رابطه امام و مردم در دوره غيبت كبري
20 تیر 1391
اما با وجود ادله و قرائن شكي نيست كه هر گاه امام (ع) صلاح بدانند زمينه ارتباط يا ديدار خود را براي بعضي در زمان و مكان نامعلوم به وجود مي آورند و لذا بعضي از اوتاد و علماء و بزرگان و يا افراد عادي اما داراي صلاحت به گونه اي خدمت مولاي خود شرف ياب شده اند و حضرتش را زيارت نموده اند كه اين تشرف گونه هايي مختلف داشته كه در اينجا به چند مورد اشاره خواهيم كرد .
الف- چگونگي ارتباط :
در برخي از روايات آمده است كه براي افراد مشاهده ميسر نيست اما اين به آن معنا نيست كه براي هيچكس و در هيچ شرايطي ارتباط امكان پذير نمي باشد ، بلكه از مجموعه آنچه در اين زمينه وارد شده است ، مي توان نتيجه گرفت كه ارتباط با آن حضرت به طور كلي منتفي نيست .
اقسام ارتباط
1-ارتباط رويايي :
در عصر غيبت كبري يك نوع ارتباط ممكن است با امام عصر وجود داشته باشد كه از ان به ارتباط رويايي و يا ارتباط در خواب تعبير مي شود و ترديدي نيست كه اين نوع ارتباط در عصر غيبت كبري نه تنها ممكن بلكه در موارد بسياري تحقق يافته است .
2-ارتباط سمعي :
در عصر غيبت كبري نوعي ديگر از ارتباط بين مردم و حضرت مهدي ممكن است وجود داشته باشد و آن ارتباط سمعي بدون رويت ومشاهده است .
3-ارتباط به صورت علائم ونشانه ها :
ممكن است در عصر غيبت كبري شخصي نشانه و علامتي را از حضور امام و يا حتي وجود مقدس صاحب الامر را زيارت كند بدون آنكه صحبتي با حضرت داشته باشد و يا كلامي از حضرت بشنود .
4-ارتباط سمعي و بصري :
اين نوع ارتباط مردم با حضرت مهدي در عصر غيبت كبري نيز ممكن است وقضايا وحكايات فراواني در اين رابطه دركتب ومصادر ذكر شده،به طوري كه جاي هيچگونه ترديدي براي شخص باقي نميگذارد وبه درستي وصحت ان اذعان پيدا ميكند.
5-ارتباط قلبي وزباني:
اين شكل ديگري از ارتباط است كه براي هركس ودر هر زمان ممكن وميسر است و ان توجه با دل التفات با قلب است و بدون ترديد اين نحوه ارتباط آثار و فوايد زيادي دارد كه اولا آن بزرگوار به كسي كه با قلب و زبان او را ياد مي كند و به او توجه نمايد ، عنايت مي كند .
6-ارتباط نوشتاري:
نوع دیگری از ارتباط , ارتباط نوشتاری است که نمونه هایی از آن در دوران غیبت صغری به وقوع پیوسته چنان که در بعضی منابع آمده است مثل اینکه کلینی نقل کرده است که قاسم بن علاء گفت: من سه نامه به صاحب الزمان (ع) در مورد حوائجی که داشتم , نوشتم و به آن حضرت عرض کردم که من مردی هستم که پیر شده ام و اولادی ندارم . امام(ع)حوائج مرا پاسخ داد,اما درباره ی فرزند جوابی از آن حضرت به من داده نشد.مرتبه ی چهارم نامه ای را برای حضرت نوشتم و از آن بزرگوار سوال کردم که دعا کند و از خدا بخواهد که خدا فرزندی را روزی من نماید.حضرت پاسخ داد و حوائج من را نوشت و مرقوم فرمود:خدایا فرزندی او را روزی کن که چشمش روشن شود و این حمل را برای او فرزند پسر قرار بده.قاسم بن علاء می گوید:وقتی نامه ی آن حضرت به دستم رسید,من نمی دانستم که همسرم حامله است.پس بر جاریه ی خود وارد شدم و از او سوال کردم,او مرا خبر داد که مشکلی که داشتم بر طرف شد و بعد از چندی فرزند پسری از او متولد شد:
اقسام ارتباط
1-ارتباط رويايي :
در عصر غيبت كبري يك نوع ارتباط ممكن است با امام عصر وجود داشته باشد كه از ان به ارتباط رويايي و يا ارتباط در خواب تعبير مي شود و ترديدي نيست كه اين نوع ارتباط در عصر غيبت كبري نه تنها ممكن بلكه در موارد بسياري تحقق يافته است .
2-ارتباط سمعي :
در عصر غيبت كبري نوعي ديگر از ارتباط بين مردم و حضرت مهدي ممكن است وجود داشته باشد و آن ارتباط سمعي بدون رويت ومشاهده است .
3-ارتباط به صورت علائم ونشانه ها :
ممكن است در عصر غيبت كبري شخصي نشانه و علامتي را از حضور امام و يا حتي وجود مقدس صاحب الامر را زيارت كند بدون آنكه صحبتي با حضرت داشته باشد و يا كلامي از حضرت بشنود .
4-ارتباط سمعي و بصري :
اين نوع ارتباط مردم با حضرت مهدي در عصر غيبت كبري نيز ممكن است وقضايا وحكايات فراواني در اين رابطه دركتب ومصادر ذكر شده،به طوري كه جاي هيچگونه ترديدي براي شخص باقي نميگذارد وبه درستي وصحت ان اذعان پيدا ميكند.
5-ارتباط قلبي وزباني:
اين شكل ديگري از ارتباط است كه براي هركس ودر هر زمان ممكن وميسر است و ان توجه با دل التفات با قلب است و بدون ترديد اين نحوه ارتباط آثار و فوايد زيادي دارد كه اولا آن بزرگوار به كسي كه با قلب و زبان او را ياد مي كند و به او توجه نمايد ، عنايت مي كند .
6-ارتباط نوشتاري:
نوع دیگری از ارتباط , ارتباط نوشتاری است که نمونه هایی از آن در دوران غیبت صغری به وقوع پیوسته چنان که در بعضی منابع آمده است مثل اینکه کلینی نقل کرده است که قاسم بن علاء گفت: من سه نامه به صاحب الزمان (ع) در مورد حوائجی که داشتم , نوشتم و به آن حضرت عرض کردم که من مردی هستم که پیر شده ام و اولادی ندارم . امام(ع)حوائج مرا پاسخ داد,اما درباره ی فرزند جوابی از آن حضرت به من داده نشد.مرتبه ی چهارم نامه ای را برای حضرت نوشتم و از آن بزرگوار سوال کردم که دعا کند و از خدا بخواهد که خدا فرزندی را روزی من نماید.حضرت پاسخ داد و حوائج من را نوشت و مرقوم فرمود:خدایا فرزندی او را روزی کن که چشمش روشن شود و این حمل را برای او فرزند پسر قرار بده.قاسم بن علاء می گوید:وقتی نامه ی آن حضرت به دستم رسید,من نمی دانستم که همسرم حامله است.پس بر جاریه ی خود وارد شدم و از او سوال کردم,او مرا خبر داد که مشکلی که داشتم بر طرف شد و بعد از چندی فرزند پسری از او متولد شد: