گستره عاشورا و فرهنگ آن
حرکت سيدالشهدا (ع) که اينک با محوريت «عاشورا» از آن ياد مي کنيم، در مقايسه با بسياري حرکتها و قيامهاي ديگر که پيش از آن يا پس از آن رخ داده، از نظر حجم حوادث و سير تاريخي آن، بسي محدودتر و کتاب تاريخ آن بسي کوچکتر است اما حيات آفريني و راهگشايي آن و نقشي که در تاريخ اسلام ايفا کرده و الگويي که در حرکتهاي اصلاح گرانه و مبارزه با ستم و تبعيض و جهاد براي اقامه حق و حاکميت دين بر جاي گذاشته و تحولي که در نوع نگرش به زندگي و حيات انساني ايجاد کرده است، بسي فراتر از نقش آفريني يک حرکت محدود، در يک مقطع زماني خاص و در گوشه اي از سرزمين پهناور اسلامي مي باشد . حرکت امام حسين (ع) از موضع گيري در مواجهه با دعوت به بيعت با يزيد توسط حاکم مدينه، تا سرانجام شهادت، چند ماه بيشتر به درازا نکشيد اما جانمايه حرکت که بسان روح کلي قيام در همه اجزاي آن جاري و ساري است از يک سو و حجم حوادث و قضايايي که در آن فاصله زماني محدود با محوريت امام (ع) از مدينه تا مکه و از مکه تا کوفه و کربلا و دنباله آن تا شام و سپس مدينه اتفاق افتاد از سوي ديگر، آن قدر بزرگ و در جهات مختلف قابل توجه و اهتمام هست که هنوز پس از آن قرنها و پس از آن همه نگارش و تحقيق و آن همه روشنگري که توسط صاحب نظران و پژوهشگران بر اساس منابع تاريخي و موازين تحقيق و تحليل در قضاياي از اين دست، صورت گرفته، و علاوه، به خاطر تاثيري که بازگويي و تبيين علمي عاشورا در سلوک اجتماعي و سياسي و رفتار ديني جامعه اسلامي دارد، همچنان بلکه همواره مي تواند و بايد به عنوان يک موضوع زنده و حياتي محل توجه پژوهشگران در حوزه هاي مختلف تاريخي، اجتماعي، کلامي و فقهي مي باشد .
به ويژه که فرجام عاشورا، شکل گرفتن فرهنگي نوين با ويژگيهاي خاص خود در ميان جامعه گسترده اي بود که هويت اسلامي بويژه شيعي اش، آن را از ديگر تمدنها و فرهنگها متمايز مي ساخت . فرجام تاريخي و دستاوردهاي ماندني عاشورا، در طول دهه ها و سده هاي پس از خود، به جرياني هويت بخشيد که امروز مي توانيم و بايد از آن به عنوان «فرهنگ عاشورا» نام ببريم . نگاهي گذرا به حجم گزارشها، تحليلها و آثاري که در طي قرون گذشته و زمان معاصر بازگوکننده زواياي مختلف اين فرهنگ است گوياي عظمت، جامعيت، عمق و اصالتي است که عاشورا توانسته است به اين فرهنگ بدهد . بسياري از مقوله هاي اجتماعي و انساني، و حجم وسيعي از ريزترين مسايل «زندگي بر ميزان اسلامي » را مي توان در اين فرهنگ شاهد بود و از آن براي چگونگي سلوک و تعامل اجتماعي و سياسي و حتي اخلاقي خود آموخت .
تلاش پيشوايان معصوم (ع) در احياي عاشورا و گسترش و آموزش منطق حسيني و نصب العين سازي آن در سراسر زندگي، از هنگام زاده شدن که کام نوزاد با طعم خاک کربلا آشنا مي شود تا آخرين لحظات «جدايي » از ميان جمع مردمان که در قبر خويش با خاک کربلا «همراه » مي گردد، همه و همه در جهت الگوسازي «فرهنگ عاشورا» و تقويت و گسترش نقش آفريني آن در حيات دين و دينداران بوده است .
بيداري ملتها
از جمله آثار و برکات ديگر قيام و شهادت سيدالشهدا(ع) در بعد سياسي، اجتماعي اوست. بيداري خفتگان و انتقال روح مبارزه جويي عليه ظلم و ستم بوده و هست. در آن اوضاع، انقلاب خونين سيدالشهدا(ع) تمام معادلات سياسي دشمنان را در هم زده و اوضاع اجتماعي آن دوران را دگرگون ساخت. جان فشاني شخصيت منحصر به فردي چون امام حسين(ع) که از نخبگان و برگزيدگان و پيشواي علي الاطلاق مسلمانان بود وبا فضيلتترين و نزديکترين آنان به پيامبر اسلام(ص) بود. خدايي بودن حرکت مصلحانه سيدالشهدا(ع) و گذشت از همه هستياش و عمق فاجعه و مظلوميت آن امام عزيز از ناحيه سوم باعث گرديد، زنگ بيدار باش، خواب سنگين مردم را بر هم زند و مردگان را احيا کند و درخت اسلام را که به پژمردگي روي آورده بود با خون خود آبياري کند و آن چنان طراوت بخشيد که تا ابد سرسبز و خرّم باقي بماند.
خون امام حسين(ع) همانند آب حياتي بود که در کالبدهاي مرده و خشک و مأيوس جريان پيدا کرد و منشأ قيامهاي بسياري شده و به راستي ميتوان گفت که عصرعاشورا پايان نهضت حسين(ع) نبود بلکه آغاز حرکت و اوّل بيداري ملت اسلام خصوصاً شيعيان بود. (براي نمونه) مورخ مشهور ميگويد: «در طي قرون آينده بشريّت و در سرزمينهاي مختلف، شرح صحنه حزن آور مرگ حسين(ع) موجب بيداري قلب خون سردترين قاريان و خوانندگان خواهد شد.
عاشورا و نيازهاي امروز
عاشورا و حسين عليه السلام و کربلا، هزاران مسئله تاريخي، سياسي، فرهنگي، اقتصادي، اجتماعي، اخلاقي، عبادي، فقهي، عرفاني و نظامي دارد، که اگر آب درياها مرکب و درختان گيتي قلم شود، تا ابعاد و آثار و اهداف اين حادثه عظيم را ترسيم کند، توان بررسي و ارائه تصويري جامع از آن را ندارد .
نفوذ بيکران عاشورا و سيدالشهدا در اعماق تاريخ و گستره جهان; تاثير نام و قيام حسيني در عوالم پيدا و پنهان و مرزهاي غيب و شهود; حضور مداوم فرشتگان و ساکنان ملا اعلي در بارگاه قدسي امام; اشک و آه زمين و زمان و جن و ملک در عزاي سرور آزادگان جهان; آفاق روشن محبت دو سويه نبوي و حسيني و تداوم هدايت بشريت به برکت بعثت و عاشورا; نقش آب و خاک کربلا در شفابخشي و امنيت آفريني; عزت و استقلال امت اسلام در پرتو سيره و سخن حسيني; نقش امام حسين عليه السلام در ترويج و تبليغ معارف آسماني; افشاي هميشگي خط نفاق در پرتو عاشوراي حسيني; فلسفه قيام و جهاد پرشکوه ابا عبدالله عليه السلام; پيوند قطعي قيام مهدوي عجل الله تعالي فرجه الشريف با قيام و فرهنگ عاشورا; و سرانجام درسهاي عشق و عرفان حسيني، همه و همه ميدانهايي محدود از محورهاي گسترده پژوهش و تبليغ و تدريس فرهنگ عاشورا است که امروز هم همچون هميشه بدان نيازمنديم .
يکي از عوامل مهم و بنيادي براي انحطاط مسلمين
يکي از عوامل مهم و بنيادي براي انحطاط مسلمين نداشتن روح حماسه و شجاعت و صلابت است.
عزت و شرافت و کرامت امت ها و ملت ها وابسته به ميزان شجاعت و شهامت و روح بلندو قوي آنان است اگر روحيه چاپلوسي و سازشکاري در برابر تخلفات مالي و اجتماعي و اقتصادي و مديريتي در جامعه اي، ارزش به حساب آيد و در مقابل روحيه حماسي وشجاعت و شهامت در گفتار و کردار و نوشتار ضد ارزش به حساب آيد و مورد نکوهش قرار گيرد، آن جامعه به تدريج به انحطاط و ذلت کشيده خواهد شد.
مگر عامل اساسي رشد و بالندگي امت اسلامي ايران در برابر طاغوت و استکبار،روحيه شهامت و شجاعت و صلابت نبود؟
مگر ممکن است حيات طيبه و عزت سياسي و استقلال اقتصادي و پيشرفت معنوي بدون استفاده از حماسه و شهامت و پايداري در جامعه اي به وجود آيد.
همان طور که رهبر معظم انقلاب فرمودند:
«حيات طيبه براي يک ملت به مفهوم برخورداري از رفاه و رونق مالي، تامين امنيت، پيشرفت علمي، عزت سياسي و استقلال اقتصادي، همراه با آراسته شدن به اخلاق والاي الهي، تقوا و ايمان به خداست.
اسلام پول و رفاه را همراه با ايمان و معنويت و پيشرفت اقتصادي را توام باشکوفايي اخلاقي و معنويت در جامعه مي خواهد» و اين مهم با استفاده از درس هاي انسان ساز امام حسين عليه السلام پيرامون حماسه و شهامت و صلابت به دست مي آيد. (1)
رهبر معظم انقلاب حضرت آيت الله العظمي خامنه اي پيرامون روحيه حماسي ورفتار شجاعانه مردم شريف ايران و برکات آن مي فرمايند:
«رفتار شجاعانه هر مردم و مسئولان ايران، علت هاي ديگر را براي مقاومت دربرابر امريکا تشجيع کرده است. اکنون دوراني که امريکايي ها خيال مي کردند صاحب اختيار دنيا هستند و براي کشورهاي گوناگون خط و نشان مي کشيدند، سپري شده است واين همه به برکت شجاعت و نترسيدن ملت ايران از ابرقدرت ها حاصل شده است.» (2)
عاشورا نياز فکري نسل امروز
نسل امروز هنوز تشنه فضيلت و عدالت است و به دليل سرخوردگي از تباهي ها به دنبال آرمان شهر اسلامي مي گردد.
وي به نيرومندي و توانايي خويش براي به دست آوردن دنيايي بهتر و در نتيجه رستاخيزي مطلوب مي انديشد. جوان در تلاش است از فرهنگ و ارزش هاي اسلامي انساني به صورت بهينه بهره گيرد. اين تفکر حياتي ترين، انديشه اي است که مي تواند به بالندگي جامعه جوان امروز مدد رساند.
حادثه عاشورا تجلي عزت و ذلت
کربلا دو صحنه دارد، در يک صحنه عزيزان و کريمان تاريخ اسلام تجلي کردند و در صحنه ديگر انسان هاي زبون که گرفتار بت هاي دروني وبيروني بودند، ظهور کردند. (1)
عزيزان صحنه عاشورا چنان آگاهانه در راه معشوق جان سپاري کردند که به قول امام خميني(ره): «هر چه روز عاشورا سيدالشهدا سلام الله عليه به شهادت نزديک تر مي شد، افروخته تر مي شد و جوانان او مسابقه مي کردند براي اين که شهيد بشوند، همه هم مي دانستند که بعد از چند ساعت ديگرشهيدند، براي اين که آنها مي فهميدند کجا مي روند آنها مي فهميدند براي چه آمدندآگاه بودند که ما آمديم اداي وظيفه خدايي را بکنيم آمديم اسلام را حفظ بکنيم ». (2)
زبونان تاريخ که معبودي به جز هوي و هوس نداشتند چنان خود را آلوده کردند که تا سر حد انهدام اسلام پيش رفتند. امام خميني(ره) در اين زمينه مي فرمايد:
«حکومت يزيد مي رفت تا قلم سرخ بر چهره نوراني اسلام کشد و زحمات طاقت فرساي پيامبر بزرگ اسلام و مسلمانان صدر اسلام و خون شهداء فداکار را به طاق نسيان سپارد و هدر دهد».
انديشه اي که مي رفت با کجروي هاي تفاله جاهليت و برنامه هاي حساب احياي ملي گرايي و عروبت با شعار «لاخبر جاء و لا وحي نزل » (3) محو و نابود شود.
و از حکومت عدل اسلامي يک رژيم موروثي بسازد و اسلام و وحي را به انزوا بکشاندکه ناگهان شخصيت عظيمي که از عصاره وحي الهي تغذيه و در خاندان سيد رسل محمدمصطفي(ص) و سيد اولياء علي مرتضي(ع) تربيت و در دامن صديقه طاهره(س) بزرگ شده بود قيام کرد و با فداکاري بي نظير و نهضت الهي خود، واقعه بزرگ را به وجودآورد. (4)
امام خميني(ره) رمز عزت مردم ايران، از ذلت و زبوني را، احياي حماسه هاي عاشورايي مي دانند و مي فرمايند: «عاشورا را زنده نگهداريد که با نگه داشتن عاشورا کشور شما آسيب نخواهد ديد.» (5)
آري حضرت اباعبدالله الحسين عليه السلام قيام و نهضت خونين را تنها راه نجات اسلام و مسلمين در تمامي اعصار و قرون تشکيل داد و راه منحصر به فرد مبارزه با نقشه هاي خائنانه بني اميه را خودداري از بيعت و تسليم و انجام حماسه هاي جاويد عاشورا دانست. او يقين داشت هدفش موافق با رضاي خدا و پيامبر و منتهي به شهادت و سعادت است، به اين جهت صادقانه و قاطعانه و با حماسه زنده و جاويد مخالفت خود را با زمام داري ناصالحان وانحطاط مسلمين اعلام کرد و تمام مصائب و سختي ها را به جان و دل خريد و در عمل عشق و ايثار و حماسه را به ما آموخت.
يا رب زشراب عشق سرمستم کن از هر چه نه غير خود تهي دستم کن يک باره به بند عشق پابستم کن در عشق خودت نيست کن و هستم کن
1- اللهوف علي قتل الطفوف، ص 70112.
2- صحيفه نور، ج 15، ص 55; اللهوف علي قتل الطفوف، ص 112.
3- مع السجوم في توجهه نفس المعصوم از علامه شعراني ص 252.
4- صحيفه نور، ج 12، ص 181.
5- همان، ج 15، ص 205.