درس سوم : اخلاق در خطابه
بسم الله الرحمن الرحیم
درس سوم : اخلاق در خطابه
عمل رمز موفقیت ( سعادت ) یا عامل سعادت
این حدیث شریف منقول از قول پیامبر اکرم - صلی الله علیه و آله - مورد تأیید همه فرق اسلام است که فرمودند :
« انی تارکٌ فیکم الثقلین کتاب الله و عترتی إن تمسکتم بهما لن تضلّوا بعدی ابدا »
پس اسلام دارای دو ثقل گرانبها است که یکی قرآن و دیگری عترت پیامبر اکرم - صلی الله علیه و آله - است قرآن در بیان جامعی سه حلقه را برای سعادت و کامیابی بشر معرفی می کند :
1- حلقه اعتقادات 2- حلقه اخلاق 3- حلقه احکام عملیه یا احکام شرعی ( فقه )
عترت نیز که پیرو راستین بیان خداوند متعال ( قرآن ) می باشد این سه حلقه را به انسان ها گوشزد کرده اند . نمونه آن بیان کامل و خالی از نقص خطابه غدیر است که پیامبر - صلی الله علیه و آله - در گفتار خود بیان می فرمایند :
1- حلقه اعتقادات 2- حلقه اخلاق 3- حلقه فقه
اخلاق حلقه واسط است . اصل اعتقادات اسلامی تنها در حکمت نظری خلاصه نمی شود بلکه ریشه و اساس آن حکمت عملی است چرا که امام صادق - علیه السلام - می فرمایند : تمام ایمان به عمل است .
پیامبر نیز در خطابه در فراز دوم پس از حمد الهی می فرمایند :
« و اقر له علی نفسی بالعبودیه و اشهد له بالربوبیه . »
چرا که به مردم نشان دهد ارتباط بین عبد و رب را که این رابطه به وسیله حلقه عبودیت به هم متصل می باشد . چرا که اگر انسان عبد بادش ، عجز و فقر را به خود در می یابد . عبودیت مقدمه پرواز است ( اشهد أن محمد عبده و رسوله ) پیامبر ابتدا عبد شد سپس رسول الله گردید . لذا آن اعتقادی مفید فایده می باشد که زمینه اعتقاد عملی را فراهم آورد و آن اخلاقی مفید است که مقدمه اخلاق عملی باشد و در متن احکام عملی ( فقه ) بدون عمل به آن ها دانستن بی فایده است . پس هر سه حلقه به اسلام حالت عملی پیدا می کند و باید این سه حلقه به صورت عملیاتی در اجتماع پیاده شود . اینجا لزوم تبلیغ بیشتر مشخص می شود . چرا که اهمیت تبلیغ در آن است که مبلغ پس از ارائه اعتقادات و مفاهیم نظری ، این اعتقادات و مفاهیم را به صورت کاربردی در اجتماع پیاده کند .
پس آن دسته از افراد که اعتقادات و اخلاق و احکام را در حالت قبلی و زبانی محدود می کنند در حقیقت از اسلام پوسته ای را گرفته و به کنه و مغز آن نرسیده اند چرا که امام علی - علیه السلام - در این حدیث شریف مراحل اسلام را به شیوه ای زیبا بیان فرموده اند :
« السلام هو التسلیم و التسلیم هو التصدیق و التصدیق هو الاداء و الاداء هو العمل ….یعنی اینکه الاسلام هو العمل پس باید اخلاق و اعتقادات و احکام به فرمایش حضرت عملیاتی شود تا مایع سعادت فردی و جمعی ما شود تا راه نجات را دریابیم . »