درگذر راه دوست؛ دل نوشتهای به امام زمان
كم كمك دل خانه حسرت شده خانـــه ی نا قابل حضرت شـــــده
… حكایتی است حكایت هجران .
می خواهم صدایت کنم، دوست دارم نگاهت كنم . هر شب دعایت كنم .
ای كه مرا از یاد نمی بری آیا به سوی تو راهی هست ؟ ای آرام جان آیا تو را مقصد و منزلی هست ؟
ای مقصود من آیا تو را نشانی هست ؟ به كجا در پی تو باشیم ؟ از كدام ره می گذری كه خاك قدومت را توتیای دیدگان سازیم ؟ در كدامین حرم امن الهی ساكنی كه قامت نمازمان را با قامت دلربای تو قامت بندیم ؟
مبدا و معاد ، كشتی نجات و ای پناه كائنات . می دانم كه حیات و ممات بسته به وجود توست .
وَبِیمنه رُزِق الوَری و َبِوجودِه ثَبَتَتِ الارضُ وَ الَّسماء.
امید آرزومندان تا كی به تمنای وصال تو حیرانی و سرگردانی ؟
راستی از طعنه ها و كنایه ها خبرداری ؟ اگر از من پرسند خانه مولایت كجاست ؟ چه جوابی بدهم ؟ آیا هنوز هم لغت نامه ها باید وازه ی انتظار را با علامت های سوال نشان دهند ؟ براستی این 313 نفر كی به دور تو طواف خواهند كرد ؟ پس شیخ مفید ها و علامه مجلسی ها و شیخ صدوق ها هنوز نتوانستند لشگر تو را یاری كنند ؟ آیا مریدان تو مراد دلت را برآورده نكرده اند ؟ آیا هنوز دعای عهد ها و ندبه ها كاری نشده اند ؟ این جمعه های بی نشانی تقویم كی نشانه دار می شوند ؟ به راستی ، روز ظهور ، كدامین آدینه تقویم است كه به روز فرج نام خواهد گرفت ؟ ماذنه های مسجد الحرام در انتظار شنیدن طنین “انا المهدی” تو فرسودند . ای مظطر “امن الیجیب المظطر اذا دعاء و یكشف الشوء” آیا هنگامه ظهور و طلیعه فرج نزدیك نیست ؟ آقاجان ! ما اینقدر ها هم بد نیستیم !
اما سزای گناهكار ندیدن مولا نیست . نشنیدن صدای آقایش نیست . نبوسیدن قدوم اربابش نیست .
اگر سید بن طاووس تو را در سرداب مقدس مشغول مناجات می بیند كه برای شیعیانت گریه و طلب استغفار می كنی ! و اگر می گوئی كه “اگر شیعیان ما به اندازه آب خوردنی ما را می خواستند ، ظهور ما اینقدر طولانی نمی شد “
ما هم تو را از یاد نبردیم !
نیمه شعبان ها و نجواهای نیمه شب
“اللهم عجل لولیك الفرج” های پیر و جوان
نذر های صلوات برای سلامتی ات …
ای عزیز دو جهان ؛ تو هم برای ظهورت دعا كن . مولاجان ! مگذار ما نیز به سرنوشت نیاكانمان دچار شویم ! به ما منتی بگذار و لحظه ای مهلت دیدار بده ! ترسم تو بیائی و من آن روز نباشم …
اگر گناه دامنمان را آلوده كرده …
اگر چشمانمان تو را بینا نیست …
و اگر صدایت را نمی شنویم …
ولی تو را دوست داریم .
خاكسار كوی عشقت