موانع بیداری اسلامی در اندیشه امام خمینی ( ره )
1ـ تحریف اسلام و وارونگی مفاهیم دینی
با دور شدن تدریجی جوامع اسلامی از مفاهیم و آموزههای اصلی و اصیل اسلامی و دگرگون شدن پیام اولیه عدالتخواهانه اسلام، این مکتب به آرامی از بالندگی افتاد، دچار انحراف گشت و به خمودی گرایید. مفاهیم ارزشمندی از قبیل عدالت، قسط، جهاد، حج ابراهیمی، شهادت، امر معروف و…. به دلیل خطرآفرین بودن برای قدرتمداران، یا به آفت تحریف دچار گشت و یا به بوته فراموشی سپرده شد؛ و به جای آن مباحثی از قبیل تقدیر و جبر، حدوث و یا قدیم بودن قرآن و مسائلی از این دست، سالها مهمترین موضوع تفکر دینی و اسلامی میگردد،؛ توسط اینگونه مباحث دغدغههای دینی مردم کنترل شده و محوری برای مشغول کردن اندیشمندان گردیده است.
از طرف دیگر، تمایلات فرقهای و عربی، ورود افکار و اندیشههای یونانی و فرهنگ غیراسلامی، الهامگیری از آموزش و جهانبینی غربی، آرمانهای اسلامی را به انزوا کشانید. بعدها این مسائل، موجب این پندار شدکه اسلام با دورهی معاصر، سنخیت ندارد.
بیشتر تحصیلکردهها، غافل از داشتهها و اندوختههای غنی فرهنگ اسلامی خویش، کلید توسعه و حتی نجات جامعه را در اتخاذ علوم، ارزشها و فلسفه غربی دیدند. امام در دیداری که با برخی مسئولین دارد به این نکته اشاره میکنند که دشمنان راه نجات خود را در این دیدهاند که یا اسلام در این کشورها نباشد و یا لااقل محتوا نداشته باشد. هرچند در بخش اول توفیقی نداشتهاند، اما نسبت به بیمحتوا کردن اسلام موفق بودهاند.
از این رو بسیاری از افراد که به دنبال احیای دینو تفکر دینی در جامعه بودهاند از بازنگری در برخی از مفاهیم کلیدی اندیشه اسلامی که پیش از آن به دلیل تعبیرهای غلط موجب ابهام و رکود شده بود شروع کردند. افرادی از قبیل سیدجمال، محمد عبده، محمد اقبال، دکتر علی شریعتی، و…. به دلیل همین دریافت، چنان روشی را در سرلوحهی فعالیتهای خویش برگزیدند. امام در پاسخ به سؤال چیستی ریشههای انقلاب، به محتوای اصیل تشیع اشاره دارند: «سؤال: تصور میکنم که آنچه امروز در حیات یک جنبش تودهای در ایران اتفاق میافتد، ریشههایش در یک نوع رنسانس شیعه یافت میشود. ممکن است شرح دهید که چه فعالیتها و بحثها و مبارزاتی در سی سال اخیر فعالیت شما را تشکیل داده است؟ جواب: یکی از خصلتهای ذاتی تشیع از آغاز تاکنون مقاومت و قیام در برابر دیکتاتوری و ظلم است که در تمامی تاریخ شیعه به چشم میخورد، هر چند که اوج این مبارزات در بعضی از مقطعهای زمانی بوده است. در صد سال اخیر حوادثی اتفاق افتاده است که هرکدام در جنبش امروز ملت ایران تأثیری داشته است. انقلاب مشروطیت، جنبش تنباکو و…. قابل اهمیت فراوان است….»
بیداری اسلامی
بیداری اول راه است!
زندگی هر روزه ما از لحظه بیدار شدنمان آغاز می شود. از لحظه ای که چشم هایمان رو به مسیر پیش رو باز می شود. این بیداری بسیار مهم است؛ ولی نکته ای که نباید فراموش کرد اهمیت شناختن مسیر پیش رو بعد از بیداری است. به کجا خواهیم رفت؟ مقصد بعدی و مقاصد بعدی کجا قرار گرفته اند؟ تمام مقصد ما همین بیداری بوده است؟
قریب به 2 ماه است که واژه ی «بیداری اسلامی» در رسانه های داخلی و «انقلاب اعراب» در رسانه های خارجی در ردیف اخبار اصلی قرار گرفته است. آنچه ما از آن به بیداری اسلامی و رسانه های غربی به انقلاب اعراب یاد می کنند حداقل در یک شاخصه با هم اشتراک دارند؛ جهان اسلام قدم به مرحله ی حساسی از دوران تاریخ خود گذاشته است. آنچه در کلام رهبر معظم انقلاب به دوراهی دوران تیره و تار و دوران اقتدار تعبیر شد. با این وجود سوال اصلی اینجاست که در بدنه ی مردمی این انقلاب ها چه نگاه و نظری نسبت به مراحل بعدی کار خود دارند!
دشمن شناسی از دیدگاه مقام معظم رهبری (5)
مقام معظم رهبری برخی ازراهکارهایی که دشمنان در جهت براندازی نظام به آن رو آورده اند، را اینگونه بر شمرده اند :
1. تضعیف و تخریب باورهای دینی.
حـفـظ هـویـت فـرهـنـگـی و دیـنـی نـشـانـه ای از شـخـصـیـت و استقلال ملتهاو تضعیف آن نشانه وابستگی ملتها است. اعتقاد به حفظ (هویّت دینی ) و دفاع از آن تـا پـای جـان، نـظـام نـوپای جمهوری اسلامی را برپا کرد و آن را در برابر تهاجمات گـونـاگـون دشـمـن، مـقـاوم و پایدار نمود. اگر دشمن بتواند این اعتقاد را از ذهن مردم بزداید، مـقـاومـتها و ایـثـارهـا و فداکاریها هم به دنبال آن از بین خواهند رفت و کشور دوباره در سلطه اجانب قرار خواهد گرفت. آیت الله خامنه ای در این باره میفرماید:"آنها حاضرنیستند ببینند درمقابل چشمشان پرچم دین و دمکراسی روی یک علم برافراشته شود. سعی آنها این است که بین مردم سالاری و دین فاصله ایجاد کنند."13 و براین اساس ” تلاش دشمن این است که مردم را ازنظام اسلامی دلسرد و پایههای ایمان و عقیده وعمل دینی را درمردم سست کند."14
2. تضعیف ارکان نظام اسلامی
بـعـد از پیروزی انقلاب اسلامی، بسیاری از نهادهای خودجوش انقلابی،فعّالیّتهای خود را شروع کرده، و با الهام از رهنمودهای رهبری نظام به کار خود ادامه دادند. از جمله اهداف دشمن در جهت براندازی نظام اسلامی، تضعیف و تخریب این ارکان نظام میباشد که نقش مهمّی در تداوم پیروزی انقلاب ایفا میکردند. ازمهمترین اهداف دشمن در این زمینه تضعیف اصل ولایت فقیه بوده است. اصل ولایت فقیه به عنوان مهم ترین رکن نظام جمهوری اسلامی به شمار میرود؛ اصلی که نظام اسلامی را یک نظام دینی قرار داده و سببِ امتیاز آن از نظامهای مـوجـود دنـیـا شـده اسـت ؛ بـه همین دلیل این رکن مورد هجوم دشمن قرار گرفته،که گاه توسط عوامل داخلی دست به انجام آنها میزند. رهبری دراین باره میفرماید.” استکبار جهانی این بار تصور کرد که میتواند روش مؤثرتری را برای مبارزه با انقلاب اسلامی تجربه کند و بر همین اساس پس از مطالعه زیاد به این نتیجه رسید که باید رهبری انقلاب را هدف قرار دهد، زیرا میداند که با وجود یک رهبر مقتدر در ایران اسلامی، همه توطئههای آنها نقش بر آب خواهد شد."15
ایشان درادامه میفرماید “رهبری یعنی آن نقطهای که مشکلات لاعلاج دولت به دست او حل میشود، نفس او حقیقت را برای مردم روشن و توطئه دشمن را بر ملا میکند، تبلیغات دروغ و ترفندهای گوناگون دشمن را افشا میکند و به مردم امید میدهد. در برابر توطئه سیاسی بینالمللی میایستد و تمامیت انقلاب را در مقابل توطئهگران قرار میدهد و دشمن را وادار به عقب نشینی میکند، رهبری در برابر اختلافافکنیهای دشمن، مایه الفت و مانع تفرقه میشود و دستها را در دست هم میگذارد."16
3. تضعیف روحانیت
بـیتـردیـد حـضـور روحانیتِ آگاه و متعهد، در خیل عظیم نیروهای مردمی، نقش مهمی در پیروزی انـقـلاب اسـلامـی ایـفا کرد. پیش قراولانی که در راه اعتلای کلمة اللّه و احیای اسلام ناب محمدی (ص ) از هـیـچ کـوشـشی دریغ نکرده و هم چون مراد و مقتدای خود، جان بر کف پذیرای هر گونه خـطر گردیدند. به همین دلیل هم آماج حملات دشمنان و وابستگان آنها قرار گرفتند. ازاین رو رهبری میفرماید.” دشمنان اسلام از مقابله با نظامی که منافع نامشروع استکبار را در منطقه برهم زده است، دست نخواهند کشید و با آن آشتی نخواهند کرد. تجربههای شکستخورده آنان سبب شده است که روشهای خود را در مقابله با ملت ایران پیچیدهتر کنند و امروز به این نتیجه رسیدهاند که برای زدن و کوبیدن انقلاب، باید به سراغ حوزههای علمیه و دانشگاهها و یا یک فرد معمم بروند، تا بلکه از طریق آنها به هدف خود برسند، اما توطئهگران از بیداری حوزه و دانشگاه و هوشیاری بزرگان این کشور غافل بودند.”
دشمن شناسی از دیدگاه رهبری (4)
سلب اعتماد مردم از مسئولین و دولت، خواست دیگر دشمن :
از جمله نکات مهم دیگری که رهبر معظم انقلاب از آن بعنوان خواست دشمنان نام بردند تلاش آنان برای سلب اعتماد مردم از مسئولین و دولت می باشد و در این زمینه فرمودند: «اعتماد به مسئولین کشور، اعتماد به دولت، همان چیزی است که دشمنان می خواهند نباشد دشمنان می خواهند مردم به دولت- که مسئولیت اداره امور کشور را دارد- بی اعتماد باشند، سعی کنید این نقشه دشمن را خنثی کنید. من از دولت حمایت می کنم از همه دولتهای بر سرکار و منتخب مردم حمایت کردم، بعد از این هم همین خواهد بود »
مقام معظم رهبری برخی ازراهکارهایی که دشمنان در جهت براندازی نظام به آن رو آورده اند، را اینگونه بر شمرده اند :
1. تضعیف و تخریب باورهای دینی.
رهبر معظم انقلاب، دیدار ائمه جمعه سراسر کشور، اضمحلال، مکتب لیبرال دموکراسی غرب
حـفـظ هـویـت فـرهـنـگـی و دیـنـی نـشـانـه ای از شـخـصـیـت و استقلال ملتهاو تضعیف آن نشانه وابستگی ملتها است. اعتقاد به حفظ (هویّت دینی ) و دفاع از آن تـا پـای جـان، نـظـام نـوپای جمهوری اسلامی را برپا کرد و آن را در برابر تهاجمات گـونـاگـون دشـمـن، مـقـاوم و پایدار نمود. اگر دشمن بتواند این اعتقاد را از ذهن مردم بزداید، مـقـاومـتها و ایـثـارهـا و فداکاریها هم به دنبال آن از بین خواهند رفت و کشور دوباره در سلطه اجانب قرار خواهد گرفت. آیت الله خامنه ای در این باره میفرماید: “آنها حاضرنیستند ببینند درمقابل چشمشان پرچم دین و دمکراسی روی یک علم برافراشته شود. سعی آنها این است که بین مردم سالاری و دین فاصله ایجاد کنند. ” و براین اساس ” تلاش دشمن این است که مردم را ازنظام اسلامی دلسرد و پایههای ایمان و عقیده وعمل دینی را درمردم سست کند. “
2. تضعیف ارکان نظام اسلامی
بـعـد از پیروزی انقلاب اسلامی، بسیاری از نهادهای خودجوش انقلابی،فعّالیّتهای خود را شروع کرده، و با الهام از رهنمودهای رهبری نظام به کار خود ادامه دادند. از جمله اهداف دشمن در جهت براندازی نظام اسلامی، تضعیف و تخریب این ارکان نظام میباشد که نقش مهمّی در تداوم پیروزی انقلاب ایفا میکردند. ازمهمترین اهداف دشمن در این زمینه تضعیف اصل ولایت فقیه بوده است. اصل ولایت فقیه به عنوان مهم ترین رکن نظام جمهوری
اسلامی به شمار میرود؛ اصلی که نظام اسلامی را یک نظام دینی قرار داده و سبب امتیاز آن از نظامهای مـوجـود دنـیـا شـده اسـت ؛ بـه همین دلیل این رکن مورد هجوم دشمن قرار گرفته،که گاه توسط عوامل داخلی دست به انجام آنها میزند. رهبری دراین باره میفرماید. ” استکبار جهانی این بار تصور کرد که میتواند روش مؤثرتری را برای مبارزه با انقلاب اسلامی تجربه کند و بر همین اساس پس از مطالعه زیاد به این نتیجه رسید که باید رهبری انقلاب را هدف قرار دهد، زیرا میداند که با وجود یک رهبر مقتدر در ایران اسلامی، همه توطئههای آنها نقش بر آب خواهد شد. “
ایشان درادامه میفرماید
“رهبری یعنی آن نقطهای که مشکلات لاعلاج دولت به دست او حل میشود، نفس او حقیقت را برای مردم روشن و توطئه دشمن را بر ملا میکند، تبلیغات دروغ و ترفندهای گوناگون دشمن را افشا میکند و به مردم امید میدهد. در برابر توطئه سیاسی بینالمللی میایستد و تمامیت انقلاب را در مقابل توطئهگران قرار میدهد و دشمن را وادار به عقب نشینی میکند، رهبری در برابر اختلافافکنیهای دشمن، مایه الفت و مانع تفرقه میشود و دستها را در دست هم میگذارد. “
دشمن شناسی از دیدگاه رهبری (3)
تشریح ابعاد مختلف جنگ روانی دشمن :
یکی از مهمترین ابعاد جنگ دشمنان بیرونی، بهره گیری از جنگ روانی می باشد که در آن تلاش بر این است که با طراحی قبلی و حتی المقدور بدون بکارگیری از ابزار نظامی به نتایج موفقیت آمیز یک جنگ تمام عیار در عرصه دیپلماسی، سیاسی فرهنگی اجتماعی دست یافت در تعریف جنگ روانی آمده است: «عملیات روانی شامل اقداماتی از پیش تعیین شده برای انتقال اطلاعات و شواهد معین به مخاطبین با هدف تأثیرگذاری بر احساسات، انگیزه ها، اهداف و نیز تأثیر بر رفتار دولت ها، سازمان ها، گروهها و افراد می باشد. »
آنچه می توان از آن بعنوان مهمترین محورهای عملیات روانی دشمن در کلام رهبر معظم انقلاب نام برد عبارتند از:
رهبر
1- مرعوب کردن مسئولین، شخصیتهای سیاسی و نخبگان کشور
2- تضعیف اراده عمومی مردم
3- تغییر درک صحیح مردم از واقعیت های موجود جامعه
4- سلب اعتماد ملت از مسئولین کشور
5- ترویج شایعه تحریم و فشار اقتصادی بر کشور
6- ترویج شایعه بکارگیری ابزار خشونت بر علیه ملت ایران
7- عوض کردن جای متهم و مدعی با ابزار تبلیغاتی و رسانه ای
8- ترساندن ملت های منطقه از ملت ایران و انقلاب اسلامی
9- دامن زدن به اختلافات مذهبی، قومی، جناحی، سیاسی و رقابت های صنفی
یکی از ابزارهای مهم دشمن در جنگ روانی ایجاد اختلاف و تشتت آراء در بین یک ملت با بهره گیری از گروهها، شخصیت ها و جریانات سیاسی وابسته به خود می باشد که رهبر معظم انقلاب در کلام خود این دسته از عناصر سیاسی را نصیحت دوستانه نموده و فرمودند: «من به همین مناسبت به عناصر سیاسی داخلی هم دوستانه نصیحت می کنم، مراقب باشند، طوری حرف نزنند، طوری موضعگیری نکنند که به مقاصد دشمن در این جنگ روانی کمک شود. »
به همین مناسبت مقام معظم رهبری در موضوع فناوری هسته ای نیز به عده ای که در داخل کشور همان حرف های دشمن را تکرار می کنند نصیحت کرده و فرمودند: «عده ای می نشینند همان حرف دشمن را تکرار می کنند که: آقا! چه لزومی دارد؟… همانهایی که ملی شدن نفت را که به وسیله دکتر مصدق و مرحوم آیت الله کاشانی انجام گرفت، امروز تمجید می کنند- که آن کار، نسبت به این کار کوچک بود؛ این از او بزرگتر است- همانها امروز نسبت به انرژی هسته ای همان حرفی را می زنند که مخالفین مصدق و کاشانی آن روز می گفتند.
روزنامه واشنگتن پست با سرزنش اعضای دائم شورای امنیت می نویسد: «این شورا به جنگ اراده یک ملت رفته است و برگ برنده جمهوری اسلامی ایران در چالش هسته ای با غرب، به میدان آمدن خواست و اراده ملی است، اراده ای که چون متکی بر پشتوانه یک ملت است به هیچ وجه شکستنی نیست. »
در این زمینه مواضع برخی جریانات سیاسی داخلی که در واقع با موضع گیری خود بخشی از عملیات روانی دشمن را در داخل کشور کلید می زنند قابل تأمل است که چگونه پس از صدور قطعنامه 1737 شورای امنیت بر علیه فعالیت های صلح آمیز هسته ای ایران برخی احزاب و جریانات سیاسی با اتخاذ مواضع منفعلانه در جهت اهداف جنگ تبلیغاتی و روانی دشمن گام برمی دارند که بعنوان نمونه می توان به بیانیه سازمان مجاهدین انقلاب اشاره نمود که در بخشی از آن آمده است: «دولت نهم با افراطی گری و بی منطقی خود در حوزه سیاست خارجی و پرونده هسته ای، مصالح و منافع یک کشور را در معرض تاراج قرار داده است. »
این درحالی است که در همین ایام روزنامه واشنگتن پست با سرزنش اعضای دائم شورای امنیت می نویسد: «این شورا به جنگ اراده یک ملت رفته است و برگ برنده جمهوری اسلامی ایران در چالش هسته ای با غرب، به میدان آمدن خواست و اراده ملی است، اراده ای که چون متکی بر پشتوانه یک ملت است به هیچ وجه شکستنی نیست. »