سه صحنه مهم زندگی پیامبر از نگاه رهبری 1
صحنه ی دعوت و جهاد
صحنه ی اول از زندگی پیامبر، صحنه ی دعوت و جهاد بود.کار مهم پیامبر خدا، دعوت به حق و حقیقت، و جهاد در راه این دعوت بود. در مقابل دنیای ظلمانی زمان خود، پیامبر اکرم دچار تشویش نشد.
چه آن روزی که در مکه تنها بود، یا جمع کوچکی از مسلمین او را احاطه کرده بودند و در مقابلش سران متکبر عرب، صنادید قریش وگردنکشان، با اخلاقهای خشن و با دستهای قدرتمند قرار گرفته بودند، و یا عامه ی مردمی که از معرفت نصیبی نبرده بودند، وحشت نکرد؛ سخن حق خود را گفت ، تکرار کرد، تبیین کرد، روشن کرد، اهانتها را تحمل کرد، سختیها و رنجها را به جان خرید، تا توانست جمع کثیری را مسلمان کند؛ وچه آن وقتی که حکومت اسلامی تشکیل داد وخود در موضع رئیس این حکومت، قدرت را به دست گرفت.
آن روز هم دشمنان و معارضان گوناگونی در مقابل پیامبر بودند؛ چه گروههای مسلح عرب- وحشیهایی که در بیابانهای حجاز و یمامه، همه جا پراکنده بودند و دعوت اسلام باید آنها را اصلاح می کرد وآنها مقاومت می کردند- و چه پادشاهان بزرگ دنیای آن روز- دو ابر قدرت آن روز عالم؛ یعنی ایران و امپراتوری روم که پیامبر نامه ها نوشت، مجادله ها کرد، سخنها گفت، لشکرکشیها کرد، سختیها کشید، در محاصره ی اقتصادی افتاد کار به جایی رسید که مردم مدینه گاهی دو روز و سه روز، نان برای خوردن پیدا نمی کردند.
تهدیدهای فراوان از همه طرف پیامبر را احاطه کرد. بعضی از مردم نگران می شدند، بعضی متزلزل می شدند، بعضی نق می زدند، بعضی پیامبر را به ملایمت و سازش تشویق می کردند؛ اما پیامبر در این صحنه ی دعوت و جهاد، یک لحظه دچار سستی نشد و با قدرت، جامعه ی اسلامی را پیش برد، تا به اوج عزت و قدرت رساند؛ و همان نظام و جامعه بود که به برکت ایستادگی پیامبر در میدانهای نبرد و دعوت، در سالهای بعد توانست به قدرت اول دنیا تبدیل شود.