هوالحق ان الصلاه تنهي عن الفحشاء و المنکر یکی از بهترین تجارب زندگي ام تحقق همین آیه مبارکه در زندگی ام بود.
روزگاری که مشغول یک زندگی عادی بودم و مانند خيل انسانهای اطرافم مسلمان بودم، نماز می خواندم و روزه می گرفتم اما مجلس عروسي گناه آلود هم مي رفتم و موسیقی حرام هم گوش می دادم و … . بعد از تحصیلات راهنمایي که در روستا بودیم به شهرستان نقل مکان کردیم. طبق شرایطی که وجود داشت و ورود به يک فضاي جديد مانتویي شدن برایم تبدیل به یک آرزو شده بود. البته چادري هم که به سر داشتم خیلی کم از مانتو نداشت ولی خب به هر حال چادر بود. بعد از کلی صحبت با پدر و مادر بالاخره رضایت دادند که چادر نپوشم . شاید مدت 2 سالی چادر را کنار گذاشتم ولي در همین حال به لطف خدا توجه به نماز اول وقت را هرگز از دست ندادم. سالی که کنکور داشتم شروع به خواندن نماز شب نیز کردم. یک روز از کلاس کنکور که بر می گشتم مطمئنا خواست خداوند بود که يک خانم مانتويی پیش پاي من در پياده رو راه برود و ناگهان از مانتويی بودن او بدم بیاید. همان موقع تصمیمم را گرفتم البته مطمئنا لطف خدا بود وگرنه روزانه ده ها خانم آنگونه را دیده بودم ولی آن روز این اتفاق برایم افتاد و من به با نگاهی واقعی و عمیق به این مساله این بار آگاهانه چادر را انتخاب کردم و این قضیه آغاز راه جدیدی در زندگی من بود. و شايد آماده سازي برای شروع یک زندگي با شکل جديد در دانشگاه؛ آشنا شدن با دوستان خوب، استفاده از فضای مسجد و نماز جماعت، شرکت در جلسات معرفتی و … کم کم مرا از آن حال و هوایي که قبلا داشتم جدا کرد و کشیده شدم به سمتی که آرمان هایم تغییر کرد. حضور در دانشگاه راه رشدی بود که آغاز شد و تا به امروز الحمدالله این حضور مثبت بوده است و اميدوارم که همچنان نيز همين مسیر ادامه يابد. خانواده گرچه با مسیر فعلی ام خیلي همسو نیستند ولی مخالفت ندارند و حتی خوشحال نیز هستند. البته قابل ذکر است که يادآور شوم اعتقاد بر اين قضيه دارم همانطور که نماز اول وقت باعث بازگشت از مسیر غلطی شد که در پيش گرفته بودم، يک گناه ممکن است موجب بازگشت و سقوط از وضعیت فعلی شود. حالا 8سال از زمانی که دوباره چادر سر کردم می گذرد و اکنون که دانشجوی ارشد معماری کامپیوتر هستم همیشه برای انتخابم خداوند را شکر می کنم و احساس آرامش و لذت دارم.