چرا قيامهای منطقه، اسلامی هستند؟ از منظر مقام معظم رهبري
اينكه ميگوئيم بيدارى اسلامى، اين حرف پايهدار است، ريشهدار است. ملتهاى مسلمان عدالت را ميخواهند، آزادى را ميخواهند، مردمسالارى را ميخواهند، اعتناى به هويت انسانها را ميخواهند؛ اينها را در اسلام مىبينند، نه در مكاتب ديگر؛ چون مكاتب ديگر امتحانداده و شكستخوردهاند. بدون مبناى فكرى هم كه نميشود به اين اهداف بلند دست پيدا كرد. آن مبناى فكرى بر حسب ايمان و اعتقاد ملتهاى منطقه عبارت است از اسلام و بيدارى اسلامى. ماهيت جنبشها اين است.
دشمنان از كلمهى «بيدارى اسلامى» ميترسند؛ سعى ميكنند عنوان «بيدارى اسلامى» براى اين حركت عظيم به كار نرود. چرا؟ چون وقتى اسلام در هيئت حقيقى خود، در قوارهى واقعى خود بروز و ظهور پيدا ميكند، تن اينها ميلرزد. اينها از اسلامِ بردهى دلار نميترسند؛ از اسلامِ غرق در فساد و اشرافيگرى نميترسند؛ از اسم اسلامى كه امتداد و انتهائى در عمل و در تودهى مردم نداشته باشد، نميترسند؛ اما از اسلام عمل، اسلام اقدام، اسلام تودهى مردم، اسلام توكل به خدا، اسلام حسن ظن به وعد الهى كه فرمود: «و لينصرنّ الله من ينصره»، ميترسند. وقتى اسم اين اسلام مىآيد، نشانى از اين اسلام پيدا ميشود، مستكبرين عالم به خودشان ميلرزند - «كأنّهم حمر مستنفرة. فرّت من قسورة» - لذا نميخواهند عنوانِ بيدارى اسلامى باشد. ولى ما معتقديم نخير، اين يك بيدارى اسلامى است، بيدارى حقيقى است، و رسوخ پيدا كرده است، امتداد پيدا كرده است، به اين آسانىها هم دشمنان نميتوانند آن را از راه خودش منحرف كنند.