اگر تو را نمیبینم

اگر دورم ازتو

(نه تو دوری ازمن)

 اگر می شناسی ام

و نمی شناسمت

 اگر خواب شیرین جمعه صبح هارا

به قرار ندبه

ترجیح می دهم

 اگر از خاطرم رفته

که دوشنبه ها

روز اشک ریختن توست بر

بدبختی و سیاهی ام

 این ها را به گردن

کسی انداختن

تنها

آرامشی لحظه ای

می آورد

و دلخوشی است 

ساده!

 این جاست که

میشود

لبخند شیطان را حس کرد

و شاید

دید!

 دید و عبور کرد!

 عادتی شده

این لبخندرا دیدن

و خود را به کوچه چپ فلانی زدن!

 غبارها انگار به دلم

عادت کرده اند

و من به آنها!

 نگاهم که کنی

دستم را که بگیری

شیطان اشک می ریزدو

غبارها

پرپر می شوند!

 ساده می گویم:

دلم

برایت

“ت ن گ” شده!

 با نفس مسیحایی خود قلبم را سبک کن!ازین بی نهایت غبارها!