با علی از
با علی از یا علی یک نقطه کم دارد ولی…
یاعلی گفتن کجا وباعلی بودن کجا
یا علی گفتیم و گلها وا شدند
…. از بیابان بوی گندم مانده است
عشق روی دست مردم مانده است
آسمان بازیچه ی طوفان ماست
ابر نعش آه سرگردان ماست….
باز هم یک روز طوفان می شود
هر چه می خواهد خدا آن می شود
می روم افتان و خیزان تا غدیر
باده ها می نوشم از جوشن کبیر
آب زمزم در دل صحرا خوش است
باده نوشی از کف مولا خوش است
فاش می گویم که مولایم علیست
آفتاب صبح فردایم علیست
هر که در عشق علی گم می شود
مثل گل محبوب مردم می شود
تا علی گفتم زبان آتش گرفت
پیش چشمم آسمان آتش گرفت
…….
آسمان رقصید و بارانی شدیم
موج زد دریا و طوفانی شدیم
یاعلی گفتیم و عشق آغاز شد
بغض چندین ساله ی ما باز شد
یا علی گفتیم و عشق آغاز شد
یا علی گفتیم و دریا خنده کرد
عشق ما را باز هم شرمنده کرد
یا علی گفتیم و گلها وا شدند
عشق آمد قطره ها دریا شدند
یاعلی گفتیم و طوفانی شدیم
مست از آن دستی که می دانی شدیم
یاعلی گفتیم و طوفان جان گرفت
کوفه در تزویر خود پایان گرفت
کوفه یعنی دستهای ناتنی
کوفه یعنی مردهای منحنی
کوفه یعنی مرد آری مرد نیست
یا اگر هم هست صاحب درد نیست
عده ای رندان بازاری شدند
عده ای رسوایی جاری شدند
آن همه دستی که در شب طی شدند
ابن ملجم های پی در پی شدند……..
از سکوت و گریه سرشارم علی
تا همیشه دوستت دارم علی
- دکتر محمود اکرامی فر -
کتاب: « دریا تشنه است »
درس ششم – خوف و رجاء
بسم الله الرحمن الرحیم
فراز 16
درس ششم - خوف و رجاء
پیامبر اکرم- صلی الله علیه و آله -در خطابه غدیر پس از حمد الهی ، ابراز بندگی و اطاعت از او، بطور غیر مستقیم نحوه بندگی را به مردم آموزش میدهند . در آنجا که می فرماید : ” الحمد لله رب العالمین ، الَّذِي اسْتَحَقَّ مِنْ كُلِّ مَنْ خَلَقَ أَنْ يَشْكُرَهُ وَ يَحْمَدَهُ أَحْمَدُهُ عَلَى السَّرَّاءِ وَ الضَّرَّاءِ وَ الشِدَّةِ وَ الرَّخَاءِ … أَسْمَعُ أَمْرَهُ وَ أُطِيع “.
فرمان خدا را می شنوم و پیروی و اطاعت میکنم. “وَ أُبَادِرُ إِلَى كُلِّ مَا يَرْضَاه". می دوم و پیشی میگیرم برای رسیدن بآنچه که مورد رضایت خداست. ” وَ أَسْتَسْلِمُ لِقَضَائِه". و خودم را تسلیم و در اختیار حکم خدا قرار میدهم . چرا پیامبر فرمان خدا را شنیده و تسلیم او امر اوست ؟ به خاطر آنکه : ” رَغْبَةً فِي طَاعَتِهِ وَ خَوْفاً مِنْ عُقُوبَتِه". به خاطر میل شدیدی که به اطاعت خدا دادم و بخاطر ترس از عقوبتش .
حال این سئوال برای ما مطرح است که چطور پیامبر ، اینچنین در مقابل خدا احساس بندگی و تذلل می نماید و با وجود این شرایط برای پیامبر ، وظیفه ما در مقابل خداوند چیست ؟ پیامبری که مقام عصمت کبری دارد و اشرف مخلوقات است ، می ترسد ولی ما! در حقیقت پیامبر با بیان این عبارات ، قصد دارند تا مستمعین را با وظائف خود آگاه کنند . پیامبر با این که معصوم و اول شخص عالم خلقت است ، به بندگی خداوند اعتراف و افتخار می کند و در مقابل خداوند (اگر خدا عدد فرض شود) خود را صفر میداند . پس ،از عقوبت او می هراسد و به رحمت او امیدوار است .در حقییقت پیامبر با 2 بال اخلاقی خوف ورجاء حرکت می کند . همواره نوری از امید و نوری از ترس در دل او وجود دارد، زیرا “لِأَنَّهُ اللَّهُ الَّذِي لَا يُؤْمَنُ مَكْرُهُ وَ لَا يُخَاف جَوْرُهُ “. او خدایی است که هیچکس از مکرش در امان نیست ، که مکر او برای عدالتش می باشد ومکر افراد بر اساس دروغ و بی عدالتی است و ضمن اینکه ازحیله خدا در امان نیستم ولی از وجودش نمی هراسم ، زیرا خدا جوروتنم ندارد و از مکر خدا بخاطر شدت عدالتش بیمناکم .
پس پیامبراکرم - صلی الله علیه و آله وسلم- با وجود اینکه اشرف مخلوقات است، فرمان خدا را می شنود ، اطاعت کرده و تسلیم می شود، زیرا می خواهد خدا را اطاعت کرده و از عقوبت او می هراسد . علت ترس از عقوبت خدا را نیز عدم ایمنی از حیله خدا می داند ، که آن حیله فونداسیونی از شدت عدالت خدا دارد .
” ُ وَ اللَّهُ خَيْرُ الْماكِرين ” (آل عمران : 54 ) خدا بالاترین حیله گران است . مانند کسانی که نقشه های شوم برای انداء و اذیت دیگران ریخته و خداوند تمام نقشه های آنها را نقش بر آب می کند و تمام آنها را از بین می برد . این مطلب را باید هموراه توجه داشت ؛آنچه موجب خدا ترسی می شود ، مکتب اهلبیت و پناه به قرآن و روایات است .والا خواندن قواعد فلسفی و عرفانهای بشری موجب خدا بر کسی و تعالی بشر نمی شود .
درس پنجم : امام ، هدایتگر عامل
بسم الله الرحمن الرحیم
درس پنجم : امام ، هدایتگر عامل
گفته شد که پیامبر اکرم - صلی الله علیه و آله - در اجتماع 70 - 130 هزار نفری غدیر خلیفه و جانشین خود را به عنوان سمبل - الگو و اصطلاحاً امام معرفی می فرمایند .
چرا که امام به معنی تراز است که ناصافی ها را نشان می دهد . در یکی از فرازهای خطابه صفحه 72 جمله جالبی وجود دارد :
« فهو الذی یهدی الی الحق و یعمل به و یزهق الباطل و ینهی عنه »
پیامبر در این قسمت هم حق و هم باطل را مورد تأکید قرار می دهند .
در این عبارت این جملات را نتیجه می شود که علی - علیه السلام - مجسمه ی صراط المستقیم است و یک راه بیشتر نیست و کوتاه ترین و ….. راه است . صد در صد حق و باطل مورد شناسایی حضرت است . شناخت حق و باطل خود از عمل کردن آن مهمتر است زیرا اگر کسی حق و باطل را نشناسد چگونه می خواهد به آن ها عمل کند . پس نتیجه می گیریم شناخت حق و باطل از طریق شناخت امام است .
« من مات و لم یعرف امام زمان مات میتة الجاهلیة »
پس ، اگر کسی امامش را بشناسد یعنی حق را شناخته . امام حق است و بعد از آن باطل .
« فإذا بعد الحق ان الضلال ( بعد از حق جز گمراهی نیست ) »
هنگامی که امام شناخته شد ( یعنی حق شناخته شد ) پس باید به آن عمل کرد ( دستورات امام ) و پس از شناخت باطل ، باید از آن دوری گزید . امام هم حق را می شناسد و اول عامل است و هم باطل را می شناسد و اول از آن است .
نتیجه : پیامبر با این تذکر غیر مستقیم این مطلب را عنوان کردند که ابتدا حق را باید شناخت ( امام ) به دستورات او عمل کرد و باطل را نیز شناخته و از او دور می کنیم و همواره این صفت حق شناسی را و عمل به آن را سر لوحه ی خود قرار داده که حق را بشناسیم و به آن عمل کنیم و پس از شناخت باطل از آن دوری می کنیم .
جایگاه والای حضرت مهدی(عج) در خطبه غدیر
یدون شک واقعه غدیر خم، نقش سرنوشت سازی در تعیین مسیر آینده اسلام داشته است. در این واقعه، پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله مهمترین مأموریت دوران پیامبریِ خود را به انجام رساند؛ مأموریتی که انجام آن، به منزله رساندن پیام رسالت حضرت بود، و کوتاهی در مورد آن، به از بین رفتن زحمات چندین ساله ایشان میانجامید؛ چنان که خداوند متعال درآیه 67 سوره مائده میفرماید: «هان ای پیامبر! آنچه را از سوی پروردگارت به تو نازل شده است، تبلیغ کن و اگر چنان نکنی، پیام و رسالت او را انجام ندادهای وخداوند تو را از مردم حفظ میفرماید».
جایگاه والای حضرت مهدی(عج) در خطبه غدیر
خطبه ی غدیر یکی از معتبرترین و پر محتواترین منابع اصیل اسلامی است که مبانی اصیل اعتقادی را به صورت یک دوره ی فشرده مطرح می نماید؛ اصول خداشناسی و توحید، نبوت، امامت و حتی مباحث معاد و زندگی اخروی. در واقع این خطبه خود درسنامه ی کاملی از همه ی اعتقادات اسلامی است که به صورت مستدل و موثق از زبان پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) برای همیشه ی تاریخ بیان گردیده است.
در این خطبه شریف به امام زمان عجل الله تعالی فرجه توجه خاصی شده است. و در سه فراز خطابه، پیامبر اکرم صلی الله علیه آله اشاره به وجود مبارک آن حضرت فرموده اند.
در فراز اول می فرمایند:
« مَعَاشِرَ النَّاسِ آمِنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ النُّورِ الَّذِی أُنْزِلَ مَعَهُ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَطْمِسَ وُجُوهاً فَنَرُدَّها عَلى أَدْبارِها…
مَعاشِرَالنّاسِ، النُّورُ مِنَاللَّهِ عَزَّوَجَلَّ مَسْلوكٌ فِىَّ ثُمَّ فى عَلِىِّ بْنِ أَبى طالِبٍ، ثُمَّ فِى النَّسْلِ مِنْهُ إِلَى الْقائِمِ الْمَهْدِىِّ ، الَّذِی یأْخُذُ بِحَقِّ اللَّهِ وَ بِكُلِّ حَقٍّ هُوَ لَنَا»
ملاحضه شود که پیامبر صلی الله علیه آله به صراحت جریان نور را علاوه بر خود در امیر المۆمنین و امامان علیهم السلام از نسل ایشان تا مهدی موعود عجل الله تعالی فرجه جاری و ساری می دانند؛ و بر روی دو نکته تاکید می کنند:
اول این که امامت در خاندان امیر المومنین علی علیه السلام جاری است، به طوری که این رشته الهی در آغاز به دست مبارک امیر المۆمنین علیه السلام و در نهایت به وجود مبارک مهدی فاطمه سلام الله علیهما سپرده شده است؛ و دوم آن حضرت حق خدا و حق تمامی اهل بیت علیهم السلام را از غاصبانشان خواهند گرفت ان شاءالله.
فراز دوم از گفتار پیامبر اکرم صلی الله علیه آله به صورت مسقل به امام زمان عجل الله تعالی فرجه اختصاص دارد. حساسیت این قسمت از سخن را، از آنجا می توان دریافت که حضرتش هیجده بار مردم را با تکرار یک لفظ هشدار دهنده، “الا” به معنی “هان"! “آگاه باشید” به دقت در کلام خود فرا می خوانند. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در آغاز این بخش، بار دیگر روند پیوسته نبوت و امامت را مطرح نموده و یاد آور می شوند که سررشته این نظم، در دست علی علیه السلام است و پایان بخش این روند، حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه می باشند، بدین صورت که: (مقاله سیمای امام زمان در خطبه غدیر، سایت نشر اعتقادات)
«مَعاشِرَالنّاسِ، أَلاوَإِنِّى رَسولٌ وَ عَلِىٌّ الْإِمامُ وَالْوَصِىُّ مِنْ بَعْدى،… أَلا إِنَّ خاتَمَ الْأَئِمَةِ مِنَّا الْقائِمَ الْمَهْدِى»
پس آن گاه بیست و یک ویژگی اساسی و مهم از مختصات عمده آن امام را ترسیم می نمایند،
پیامبر صلی الله علیه آله فرمودند:
آگاه باشید همانا آخرین امام، قائم مهدی از ماست.
هان ! او بر تمامی ادیان چیره خواهد بود.
هشدار ! اوست انتقام گیرنده ی از ستمکاران.
هشدار ! اوست فتح کننده ی دژها و منهدم کننده ی آن ها !
هشدار ! اوست چیره بر تمامی قبایل مشرکان و رهنمای آنان.
هشدار ! اوست خون خواه تمامی اولیای خدا.
هان ! همانا او یاور دین خداست.
هان ! او از دریایی ژرف پیمانه هایی افزون گیرد.
هشدار ! او به هر ارزشمندی به اندازه ی ارزش او و به هر نادان و بی ارزشی به اندازه ی نادانی اش نیکی کند
هان ! او نیکو و برگزیده ی خداست.
هشدار ! اوست میراث دار دانش ها و احاطه دار بر ادراک ها.
هان ! او از پروردگارش خبر دهد و نشانه های او را برپا کند و استحکام بخشد .
هشدار ! اوست بالیده و استوار.
آگاه باشید ! هم اوست که اختیار امور جهانیان به او سپرده شده است.
هان ! پیشینیان از قرن ها ظهور او را پیشگویی کرده اند.
هشدار ! اوست حجت پایدار و پس از او حجتی نخواهد بود. (این تعبیر به عنوان حجت، امامت و مسئولیت است و نظری به رجعت دیگر امامان ندارد. زیرا آنان حجت های پیشین اند که دوباره رجعت خواهند کرد.) راستی و درستی و روشنایی جز با او نیست.
هان ! کسی بر او پیروز نخواهد شد و ستیزنده او یاری نخواهد گشت.
هشدار ! او ولی خدا در زمین، داور او در میان مردم و امانت دار امور آشکار و نهان است.(خطبه غدیر)
آری
در نقطه غدیر توقفی باید ، که با حقیقت انسان سر و کار دارد . هزار و چهارصد سال است که شیعه زلال پر برکت غدیر را به پای درختان ولایت می افشاند ، و از آن بیابان خشک باغهای پر ثمر اعتقادی و گلهای زیبای محبت را پرورش می دهد .
آغاز پانزدهمین قرنی است که شیعه با حجتی قوی و برهانی قاطع که پیامبر-صلی الله علیه و آله و سلم- به دستش داده ، پرچم بلند « اشهد ان علیاً ولی الله » را بر افراشته و تا شنیدن صدای جانفزای انا المهدی از مرزهای اعتقادی خویش پاسداری می کند .( برگرفته از مقاله محبوبه مقدادی)
منابع :
ماهنامه گلبرگ
سایت غدیرخم