روشن ترین آیه هستی
چگونه باور کنیم خدایا، که تو در باوری نباشی و نور حضورت در دلی نتابد؟ آنان که به وجود تو ایمان ندارند، آیا حضور خود را باور دارند؟ حال آن که هیچ نبودند و تو حیاتشان بخشیدی؛
ناتوان بودند و نعمتشان دادی؛ درمانده بودند و تو به لطف نواختی شان؛ و هنوز هم در برابر قدرت تو هیچ اند.
اینان که تو را انکار می کنند، اگر روزی آب ها در زمین فرو رود، از کجا آب روان و گوارا خواهند جست؟ یا اگر از پس نفسی، هوای برای نفسی دیگر نیابند، چگونه تاب ماندن خواهند داشت؟ چگونه به تو کفر می ورزند، در حالی که تو از نبود، به بودشان آورده ای؟
چگونه کسی به کفر می ورزد و هر لحظه از لطف تو ماندن را در می یابد و به فیض وجود تو هستی را تجربه می کند؟
چه غفلت بزرگی است ناباوری تو و چه جهل بی پایانی است بی ایمانی به تو، ای روشن ترین آیه هستی!
موانع رشد اتعداد
موانع رشد استعداد
همان گونه كه عواملی موجب رشد استعداد و خودباوری می شود، برخی امور نیز مانع رسیدن انسان به قلّه های ترقی و مسدود شدن راههای رسیدن به خودپذیری می شود كه عبارت اند از:
1. گناه
یكی از موانع خودباوری، گناه و عصیان پروردگار می باشد. قرآن كریم می فرماید:
«وَ ما أَصابَكُمْ مِنْ مُصیبَةٍ فَبِما كَسَبَتْ أَیدیكُمْ»؛ (37)
«هر مصیبتی به شما رسد، به خاطر اعمالی است كه انجام داده اید.»
و در جای دیگر می فرماید:
«فَلْیحْذَرِ الَّذینَ یخالِفُونَ عَنْ أَمْرِهِ أَنْ تُصیبَهُمْ فِتْنَةٌ أَوْ یصیبَهُمْ عَذابٌ أَلیمٌ»؛ (38)
«پس آنان كه فرمان او را مخالفت می كنند، باید بترسند از اینكه فتنه ای دامنشان را بگیرد یا عذابی دردناك به آنها برسد.»
بسیاری از آیات و روایات مبین این واقعیت است كه بسیاری از مصیبتها و محرومیتها از گناهان ناشی می شود؛ چنان كه اعمال نیك و تقوا موجب سرازیر گشتن بركات و نعمتها می گردد. به جهت همین ارتباط بین محرومیتها، مصیبتها و گناهان است كه وقتی مصیبتی برای برخی بزرگان پیش می آمده است، در جستجوی علت آن بوده اند.
امام صادق علیه السلام می فرماید:
«مَا أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَی عَبْدٍ نِعْمَةً فَسَلَبَهَا إِیاهُ حَتَّی یذْنِبَ ذَنْباً یسْتَحِقُّ بِذَلِكَ السَّلْبَ؛ (39)
خداوند هر نعمتی را كه به بنده ای داد، از او نگرفت، مگر به سبب گناهی كه موجب استحقاق سلب آن نعمت است.»
و رسول خداصلی الله علیه وآله می فرماید:
«اتَّقُوا الذُّنُوبَ فَإِنَّهَا مَمْحِقَةٌ لِلْخَیرَاتِ إِنَّ الْعَبْدَ لَیذْنِبُ الذَّنْبَ فَینْسَی بِهِ الْعِلْمَ الَّذِی كَانَ قَدْ عَلِمَهُ؛ (40)
از گناهان دوری كنید؛ زیرا گناهان خوبیها را محو می كند. همانا بنده [گاه] گناه می كند و به سبب آن دانشی را كه داشته است، فراموش می كند.»
پنج راه ساده براي افزايش هوش
1) تماشاي تلويزيون را به حداقل برسانيد. اين معامله سختي است، مردم بسيار دوست دارند که مانند يک گياه تنها پاي تلويزيون بنشينند و زل بزنند. مشکل اينجاست که تلويزيون از ظرفيت روحي شما استفاده اي نمي کند يا به آن اجازه تغذيه شدن نمي دهد. مانند اين است که يک ماهيچه انرژي بسوزاند اما از مزاياي سلامتي اين سوخت و ساز استفاده اي نکند.
آيا بعد از تماشاي تلويزيون به مدت چند ساعت احساس خالي بودن نمي کنيد؟ چشمانتان به سوزش مي افتد و از تمرکز بروي اين جعبه بزرگ خسته مي شود، حتي قادر به خواندن يک کتاب هم نخواهيد بود. پس زماني که نياز به آرامش و استراحت داريد، بجاي اين کار، يک کتاب بخوانيد، اگر خيلي خسته ايد، موسيقي گوش کنيد. اگر با خانواده و دوستان هستيد، تلويزيون را خاموش کنيد و با هم گفتگو کنيد. تمام اينها بيشتر از تلويزيون از مغز شما استفاده خواهند کرد.
2) ورزش کنيد. شايد فکر کنيد اگر بجاي ورزش کردن کتاب بخوانيد، بيشتر ياد مي گيريد، اما ورزش کردن باعث مي شود، در ساعتهاي بعد از تمرين، بازده شما بالاتر رود و بهتر ياد بگيريد. استفاده از بدن، ذهن شما را آزاد مي کند و موجي از انرژي پديد مي آورد. روحيه مي گيريد و مي توانيد به سادگي تمرکز کنيد.
3) کتابهاي چالش انگيز بخوانيد. بسياري از مردم دوست دارند کتابهاي عامه پسند و تعليقي بخوانند. اما اين کتابها عموما براي مغز محرک نيست. اگر ميخواهيد توانايي تفکر و نوشتن را بهبود بخشيد، بايد کتابي بخوانيد که شما را وادار به تمرکز کند. خواندن يک کتاب کلاسيک مي تواند نگرش شما به دنيا را تغيير دهد و شما را با لغتهاي ارزشمند و ظريف تر گذشته آشنا کند. از اين که دنبال لغتي برويد که نمي دانيد، نترسيد، از عبارات سنگين و حجيم آن هراس نداشته باشيد. زمان کافي بگذاريد و دوباره بخوانيد تا با شيوه نوشتن نويسنده آشنا شويد. اين نوع کتاب خواندن بهتر از تمام کتابهاي نخ نما و تعليقي موجود در بازار است.
4) زود به رختخواب برويد و زود از خواب برخيزيد. هيچ چيز به اندازه کم خوابي تمرکز را سخت نمي کند. يکي از رازهاي جواني اين است که زود به رختخواب برويد و بيشتر از ? ساعت نخوابيد. اگر صبح دير بيدار شويد و براي جبران آن دير بخوابيد، سست و بيحال از خواب برميخيزيد و نمي توانيد تمرکز کنيد. گفته مي شود که ساعتهاي اول صبح بهترين زمان براي آرامش و بازده مناسب است. اگر فرصت داريد در طول روز، زماني که احساس خواب آلودگي مي کنيد، ده تا بيست دقيقه چرت بزنيد. بيشتر از اين شما را کسل مي کند اما چرت کوتاه شما را شاداب مي کند.
5) زماني براي بررسي بازتاب اعمال خود در نظر بگيريد. از آنجا که زندگي ما بيشتر مشوش و گيج کننده شده ، خود ما نيز همواره در عجله و تاب و تب ايم بدون اينکه به آن توجه کنيد. تمرکز در اين حال دشوار مي شود زيرا همواره در حال سرزنش کردن خود هستيم در نتيجه زماني را براي تنها بودن و بررسي زندگي و سازماندهي افکار و اولويت بندي مسئوليت هاي خود در نظر بگيريد. بعد از آن بهتر مي فهميد چه چيز مهم تر است و چه چيز مهم نيست. سپس چيزهاي بي اهميت ديگر در ذهن شما جايي ندارد و آزارتان نمي دهد و ذهن سبک تر مي شود.
تو کلاس درس خدا ؛
اونی که ناشکری میکنه رد می شه
اونی که ناله می کنه تجدید می شه
اونی که صبر می کنه قبول می شه
اونی که شکر می کنه شاگرد ممتاز می شه.
دغدغه معلم
تعليم و تعلم از شئون الهي است و خداوند، اين موهبت را به پيامبران و اولياي پاک خويش ارزاني کرده است تا مسير هدايت را به بشر بياموزند و چنين شد که تعليم و تعلم به صورت سنت حسنه آفرينش درآمد.
انسان نيز با پذيرش اين مسئوليت، نام خويش را در اين گروه و در قالب واژه مقدس �معلم� ثبت کرده است. معلم، ايمان را بر لوح جان و ضميرهاي پاک حک مي کند و نداي فطرت را به گوش همه مي رساند. همچنين سياهي جهل را از دل ها مي زدايد و زلال دانايي را در روان بشر جاري مي سازد.
دغدغه معلم هميشه اين است که حيات بشر، بر مدار ارزش ها و کرامت انساني بچرخد و شناخت خدا و مکتب و دين، همت اساسي آدمي باشد و هيچ بيگانه اي را مجال تجاوز به فرهنگ ارزشي دين و ميهن فراهم نيايد.
در اين مسير خطير، بزرگاني گام نهاده اند که نامشان بر تارک زمان مي درخشد. علامه شهيد استاد مرتضي مطهري (رحمته الله) از همين طايفه مقدس است که در سنگر تعليم و تعلم، به قله هاي رفيعي دست يافت تا آنجا که معمار انقلاب اسلامي ـ که خود معلمي بزرگ است ـ همه آثارش را مفيد مي داند و بهره برداري از آنها را سفارش مي کند …