، فصلّ لربّک وانحر، إنّ شانئک هو الأبتر
در شأن نزول این سوره گفته شده:
زمانى که رسول(ص) دو تن از فرزندان خود به نامهاى عبداللّه و قاسم را از دست داد و دشمنان آن حضرت، براى تضعیف او، زبان طعن و شماتت، گشودند، عاص بن وائل او را «ابتر» خواند،1که در لغت عرب به «مقطوع
( 149 ) -
النسل» اطلاق میشود.2
کوثر از ریشه کثرت است و برچیزى اطلاق میشود که شأنیت کثرت در او باشد و مراد از کوثر خیر فراوان است.3
البته آن خیر کثیرى که پیامبر در نتیجه اعطاى خداوند؛ مالک آن شده است، در آیه اول مشخص نشده و شاید بدین لحاظ باشد که با اطلاق و عدم تقیید آن، عظمت و شأن خاص، بدان ببخشد.
براى کلمه (کوثر) در این سوره، معانى متعدد مطرح شده است، علامه طباطبایى در المیزان با توجه به معناى آخرین آیه که دشمن آن حضرت را، ابتر معرفى کرده، مناسبترین معنا را «کثرت» ذریه پیامبر اکرم (ص) ذکر میکند.4اگر خیر کثیر هم مراد باشد، یقیناً یکى از مصادیق آن، فراوانى نسل آن حضرت است.
...
کوثر، صیغه مبالغه است. یعنى اى پیامبر، به تو، دخترى دادیم که مجسمه خیر است، استوانه برکت و اسطوره بالندگى است، به تو دخترى دادیم که اگر همه فضایل و سجایاى انسانى را مجسم کنند، زهرا میشود. اى پیامبر، به شکرانه این نعمتى که به هیچکس داده نشده و نخواهد شد، نماز بخوان و در هنگام تکبیر، دستهایت را بلند کن که این یک حالت خضوع است براى بنده و جلالتى است برا ى خدا!
امام فخررازى در ذیل آیه مینویسد:
کوثر هشت معنا دارد که تمام آن معانى درباره حضرت صدیقه طاهره، فاطمه زهرا(س) است. آنگاه خودش میگوید: چگونه، فاطمه کوثر نباشد که چون علیبنالحسین و محمدبنعلى باقرالعلوم و صادق المصدق، میوه و ثمره دارد.5
آرى فاطمه، چگونه خیر کثیر نباشد که از این نهر کوثر، صدها و بلکه هزاران جوى زلال و روشن، منشعب است.
حسن ختام این بخش،آن که نزول چنین سورهاى و چنین تعبیر بلندى (کوثر) درباره فاطمه در عهد جاهلیت عربى که «زن» نه تنها از کمترین حقوق انسانى برخوردار نبود، بلکه تولد دختر مایه ننگ و سرافکندگى بود و دختران، زنده بگور میشدند، نشانگر جایگاه ارزشمند زن در مکتب حیات بخش اسلام است. موجودى که میتواند منشأ این مقدار خیر و برکت در تاریخ بشریت باشد. موجودى که بنده برگزیده خدا و
اشرف مخلوقات عالم، باید به شکرانه برخوردارى از آن، در برابر پروردگارش، سربرخاک بساید. در کدامین مکتب میتوان چنین قرب و منزلتى براى زن یافت؟6
2. آیه تطهیر
إنّما یرید اللّه لیذهب عنکم الرجس أهل البیت ویطهّرکم تطهیرا (احزاب،33/33)
این آیه به گفته بیشتر محدثان اهل سنّت و تمام علماى شیعه، در خصوص اهل کساء، نازل شده است.
چنانچه در صحیح مسلم و ترمذى و تفسیر کشّاف و طبرى و درالمنثور، مستدرک حاکم، منتخب کنزالعمال و کتابهاى دیگر از عایشه و ام سلمه و انسبنمالک و ابوسعیدخدرى و دیگران با مختصر اختلافى روایت کردهاند که چون آیه تطهیر نازل شد، رسول خدا (ص)، فاطمه (س) و على (ع) و حسن و حسین (ع) را خواندند و کساى خود را بر روى آنها انداختند و فرمودند: «اللهم إنّ هؤلاء أهل بیتی، فاذهب عنهم الرّجس وطهّرهم تطهیرا».
در انتهاى سوره واقعه،میفرماید: إنّه لقرآن کریم، فى کتاب مکنون، لایمسّه إلاّ المطهّرون؛ هیچکس به قرآن، مسّ وجودى پیدا نمیکند مگر مطهرون.
با توجه به این آیه، تنها اهل بیت، مسّ وجودى کتاب مکنون را دارند و این هم فضیلتى بزرگ براى حضرت زهرا (س) است.
با توجه به اینکه منظور از اراده حق تعالی، در این آیه، اراده تکوینى است نه تشریعى و با توجه به احادیثى که معناى «رجس» را پاکى از گناه و آلودگى میداند ـ نه پاکى ازنجاسات ظاهرى ـ این آیه شریفه، بزرگترین دلیل بر عصمت فاطمه زهرا (س) از هرگونه گناه و آلودگى است، بلکه میتوان گفت: از بعضى جهات مقام صدیقه طاهره، از بسیارى از انبیا وائمه (ع) نیز برتر است. چنانچه این مطلب، از سخنان تاریخى امام حسین (ع) در شب عاشورا در پاسخ به بیتابى خواهرش زینب، مشاهده میشود.
امام على (ع) با استناد به آیه تطهیر، عصمت و طهارت زهراى مرضیه را یادآورى میکنند . وقتى خلیفه اول با حضرت زهرا (س)، به منازعه برخاست و فدک را که در اختیار آن حضرت بود، مصادره کرد و دعوى آن حضرت را نشنید و شاهدانش را قبول نکرد، امام على (ع) خطاب به وى گفت:
اگر کسى ادعا کند که {نعوذا بالله} فاطمه زهرا مرتکب منکر شده است و براى ادعاى خود، شاهدانى هم بیاورد و تو او را تصدیق کنی، کتاب خدا را تکذیب کردهاى زیرا آیه تطهیر، شهادت خدا بر طهارت زهرا (س) است.
آن بانوى بزرگ حد وسط و محور ارتباط اهل کساء بود.«هم اهل بیت النبوه ومعدن الرساله، هم فاطمه وأبوها وبعلها وبنوها» آنان اهل بیت نبوت و معدن رسالت هستند: فاطمه، پدر فاطمه، همسر فاطمه و پسران فاطمه.
محور اصلى ارتباط اهل بیت با رسول خدا، یک زن است، زنى که ذریهاى پاک از او، زاده میشود و اوست که تنها حلقه اتصال این فرزندان با رسول خداست.7
اگر به این نکته دقت کنیم که گوینده این کلام، اللّه، ذات مستجمع صفات جمالیه و جلالیه است، خدایى که پروردگار عالم وجود است و ارادهاش مساوى با تحقق و وقوع میباشد، حقیقت این تکریم را بهتر، احساس خواهیم کرد.
3. آیه (لیله القدر)
إنّا أنزلناه فى لیله القدر
این آیه از جمله آیاتى است که علاوه بر معنا و تفسیر ظاهری، به حکم تفسیر باطنى برآن حضرت منطبق است.
در تفسیر فرات کوفى با ذکر سند از امام صادق(ع) نقل شده است، که حضرت در تفسیر «إنّا أنزلناه فى لیله القدر» فرمودند: «لیله» فاطمه و«القدر»، اللّه است. سپس افزودند:
«فمن عرف فاطمه حق معرفتها، فقد أدرک لیلهالقدر وإنّما سمّیت فاطمه لأن الخلق فطموا عن معرفتها؛ پس هر کسى که فاطمه را به درستى و «کما هو حقه» بشناسد، لیله القدر را درک کرده است و فاطمه به این نام، نامگذارى شده، به خاطر آنکه مردم از شناخت او عاجزند.
به راستى چرا فاطمه(س) لیله القدر نباشد و حال آنکه یازده قرآن ناطق در این «لیله» نازل شده است.
فاطمه، لیله القدر است زیرا که:
1. در میان همه شبها، آنچه بینظیر و مطلوب است، شب قدر است. در میان همه زنها نیز آنکه بینظیر و مطلوب است، فاطمه است.
2. از آن حضرت، تعبیر «لیل» شده است. زیرا همان گونه که شب همه چیز را در برمیگیرد، ظلم و ستم بنیامیه آن حضرت را در برگرفت.
3. فاطمه، شب ولیل است زیرا شب، بیانگر پوشیدگى و مستورى و حجاب و عفت و حیاء است.
4. ویژگى شب قدر، توبه و نزدیکى به خدا و اطاعت و بندگى و حفظ احکام است. ویژگى فاطمه(س) و را ه و روش و سیره آن حضرت نیز، قرب به خدا و اطاعت و بندگى او و حفظ ارزشهاى الهى است.
5. مهمترین و ممتازترین عمل در شب قدر، علم و پرداختن به آن است. درمیان صفات و ویژگیهاى فاطمه، نیز علم و معرفت و آگاهى آن حضرت به خدا، دین خدا، تکالیف، وظایف و ارزشهاى انسانی، از همه مهمتر و بزرگتر است. ارزش سایر اعمال آن حضرت به همین آگاهى و شناخت و علم اوست و این از بزرگترین درسها و تعالیم براى همه، بخصوص براى زنان است.
6. شب قدر از هزار ماه، بهتر است و یک لحظه و یک روز زندگى و سیره حضرت زهرا(س)، از هزاران ماه و سال زندگى که در آنها خبرى از آن راه و روش و الگو نباشد، بهتر است.
7. شب قدر، ظرف و جایگاه قرآن است.جایگاه حضرت زهرا و گفتار و کردار و زندگى آن حضرت هم درتفسیر عملى قرآن و تجسم و تبلور آیات آن است. همانگونه که انسان در شب قدر به قرآن، نزدیکتر شده، و آن را بر سر مى نهد، با نزدیک شدن به حضرت زهرا(س) نیز انسان به قرآن نزدیک شده و آن را نصب العین خود قرار میدهد.
8. شب قدر همان لیله مبارکه یعنى شب نزول برکت و ارزشها است و چشمهاى است که این فضایل و سعادتها از آن جوشیده و نازل مى شود. فاطمه نیز محل نزول و صدور این اصالتها و ارزشها و مکارم است.
9. شب قدر، تجمع ملائکه اللّه است و بهره از عالم ملکوت، افزونتر خواهد بود. آن کس هم که بیشتر با فاطمه، نزدیکتر شده و از آن حضرت بهره ببرد از خوى و خصلت ملائکه، حظ فزونترى برده و به عالم فرشتگان و تجرّد و تقدّس، نزدیکتر میگردد بلکه از آنها نیز، برتر میرود.
10. ممکن است سالها بگذرد و کسى از شب قدر، جز ظاهری، بیش درک نکند،
اما اگر از حقیقت آن، ذرهاى درک نماید، چنان آگاهى و تنبه بیدارى به او میبخشد که مسیر زندگیش عوض میشود و سخت به خدا نزدیک میگردد. فاطمه، نیز چنین است.یعنى ممکن است فرد یا جامعهاى سالها به لیلهالقدر برسد و فاطمه(س) را از خود بداند؛ اما حقیقت او را درک نکند و جز ظاهرى از آن نفهمد، اما با درک زندگى و ابعاد گوناگون حیات واقعى فاطمه، جرقهاى در دل آنان بدرخشد و مسیر سرنوشت آنان را عوض نماید.
از این گذشته زمان غسل و کفن و دفن، بنابر وصیت حضرتش نیز در دل شب متناسب با لیله القدر است و قرنها است که قبر مجهول و ناپیداى او نیز حاکى از تناسب وجود مقدسش با لیله القدر دارد.
و «اللیله هى فاطمه والقدر هو اللّه»: فاطمه، اضافه تشریفى به خدا دارد از حیث:
1. آنکه پس از پدر بزرگوار و شوهر گرانقدرش، بیش از تمام پیامبران مرسل و غیر مرسل، ایمان به خدا داشته و در عالم انوار و اشباح و ارواح، خدا را تسبیح و تمجید و تقدیس و تحلیل کرده و سپاسگزار بوده است. نور مقدس او چندین هزار سال پیش از آفرینش آسمان و زمین آفریده شده است.
2. آنکه فاطمه زهرا، افضل تمام انبیا ومرسلین وملائکه و مقربین است و همه آنها نیازمند به شفاعت زهرا(س) طبق اخبار و احادیث مستفیضه صادره از مصادر وحى و تنزیل میباشند.
3. آن که ملائکه حتى جبرئیل، میکائیل، اسرافیل و عزائیل هم بیاذن بر او داخل نمیشوند. و از اطاعت او بیرون نبودند و خداوند عزّوجلّ، عهد ولایت او را از آنها گرفته است.
4. زهراى مرضیه، علت وجود ائمه یازدهگانه، اوصیاى رسول خدا (ص) میباشد و ذریه پیامبر تا قیامت از نسل او هستند.
ارباب معرفت نیز در بعضى از تفاسیر، روایت امام صادق (ع) را نقل کرده و آن را پذیرفتهاند و براساس مبانى عرفان اسلامى «لیله مبارکه» را انسان کامل، تفسیر کردهاند. انسان کامل در این مکتب جایگاه محورى دارد. از نظر روایات مسلّم است که جبرئیل امین به فاطمه(س) نازل میشده8، در حالى که جبرئیل امین، حتى برائمه(ع) نیز نازل نمیشد. مصحف فاطمه، محصول شرفیابى فرشته وحى الهى بر حضرت زهراست که از افتخارات تشیع، شمرده میشود.
امام صادق(ع) در ضمن مصحف فاطمه میفرماید: «فیه علم القرآن کما انزل»؛ علم قرآن همانطور که نازل شده در مصحف فاطمه(س) موجود است.
لذا آگاهى از قرآن و اسرار آن مربوط به حضرت زهرا و سایر معصومان میباشد، چون قرآن در خانه آنها نازل شده است، آنها هستند که در سایه آشنایى با این منبع لایزال الهى توانایى شناخت و درک حقایق و معارف و دانشهاى گوناگون را پیدا کردهاند.
در بعضى روایات آمده که مصحف فاطمه، سه برابر قرآن است. شاید تأویل و تفسیر قرآن مجید باشد زیرا ما معتقدیم که علم قرآن طبق فرمایش خود قرآن، در نزد صاحبان این علم است که آنها هم، همان ائمه طاهرین هستند که فاطمه(س) نیز جزو آنهاست. اما در اینجا مطلب بالاتر است زیرا مصحف با این خصوصیات، فقط، برفاطمه(س) قرائت شدهاست.
4. آیه مباهله
فمن حاجّک فیه من بعدما جائک من العلم فقل تعالوا ندع أبنائنا وأبنائکم ونسائنا ونسائکم وأنفسنا وأنفسکم ثم نبتهل فنجعل لعنه اللّه على الکاذبین. (آل عمران،3/61) با کسانى که با تو در امر نبوت مجادله میکنند، بگو بیایید پسران و زنان و نفوس خویش را بخوانیم وتضرع کنیم. آنگاه لعنت خدا بر دروغ گویان.
طبق احادیث متواتر و مشهور میان شیعه و سنى که قریب به اجماع و اتفاق است در روز مباهله، مسیحیان نجران، پیامبر را مشاهده کردند در حالى که حسنین و فاطمه وعلی(ع)، همراه او بودند و به سوى مکان مورد نظر میآمدند.
در این آیه، نسائنا، منحصر به حضرت فاطمه(س) شده است. با اینکه زنان و همسران پیامبر در حجرههاى آن حضرت بودهاند و زنان بزرگ دیگرى مانند: صفیه و ام هانى و دیگران، وجود داشتند، هیچکدام به این مباهله دعوت نشدند.
زیرا مباهله (ابتهال و نفرین کردن) با نصاراى نجران یک کار عادى نیست و تنها افراد معصوم، صلاحیت آن را دارند.
صحنه مباهله، از لحظات حساس تاریخ اسلام است و حضور در این صحنه، ایمان و اعتقاد خاصى را میطلبد.
پیامبر(ص) براى حضور در این صحنه از میان زنان، تنها، فاطمه را انتخاب میکند؛
یا از آن روى که فاطمه به منزله امتى از زنان است، درست همان گونه که ابراهیم خود به تنهایى یک امت بود.یا، اینکه او، محبوبترین افراد، در نزد پیامبر بود. و یا چون درمیان زنان مسلمان، تنها فاطمه بودکه مصداق زنى بود با یقینى تام که میتوانست قدم در این صحنه بگذارد. اما حق این است که فاطمه هم یک امت بود، هم محبوبترین زنان در نزد رسول خدا(ص) و هم تنها زنى بودکه میتوانست تکمیل کننده گروهى باشد که به حقیقت و بر حق بودن مسلمانان، یقینى کامل دارند و نیز محور اصلى اتصال آن گروه به رسول خدا(ص) باشد. زیرا آنان شوهر و فرزندان او بودند.
اینکه پیامبر، فاطمه را در این درگیرى اجتماعى ـ اعتقادی، احضار میکند و او را در چنین مخاطرهاى قرار میدهد (خود) نمونهاى بارز و سرمشقى عینى است، براى تمام زنان عفیفى که داراى اعتقادات حقند و پیرو صادق راه اویند، بر اینکه شجاعانه در چنین صحنههایى حاضر شوند.
و نیز این نمایش به منزله دلیل عینى و ملموس است بر جایگاه والاى زهراى مرضیه، نزد پیامبر خدا و عدم برابرى هیچ زنى با او درمقام و رتبه خاصى که دارا بود.
5. آیه مودت
ذلک الّذى یبشّر اللّه عباده الّذین ءامنوا وعملوا الصّالحات قل لا أسألکم علیه أجراً الاّ المودّه فى القربى ومن یقترف حسنه نزد له فیها حسناً إنّ اللّه غفور شکور. أم یقولون افترى على اللّه کذباً.(شوری،42/23و24) این همان است که خداوند به بندگانش که ایمان آوردهاند و کارهاى شایسته کردهاند؛ مژده میدهد، بگو براى آن کار از شما مزدى نمیطلبم مگر دوستدارى در حق اهل بیتم و هر کس کار نیکى کند در آن برایش جزاى نیک بیفزاییم چرا که خداوند آمرزنده قدردان است. یا میگویند پیامبر خدا دروغ بسته است….
ابن عباس درباره شأن نزول آیات فوق که به آیات مودت، شهرت یافته، گوید:
چون اسلام پس از هجرت پیامبر به مدینه، استحکام یافت، انصار گفتند: نزد پیامبر برویم و بگوییم در گرفتاریهایى که پیش میآید، اموال ما در اختیار تو است و میتوانى در جهت پیشبرد دین از آنها استفاده کنى. آیه شریفه، نازل شده و پیامبر آن را در پاسخ آنان، تلاوت فرمود. منافقان مانند همیشه که در صدد تضعیف رسول خدا(ص) بودند اظهار داشتند: او در همان مجلس
این سخن را ساخت تا ما را پس از خود، نزد خویشانش ذلیل و خوار، گرداند.
آنگاه آیه دوم نازل شد که آیا بر خداوند دروغ و افتراء میزنید؟9
از نظر ادبى تفاوتى بین اینکه استثنا در آیه (إلا المودّه فى القربى) متصل باشد یا منقطع، وجود ندارد10 اگر استثنا متصل باشد بدین معناست که:« من پاداشى از شما نمیخواهم جز دوستى اهل بیتم.» و اگر منقطع باشد11، بدین معناست که «دوستى اهل بیت پیامبر، اجرى براى پیامبر نیست. چرا که بهره این دوستی، نصیب مسلمانان و دوستداران اهل بیت آن حضرت است و بدین وسیله چنین خواستهاى از سوى رسول خدا(ص) در راستاى دعوت مردم به دین است.»12
باید دید این چه مودتى است که هم سنگ، هم کفه و هم وزن اجر رسالت است. مودت گروهى که بر سر سلسله آنان زهراى مرضیه، محبوبه امت، است. همان بانویى که پیامبر دربارهاش فرمود:
یا حسن و یا حسین انتما کفتا المیزان، فاطمه لسانه و لاتعدل الکفتان إلاّ باللسان، ولا یقوم اللسان إلاّ على الکفتین.13
اى حسن و حسین شما دو کفه ترازویى هستید که فاطمه، شاهین آن است و کفه ترازو در حال تعادل قرار نمیگیرد مگر به وسیله شاهین آن و شاهین، استوار نمیشود مگر بر دو کفه ترازو و…
در این کلام، زهرا، تنظیم کننده و برقرار کننده تعادل در این کانون معرفى میشود.
6. آیات ابرار
إنّ الأبرار یشربون من کأس کان مزاجها کافوراً. عیناًیشرب بها عباد اللّه یفجّرونها تفجیرا. یوفون بالنذر ویخافون یوماً کان شرّه مستطیراً. ویطعمون الطعام على حبّه مسکیناً ویتیماً وأسیراً. إنّما نطعمکم لوجه اللّه لا نرید منکم جزاء ولا شکوراً. إنّا نخاف من ربّنا یوماً عبوساً قمطریراً. (انسان،76/5 ـ10)
ابرار در آخرت از جامهاى بزرگ لبریز بهشت که چون کافور، سرد و دلپذیر است، میآشامند و آن کافورها، خوشبوى و شیرین است. این آب، آمیخته است به آب چشمهاى که براى بندگان خاص خود خلق شده و هر کجا بخواهند، آن کاسهها حاضر است و در قصرها مهیا است. این آب گوارا مثل این است که در عمارات و ابنیه بهشت،
همیشه جریان دارد و در اختیار بندههاى وفادار خداست. اینان به نذر خود وفا کرده و اطاعت خدا کرده و از روزى که محنت آن، آشکار است، میترسند. اینان در راه خدا به مسکین و یتیم و اسیر، اطعام میکنند و به زبان حال میگویند: ما براى خدا، اطعام کردیم، و از شما جزا و تشکرى نمیخواهیم. ما از پروردگارمان در روزى که چهره برافروخته و در هم کشیده است، میترسیم.
از مسلمات فریقین است که این آیه در مورد حضرت زهرا(س) و شوهر و دو فرزندش نازل شده است. به اتفاق مفسّران، آیات این سوره در مدینه در هنگام کسالت حسنین(ع) نازل شد که درباره نذر فاطمه(س) و علی(ع) براى سلامتى حسنین(ع) بود. علامه امینی، در الغدیر، نام سى و چهارتن از کسانى که شأن نزول این سوره را داستان مذکور، دانستهاند، ذکر کردهاست.14
در این مختصر، مجال پرداختن به دقایق تفسیرى و جزئیات آنچه در این سوره آمده، نیست و تنها به ذکر این نکته لطیف ازسوى آلوسی، مفسّر اهلسنت، اکتفا میشود که:
در این سوره، سخنى از «حورالعین» که در سورههاى دیگر از آن به عنوان یکى از نعمتهاى بهشتى یاد شده، به میان نیامده است و چه بسا این ناگفتن، به حرمت نور چشم رسول خدا(ص)، حضرت فاطمه زهرا (س) باشد که سوره در فضیلت او وخانوادهاش و نعمتهایى که در بهشت از آن بهرهمند خواهد شده، نازل شده است.15
7. آیه التقاء بحرین
این آیه از جمله آیاتى است که علاوه بر معنا و تفسیر ظاهری، به حکم تفسیر باطنى بر آن حضرت منطبق است:
مرج البحرین یلتقیان. بینهما برزخ لایبغیان. یخرج منهما اللؤلؤ و المرجان. (الرحمن، 55/19ـ22)
غالب مفسّران و محدثان و مورخان فریقین، معتقدند که شأن نزول این آیات درباره تلاقى بحر نبوت و ولایت و درباره حضرت فاطمه(س) و علی(ع) است.
علامه بحرانی، دوازده روایت که بعضى از آنها از طریق اهل سنت نقل شده،
ذکر میکند که مراد از «بحرین» على و فاطمه هستند که هیچ گاه بر یگدیگر، بغى و سرکشى نمیکنند.16
در تفسیرى از ابن عباس نقل شده که:
برزخ میان آن دو، مهر و محبتى است که از بین رفتنى نیست و همین مهر و محبت، مانع سرکشى هر کدام، نسبت به دیگرى است.
دربار الهی، بر اساس نبوت و ولایت مطلقه، با بندگانش، تماس حاصل کرده و مشعل هدایت برافروخته است و این سلسله که فرد اتم و اکمل آنها، حضرت رسول و خاندان عترتند، دربار روحانیت ربوبى را تشکیل داده و واسطه فیوضات غیبى هستند.
همان طور که عالم طبع از ترکیب و تجزیه و تحلیل عناصر و موالید، دائماً در ایجاد وجود است، در عالم انسانیت و معنویت نیز این ارتباط در بین ارواح مجرده که در ابدان مختلفه بروز و ظهور میکنند، تجلى کرده، از آن تلاقیها، عناصرى ممتاز به دست میآورد، از آن جمله، تلاقى اقیانوس محیط نبوت با دریاى عمیق ولایت است که به وسیله مهد عصمت و طهارت، تلاقى کرده و از آن گوهرهایى گرانبها که براى همیشه مورد استفاده بشر میباشد به وجود آمده است.
چنانچه در ابتداى این مقاله گفتیم آیاتى که در قرآن کریم، پیرامون وجود پنج تن و فاطمه زهرا(س) است، بسیار میباشد که ما در این مقال تنها به ذکر چند نمونه از آیات، پرداخته و بررسى کاملتر را به علاقمندانش واگذار میکنیم.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
.1ابوالحسن على بن احمد الواحدى النیشابوری، اسباب النزول/307؛ جلال الدین سیوطی، الدرالمنثور فى التفسیر بالمأثور، 6/204.
2. ابن منظور، لسان العرب/36.
3. طبرسی، مجمع البیان فى علوم القرآن، 5/549.
4. علامه طباطبایی، المیزان، 7/370.
5. امام فخر رازی، التفسیر الکبیر، 32/122.
6. سید جواد ورعی، کوثر، محبوبه است/63؛ ماهنامه پیام زن، سال ششم شماره68، آبان 1376ش.
7. منیره گرجی، نگرش قرآن به حضور زن در تاریخ انبیا/172.
8. شیخ عزیز اللّه عطاردی، مسند فاطمه زهرا/281.
9. زمخشری، کشّاف، 4/230؛ اسباب النزول/251.
10. علامه سید عبدالحسین شرف الدین، کلمه الغراء فى تفضیل الزهراء/73.
11. کوثر، محبوبه است/65.
12. على بن عیسى أربلی، کشف الغمه، 2/129.
13. علاّمه امینی، الغدیر، 3/107؛ به بعد.
14. آلوسی، روح المعانی، 29/157.
15. علامه بحرانی، البرهان فى تفسیر القرآن، 4/265.
فرم در حال بارگذاری ...
مخترع اینترنت در مورد خطرات گوگل،فیس بوک و اپل هشدار داد
مردی که دنیای ارتباطات را با اختراع “تار جهانگستر” متحول کرد در مورد خطرات استفاده شرکتهای گوگل، فیسبوک و “اپل” از اطلاعات شخصی کاربران هشدار داد.
به گزارش جنگ نرم به نقل از «راشاتودی»، مردی که دنیای ارتباطات را با اختراع «تار جهانگستر» متحول کرد در مورد اثرات جانبی انقلابی که به پا کرد هشدار داد.
به گزارش «راشاتودی»، آقای «تیم برنرز لی» که استاد دانشگاه «امآیتی» است به مشتریان اختراعش در مورد اثرات استفاده از گوگل و فیسبوک و همچنین تلاشهای دولتها برای سانسور کردن اینترنت هشدار داد.
این استاد دانشگاه در مصاحبهای با روزنامه «گاردین» که روز گذشته منتشر شد ضمن تجلیل از اقدامات شگفتانگیزی که اینترنت میسر کرده است، از کاربران خواست در مورد کارهایی که شرکتهای اینترنتی میتوانند با اطلاعات شخصی آنها انجام دهند هوشیار باشند.
این استاد متولد لندن میگوید با آنکه دنیای اینترنت محیط خوبی برای پاسخگویی به سؤالات، پیدا کردن راه حلهای مشکلات و فراهم آوردن فرصتهای سرگرمی است، اما شرکتهایی که کاربران، اطلاعات شخصی خود را در اختیار آنها قرار میدهند ممکن است لزوما رفتار دوستانهای با آنها نداشته باشند.
این دانشمند علوم رایانه میگوید: «رایانه من اطلاعات زیادی از وضعیت تناسب بدنی من، از چیزهایی که میخورم و جاهایی که در آن هستم، دارد. گوشی من وقتی در جیبم قرار میگیرد از مقدار تمرین بدنی من و اینکه از چند پله بالا رفتهام، اطلاع دارد.»
آقای «برنرز لی» می گوید این مسئله با اینکه سازنده است، اثرات منفی خاص خودش را هم دارد.
وی استدلال میکند: «یکی از مشکلات مخازن شبکههای اجتماعی این است که آنها داده در اختیار دارند و من دادهای در اختیار ندارم. من هیچ برنامهای ندارم که با اجرای آن روی رایانه شخصیام بتوانم از تمام اطلاعاتی که در هر کدام از شبکههای اجتماعی استفاده میکنم، به علاوه تمام اطلاعات موجود در “تقویمم"، به علاوه اطلاعاتم در نقشه اینترنتی و همینطور سایر اطلاعاتم کمک بگیرم تا بتوانم کاملا از آنها به عنوان تکیهگاه استفاده کنم.»
بنا به استدلال این استاد دانشگاه MIT برندگان این جدال نابرابر کمپانیهایی مانند گوگل، فیسبوک و «اپل» هستند که نه تنها اینترنت، بلکه اطلاعات کاربران را تحت انحصار خود در میآورند.
وی میافزاید: «نکته جالب این است که مردم از همان اوان استفاده از اینترنت در مورد مالکیت انحصاری شرکتها نگران بودهاند. آنها ابتدا در مورد کنترل تمامعیار Netspace بر بازار مرورگرهای اینترنتی نگران بودند تا اینکه به تازگی از کنترل کامل شرکت “مایکروسافت” بر بازار مرورگرها دلواپس شدند. بنابراین به نظر من یکی از درسهایی که میتوانیم بگیریم این است که مسائل میتوانند به سرعت تغییر پیدا کنند.»
پرفسور «برنرز لی» اضافه میکند به موازاتی که شرکتها، انحصار روشهای دریافت و ارئه اطلاعات را در اختیار می گیرند، مشتریها با سرعت تمام به این سمت حرکت میکنند که به ترحم آنها وابسته شوند. این استاد دانشگاه، به تلاشهای شرکت “اپل” برای وادار کردن مشتریانش به نحوه استفاده از برنامههای کاربردی حمله میکند و میگوید باید به کاربران اجازه داده شود خودشان در مورد نحوه استفاده از وسایلشان تصمیم بگیرند.
![](https://z-emadi.kowsarblog.ir/media/users/salmani/profile_pictures/_evocache/photo_2018-02-11_13-35-29.jpg/crop-top-64x64.jpg?mtime=1518344318)
سلام علیکم
میلاد با سعادت حضرت زهرا (س) بر شما مبارک باد .
التماس دعا
![](https://z-emadi.kowsarblog.ir/media/users/esmaili/profile_pictures/_evocache/agha_va_emam6.jpg/crop-top-64x64.jpg?mtime=1492591388)
سردار بدر وخیبر دیگر ز پا افتاده/دستی به دوش سلمان دستی به سر نهاده/ مهدی بیا کمک کن جد مطهرت را/بیرون ببر زخانه تابوت مادرت را
عرض تسلیت به مناسبت شهادت ام ابیها فاطمه زهرا(س)
![](https://z-emadi.kowsarblog.ir/media/users/kahnoj/profile_pictures/_evocache/1526105051k_pic_0ef8173f-3d1e-4fa9-92f0-2193770af5d1.png/crop-top-64x64.png?mtime=1529810069)
بالاترين مرتبه کمال انسانيت ، مقام عصمت است که رضا و غضب انسان در همه امور، بر مدار رضا و غضب خدا باشد . اگر عصمت کبري به آن است که انسان کامل به جائي برسد که در همه امور ، به رضاي خدا راضي شود و به غضب خدا ، غضب کند ؛ فاطمه زهرا کسي است که خداوند متعال به رضاي او راضي مي شود و به غضب او ، غضب مي کند و اين مقامي است که منشأ حيرت انسانهاي کامل است . .
![جباری معز جباری معز](https://z-emadi.kowsarblog.ir/media/shared/global/avatars/_evocache/default_avatar_unknown.jpg/crop-top-64x64.jpg?mtime=1425391638?size=64&default=https%3A%2F%2Fkowsarblog.ir%2Fmedia%2Fshared%2Fglobal%2Favatars%2Fdefault_avatar_unknown.jpg)
سلام خدا قوت ممنون از زحمات ارزندتون
امید وارم بتونیم از اینترنت بهره های خوب ببریم .
منتظر حضور سبزتان تو وبلاگمون هستیم .
لطفاً موقع بازدید از وب رای خودتون رو هم در مورد وب ما بذارید ممنون
یا حق .
مدرسه علمیه فاطمیه (س)قروه درجزین
![](https://z-emadi.kowsarblog.ir/media/users/sadeghi/profile_pictures/_evocache/ylggq5vyz9j5a3k0jwu.jpg/crop-top-64x64.jpg?mtime=1423919815)
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرمایند:
«من احب فاطمة ابنتی فهو فی الجنة معی ومن ابغضها فهو فی النار; هر کس فاطمه علیها السلام دخترم را دوست بدارد، در بهشت با من است، و هر کس با او دشمنی ورزد، در آتش [دوزخ] است .»
بحار الانوار ج 27، ص 116
فرم در حال بارگذاری ...
برخی راههای مقابله با جنگ نرم
1. گسترش دامنه و شمول فعاليتهاي فرهنگي.
2. افزايش محصولات فرهنگي تأثيرگذار بر جامعه و جوانان.
3. ایجاد راههای مشروع برای ارضاء نیازهای مردم.
4. استفاده از ديپلماسي عمومي.
5. استفاده از راهبردهاي ويژه در مورد اقوام و اقليتها: اقليتهاي جامعه اغلب به سبب داشتن احساس نابرابري، مستعد مخالفتورزي عليه نظام حاكم هستند و دشمنان فرامنطقه اي يكي از ميدان هاي فعاليت خود را در كشورهايي كه داراي تنوع قوميت هاست، قرار مي دهند. اما زماني كه نظام مستقر با انجام راهبردهاي مناسب در مناطق محروم و دور از مركز و اختصاص بودجه هاي لازم در قالب طرح هاي توسعه همه جانبه خصوصا طرح هاي اشتغال زا و به كارگيري مديريت هاي توانمند در اين مناطق و با روحيه جهادي و بسيجي مشغول خدمت به مردم شدند، مي توانند آن احساس را كم كنند يا از ميان بردارند.
6. عمليات رواني متقابل: در مقابله با جنگ نرم نبايستي منفعلانه عمل كرد. عاملان تهديد نرم از انواع تبليغات، فنون مجاب سازي روش هاي نفوذ اجتماعي و عمليات رواني به منزله روش هاي تغيير نگرش ها، باورها و ارزش هاي جامعه هدف استفاده مي كنند. انجام تبليغات هوشمندانه، سريع با قدرت منطق و انديشه و احاطه ذهني بر مخاطبان جنگ نرم مي تواند يكي از روشهاي مقابله باشد.
7. آگاهیبخشی عمومی.
![](https://z-emadi.kowsarblog.ir/media/users/sadeghi/profile_pictures/_evocache/ylggq5vyz9j5a3k0jwu.jpg/crop-top-64x64.jpg?mtime=1423919815)
امام باقر علیه السلام می فرمایند:
«… ولقد کانت - علیها السلام - مفروضة الطاعة علی جمیع من خلق الله من الجن والانس والطیر والوحش والانبیاء والملائکة … ; اطاعت از فاطمه علیها السلام بر تمامی آفریدگان خدا از جن و آدمیان و پرندگان و وحوش و پیامبران و فرشتگان واجب است .»
دلائل الامامة، ص 28
فرم در حال بارگذاری ...