راه کسب حضور قلب در نماز از نظر آیه الله بهجت(ره)
از محضر آيت الله بهجت سوال شد، حاج آقا، عمرمان گذشت و دارد مي گذرد، هنوز لذتي از عبادت و به خصوص نمازمان احساس نكرديم، چه بايد بكنيم كه ما نيز اقلاً از آنچه را كه ائمه و پيشوايان معصوم (عليهم السلام) فرموده اند، بچشيم؟ چه كنيم در نماز حضور قلب داشته باشيم؟
آيت الله بهجت در حالي كه سرش را تكان مي داد فرمود: آقا، عامّ البلوي است، اخوُك، مِثْلُك اين دردي است كه همه گرفتاريم.
عرض شد: آقا به هر حال مراتبي دارد، و مسأله نسبي است بعضي همچون شما مراتب عالي داريد و ماها هيچي؟ ماها چه بايد بكنيم؟
باز فرمود: شايد من مرتبه شما را تمنّا كنم.
بعد از اصرار ما فرمودند: اين احساس لذّت يك سري مقدمات خارج از نماز است. يك سري مقدمات در خود نماز و آن اين است كه:انسان گناه نكند، قلب را سياه و دل را تيره نكند، معصيّت روح را مكدّر و نورانيت دل را مي برد.
بايد روغن چراغ را زياد كنيم (معرفت پيدا كنيم) ايمان قلبي و باطني را تقويت كنيم. وقتي وارد نماز مي شويد هنگام خواندن حمد و سوره به معناي آن توجه كنيم تا ارتباط حفظ شود.
بايد در طول 24 ساعت حواس خود را كنترل كنيم در طول روز گوش، چشم و … را كنترل كنيم.
از اوّل نماز، توسل حقيقي به امام زمان (عج) پيدا كني.
نکاتی در مورد بازی های کودکانه :
• مهم است بدانیم حداقل زمان بازی با کودک دو ساعت است . در غیر این صورت کودک ارضا نشده و این نیاز در وی به صورت عقده باقی می ماند . پس اگر والدینی کودکشان را به پارک یا محلی برای بازی و تفریح بردند ، تا قبل از این زمان او را محروم نکنند .
• بازی خانه سازی کودک را صاحب اختیار بار می آورد و به او می آموزد که باید ساخت !
• بازی ترکاندن باد کنک برای رفع عقده ها و رهایی از خجالتی بودن مفید است . به کودک می فهماند که بزرگترین چیزها ( مشکلات ) هم به دستان تو می ترکد ! می فهماند که عقده هایت را بترکان .
• خمیر بازی منعطف بودن را به طور غیر مستقیم به او می آموزد و به او می فهماند لج باز نباش و گاهی هم تو تغییر کن .
• تلفن بازی : بازی که در آن والدین با استفاده از دو عدد گوشی تلفن با کودکشان تلفنی صحبت می کنند ، این بازی بهترین وسیله برای ارتباطی کردن و آموختن روابط عمومی و رفع خجالتی بودن است .
• دروغ ابزار بازی کودکان است ! چون خیال پرداز است و قدرت تصویر سازی بالایی دارد . این عیب کودک نیست . دقت شود !
نکات کلیدی در روانشناسی تربیتی کودک :
والدین محترم، با دقت بخوانید!
روانشناسان بر این باورند که کودک در مراحلی از سنین رشد خود دارای خصوصیتهای ویژه همان مقطع می باشد . با دانستن این خصوصیات سنی ، اگر والدین این ویژگی ها را مشاهده نکردند باید نگران باشند ، نه این که اگر در کودکشان موجود بود گله کنند ! این دوران بر این قرارند :
1 - از تولد تا دو سالگی : شخصیتی حس گر و علاقه مند به لمس اشیاء می باشد . لذا والدین جز در مواقع خطر نباید مانع شوند .
2 - دو الی چهار سالگی : درون کودک فقط مشغول عکس برداری از رفتار ها و شخصیت هاست و با آنها شخصیت خود را شروع به ساختن می کند .
3 - چهار الی هفت سالگی : علاقه شدیدی به ادبیات کودکانه و بازی ها دارد . نیازمند به توجه زیاد و ارتباط کلامی بالاست . تفکری خود محور دارد که با خودخواهی کاملاً متفاوت است (توجه شود !) همه را با خود همراه می سازد و نیاز به تایید دارد ، لذا باید با او همراه بود . نیاز شدیدی به رابطه با هم سن و سالان دارد . قدرت تصویر سازی ذهنی بسیار بالایی دارد ، لذا به داستان علاقه مند است .بر روی موضوعات سخت متمرکز می شود پس مهم است روی بدیها تمرکز کند یا خوبیها . قوانین و قواعد ساده را می فهمد ولی قوانین پیچیده را خیر . بعضی قوانین را به طور ثابت در ذهنش نگاه می دارد ، لذا نباید اشتباهت را برایش توجیه کرد .
4 - هفت الی یازده سالگی : صاحب مهارتهای گوناگون است و قدرت شکوفایی آنها را دارد به دنبال دلایل منطقی برای قوانین می گردد .
5 - یازده سالگی به بعد : توان تفکر و
تجزیه تحلیل بالایی دارد ، زمان ظهور استعداد های اصلی اوست ، ادراک اصول اخلاقی را به دست می آورد
شاهکلید خلاقیت کودکان، در دست مادران است
مامان… من با بقیه فرق دارم
تا به حال به کلمهی خلاقیت فکر کردهاید؟ چقدر دوست دارید فرزند خلاقی داشته باشید. یک سوال دیگر اصلا (خلاقیت) چه طوری است؟ در ادبیات کلمهی «خلاقیت» به معنی بوجود آوردن پدیدهای نو و جدید است، اما در علم روانشناسی کودک؛ خلاقیت یعنی منحصر به فرد بودن و منحصر به فرد عمل کردن.
یعنی مشکلات را با راهحل خود و نه دیگران حل کردن و با مشکلات زندگی برخورد ویژهای داشتن.
خلاقیت یعنی چه؟
خلاقیت، علاقه داشتن به کارهای هنری یا موسیقی نیست. فرزند شما میتواند به گونهای استثنایی خلاق باشد و به هر کاری که حقیقتا مورد علاقه و توجه اوست، بپردازد. خلاقیت تنها انجام کارهای نامتعارف یا بزرگ نیست گاهی درست کردن یک سالاد یا غذای جدید، تعمیر یک دوچرخه، ابداع نوع جدیدی از یک بازی، خلاقیتی بزرگ به شمار میرود و این درست همان چالهای است که بسیاری از مادران جوان یا کم تجربه در آن گرفتار میشوند.
چه کودکانی خلاق میشوند؟
واقعیت این است که کودکانی که اجازه پیدا میکنند از قدرت و توانایی ویژهی خود در هر زمینهای کمک گرفته و از دیدگاه شخصی خود (و نه والدین) زندگی را تجربه کنند و به جنگ مشکلات رفته و برای مسائلشان راهحل پیدا کنند، در آینده رفتاری ابتکار آمیز و سازنده خواهند داشت. دقت کنید که مخالف کلمه خلاقیت، کندی یا کم تحرکی نیست، بلکه مخالف کلمه خلاقیت، همنوایی یا به نوعی انعطافپذیری است.
والدین زمانی روحیه خلاقیت را در کودکانشان تضعیف میکنند که از آنها میخواهند آن طور که همه رفتار میکنند، رفتار کنند. بدین معنی که چارچوب مشخصی را برایشان تعریف کرده و به آنها توصیه میکنیم پا از آن فراتر نگذارند و به جای آن که راه و روش ویژهی خود را دنبال کنند از افراد بزرگتر از خود تقلید کرده و کلیشهای عمل کنند.
اشکال از تربیت والدین است
نحوهای که اکثر والدین فرزندانشان را تربیت میکنند، یکی است. بچهها از ما که والدینشان هستیم میآموزند که همواره راه امن و بیخطر را در پیش گیرند و از خطر کردن و تجربه کردن بپرهیزند. ما به بچههایمان یاد میدهیم که یک فرد خوب کسی است که خود را با دیگران همرنگ ساخته و طوطیوار رفتار کند. مانند دیگران فکر کند و با احتیاط قدم بردارد و به جای آن که آزادانه بیندیشد و فعالیت کند مراقب باید، نبایدهای تعریف شدهی ما و جامعه باشد.
ارل نایتینگل معتقد است چنین کودکانی هرگز تبدیل به افرادی خلاق و موفق نخواهند شد زیرا خلاقیت و موفقیت از آن کودکانی است که تشویق میشوند از قدرت خلاقانهی ذاتی خود استفاده کرده و زندگی را از زاویهی نگاه خودشان تجربه کنند. کودکان خلاق اجازه دارند همواره خودشان باشند نه آن که طوطیوار از رفتار کودکان دیگر و یا بزرگترها تقلید کنند.
این کودکان آموختهاند که اگر بخواهند همرنگ جماعت شوند هرگز نمیتوانند ابتکار عملی از خود نشان دهند. این کودکان فرزند والدینی هستند که معنای خلاقیت را به درستی دریافتهاند. والدینی که میدانند هر کودکی که متولد میشود میتواند کودکی خلاق باشد اگر در چارچوب تعریف شده ما به عنوان والدین اسیر نشود و اجازه داشته باشد آزادی فکر و عمل داشته باشد. در واقع محیط تربیتی که کودک در آن متولد میشود تعیین کننده پاسخ این سوال خواهد بود که آیا کودک، فرد خلاقی هست یا نه؟ و اگر کودکی خلاق نیست، مشکل را باید در محیط تربیتی و شیوه تربیت والدینش جستجو کرد.
۵ سالگی زمان خوبی است
کودکان زیر ۵ سال به خاطر شیطنتهایی که انجام میدهند، نمیتوانند توجه و تمرکز کافی برای بروز خلاقیت داشته باشند. بهتر است بگوییم که روانشناسان کودک اعتقاد دارند، رشد خلاقیت در بیشتر کودکان از ۵ سالگی به بعد آغاز میشود اما در اطراف خود کودکانی را هم دیدهایم که از ۲ سالگی کارهای خلاقانه انجام میدهند و همیشه نسبت به همسن و سالهای خود خلاقتر بودهاند.
اگر کودک شما استثنایی نباشد، بهترین زمان برای پرروش خلاقیت در کودکتان از ۵ سالگی به بعد است که باید روشهای مختلفی را برای پرورش فکر کودکتان به کار بگیرید. خیلی از خانواده هستند که فکر میکنند برای اینکه کودکی خلاق داشته باشند، باید هزینههای زیادی انجام بدهند و به دلیل مشکلات اقتصادی از توجه کافی به خلاقیت کودک خود صرفنظر میکنند.
اما بهتر است این والدین بدانند که نیازی به سرمایهگذاری نیست و فقط لازم است کودکتان را دنیای اطرافش آشنا کنید. او باید درباره وسایل و اجسام موجود در محیط پیرامون خود اطلاعات کافی داشته باشد. برای پرورش فکر و خلاقیت کودکتان فقط کافی است که اجازه دهید کودکتان با رعایت نکات ایمنی با وسایلی که کنجکاویاش را تحریک کرده است، سر و کله بزند. بهتر است وقتی وسیلهای را در اخیتار او قرار میدهید، روش کار با آن را هم برایش توضیح دهید.
منبع:madaranmag.ir
۱۰ کلید اصلی تربیت فرزندان
خیلی مهم است که به طریقی فرزندانمان را تربیت کنیم که با دادن انگیزه درونی، بالا بردن اعتماد به نفسشان، و ایجاد حس دوست داشته شدن در آنها، مسئولیت پذیری را به آنها آموزش دهیم.
خیلی مهم است که به طریقی فرزندانمان را تربیت کنیم که با دادن انگیزه درونی، بالا بردن اعتماد به نفسشان، و ایجاد حس دوست داشته شدن در آنها، مسئولیت پذیری را به آنها آموزش دهیم. اگر فرزندانمان به این طریق تربیت شوند، به هیچ وجه برای ایجاد حس قدرت و تعلق در خودشان، به گروه های فاسد، موادمخدر و سکس روی نمی آورند.
۱۰ راهکاری که به والدین کمک می کند از روش هایی استفاده کنند که حس سلامت و امنیت فرزندانشان را تضمین می کند
زمانی را خالص و کامل به فرزندتان اختصاص دهید
اعتماد به نفس فرزند شما شدیداً تحت تاثیر کیفیت زمانی است که با او می گذرانید نه مقدار آن زمان. با زندگی های پرمشغله امروز نمی توانیم ۱۰۰% تمرکز و توجهمان را به فرزندمان اختصاص دهیم. خیلی وقت ها وقتی فرزندمان سعی می کند با ما ارتباط برقرار کند، وانمود می کنیم که به حرف هایشان گوش می کنیم. اگر نتوانیم در طول روز زمانی را خالص و کامل با فرزندمان بگذرانیم، مطمئناً شروع به بدرفتاری می کند. توجه منفی در ذهن بچه ها خیلی بهتر از بی توجهی است.
همچنین خیلی مهم است که احساسات فرزندانتان درست یا غلط نیستند. مثلاً وقتی دخترتان به شما می گوید که، “مامان تو با من وقت نمی گذرانی” در حالی که تازه با او بازی کرده اید، بدانید که او فقط احساسش را با شما در میان گذاشته است. پس بهتر است که در این اوقات برای احساسات فرزندتان ارزش قائل شوید و به او پاسخ مثبت دهید.
حرف نزنید، عمل کنید
آمار نشان می دهد که در روز بیشتر از ۲۰۰۰ خواسته از فرزندانمان داریم. پس عجیب نیست که بیشتر بچه هایمان دیگر صدای پدر و مادرشان را نمی شوند. به جای غر زدن و فریاد کشیدن سر بچه ها، از خودتان بپرسید، “چه کار باید بکنم؟” مثلاً، اگر سر پسرتان غر زده اید که چرا وقتی جوراب های کثیفش را درمی آورد آنها را توی هم گلوله نمی کند تا بفهمید کدام ها کثیف هستند، از این به بعد فقط جوراب هایی که در هم گلوله شده اند را بشویید. دو صدگفته چون نیم کردار نیست!
با روش های درست اجازه بدهید فرزندتان احساس قدرت کند
اگر شما این کار را نکنید خودشان راه های نادرستی برای احساس قدرت کردن پیدا می کنند. راه هایی که می توانید از طریق آن باعث شوید احساس ارزشمند بودن و قدرت داشتن کنند این است که به آنها اجازه انتخاب بدهید، اجازه بدهید در حساب کتاب هایتان کمکتان کنند، در پختن غذا کمکتان کنند یا در خرید کردن. یک بچه دو
ساله می تواند ظرف های پلاستیکی یا سبزیجات را بشوید. بیشتر وقت ها ما کارهای بچه ها را انجام می دهیم در حالی که خودشان خیلی خوب از پس آن برمی آیند.
از عواقب طبیعی استفاده کنید
از خودتان بپرسید اگر در این اتفاق دخالت نمی کردید چه می شد؟ وقتی بی خود در کاری دخالت می کنیم، شانس درس گرفتن از عواقب کارشان را از بچه ها می گیریم. وقتی اجازه بدهیم که عواقب کارشان به طور طبیعی اتفاق بیفتد، رابطه مان با فرزندمان هم به خاطر غر زدن ها و سرزنش ها خراب نمی شود. باید اجازه بدهیم بچه ها خودشان راه حلی برای مشکلشان پیدا کنند.
از عواقب منطقی استفاده کنید
خیلی وقت ها اتفاقی که ممکن است در پس یک رفتار به وجود آید به آینده دور مربوط می شود. در این گونه موارد، نتایج و عواقب منطقی یک عمل بسیار موثر هستند. برای تاثیرگذاری، آن نتیجه باید کاملاً به آن رفتار مربوط باشد. مثلاً اگر فرزندتان فراموش می کند ویدئویی که کرایه کرده بود را برگرداند و شما او را یک هفته تنبیه می کنید، این فقط در او ایجاد خشم می کند. اما اگر خودتان ویدئو را برایش برگردانید و کرایه آن را از پول تو جیبی اش کم کنید آن وقت با نتیجه منطقی کارش مواجه می شود.
از دعوا و مشاجره دوری کنید
اگر فرزندتان روی اعصابتان راه می رود یا بی ادبانه با شما حرف می زند به هیچ وجه عصبانی نشوید و از کوره در نروید. فقط کافی است که اتاق را ترک کنید یا تهدیدش کنید که اگر یک بار دیگر کارش را تکرار کند، اتاق را ترک می کنید.
فعل را از فاعل جدا کنید
هیچ وقت به فرزندتان نگویید که بد است. این کار اعتماد به نفس او را خدشه دار می کند. به فرزندتان کمک کنید تشخیص دهد که این طور نیست که دوستش نداشته باشید بلکه رفتار اوست که نمی توانید تحمل کنید. برای اینکه فرزندتان اعتماد به نفس سالمی داشته باشد، باید بداند که تحت هر شرایط او را دوست دارید. با گرفتن محبتتان از بچه نمی توانید به او انگیزه دهید.
هم مهربان باشید هم قاطع
تصور کنید که به بچه ۵ ساله تان گفته اید که اگر سر وقت حاضر نشود همانطوری او را بغل کرده و سوار ماشین می کنید. به او گفته اید که هم می تواند در ماشین و هم در مهد کودک لباس بپوشد. دقت کنید که موقع بغل کردنش، با محبت این کار را بکنید اما درست سر وقت بدون هیچ بحث اضافه این کار را بکنید.
تربیت کردن با هدفی در سر
اکثر ما با رویکرد در دست گرفتن کنترل اوضاع فرزندانمان را تربیت می کنیم. ما دنبال راه حل مناسب هستیم و این معمولاً موجب تو سرخور شدن بچه ها می شود. اما اگر به عنوان والدین طوری با فرزندمان برخورد کنید که احساس کند یک فرد بزرگسال است، بسیار منطقی تر و باملاحظه تر رفتار کرده ایم. مثلاً اگر فرزندمان را تنبیه بدنی کنیم، او خشونت را از ما یاد می گیرد و وقتی بزرگ شود برای رسیدن به خواسته هایش از زور و خشونت استفاده کند.
ثابت قدم باشید و تا آخر راه را دنبال کنید
اگر با فرزندتان توافق کرده اید که وقتی وارد مغازه شدید نمی تواند شکلات بخرد، به هیچ عنوان با گریه کردن و التماس هایش زیر بار نروید.. با این روش فرزندتان یاد می گیرد که به حرف شما احترام بگذارد