فرازی از توبه نامه ی شهیدی سیزده ساله
بار خدایا از کارهای که کرده ام به تو پناه میبرم از جمله:
از این که حسد ورزیدم …..
از این که زیبایی قلمم را به رخ کسی کشیدم…..
ازاینکه شکمم سیر بود ویاد گرسنگان نبودم ……. از اینکه مرگ را فراموش کردم……. از اینکه در راهت تنبلی وسستی کردم ….. از اینکه عفت زبانم را به لغات بیهوده آلودم …… از اینکه منتظر بودم تا دیگران به من سلام کنند…… از اینکه برای نماز شب بیدار نشدم …… از اینکه نشان دادم کاره ای هستم، خداکند که پست و مقام ؛پستمان نکند…… از اینکه ایمانم به بنده ات بیشتر از ایمان به تو بود…… از اینکه منتظر تعریف و تمجید دیگران بودم ، غافل از اینکه تو بهتر از دیگران مینویسی و با حافظه تری…… از اینکه از گفتن مطالب غیر لازم خودداری نکردم وپر حرفی کردم…… از اینکه در نماز حواسم جای دیگری بود……. از اینکه “خدا میبیند” را در کارهایم دخالت ندادم….. ببینید این شهید عزیزبه چه رذایلی اشاره میکند اینها تلنگری است برای من وشما که به کجا میرویم ..و چگونه…. شهیدمحمودی کلاس آموزشی ترک رذایل برایمان گذاشته ؛ ورود برای همه آزاد است بسم الله………..
دو آفتی که اجر صدقه را نابود میکنند
فراز دوم: یَأَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُواْ لَا تُبْطِلُواْ صَدَقَاتِکُم بِالْمَنِّ وَ الْأَذَی (264- بقره)
منت گذاشتن و اذیت کردن، دو خطر مهمی است که اجر صدقات را تهدید میکند. خداوند متعال در این آیه، مردم را از نابود کردن اجر صدقاتشان با منت و اذیت نهی میکند.
از این آیه به خوبی استفاده میشود که انفاق در راه خدا در صورتی در پیشگاه پروردگار مورد قبول واقع میشود که به دنبال آن منت و چیزی که موجب آزار و رنجش نیازمندان است نباشد. بنا بر این کسانی که در راه خداوند بذل مال میکنند ولی به دنبال آن منت میگذارند یا کاری که موجب آزار و رنجش اوست انجام میدهند در حقیقت با این عمل ناپسند، اجر و پاداش خود را از بین میبرند.(1) در این بین کسی اجر میبرد که بتواند کار ارزشمند خود را از این دو آفت نابودگر حفظ کند.(2)
1نمونه ج2ص317
2 آیه 262 سوره بقره
مخترع اینترنت در مورد خطرات گوگل،فیس بوک و اپل هشدار داد
مردی که دنیای ارتباطات را با اختراع “تار جهانگستر” متحول کرد در مورد خطرات استفاده شرکتهای گوگل، فیسبوک و “اپل” از اطلاعات شخصی کاربران هشدار داد.
به گزارش جنگ نرم به نقل از «راشاتودی»، مردی که دنیای ارتباطات را با اختراع «تار جهانگستر» متحول کرد در مورد اثرات جانبی انقلابی که به پا کرد هشدار داد.
به گزارش «راشاتودی»، آقای «تیم برنرز لی» که استاد دانشگاه «امآیتی» است به مشتریان اختراعش در مورد اثرات استفاده از گوگل و فیسبوک و همچنین تلاشهای دولتها برای سانسور کردن اینترنت هشدار داد.
این استاد دانشگاه در مصاحبهای با روزنامه «گاردین» که روز گذشته منتشر شد ضمن تجلیل از اقدامات شگفتانگیزی که اینترنت میسر کرده است، از کاربران خواست در مورد کارهایی که شرکتهای اینترنتی میتوانند با اطلاعات شخصی آنها انجام دهند هوشیار باشند.
این استاد متولد لندن میگوید با آنکه دنیای اینترنت محیط خوبی برای پاسخگویی به سؤالات، پیدا کردن راه حلهای مشکلات و فراهم آوردن فرصتهای سرگرمی است، اما شرکتهایی که کاربران، اطلاعات شخصی خود را در اختیار آنها قرار میدهند ممکن است لزوما رفتار دوستانهای با آنها نداشته باشند.
این دانشمند علوم رایانه میگوید: «رایانه من اطلاعات زیادی از وضعیت تناسب بدنی من، از چیزهایی که میخورم و جاهایی که در آن هستم، دارد. گوشی من وقتی در جیبم قرار میگیرد از مقدار تمرین بدنی من و اینکه از چند پله بالا رفتهام، اطلاع دارد.»
آقای «برنرز لی» می گوید این مسئله با اینکه سازنده است، اثرات منفی خاص خودش را هم دارد.
وی استدلال میکند: «یکی از مشکلات مخازن شبکههای اجتماعی این است که آنها داده در اختیار دارند و من دادهای در اختیار ندارم. من هیچ برنامهای ندارم که با اجرای آن روی رایانه شخصیام بتوانم از تمام اطلاعاتی که در هر کدام از شبکههای اجتماعی استفاده میکنم، به علاوه تمام اطلاعات موجود در “تقویمم"، به علاوه اطلاعاتم در نقشه اینترنتی و همینطور سایر اطلاعاتم کمک بگیرم تا بتوانم کاملا از آنها به عنوان تکیهگاه استفاده کنم.»
بنا به استدلال این استاد دانشگاه MIT برندگان این جدال نابرابر کمپانیهایی مانند گوگل، فیسبوک و «اپل» هستند که نه تنها اینترنت، بلکه اطلاعات کاربران را تحت انحصار خود در میآورند.
وی میافزاید: «نکته جالب این است که مردم از همان اوان استفاده از اینترنت در مورد مالکیت انحصاری شرکتها نگران بودهاند. آنها ابتدا در مورد کنترل تمامعیار Netspace بر بازار مرورگرهای اینترنتی نگران بودند تا اینکه به تازگی از کنترل کامل شرکت “مایکروسافت” بر بازار مرورگرها دلواپس شدند. بنابراین به نظر من یکی از درسهایی که میتوانیم بگیریم این است که مسائل میتوانند به سرعت تغییر پیدا کنند.»
پرفسور «برنرز لی» اضافه میکند به موازاتی که شرکتها، انحصار روشهای دریافت و ارئه اطلاعات را در اختیار می گیرند، مشتریها با سرعت تمام به این سمت حرکت میکنند که به ترحم آنها وابسته شوند. این استاد دانشگاه، به تلاشهای شرکت “اپل” برای وادار کردن مشتریانش به نحوه استفاده از برنامههای کاربردی حمله میکند و میگوید باید به کاربران اجازه داده شود خودشان در مورد نحوه استفاده از وسایلشان تصمیم بگیرند.
اصول و روشهای مقابله با جنگ نرم
اما چه کار کنیم تا بتوانیم با بهرهگیری از ساز و کارهای مختلف از اعمال تهدیدات نرم پیشگیری کنیم و یا از دامنه اثرات اجتماعی فرهنگی و سیاسی آن ها را کاست و یا از میان برد.
براي مقابله با جنگ نرم، نخست بايد ويژگيهاي اين نوع جنگ را آناليز كرده و خوب بشناسيم و بدانيم كه جنگ نرم با جنگ سخت، چه تفاوتهايي دارد. آنچه در جنگ سخت مورد هدف قرار ميگيرد، جان انسانها، تجهيزات، امكانات و بناهاست كه معمولا در اين مواقع با استفاده از همين مسائلي كه مورد هدف قرار گرفته است، افكار عمومي عليه دشمن فعال ميشود، در حالي كه در جنگ نرم آن چه هدف قرار ميگيرد، افكار عمومي است.
براي دستيابي به اين هدف، بايد بيش از گذشته رسانهها را مورد توجه قرار دهيم و افكار عمومي داخلي و جهاني را نسبت به دروغپردازي رسانههاي خارجي، آگاه كنيم.
اين دو مهم فقط با تقويت رسانههاي خودي و تلاش براي بينالمللي كردن اين رسانهها، ميسر است. ديپلماسي رسانهاي در سياست خارجي هر كشور به دو صورت تحقق مييابد؛ يكي مديريت رسانهها توسط سازمانهاي ديپلماتيك رسمي كشور و ديگري به صورت خودجوش و در راستاي سياستهاي كلان كشورها.
هر ملتي و كشوري داراي منابع قدرت نرم است كه شناسايي و تقويت و سازماندهي آن ها مي تواند براساس يك طرح جامع تبديل به يك فرصت و هجوم به دشمنان طراح جنگ نرم شود. به عنوان مثال، منابع قدرت نرم در ايران را مي توانيم «ايدئولوژي اسلامي»، «قدرت نفوذ رهبري»، «حماسهآفرينيها» و «درجه بالاي وفاداري ملت به حكومت» برشمریم.
تاكتيكهاي جنگ نرم
1- برچسب زدن: بر اساس اين تاكتيك، رسانه ها، واژه هاي مختلف را به صفات مثبت و منفي تبديل كرده و آنها را به آحاد يا نهادهاي مختلف نسبت مي دهند
2- تلطيف و تنوير: از تلطيف و تنوير (مرتبط ساختن چيزي با كلمه اي پر فضيلت) استفاده مي شود تا چيزي را بدون بررسي شواهد بپذيريم و تصديق كنيم.
3- انتقال: انتقال يعني اينكه اقتدار، حرمت و منزلت امري مورد احترام به چيزي ديگر براي قابل قبول تر كردن آن منتقل شود.
4. تصديق: تصديق يعني اينكه شخصي كه مورد احترام يا منفور است بگويد فكر، برنامه يا محصول يا شخص معيني خوب يا بد است. تصديق فني رايج در تبليغ، مبارزات سياسي و انتخاباتي است.
5- شايعه: شايعه در فضايي توليد مي شود كه امكان دسترسي به اخبار و اطلاعات موثق امكان پذير نباشد.
6- كليگويي: محتواي واقعي بسياري از مفاهيمي كه از سوي رسانه هاي غربي مصادره و در جامعه منتشر مي شود، مورد كنكاش قرار نمي گيرد. توليدات رسانه هاي غربي در دو حوزه سياست داخلي و خارجي، مملو از مفاهيمي مانند جهاني شدن، دموكراسي، آزادي، حقوق بشر و… است. اينها مفاهيمي هستند كه بدون تعريف و توجيه مشخص، در جهت اقناع مخاطبان در زمينه اي مشخص بكار گرفته ميشوند.
7- دروغ بزرگ: اين تاكتيك قديمي كه هنوز هم مورد استفاده فراوان است، عمدتاً براي مرعوب كردن و فريب ذهن حريف مورد استفاده قرار ميگيرد.
8- پاره حقيقتگويي: گاهي خبر يا سخني مطرح مي شود كه از نظر منبع، محتواي پيام، مجموعه اي به هم پيوسته و مرتب است كه اگر بخشي از آن نقل و بخشي نقل نشود، جهت و نتيجه پيام منحرف خواهد شد.
9- انسانيتزدايي و اهريمنسازي: يكي از موثرترين شيوه هاي توجيه حمله به دشمن به هنگام جنگ (نرم و يا سخت)، «انسانيتزدايي» است. چه اينكه وقتي حريف از مرتبه انساني خويش تنزيل يافت و در قامت اهريمني در ذهن مخاطب ظاهر شد، مي توان اقدامات خشونت آميز عليه اين ديو و اهريمن را توجيه كرد.
10- ارائه پيشگوييهاي فاجعهآميز: در اين تاكتيك با استفاده از آمارهاي ساختگي و ساير شيوه هاي جنگ رواني (از جمله كليگويي، پاره حقيقتگويي، اهريمنسازي و …) به ارائه پيشگوييهاي مصيبتبار ميپردازند كه بتوانند حساسيت مخاطب را نسبت به آن افزايش داده و بر اساس ميل و هدف خويش افكار وي را هدايت نمايند.
11- قطرهچكاني: در تاكتيك قطرهچكاني، اطلاعات و اخبار در زمان هاي گوناگون و به تعداد بسيار كم و به صورتي سريالي ولي نا منظم در اختيار مخاطب قرار مي گيرد تا مخاطب نسبت به پيام مربوطه حساس شده و در طول يك بازه زماني آن را پذيرا باشد.
12- حذف و سانسور: در اين تاكتيك سعي مي شود فضايي مناسب براي ساير تاكتيك هاي جنگ نرم به ويژه شايعه خلق شود تا زمينه نفوذ آن افزايش يابد. در اين تاكتيك با حذف بخشي از خبر و نشر بخشي ديگر به ايجاد سوال و مهمتر از آن ابهام مي پردازند و بدين ترتيب زمينه توليد شايعات گوناگون خلق مي شود.
13- جاذبه هاي جنسي: استفاده از غریزهی جنسی و نمادهاي اروتيكال از تاكتيكهاي مهم مورد استفاده رسانه هاي غربي است به طوري كه مي توان گفت اكثر قريب به اتفاق برنامه هاي رسانه هاي غربي از اين جاذبه در جهت جذب مخاطبان خويش به ويژه جوانان كه فعالترين بخش جامعه هستند، بهره ميگيرند.
14- ماساژ پيام: در ماساژ پيام، از انواع تاكتيك هاي گوناگون (حذف، كلي گويي، پاره حقيقت گويي، زمان بندي، قطره چكاني و…) جنگ نرم استفاده مي شود تا پيام بر اساس اهداف تعيين شده شكل گرفته و بتواند تصوير مورد انتظار را در ذهن مخاطب ايجاد كند. در واقع در اين متد ، پيام با انواع تاكتيك ها ماساژ داده مي شود كه از آن مفهوم و مقصودي خاص برآيد.
15- ايجاد تفرقه و تضاد: ازجمله اموري كه در فرآيند جنگ نرم مورد توجه واقع مي شود، تضعيف از طريق تزريق تفرقه در جامعه هواداران و حاميان حريف است. ايجاد و القاء وجود تضاد و تفرقه در جبهه رقيب باعث عدم انسجام و يكپارچگي شده و رقيب را مشغول مشكلات دروني جامعه حاميان خود مي كند و از اين طريق از اقتدار و انرژي آن كاسته و قدرتش فرسوده شود.
16- ترور شخصيت: در جنگ نرم بر خلاف جنگ سخت ، ترور فيزيكي جاي خود را به ترور شخصيت داده است. در زماني كه نميتوان و يا نبايد فردي مورد ترور فيزيكي قرار گيرد با استفاده از نظام رسانه اي و انواع تاكتيك ها از جمله بزرگ نمايي، انسانيتزدايي و اهريمن سازي، پاره حقيقت گويي و… وي را ترور شخصيت مي كنند و از اين طريق باعث افزايش نفرت عمومي و كاهش محبوبيت وي مي شوند. دشمنان انقلاب و نظام اسلامي نیز با استفاده از اين تاكتيك و بهره گيري از ابزار طنز، كاريكاتور، شعر، كليپ هاي كوتاه و… كه عموماً از طريق اينترنت و تلفن همراه ، پخش مي شود به ترور شخصيت برخي افراد سياسي و فرهنگي موجه و معتبر در نزد مردم مي پردازند.
17- تكرار: براي زنده نگه داشتن اثر يك پيام با تكرار زمان بندي شده، سعي مي كنند اين موضوع تا زماني كه مورد نياز هست زنده بماند. در اين روش با تكرار پيام، سعي در القاي مقصودي معين و جا انداختن پيامي در ذهن مخاطب دارند
18- توسل به ترس و ايجاد رعب: در اين تاكتيك از حربه تهديد و ايجاد رعب و وحشت ميان نيروهاي دشمن، به منظور تضعيف روحيه و سست كردن اراده آنها استفاده مي شود. متخصصان جنگ نرم، ضمن تهديد و ترساندن مخاطبان به طرق مختلف به آنان چنين القاء مي كنند كه خطرات و صدمه هاي احتمالي و حتي فراواني بر سر راه آنان ممكن كرده است و از اين طريق، آينده اي مبهم و توام با مشكلات و مصائب براي افراد ترسيم مي كنند.
19- مبالغه: مبالغه يكي از روشهايي است كه با اغراق كردن و بزرگ نمايي يك موضوع، سعي در اثبات يك واقعيت دارد. كارشناسان جنگ رواني، از اين فن در مواقع و وقايع خاص استفاده مي كنند. غربي ها همواره با انعكاس مبالغه آميز دستاوردهاي تكنولوژيك خود و اغراق در ناكامي هاي كشورهاي جهان اسلام سعي در تضعيف روحيه مسلمانان در تقابل با تمدن غربي دارند.
20- مغالطه: مغالطه شامل گزينش و استفاده از اظهارات درست يا نادرست، مشروح يا مغشوش و منطقي يا غيرمنطقي است، به اين منظور كه بهترين يا بدترين مورد ممكن را براي يك فكر، برنامه ، شخص يا محصول ارائه داد. متخصصين جنگ نرم، مغالطه را با «تحريف» يكسان مي دانند. اين روش ، انتخاب استدلال ها يا شواهدي است كه يك نظر را تاييد مي كند و چشم پوشي از استدلال ها يا شواهدي كه آن نظر را تائيد نمي كند