زمان همه چيز را كهنه مي كند، مگر خون شهيد را
اگر دهها سال ديگر هم بگذرد، آنچه بايد به عنوان بالاترين ارزشها محسوب بشود، همين ارزش شهادت و فداكارى شهيدان عزيز ماست. زمان، همه چيز را كهنه مىكند؛ مگر خون شهيد را. ببينيد از زمان شهادت سيدالشهداء (عليهالصّلاة و السّلام) قرنها گذشته است؛ اما ياد شهيدان و خون شهيدان، روزبهروز اثرش برجسته تر شده است .
همهى شهيدان عزيزند. در همهى زمانها، شهيد ذىقيمت است؛ اما بعضى از شهيدان عزيزترند. شهيدان عزيزتر چه كسانى هستند؟ آن كسانى كه در مقاطع حساس به داد اسلام رسيدند و خودشان را فدا كردند. اگر اين حساب درست باشد، به نظر من شهيدان انقلاب اسلامى و جنگ تحميلى، از جملهى عزيزترين شهداى طول تاريخند. چرا؟ چون در اين زمان، اسلام از هميشه غريبتر شد. دشمنان اسلام، ابرقدرتها و مستكبران، دنياطلبان و وحشىصفتان، در طول سالهاى متمادى به جان اسلام و مسلمين افتادند؛ همهى ابزارها را براى كوبيدن اسلام به كار بردند؛ چه پولها خرج كردند، چه نقشهها كشيدند، و در طول سالهاى استعمار، چه لطماتى بر ملتهاى مسلمان وارد كردند. در چنين روزگار غربتى بود كه انقلاب بزرگ ما و رهبر عظيمالشأن و ملت بزرگوارمان به پا خاستند. اين جوانان و فرزندان و عزيزان شما كه در جبههها و پشت جبههها به شهادت رسيدند، در مقابل همهى قدرتهاى ظالم عالم قد علم كرده بودند؛ اين شوخى نيست.
یاد آنانکه رسیدند تا خدا . . .
دل دوبــاره عشــــق قسمت کرده است
یــــاد کاوه، یــــــاد همّـــت کـرده است
یـــاد ســـــــرداران بی سر کرده است
یــــاد بـــــدر و یـــاد خیــبر کرده است
یــــــاد مجـــنون و شلـمــچه کرده است
یـــــــاد غــــوغای حـــلبــچه کرده است
یــــاد فـــکّــه، یــاد مــهران کرده است
یــــاد نجــــوا های چــمران کرده است
یـــاد سـربنــدهای یا زهـــرا (س) بخیر
یـــــاد آن دل های چون دریـــــا بــــــخیر
یــــــــاد آن نـــام آوران بـــی ریـــــــــا
یـــاد آن جان بر کـــفان جبـــهـــــــه ها
یـــــاد ســـنگـــــــرهـــای تــوأم با صفا
نیــمـــه شبـــهــا ذکـــر حـــقّ، یاد خـدا
یــــاد ســــــرباز شــــــهید بی پـــلاک
یــــــاد آن تــن های افتـــاده به خـــاک
“سروده : محسن زعفرانیه”
خاطرهخواندنی یکجانباز از خبر شهادتش
رزمندهای که بر اثر اصابت خمپاره 52 ساعت را در سردخانه گذراند در گفتوگو با فارس از ماجرای اصابت ترکش تا لحظات پیش از شهادت سخن گفت.
دهه کرامت مبارک
تعارضات خانوادگی و تخریب دختران
زن و مرد با انتخاب همسر، سفر پر فراز و نشيبي را آغاز ميکند که شمار زيادي از اعضاي جامعه به ويژه نسلهاي بعدي را در بر خواهد گرفت. خانواده به مثابه نخستين پايگاه آموزش و پرورش، اساسيترين عامل شکلگيري شخصيت و هويت فرزندان ميباشد. به همين لحاظ هر گونه نارسايي و يا ناهنجاري در ساختار خانواده ميتواند در روند رشد و پرورش کودکان تأثير کاملاً نامطلوبي داشته باشد.
امروزه ثابت شده است به همان ميزاني که فضاي خانواده مهآلود باشد ، بهداشت رواني فرزندان نيز به همان نسبت در معرض خطر و آسيب قرار ميگيرد. در صورتي که خانوادهها فلسفه وجودي خود را به بوته فراموشي بسپارند و يا اصولاً ندانند با چه هدفي تشکيل يافتهاند، چهره مقدس خانواده خدشهدار گرديده و ستيزهجوييها، مجادلهها، طردها و قهرها، تأييدها و تکذيبهاي ناروا و نابخردانه بر فضاي خانه بال خواهد گشود و در اين ميان والدين که عهدهدار مديريت، هدايت و اداره امور خانوادگي ميباشند به کلي نقش و نفوذ منطقي و ارشادي خود را از دست خواهند داد.
در يک چنين خانوادههايي فرزندان احساس آرامش و ايمني نداشته و با مشاهده نابسامانيهاي موجود در خانه، مدام نگران آيندهشان ميباشند.
در اينجا بايد اين نکته را متذکر شد که محيط و شرايط خانوادگي ميتواند عاملي تشويق کننده و يا بازدارنده در زندگي فرزندان باشد. خانوادههايي که افراد آن با هم هستند، با هم کار و تفريح ميکنند، همياري و در امور مختلف رايزني و اتفاق نظر دارند نوجواناني با اعتماد به نفس بالا خواهند داشت.
اما کودکان و نوجواناني که در خانوادههايي پرتنش همراه با سوءظن و عيبجوييهاي هميشگي رشد ميکنند و بزرگ ميشوند در پيدايي و تشخيص هويت خويش دچار سردرگمي و تناقض شده و بسيار شده که به بيراهه ميروند.البته دختران به علت آسيب پذيري بالاتر ،تاثير بيشتري مي گيرند. برآورده نشدن نيازهاي شخصيتي و اجتماعي نوجوانان در حد معقول، مشکلات فراوان رفتاري براي آنان و بخصوص دختران نوجوان در پي خواهد داشت.
دختران نوجوان در شرايط نامساعد و ناسازگار خانوادگي فشار بيشتري احساس کرده و در معرض ظلم و آسيبهاي بيشتر روحي و رواني نسبت به پسران نوجوان قرار دارند.
در سنين نوجواني که مرحله شکلگيري شخصيت و آماده شدن براي ورود به عرصههاي مختلف زندگي است و بايد از حمايتها و راهنماييهاي عاطفي پدر و مادر بهرهمند گردد، چنانچه يک دختر نوجوان احساس ناامني و بيپناهي کند دچار انواع اختلالات رفتاري و شخصيتي خواهد شد.
الگوپذيري کودکان از پدر و مادر آغاز وبه پذيرش نقشهاي جنسي در دوران بلوغ و پس از آن ميانجامد. با فقدان و يا قطع روابط سالم و اصولي خانوادگي فرآيند هويتيابي دچار اختلال خواهد شد.
مشاجرات دائمي ميان پدر و مادر يا ساير افراد خانواده موجب برهم خوردن تعادل عاطفي در دختران ميشود و آنان همواره در اضطراب و ترس زندگي خواهند نمود چرا که دائما نگرانند که مبادا اين منازعات و تنشها باعث محروميتشان از محبت مادر يا پدر بشود.
به همين دليل پدران و مادران آگاه بايد توجه داشته باشند که تشنج در محيط خانوادگي منتهي به تشويش، فشار رواني، ناامني و ميل به افکار ناسالم در دختران نوجوان خواهد شد.
تعارضات ميان اعضاي خانواده بر وحدت و يگانگي آن لطمه زده و موجب بروز پرخاشگري و زوال آن ميگردد. در چنين خانوادههايي، يک دختر نوجوان احساس خواهد کرد که به خانوادهاش تعلق ندارد، آنها را الگوي خوبي براي تبعيت نخواهد دانست و به رفتارهاي متعارض و ناسازگار کشانده خواهد شد. اهميت اين قضيه آن چنان است که ميتوان گفت نوجوانان دختر داراي مسائل شخصي و ناسازگاريهاي بيشتر عمدتا در خانوادههاي پرمشاجره مشاهده ميشوند و به همين لحاظ است که بايد دانست در هر دوره و جامعهاي که نهاد خانواده رو به ضعف و سستي نهاده، بنيادهاي اخلاقي و اجتماعي در کل جامعه متزلزل خواهد شد و در اين ميان نقش دختران نوجوان به عنوان مادران و همسران آينده، نقشي بسيار مهم و اساسي در شکلگيري آينده جوامع خواهد بود.
منبع : آفتاب