ماه مهمانی
با دست های پر از شمعدانی های نیایش و بابونه های شبنم زده ی استغاثه ، زیر آسمان رحمت خدا ، ماه را مشتاقانه به تماشا می نشینیم و آغوش می گشایم برای سحر های ستاره باران رمضان .
رمضان ، بشارت ثانیه های تسبیح خدا است .
رمضان ، کلید دروازه های بهشت است .
در پرتو تلاش و مجاهدت های نفس ، سپیده باران می شویم از سحر های « ابو حمزه » و شب های « افتتاح » . صدای پای بهار همیشه می آید .
بهار می آید ؛ درست در همان لحظه ای که داریم کهنه و سنگین و سربی می شویم .
با رالها ، دست های خالی ما را در آستانه ی تنهایی و سرگردانی رها مکن .
بارالها غ با کدامین زبان توبه و استغاثه ، طلب بخشایش و رحمت کنیم که از فرط انابه های دروغین به لکنت مبتلا شده ایم ؟ چگونه از در گاهت طلب مغفرت و آمورزش نماییم ، در حالی که لحظه به لحظه بر بنای خطاکاری هایمان آجری افزوده و بنیان عصیان را را در دلمان محکم تر نموده ایم ؟ ما را در حالی روی نیاز به قبله ی راز تو گردانیده ایم که ستاره ی امیدمان در ظلمت کده ی دل افول کرده است .
در این رمضان آمده این تا از طوفان سرگشتگی خویش به کرانه ی ارامش و مهربانی تو پناه بریم .
آیا تو روا می داری که بندهای از همه جا رانده و در راه مانده ات از درگاه کرامت تو نیز دست خالی برگردند ؟
می دانیم که دیر آمده ایم ، ولی تو تأخیر و درنگمان را نادیده بگیر که جز شرمساری و بدعهدی خویش دلیل دیگری نداریم .
می دانیم که از گوشه عزلت ما تا وسعت بی انتهای تو راهی نیست ، جز کوچه باغ مناجات وقت سحر .
« اللهم انی اسئلک من بهائک بأبهاه و کل بهاوک بهی » .
چگونه راهزنان خواب و غفلت ، چشمانمان را بربایند ، در حالی که نسیم سحر ، عطر مناجات با تو را در هوای دلملن می پراکند ؟
سحر گاه رمضان ، آغاز رحمت واسعه ی نور است ؛ آغاز تحیت و سلام ؛ آغاز شفافیت و آیندگی ! داروندارمان همین جانماز کوچک پر از نیایش است ؛ همین تسبیح تربت کربلا .
می دانیم که جام کوچک دل ما ، تاب باده ی عشق تو را ندارد ، چرا که ما دورمانده ای از چشمه سار رحمتیم و غرق در لذات ناچیز زمینی ، افتاده در گودال وحشت و تنهایی با عملی لبریز و زبانی سراسر دورغ .
« هذا مقام العائد بک من النار ؛ هذا مقام المستجر بک من النار ؛ هذا مقام المستغیث بک من النار» ؛ این حل ما است که این روزها به تو رسیده ایم . تو را می خوانیم با تمام گناهان و کوتاهی هایمان .
نگاه ترحم و شفقت خویش را از ما باز نگیر !