بیانیه مراجع تقلید در مورد محکومیت هتک حرمت به مرقد حجربن عدی
بیانیه ها و سخنان مراجع تقلید در محکومیت هتک حرمت به مرقد «حجربن عدی» را بخوانید.
مراجع و علما
بیانیه
آیت الله مکارم شیرازی
بار دیگر فاجعهای در جهان اسلام رخ داد و تروریستهای تکفیری به قبه و بارگاه صحابی بزرگ پیغمبر اکرم(ص) و یار وفادار امیرمؤمنان علی(ع)، حُجر بن عَدی آن مرد زاهد و عابد و شجاع که در برابر طغیانگران زمان خود از بنیامیه قیام کرد و در نقطهای نزدیک دمشق به نام «مَرجِ العَذراء» به دست حاکمان بنی امیه شهید و در همانجا به خاک سپرده شد، حمله کرده و بارگاه او را ویران کردند و حتی قبر او را نیز نبش نمودند.
این وحشیان آدمنما که در تاریخ نمونهای ندارند نه بر زندگان رحم میکنند نه بر شهیدان به خاک خفته و به یقین اگر قدرت پیدا کنند گنبد و بارگاه ملکوتی پیغمبر خدا(ص) را نیز ویران خواهند کرد، همانگونه که بارها تلویحآ یا تصریحآ گفتهاند ولی از هجوم افکار عمومی مسلمانان وحشت دارند.
ما این جنایت بزرگ را شدیدآ محکوم میکنیم و هرگز جامعه اسلامی مخصوصآ شیعیان جهان آن را فراموش نخواهند کرد و قطعآ این جنایتکاران کوردل به سزای اعمالشان به زودی خواهند رسید.
شرمتان باد از این جنایات زشت و ضد بشریِ کسانی که شما از آنها حمایت میکنید که با هیچ یک از معیارهای انسانیت سازگار نیست.
آیت الله صافی گلپایگانی
هتک حرمت مرقد مطهر صحابی جلیل القدر حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و یاور باوفای حضرت امیر المؤمنین علی بن ابیطالب علیه السلام جناب حجر بن عدی سلام الله علیه و یاران عظیم القدر ایشان در سوریه توسط جنایتکاران و دژخیمان موجب تأثر و تأسف شدید مسلمانان جهان و دوستداران اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام گردید.
انا لله و انا الیه راجعون
تعرّض به مقدسات مسلمانان و قبور مطهر بزرگان اسلام و بدنهای پاکی که نشانهی بزرگی از حقانیت اسلام و مکتب اهل البیت علیهم السلام است، با هیچ دلیلی قابل توجیه نیست و در نزد همهی مسلمانان محکوم و مطرود است. چطور میتوان باور کرد که عدهای که چهرهی اسلام عزیز را در جهان با خشونت معرفی نموده و بوئی از اسلام و انسانیت نبردهاند، و خود را موحّد و متعبّد معرفی نموده، خون صدها نفر از انسانهای بیگناه، کودک و بزرگ و مرد و زن را با وحشیانهترین وسایل وحشیگری به زمین بریزند و گردن حتّی نوجوانان را با شمشیر قطع نموده و آنها را در شبکههای ماهوارهای نشان دهند.برای جهانیان روشن است که این افراد با کمک مستقیم بعضی از کشورهای مزدور منطقه و صهیونیزم و چراغ سبز سازمانهای به اصطلاح حقوق بشر، این جنایات را انجام میدهند و به جای آن که امروز به داد مسلمانان مظلوم میانمار برسند، این چنین جنایاتی را مرتکب میشوند.
اینجانب از تمام علمای جهان اسلام و دانشگاهیان و حوزههای علمیه اهل سنت و تشیع میخواهم که برای جلوگیری از این جنایات و آدمکشیها که اعتبار مسلمانان را در جهان مخدوش کرده است چارهای فوری بیندیشند و اختلافات جزئی و سیاسی را کنار گذاشته و فقط به فکر اسلام و قرآن و آبروی این دین حنیف و آسمانی باشند که اگر فردا این کار انجام شود دیر است و موجب پشیمانی میباشد. به داد اسلام برسید و مسلمانان را بار دیگر در جهان عزّت و آبرو دهید که آورندهی قرآن کریم پیامبر رحمة للعالمین از شما انتظاری جز این ندارد که ان تَنصُرُوا اللَّهَ یَنصُرْکُمْ وَیُثَبِّتْ أَقْدَامَکُمْ
آیت الله سبحانی
حادثه تلخ و دلخراش و دردآور که از رسانهها شنیده شد، نشانه عداوت عاملان با پیامبر بزرگوار اسلام(ص) و یاران با وفای اوست. هتک حرمت و نبش قبر صحابی بزرگوار پیامبر(ص)، یعنی حجربن عدی(ع) قلوب مسلمانان جهان را جریحهدار ساخت.
شقاوت و سنگدلی به جایی رسیده است که قبر انسانی که جام شهادت را در 14 قرن قبل نوشیده است، هتک حرمت شود و جنازه او را از قبر بیرون آورند و خدا میداند بعدا چه شده است.
تاریخ، حجربن عدی را از یاران پیامبر(ص) میداند و میگوید که او همراه با یارانش در مرج عذرای دمشق، جام شهادت نوشیده و فدای ولای امیرمومنان(ع) شده است.
گروه تکفیری که نه تنها به مسلمانان رحم نمیکند، بلکه به قبور یاران پیامبر(ص) نیز احترام نمیگذارد، باید بداند این عمل زشت و دور از انسانیت که همه علمای اسلام آن را کاری حرام و قبیح میشمارند. نشانه دوری این گروه از اسلام و وابستگی به جهان کفر است.
بر علمای اسلام در تمام کشورها لازم است که به طرق گوناگون، جلوی این نوع بیحرمتیها را بگیرند و عاملان این جنایت را مجازات کنند. در غیر این صورت، این بیحرمتیها گسترش پیدا کرده و دیگر قابل کنترل نخواهد بود.
ما این حادثه ناگوار را به حضرت ولی عصر(عج) و علمای اسلام در تمام بلاد و مسلمانان جهان و مردم مظلوم سوریه تسلیت گفته، از خداوند بزرگ خواهانیم شر این توطئهگران را به خودشان باز گرداند.
آیت الله نوری همدانی
امروز روزی است که دشمنان کینه توز اسلام نقاب از چهره نحس خود برداشته و برای کشتن و تخریب مناطق مسکونی و قتل کودکان و زنان و ایجاد بلوا و آشوب و بهم زدن امنیت و آسایش مسلمانان به میدان آمده اند.
این دشمنان غدار مضاجع صحابه پیغمبر اسلام صلی الله علیه و آله و امیرمؤمنان علیه السلام را نیز مورد حمله خود قرار داده اند.
به همه مسلمانان دنیا اعلام می کنیم که وهابیون فتنه گر را در هر نقطه ای که باشند بشناسند و حکومت هایی را که با صرف دلارهای نفتی اینها را تجهیز می کنند بشناسند و در برابر آنها پس از محکوم نمودنشان مقاومت کنند و شر آنها را از بلاد اسلامی در هر کجا دفع کنند.
ان تنصروالله ینصرکم و یثبت اقدامکم
آیت الله علوی گرگانی
این عمل وهابیون ناشی از جهل و نادانی است و آنان با این کار، رذالت، پستی و خوی حیوانی و وحشی گری خود را نشان دادند.عمل وهابیون در تخریب و اهانت به قبور بزرگان دین نشانه پستی آنان است که حتی به جنازه ها هم رحم نمی کنند و با این کار دنیای اسلام را داغدار کردند.
آیتالله استادی
مجامع بینالمللی بیش از این خود را رسوا نکنند و با سکوت خود این اقدامات ننگین را تایید ننمایید؛ چطور میشود که وقتی یک قاچاقچی و کسی که جان مردم را به خطر میاندازد و اعدام میشود، سرو صدا کرده و آن را محکوم مینمایند، ولی این همه جنایت علیه مردم بیگناه سوریه، بحرین، عراق و … میشود، صدایی از آنها بلند نمیشود.
اغلب رسانهها مزدورند و مطالب کوچک را بزرگ جلوه می دهند، ولی نسبت به جنایتی که علیه شیعیان و مسلمانان میشود، ساکتند و آن را کتمان میکنند!؛ حتی اگر رسانههای ما بخواهند مردم را آگاه کنند، آنها را قطع میکنند. شما پیش ملتها آبرویی ندارید و کسی حرف شما را باور نمیکند الا افراد بیاطلاع؛ چطور میشود فردی این همه جنایت را ببیند و کتمان رسانههای مزدور را باور نماید.
در 14 قرن گذشته در تمامی کشورها، مزارها و مقبرههایی وجود داشته و مشکلی برای آنها ایجاد نشده است، ولی امروز فرقهای پیدا شده و از روی جهالت و نادانی فتاوای بیمدرکی پیرامون این مسئله دادهاند که نتیجه آن چنین جنایتهایی است.
از علمای اسلامی میخواهیم که این گروه تندرو را که به اصل اسلام و مسلمانان ضربه زده و ابزاری در دست کفار میباشد را محکوم نمایند.
ما حوزویان به همه مسلمانان شیعه و سنی میگوییم که فریب مفتیهای متعصب و مزدور را نخورند. یکی از راههای مقابله با این مفتیها آن است که مردم در برابر آنها بایستند و از آنها دلیل چنین فتاوایی را که به ضرر اسلام و مسلمان است را بپرسند؛ چرا که چنین فتاوا و اقداماتی چهره اسلام را در جهان خدشه دار می کند.
چنین جنایتهای به پروژه اسلام هراسی دشمن کمک میکند؛ در چنین شرایطی آیا علمای اسلام و مسلمان و حوزههای ممالک اسلامی نباید بیدار شوند؟
مرثيه سراي تو و چشم انتظار فرزند توايم
از کودکي ات، سجود و سير و سلوک، به سيمايت نور ميافشاند و عرفان، رخ آراي تو گشته بود. وقتي بر شانه هاي تو، جامه فاخر امامت امت نشست، به حبس کج نهادان، آرزده شدي. پرنده روح تو اما به هيچ ميله و قفلي تن نداد؛ که اوج زندان و کنج آن حبس، رخصت خلوت تو بود با معبود؛ «عدو شود سبب خير اگر خدا خواهد».
روزها با تشنگي کام تو، با روزه و شبها با ناله و نواي مناجات تو پيوسته، رنگ خدا ميگرفت. آن رنجها و عسرتها را به صبر و سکوت، به شيوه نياي بزرگت علي عليه السلام از سر گذراندي و با حضور گسترده کلامت بر سرزمين هاي شيعيان، دل آرامشان شدي. اين حضور گرم، از آنِ ارشادگري هاي تو بود.
سيره و سريرت تو، به سان کهکشاني از نور و منظومه اي از ستارگان شب، مرز پيدا کردن راه بود از بيراهه، و بدعتها و کژيها، با انگشت اشارات تو به سمت صراط، ر اه مينمود.
آهسته آهسته، روي در پرده ميکشاندي تا دلدادگان کوي تشيع را به شيوه مهدي ات مأنوس کني که: آفتاب ميخواهد روي در نقاب ابر کشد و تا زماني دور، اينگونه بتابد.
مرثيه سراي هجرت توييم و همچنان چشم انتظار رونمايي آفتاب.
«ما در انتظار رويت خورشيديم
چه غريبانه گذشت!
زهد، کمترين محصول درخت ايمان اوست و کرامت، کوتاهترين سايه شاخ و برگهاي عظمتش. مدينه، از ربيعالاول 231 هجري، موازنه حضور او را در خاک دنبال ميکرد و در جستوجوي مجالي براي عرضه حقيقت او به بيکرانه ها بود. تا آنکه سامرا، بلوغ پذيرش او را در خود حس کرد و چيزي نگذشت که امام، به اتفاق پدر بزرگوارش، سکونت در آن ديار را برگزيد.
اينک امامي 28 ساله، در گوشه سامرا سر بر بالين شهادت ميگذارد. شش سال است که بار سهمگين ولايت را بر شانههاي شکوه و استوار خويش حمل ميکند. نه… نه… نه بر شانههاي خسته و نه بر دوش زخمي خويش، بلکه اين رسالت آسماني را در ژرفاي باور و در اعماق جان خويش، ثبت کرده است.
معتمد عباسي، تا لحظهاي ديگر، به خواسته بزرگ خود ميرسد. سالهاي اسارت و غم، سالهاي غم و تنهايي روزهاي تنهايي و سکوت… آه، غريبانه گذشت؛ چه معصومانه سپري شد!
ميگفت «زيبايي چهره، جمال برون است و زيبايي عقل، جمال درون» و حالا جمال ظاهرش را بيماري، به يغما برده؛ در حاليکه 28 بهار، بيشتر از عمرش نميگذرد. ميرود در حالي که از وصال خشنود است و براي امام خردسال نگران است.
رفت و فردا را به موعود(عج) سپرد
امام، دل به فردايي سپرده است که موعودش عليه السلام ، حقيقت دين را فرياد زند. ميرود و دنيا را با همه فرازها و نشيب هايش، با همه پستيها و بلنديهايش به او ميسپارد. دردهاي نهفته اي را که جز در و ديوارهاي اتاق کوچکش در سامرا، احدي تاب گفتنش را نداشت.
اسارت و سکوت حسن عليه السلام باز هم در قصه حماسي او رقم خورده است. باشد تا خروش و فرياد حسيني اش، نصيب فرزندش مهدي(عج) شود