شکست در مبارزه با نفس
شصت مرتبه هم که در مبازره نفس شکست خوردی؛
باید بلند شوی و بگویی من پیروزم!
مهم قاطعیت و تصمیم اول شماست؛
خداوند متعال در نهایت شما را یاری می کند انشاءالله.
” آیت الله حق شناس “
ایّاز، خودت را گم نکن
ایاز به علّت توجّه و علاقه شدید سلطان محمود به او به شدت مورد حسادت مقامات دربار بود .
یک بار نزد سلطان سعایت کردند که ایاز هر روز قبل از اینکه به دربار و به حضور سلطان بیاید به منزلی می رود و گویا از کسی دستور می گیرد و شب هم که از حضور سلطان مرخّص می شود سر راه به همان منزل می رود و گویا اخبار دربار را به آن شخص گزارش می دهد .
سلطان دستور داد آن منزل را تفتیش کنند .
مأموران وقتی وارد آن منزل شدند دیدند تنها یک اتاق خالی دارد که در آن اتاق یک پوستین شبانی به یک میخ آویزان است .
خبر را برای سلطان آوردند .
ایاز که به خدمت سلطان آمد سلطان قضیه را از او استفسار کرد.
ایاز گفت :
✔ آنچه در آن اتاق آویخته است پوستین شبانی من است که قبل از آشنایی با سلطان بر تن می کردم و چوپانی می کردم . هر روز قبل از اینکه به دربار بیایم به آن اتاق می روم و آن پوستین را بر تن می کنم و به خودم می گویم : 【 ایاز خودت را گم نکنی و فراموشت نشود که تو همان چوپان فقیر و بی کسی ، هر چه که داری از برکت سلطان است . 】شب هم یک بار دیگر همین را به یاد خودم می آورم تا خودم را گم نکنم .
┘◄ خوب است دوست اهل بیت هم روزی یکی دو بار پوستین موت و فنا را بر تن کند و به یاد بیاورد که هر چه دارد عطای خداست و از خودش هیچ چیز ، چه مادّی و چه معنوی، ندارد .
【 حبّ دنیا را از دل بیرون انداختن موت است .】
حکـایتــی از زبــان مرحــوم دولابــی
کلید آمرزش گناهان کبیره
کی از اصحاب امام صادق (علیه السلام) از ایشان نقل می کند که ایشان فرمود: هر دعایی که پیش از آن حمد خدا نباشد، نیمه است و پی بریده است، حمد خدا باید و سپس ستایش. حضرت علی(ع) به کمیل فرمود: «ای کمیل: در برابر هر مشکلی بگو: «لاحول ولاقوّة الاّبالله» خداوند کفایت آن مشکل را می کند و هر زمان نعمتی به تو رسید بگو: «الحمدلله» تا باعث فزونی نعمت شود و هرگاه روزی تو به تأخیر افتاد، «استغفار کن» که باعث گشایش روزی است!» از سوی معلمی بزرگ مثل حضرت علی (علیه السلام) برای شاگرد مستعدّی مثل کمیل، سه ذکر بسیار عالی و مهم برای سه هدف بزرگ بیان شده است.معنای ذکر «لا حول و لاقوّة الا بالله» این است که تمام قدرت ها به دست خداست و حلاّل همه مشکلات اوست. اگر این معنی را باور کرده و با تمام وجود به در خانه او برویم و حالتی شبیه حالت غریق در دریا پیدا کنیم، که جز قدرت خداوند به هیچ چیز دیگر فکر نکنیم، خداوند ما را کفایت خواهد کرد.
ماجرایی خواندنی ازتوسل به سیدالشهداء علیه السلام
مرحوم حاج ميرزا على ايزدى فرزند مرحوم حاج محمّد رحيم مشهور به آبگوشتى كه سبب شهرتش به آبگوشتى اين بود كه ايشان اخلاص و ارادت زيادى به حضرت سيدالشهداء (ع) داشت و مواظب خواندن زيارت عاشورا بود.
هر روز در مسجد گنج كه بخانه اش متصل بود پس از نماز جماعت يك يا دو نفر روضه مى خواندند پس از روضه خوانى سفره پهن مى كردند و مقدارى زياد نان و آبگوشت در آن مى گذاشتند هر كس مايل بود همانجا مى خورد و هر كه مى خواست همراه خود به خانه مى برد.
نقل نمود كه : پدرم سخت مريض شد و بما امر نمود كه او را به مسجد ببريم گفتيم براى شما هتك است چون تجاّر و اشراف بعيادت شما مى آيند و در مسجد مناسب نيست .
گفت مى خواهم در خانه خدا بميرم و علاقه شديدى به مسجد داشت ناچار او را به مسجد برديم تا شبى كه خيلى مرضش شديد شد و در حال اغماء بود كه او را بمنزل برديم و آن شب در حال سكرات مرگ بود و ما به مردنش يقين كرديم پس در گوشه اى از حجره نشسته و گريان بوديم و سرگرم مذاكره تجهيزات و محل دفن و مجلس ترحيمش بوديم .
هنگام سحر شد ناگاه ، من و برادرم را صدا زد. نزدش رفتيم ديديم عرق بسيارى كرده است بما گفت آسوده باشيد و برويد بخوابيد و بدانيد كه من نميميرم و از اين مرض خوب مى شوم ما حيران شديم .
صبح شد در حاليكه هيچ اثرى از آن مرض در او نبود و بسترش را جمع كرده او را به حمام برديم و اين قضيه در شب اول ماه محرم سنه 1330 قمرى اتفاق افتاد و حياء مانع شد از اينكه از او بپرسيم سبب خوب شدن و نمردنش چه بود؟
موسم حج نزديك شد پس به تصفيه حساب و اصلاح كارهايش سعى كرد و مقدمات و لوازم سفر حج را تدارك ديد تا اينكه با نخستين قافله حركت كرد. به بدرقه اش در باغ جنت يك فرسخى شيراز رفتيم و شب را با او بوديم .
ابتدا به ما گفت از من نپرسيديد كه چرا نمردم و خوب شدم اينك بشما خبر مى دهم كه آن شب مرگ من رسيده بود و من در حالت سكرات مرگ بودم پس در آن حال خود را در محله يهوديها ديدم و از بوى گند و هول منظره آنها سخت ناراحت شدم و دانستم كه تا مُردم جز آنها خواهم بود.
پس در آن حال به پروردگار خود ناليدم ندائى شنيدم كه اينجا محل ترك كنندگان حج است گفتم : پس چه شد توسلات و خدمات من نسبت به حضرت سيدالشهداء(ع ).
ناگاه آن منظره هول انگيز به منظره فرح بخش مبدل شد و بمن گفتند تمام خدمات تو پذيرفته است و به شفاعت آن حضرت ده سال بر عمر تو افزوده شد و تاءخير در مرگت افتاد تا حج واجب را بجا آورى و چون اينك عازم حج شده ام .
پيش از محرم سال 1340 مرض مختصرى عارض پدرم شد و گفت شب اول ماه موعد مرگ من است و همان طور كه خبر داده بود شب اول محرم هنگام سحر از دار دنيا رحلت فرمود رحمة اللّه عليه .
داستانهاى شگفت
تفسیر قرآنی دعای تحویل سال
آیت الله جوادی آملی مفسر برجسته قران در رابطه با ارتباط بهار و معاد و دعایی که در لحظه تحویل سال خوانده می شود گفتاری دارند که در ادامه می خوانید.
خدای سبحان در بهار دو کار انجام میدهد؛ يکی اين که خوابيده ها را بيدار کرده و دیگر اين که مرده ها را زنده می کند. اين درخت ها در زمستان خواب هستند اما، وقتی بهار شد، بيدار می شوند، وقتی بيدار شدند اين درخت مواد مُرده را به عنوان غذا جذب می کند و به صورت خوشه، شاخه، برگ و ميوه در می آورد؛ در حقیقت در اینجا مرده ها زنده می شوند.
جريان «مقلّب القلوب و الأبصار» در قرآن دو جا ذکر شده و هر دو جا مربوط به مسئله معاد و قيامت است؛ يکی اين که فرمود: افراد کافری که دل هايشان را تطهير نکردند و آلوده است ما در قيامت دل های اينها را زير و رو می کنيم ﴿ وَنُقَلِّبُ أَفْئِدَتَهُمْ وَأَبْصَارَهُمْ کَمَا لَمْ يُؤْمِنُوا بِهِ أَوَّلَ مَرَّةٍ ﴾.
دیگر این که در آيۀ نور سوره مبارکه نور که از رجال الهی سخن به ميان میآيد، می فرمايد: رجال الهی کسانی هستند که ﴿ لاَّ تُلْهِيهِمْ تِجَارَةٌ وَلاَ بَيْعٌ عَن ذِکْرِ اللَّهِ ﴾ اينها کسانیاند که ﴿ يَخَافُونَ يَوْماً تَتَقَلَّبُ فِيهِ الْقُلُوبُ وَالْأَبْصَارُ﴾ اينها از روزی میترسند که دل ها زير و رو شده وچشم ها برگردانده میشود که اين هم باز مربوط به مسئله قيامت است.
نتيجه بحث اين که: بهار، انسان را به ياد قيامت می اندازد و در قيامت اين کارها جزء خطرناکترين کارهايی است که دامنگير تبهکاران میشود و آن تقليب قلوب و تقليب ابصار است؛ در تحويل سال که بهار است به خدا عرض می کنيم: ای خدايی که دل ها را زير و رو می کنی؛ ای خدايی که چشم ها را زير و رو می کنی؛ ای خدايی که شب و روز را مديريت می کنی؛ ای خدايی که سال را به سال ديگر و حال را به حال ديگر تبديل می کنی حال ما را به بهترين وجه تبديل کن تا ما گرفتار تقليب قلوب نشويم؛ گرفتار تقليب ابصار نشويم، بلکه از أحسن الأحوال بهره بگيريم؛ اين عصارۀ دعاست؛ بر اساس تناسبی که بين بهار، معاد و حوادث تلخ معاد است، بهار و تحویل سال کاملاً يادآور جريان معاد می باشد. پس اگر در روايات دارد، وقتی بهار آمد به ياد معاد باشيد يکی از راه های تذکرۀ معاد همين است که ما از تقليب قلوب و تقليب ابصار نجات پيدا کنيم