درسی از عصر عاشورا
بعد از ظهر عاشورا وقتی خیمه های یاران امام حســـــــــــــین (ع) را به آتش کشیدن، همه مشغول فرار بودند. شخصی از سپاهیان دشمن، بسوی یکی از دختران کوچک امام حسین دوید و گوشواره های او را به گونه ای کشید که گوش های دخترک، پاره شد و خود او نیز بیهوش بر زمین افتاد. سپس تمام زنان آنجا را کشف حجاب کردند. هنگامی که به هوش آمد به سوی عمّه اش، حضرت زینب دوید. نگفت من تشنه ام، نگفت گوش هایم درد می کند، نگفت مرا تازیانه زدند، نگفت پدرم کو! … متوجّه شده بود که چادر به سر ندارد؛ با گریه به عمّه اش التماس کرد: «عمّه جان، من چادر ندارم. آیا چادری نداری که خود را با آن بپوشانم؟» حضرت زینب گریه کرد و فرمود: «دخترم! آن ها چیزی برای ما باقی نگذاشته اند!»
از واقعه ی عاشورا فقط درس گریه و عزاداری نگیریم؛ بلکه درس هایی از حجاب و عفاف نیز در آن وجود دارد.
به بانوانى كه مى خواهند در خارج منزل به كارى اشتغال داشته باشند، توصیه مى شود
هوشیار باشیم که دام های فریب ، جاذبه های گناه ، آنتن های وسوسه گر و فیلم ها و سی دی های دجّال گونه ، ایمان و عفاف ما را نربایند .
خدافراموشی ، خودفراموشی را در پی دارد .
هر که ارزش خود را نداند ، خویش را حراج می کند و زیر قیمت واقعی ، می فروشد .
ارزش اجناس دست دوم ، خیلی پایین تر است .
به بانوانى كه مى خواهند در خارج منزل به كارى اشتغال داشته باشند، توصیه مى شود به نكات زیر توجه نمایند:
به گزارش سرویس قاب نقره برنا ،درست است كه بر مردان واجب است مخارج خانواده را تأمین كنند و بانوان شرعاً در این باره مسئولیتى ندارند، اما خانم ها نیز باید شغل و كارى داشته باشند. در اسلام از فراغت و بى كارى مذمت شده است.
عصاره ی گل نجابت
عصاره ی گل های عالَم ، تبدیل به « عطر » می گردد و در شیشه ی دربسته نگهداری می شود .
اگر درِ شیشه ی عطر ، باز بماند ، عطرش می پرد و اگر کسی ، با حجاب و پوشش ، عطر عفاف خود را حفظ نکند ، از ارزش و اعتبار می افتد .
رایحه ی دل انگیز عفاف را نباید در مزبله ی نگاه های شیطانی ، رها کرد و گُل نجابت را نباید در دست پلید هوسبازان ، پرپر ساخت .
دلت پاک باشد
حجاب ظاهری ، ریشه در عفاف درونی دارد .
کسی که بخواهد پاک باشد ، ظاهر و باطنش را باید یکی کند .
آنان که بی قید و لاابالی اند ، ولی می گویند :« دلت پاک باشد ! » نمی دانند که پاکی دل ، در پاکی رفتار و متانت و وقار ، نمایان می شود و از دل پاک ، جز نگاه پاک برنمی آید .
از کوزه همان برون تراود که در اوست.
نمی توان پذیرفت که از کسی عفونت گناه به مشام برسد ، ولی مدّعی باشد که دلش پاک است.
محرومیت از انجام اعمال صالح
در روایت آموزندهای آمده است: شخصی از امیرالمؤمنین امام علی (علیهالسلام) سؤال کرد که چرا من از شب خیزی و از خواندن نافله سحر محرومم؟ امیرالمؤمنین جواب خیلی سادهای داد، فرمود: «انت رجل قد قیدتک ذنوبک؛ مردی هستی که گناهانت، دست و پایت را به غل و زنجیر بستهاند، نمیگذارند بلند شوی.» این خیلی عجیب است و خود یک حقیقتی است. «محرومم» معنایش این است که نه فقط بیدار نمیشوم، بیدار هم که بشوم نمیتوانم بلند شوم. فرمود : یک غل و زنجیر نامرئی به دست و پایت هست، خودت هم نمیدانی. یعنی اگر میخواهی بلند شوی اول باید آن غل و زنجیرها را باز کنی. بندهای نامرئی به دست و پایت زده شده؛ تا آنها را باز نکنی، نمیشود. باز کردن آنها یعنی چه؟ یعنی قبلاً توبه کردن، خود را پاک کردن و شستشو دادن، تا بعد خداوند چنین توفیقی به تو بدهد.
هر عمل صالح که در نزد خداوند پذیرفته شود و عاملی همچون گناه آن را نسوزاند، انسان را رشد میدهد و به کمال نزدیک میکند. توفیق انجام اعمال صالح و حفاظت آنها، برای هر کسی پدید نمیآید. لطف خداوند در دادن توفیق عمل صالح، شامل کسانی است که از گناه پرهیز میکنند. امام صادق (علیهالسلام) فرمودهاند: «ان الرجل یذنب فیحرم صلوة اللیل وان عمل السییء اسرع فی صاحبه من السکین فی للحم»: همانا شخص گناهی میکند و در اثر آن از نماز شب محروم میشود و تأثیر کار بد در عامل آن از تأثیر کارد در گوشت سریعتر است.