برخی از عوامل مؤثر در پدیده تحریف
الف. کینه توزی و خصومت
از جمله ترفندهای دشمنان، پرده پوشی و مسخ چهره حقیقت ها بوده است و کوشیده اند تا آن را از دسترس فطرتهای پاک آدمیان دور نگاه دارند. برهمین قیاس حوادث یا جریان هایی که پیام رسان آن ها کفرزدایی، ظلم ستیزی و دشمنی با باطل بوده به طور طبیعی، در معرض هجمه های سهمگین تر دشمن قرار گرفته است؛ حادثه عاشورا نمونه روشن این مدعاست. بنی عباس با وجود بهره گیری از ماجرای عاشورا و محرم به منظور تحریک احساسات عمومی علیه بنی امیه در یک مقطع تاریخی در مقاطع پر از نشیب، پس از تثبیت حاکمیت سیاسی خویش، دگر باره، در مقام پرده پوشی آن بر می آمدند و فراتر از آن، تلاش فرزندان امیه بود که پس از وقوع حادثه با تمهیداتی در صدد برآمدند تا اسرار قیام حسینی را در سینه تاریخ محبوس نگاه دارند.
ب. حس اسطوره سازی و قهرمان سازی برخاسته از محبت های افراطی
تحریف هایی از این دست که چهره حقیقی عیسی مسیح از سرحد عبودیت تا شأن و مرتبه الوهیت ارتقاء می یابد؛ یا غلات شیعه، امیرالمؤمنین (ع) را تا مقام ربوبی ارتقا می دهند و داستان هایی چون به میدان آمدن هاشم بن عتبه «مرقال» در روز عاشورا به دفاع از حسین بن علی (ع) (نوری، لولو و مرجان، ص163) نقل می گردد؛ یا اینکه گفته می شود حسین بن علی در عاشورا چندین بار به دشمن حمله برده و هر بار هزار نفر را به قتل رسانده است. (همان، ص 92، نیز مراجعه شود به مطهری، حماسه حسینی ج 3، ص 281) با عامل قهرمان سازی و محبت افراطی، بی رابطه نیست.
ج . سوء استفاده از توصیه و تأکید ائمه اطهار (ع) بر زیارت و عزاداری
از عوامل ویژه ای که در تحریف حادثه عاشورا و جعل یک سلسله مطالب جنبی دیگر دخالت مؤثر داشته است، سفارش اکید اولیای دین نسبت به احیای خاطره کربلا و زیارت سالار شهیدان است. (مطهری، همان، ص 282)
دو عنصر عزاداری و زیارت اگر چه در جای خود در زمره بهترین سنت های شیعی و از جمله شعائر حماسه ساز به شمار آمده اند، در گردونه حوادث و در فراز و نشیب های تاریخ شیعه، موجب گردیده اند تا سود جویان با جعل مطالب جذاب و پرمشتری دل های شیفته ولی ساده انگار که بی خبر از متن حقایق اند را به سوی خود جذب نمایند و بازار سود جویان را گرم تر کنند تا آنجا که آرام آرام گفته های بی سند، رنگ مسلمات تاریخی به خود بگیرد و نقل مجلس بعضی از واعظان گردد. (همان، با اندکی تغییر در متن)
د. پرده پوشی به انگیزه عافیت طلبی (عامل روانی)
فرار از زیر بار تعهد دینی و گریز از انجام تکلیف الهی از سر راحت طلبی و عافیت خواهی پدیده ای نیست که مخصوص یک عصر و زمانه باشد. ممکن است آدمی اثر این روحیه به عقیده خود دل خوش کند بی آنکه بخواهد اثر چشم گیر آن را در زندگی تجربه کند. او با پیام های زندگی ساز تاریخ هم، به این سان معامله می کند و دوست می دارد تا ماجراهای درس آموزی چون عاشورای حسینی هم به شکلی تحلیل شوند که پیام آور سکون و عافیت باشند نه حرکت و جدیت؛ آبی بر آتش باشد نه شعله ای سرکش؛ با آنکه اگر شیعیان کوفه، توابین مختار، زید بن علی شهید، یحیی بن زید شهید و حسین بن علی شهید فخ و دیگر مبارزان دوران ائمه (ع)، تاریخ عاشورای حسینی را از چنین منظری می دیدند حاکمان جور بی آنکه در برابر خویش کوچک ترین مقاومتی احساس کنند رفتار دنیای اسلام را بر وفق مراد خویش تغییر می دادند و شاید هم عاشورا به آخرین حلقه از زنجیره فداکاری یاران خدا مبدل می شد.
حادثه عاشورا با تحلیل هایی از این دست که امام برای شفاعت امت کشته شد یا از اول عهدی خصوصی با خدای خویش داشت، مواجه و از پیام آفرینی و حماسه سازی تهی گردید. (دربندی، اسرار الشهاده)
انگیزه روانی این تحریف همان واقعیتی است که کلام سید شهیدان به آن تصریح کرده است:
«الناس عبید الدنیا و الدین لحق علی السنتهم یحوطونه ما درّت معایشهم». (ابن شعبه، تحف العقول)
شاید بتوان عامل یاد شده را نیرومند ترین عامل تحریف عاشورا به حساب آورد.
هـ . طبیعت حادثه یا مجموعه شرایط طبیعی
منابع تاریخی، اصل شهادت امام و اسارت خاندان آن حضرت را ثبت نموده و از یاد کرد پاره ای جزئیات پیرامون آن نیز غفلت نورزیده اند، اما غالباً صحنه های گفتگوی آن حضرت با سران کوفه به استناد منابع فاقد اعتماد بازگو می شود. گویا شاهدان صادق غالباً مجال انتقال صحیح این گفته ها و مشروح جریانات را نیافته اند، اگر هم نکته هایی از زبان بازماندگان قهرمان حادثه بزرگانی چون امام سجاد (ع) و زینب کبری (سلام الله علیه) یا پس از آنان نکته هایی از زبان دیگر امامان بازگو می شود، در مواقعی از ضعف سند و ارسال، مبرا نیست و اگر از مورخان بی نظیری چون «ابومخنف»، «لوط بن یحیی» و «ابن سعد» مؤلف طبقات هم نکته هایی به ما رسیده است به دلیل اختلاف نسخه های خطی و مخدوش بودن جنبه های سندی آن ها چندان مورد اعتماد نمی باشند و صد البته دخالت عامل مؤثری چون دشمنی ها و کینه توزی ها هم در ا ین زمینه بی اعتمادی را موجب گردیده ا ست؛ اما با وجود این هرگز نباید از طبیعت حادثه نبردی غافل ماند که یک طرف نیروهای آن تقریباً همگی با شهادت خویش از صحنه حذف فیزیکی شده یا پس از وقوع در شرایط اختناق چندان مجال بازگویی حقیقت را نیافته اند و رقیب که پیروز ظاهری ماجرا است، قلم به دست و تاریخ نویسان حادثه را در اختیار داشته است.
به عنوان مثال به گواهی تاریخ، سیدالشهدا (ع) با فرماندهان سپاه کوفه مذاکرات متوالی داشته که ظاهراً گزارش دقیق این گفتگوها به دست ما نرسیده است، سپس یارانی که با حضرتش همراه بوده اند به فیض شهادت نائل آمده اند، اینک باید پرسید جزئیات گفتگو و مذاکرات فی مابین که در کتب تاریخی نقل شده است، از قول چه کسی بازگوشده است؟ عمربن سعد یا احیاناً مشاوران و نزدیکان او؟ و چنین صحنه هایی در تاریخ کربلا و حوادث پس از آن کم نیست و کار قضاوت محقق را مشکل می کند. برخی از نصایح و خطبه های امام حسین (ع) نیز ممکن است، گرفتار چنین محدویتی شده باشند.
پیامدهای تحریف ها و ضروت پیگیری و مقابله با آن:
بشر در همه عرصه های زندگی فردی و اجتماعی به ویژه در قلمرو اخلاق و تربیت خویش به چهره الگوها می نگرد به حکم فطرت تکامل طلب خویش به دنبال انتخاب اکمل و اصلح بر می خیزد - همان گونه که در امر اصلاح درختان میوه به منظور بارور تر شدن آن و در زمینه های دامداری و دامپروری با هدف اصلاح نژاد و در اقتصاد و توسعه و در اصطلاحات اجتماعی و… نیز توجه به الگوها اهمیت می دهد - همه جا سخن از مناسب ترین، بهترین، مفیدترین، زیباترین، ارزشمندترین، بزرگترین و سالم ترین ها به میان می آورد، آری فطرت آدمی او را به جستجوی برترین ها فرا می خواند تا رفتار خویش را با آنها منطبق سازد.
این رویکرد به همان اندازه که مثبت و سازنده است می تواند منفی و ویرانگر هم باشد، وقتی الگوها به غلط انتخاب شوند یا چهره ای غیر واقعی و بدلی از آن ها ترسیم شود، فاجعه به بار می آورد و در این صورت هر چه شعاع شخصیت آنان گسترش یابد نقش آنان مخربتر خواهد بود. چونان نقاش و صورتگری که مدل فلان قهرمان هنر و نقاشی های او را با تصویر بدلی پیش رو نهد، هر چه بر میزان دقت خویش بیفزاید کمتر نتیجه مثبت خواهد گرفت، شاهد صادق این سخن تصویری است که در اذهان عامه و مقدس مآبان جامعه ی ما نقش بسته است، تا آنجا که نابخردانه بیماری؛ روحیه ای تسلیم پذیر و توأم با ذلّت را به هنگام تصویر شخصیتی چون حضرت سجاد (ع) تداعی می نمایند.