دلایل این درگیری ها و جنگ ها چیست؟
سه دلیل از دلایل حمله عربستان به یمن
دلیل اول :دلایل میدانی
هدف اول ریاض از ادامه حملات، تداوم تضعیف وضعیت اجتماعی در یمن به منظور فشار بر کمیتههای مردمی و جنبش انصارالله برای پذیرفتن شروط عربستان و دستیابی به دست برتر و به اصطلاح کارت برنده و قراردادن طرف مقابل در موضع ضعف پیش از آغاز هرگونه گفت وگویی برای حل بحران یمن باشد.
این در حالی است که عربستان اکنون برتری خاصی برای نشستن پشت میز مذاکره و گرفتن امتیاز از طرف مقابل ندارد و ریاض در این میان به همین حملات مداوم هوایی و حمایت از گروههای همسو در یمن و تداوم ناامنی چشم دوخته است.
دلیل دوم:شکست عربستان در مذاکرات هسته ای ایران و کشورهای 1 + 5
در چند دهه گذشته عربستان از راههای مختلفی مانند تجمیع و تطمیع کشورهای غربی از جمله آمریکا همواره در راستای تضعیف و انزوای ایران گام برداشته و در پروسه ایران هراسی و متهم ساختن این کشور به ساخت سلاح هسته ای نقش گسترده ای بازی کرده است.
در نتیجه اقدامات ضد ایرانی تعدادی از کشورهای حاشیه خلیج فارس و از آن جمله عربستان سعودی، کشورهای اروپایی و آمریکا در موضوع هسته ای مواضع خصمانه ای اتخاذ کرده و ایران را مورد تحریم قرار دادند. با گذشت چندین سال از تحریم کامل ایران و فشارهای متعدد بین المللی مشخص شد که رویکرد تحریم و فشار نتنها از پیشرفت هسته ای ایران جلوگیری نکرده بلکه این کشور در ابعاد مختلف برنامه هسته ای و مسائل اقتصادی مسیر رو به شکوفایی طی می کند.
در پی شکست پروژه تحریم و فشار که منتهی به مذاکرات بین کشورهای 1+5 و ایران گردید، عربستان همواره پروسه مذاکرات مخالف کرد و آن را به نفع ایران و تضعیف خود دانست.
مخالفت این کشور با روند مذاکرات زمانی بیش از پیش خود را نشان داد که مذاکرات به نتایج نهایی نزدیک شده است و پیش بینی می شود عربستان در تحرکات گسترده ایران هراسی و تحریک غرب علیه ایران دچار شکست سنگین شده است و بایستی چشم انتظار نزدیک شدن ایران به کشورهای غربی باشد.
شکست های پی در پی عربستان و دوستان منطقه ای آن کشور در پازل سیاسی منطقه که هم اکنون با حمله به یمن در حال تکمیل است، یادآور این بینش کوچه بازاری است که بازنده قمار سرجنگ دارد و مصلحت خود را در آتش زدن میدان بازی می بیند.
دلیل سوم:فشار بر آمریکا در راستای اهداف منطقه ای
فشار بر آمریکا برای ممانعت از افزایش نفوذ ایران در منطقه و کاستن از امکان دستیابی به توافق هستهای میان ایران و غرب از دیگر اهداف ریاض در ادامه این کارزار است چرا که آنها تصور میکنند توافق هستهای قدرت منطقهای ایران را از این که هست بیشتر خواهد کرد. اصرار بیهوده بر بازی ندادن ایران در معادلات منطقهای به رغم اذعان به نقش تاثیر گذار ایران در این تحولات یا مطرح ادعای مداخله ایران در امور یمن را می توان در این چارچوب سیاستی ریاض تفسیر کرد.
عربستان این موضع اشتباه را پیش از این در مورد سوریه نیز مرتکب شده است یعنی زمانی که یکصدا با آمریکا و با وجود برگزاری دو اجلاس درباره سوریه، تلاش کرد ایران را از این معادله حذف کند و نتیجه آن است که با وجود حمایت ایران از دولت مشروع سوریه، هنوز ناآرامی و جنگ در این کشور مسلمان به سبب حمایتهای آمریکا و عربستان و برخی کشورهای عرب منطقه از گروههای متخاصم دولت سوریه، ادامه داشته باشند.
دستان پیدا وپنهان تجاوز به یمن
حکومت دست نشانده سعودی این بار مامور شده است تا این ماموریت را برای اسرائیل وآمریکا انجام دهد.
دستان پیدا و پنهان تجاوز به یمن
سرکرده گروهگ تروریستی منافقین در دیدار با سفیر عربستان سعودی در فرانسه، گفته است که ما آماده ایم هر گونه کمکی که پادشاهی سعودی از ما بخواهد را، سریعا انجام دهیم.
پایگاه خبری واتزآپیک (whatsupic) در همین زمینه نوشت: «مریم رجوی چندی قبل در دیدار با سفیر عربستان در کشور فرانسه ، ضمن حمایت از حملات این کشور به یمن، در پاسخ به درخواست سران کشور عربستان که توسط سفیر عربستان در فرانسه به او ابلاغ شده بود، گفت: ما برای کمک به عربستان از هیچ چیزی دریغ نمی کنیم و جنگ و مبارزه با شیعیان و طرفداران انقلاب ایران از سیاست های اصلی ایجاد این سازمان بوده است و چه زمانی که ما در ایران بودیم و یا الان که در عراق هستیم ، همیشه این موضوع را که با سیاست های کشور عربستان نیز هماهنگ بوده، را اجرا می کنیم.»
وی سپس به سفیر عربستان اعلام کرد: «ما از پادشاهی عربستان به علت کمک ها و حمایت های مالی از این سازمان در سالهای گذشته تشکر می نماییم و آماده ایم برای رهایی از مشکلات مالی و امکاناتی که در 4 سال اخیر گرفتار آن بوده ایم و همچنین آزاد شدن از فشارهای دولت عراق برای خروج از آن کشور، با در اختیار گرفتن پایگاه و یا پادگانی مناسب در هرجای کشور عربستان که باشد ، به آنجا منتقل شویم و به انجام ماموریت های مورد نظر عربستان بپردازیم.»
این سایت در پایان نوشت: «پس از سقوط صدام و با تشدید فشارها بر این سازمان ، مسولان این گروه به کشورهای اروپایی مانند فرانسه رفته و در آنجا اقامت نموده اند و به دنبال کشوری جدید برای انتقال سایر نیروها و امکانات خود می باشند که ممکن است در برابر انجام عملیات های اطلاعاتی و نظامی در کشور عربستان با دولت این کشور برای انتقال نیروها و تجهیزاتشان به توافق برسند.»
چرا انصارالله به تجاوز وحشیانه سعودیها پاسخ نمی دهد؟
عدم واکنش به حملات سعودیها که تاکنون ادامه داشته، اوج حکمت و تجربه انصار الله را نشان داده و باعث شده دولتهای عربی و جهانی تلاشهای سیاسی و دیپلماتیک خود برای توقف تجاوز را آغاز کنند، عدم واکنش به این حملات همچنین تأثیرات مثبتی در جبهه داخلی یمن داشته و باعث متمایز شدن حوادث یمن از حوادث دیگر کشورها و همچنین شناخته شدن ملیگراها از مزدوران و خائنین شده است.
عدم واکنش به حملات سعودی ها، تجاوز به یمن را در برابر چشم جهانیان در ابعاد اخلاقی و سیاسی رسوا کرد تا جایی که سازمانهای بینالمللی از حقیقت اوضاع و نتایج موشک باران که شهروندان و غیرنظامیان یمنی را هدف گرفته، سخن گفتند و ائتلاف جهانی به این ترتیب در یک بحران واقعی گرفتار شد، بحرانی که باید یا جنایتهای خود را ادامه دهد یا اینکه به گونهای خود را از ورطه خارج کند و جنگ را متوقف نماید. ریاض در صورتی که گزینه اول را انتخاب نماید در یک باتلاق کشنده قرار خواهد گرفت که میتواند موجودیت آن را به خطر انداخته و تاج پادشاهی آن را به لرزه درآورد و نقشه سیاسی در شبه جزیره عربستان را تغییر دهد، این چیزی است که حتی شاهزادگان داخل کاخ پادشاهی عربستان سعودی نیز نسبت به آن هشدار دادهاند.
رهبر انصار الله موفق شد است جبهه داخلی یمن را برای پایداری بیشتر، حتی بیش از تصور دشمن آماده کند. این در حالی است که دشمنان تصور میکردند که موشک باران هوایی اهداف خود را در تجزیه داخلی یمن طی چند روز محقق میکند، اما رهبر انصار الله به صورت غیرمنتظره و بیسابقهای همچنان در طرح مقابله با تجاوز از طریق دو جبهه داخلی و خارجی تمرکز کرده و این موضوع باعث شده انصار الله برای جنگ طولانی مدت آماده باشد. این به معنای شکست قطعی تجاوز است، چرا که این حملات نمیتواند بدون ایجاد شکافهای گسترده در داخل ائتلاف و چالشهای واقعی در مواضع جهانی ادامه پیدا کند.
ما در لحظاتی زندگی میکنیم که اندکی قبل از پیروزی بزرگ قرار دارد. با وجود ادامه حملات هوایی، ما در ساعاتی از پایداری و افتخار به ملتی زندگی میکنیم که تمامی قدرتهای شرور بر ضد آن وارد عمل شده اند، کشوری که امروز با وجود جراحتهایی که دارد حضور خود و آمادگی فرزندانش برای جانفشانی بیشتر جهت بازگرداندن نقش تاریخی و متمدنانه به یمن و خروج از اطاعت عربستان سعودی را اعلام کرده و حنجره تمامی انسانهای شریف در آن مملو از فریاد بر ضد قیمومت و مداخله خارجی است و این موضوع با پرداخت هزینهای کم در مقایسه با پیروزی انقلاب آنها محقق خواهد شد.
سلمان تصور میکرد که ملت یمن تنها 3 روز دوام خواهد آورد. واشنگتن نیز گمان میکرد که شکافهای روزافزونی در طی چند ساعت در این کشور ایجاد خواهد شد، قطر بر پایه گزارشهای مزدوران خود در داخل یمن از سست بودن جبهه داخلی در این کشور خبر میداد. اما تنها با گذشت چند روز شاهد شکافهای اعلام شده در داخل ائتلاف خواهیم بود و برخی مداخله زمینی در یمن را رد خواهند کرد و برخی خواستار توقف جنگ و بازگشت به راه حل سیاسی خواهند شد، در آن زمان گزینههای تنگی در برابر ائتلاف قرار خواهد گرفت و این بار ابتکار عمل در اختیار سید عبدالملک الحوثی خواهد بود.
ملت یمن حماسه بزرگ و تاریخی را در مسیر یک پیروزی بزرگ در حال رقم زدن است، پیروزی که ما در آستانه آن قرار گرفتهایم و از ما دور نیست.
*** بازیهای خطرناک
در هفته جاری امارات متحده عربی - یکی از متحدان عربستان سعودی در شبه جزیره عربستان - اعلام کرد ، قصد دارد انصارالله یمن را در لیست سازمانهای تروریستی قرار دهد ، با این استدلال که هدف دوحه مبارزه با گسترش تروریسم در سراسر منطقه است . واقعیت این است که انصارالله به تنهایی موفق به عقب راندن القاعده در یمن شدهاند و ضربه سنگینی به این گروه تروریستی وارد كردهاند و متعاقبا موجب اخلال در برنامههای آل سعود شدهاند.
در ژوئیه گذشته ، ایالات متحده لایحهای را با هدف آسیب زدن به حزب الله لبنان و در نتیجه تضعیف کشش آن در منطقه، و به طور خاص تحلیل توانایی حزب الله در حمایت از سوریه و دولت بشار اسد، به تصویب رساند .
تضعیف حزب الله نه تنها به ضرر كشور لبنان در همسایگی اسرائیل است ، بلكه به مراتب باب میل داعش در منطقه خواهد بود .
اصرار قدرتهای غربی به همراهی با عربستان سعودی و بازی سیاسی ریاض ، دقیقا به تشدید بیثباتی در منطقه منجر شده است .
در طول سه سال گذشته ، در مناطق مهم این منطقه مهم استراتژیكی – لیبی ، لبنان ، سوریه ، عراق ، بحرین و یمن درگیری رخ داده است. همه یک نقطه مشترک داشتند : فرقه گرایی.
حقیقت امر این است كه ، جاه طلبی کور عربستان سعودی و نفرت آل سعود از شیعیان، منطقه را به خطر انداخته است .