سبب غیبت امام زمان (عج)ماییم
وضعیت امام غائب(عج)
آیتالله العظمی بهجت (ره)چونان سایر عالمان شیعی، امام را بزرگترین آیت حق، “آینهای که تمام عالم را نشان میدهد “1، “ولیّ نعمت ما و مجرای رساندن فیض به ما “2 دانسته، درباره امام عصر(ع) میفرمایند: “اهلبیت همه نور واحدند؛ لذا انسان به هر کدام متوسل شود از دیگری جواب میگیرد. البته مصالحی در کار است همچنان که حضرت رسول(ص) در پاسخ حاجات درخواست شده از ایشان، به حضرت امیر(ع) و آن حضرت به امام حسن(ع) تا امام زمان(ع) حواله دادهاند. زیرا مجری امور در این زمان آن حضرت است؛3 نه فقط به لحاظ ظاهری بلکه به لحاظ ولایت باطنی نیز “نزدیکترین ائمه به ما حضرت حجت(عج) میباشد “.
گنج دیگر شیعیان، داشتن امام حیّ و استمرار فیض او است که به لحا0عملی هماکنون هم شیعیان میتوانند از او بهره ببرند .
آیتالله العظمی بهجت (ره)به رغم اینکه آن حضرت را مالک کره زمین و واسطه همه ارزاق و خیرات به ما دانسته، اما درباره وضعیت ایشان چنین میگوید:
“چه مصائبی بر امام زمان(عج) ـ که مالک همه کره زمین است و تمام امور به دست او انجام میگیرد ـ وارد میشود، و آن حضرت در چه حالی است و ما در چه حالی؟ او در زندان است و خوشی و راحتی ندارد و ما چقدر از این مطلب غافلایم و توجّهی نداریم. “5 همچنین در جایی دیگر از دستبسته بودن امام سخن میگوید. و مثال او را مثال ناقه صالح میخوانند. “ما از غمخوار، هادی، حامی و ناصر خود قدردانی و شکرگزاری نمیکنیم و واسطه خیر را پی میکنیم که: “فعقروها “.6
پس به عکس آنچه برخی عوام تصور دارند، امام غائب، فارغ از ما، در نعمت و سرور و در باغی خوش آب و هوا منزل ندارد بلکه در صبری جان کاه روزگار میگذراند. حضرت غائب(عج) عجب صبری دارد با اینکه از تمام آنچه که ما میدانیم و نمیدانیم اطلاع دارد و از همه امور و مشکلات و گرفتاریهای ما باخبر است…7. خدا عجب صبری به ولی عصر(ع) داده که هزار سال است میبیند بر سر مسلمانان چه بلاهایی میآید و چه بلاهایی خود مسلمانان بر سر هم میآورند، و همه را تحمل میکند.
امام(ع) از نظر ظالمان محجوب است نه عارفان: حضرت از اعین الظالمین محجوب است: “المحجوب عن اعین الظالمین ” اما کسانی که نه ظالماند، نه رفیق ظالم و نه با ظالمان معاشر، آن حضرت از دید آنان محجوب نیستند
پینوشتها:
1. رخشاد، محمد حسین، 600 نکته در محضر آیتالله العظمی بهجت، ص 8.
2. همان، ص 1.
3. همان، ص 174.
4. ساعی، سید مهدی، به سوی محبوب، 55.
5. رخشاد، همان، ص 188.
6. همان، ص 1.
7. همان، ص 210.
8. همان، 104.