دل نوشته ای زیبا در مورد بی حیای و بی حجابی
عفاف و حجاب ارزش است ، چرا بعضی ها امروز عاشق و معشوق می شوند و به سادگی دل می دهند و دل رابایی می کنن !
ما خون دلها خورده ایم ، قرارمان برای نسل نوجوان و جوان این نبود!
من آنروز یک عشق داشتم ؛ پیروزی یا شهادت ، بعضی ها امروز هر ساعت ، عاشق و معشوق آدم های غریبه می شوند و به سادگی دل می دهند و دل ربایی می کنند!
من آنروز از گل و لای و خاک سنگرها بر لباسهای ساده ام لذت می بردم و بعضی ها امروز از شلوارهای لی خاک نما و پاره پوره خارجی !
من آنروز در جبهه زیر آفتاب داغ ، چفیه بر سر می انداختم تا نسوزم ، بعضی ها امروز رو سری از سر انداخته اند که موی سر به نامحرم نشان داده و بسوزند ودیگران راهم بسوزانند !
چند پوستر حجاب
ماجرای نماز اول وقت
هوالحق
ان الصلاه تنهي عن الفحشاء و المنکر
یکی از بهترین تجارب زندگي ام تحقق همین آیه مبارکه در زندگی ام بود.
روزگاری که مشغول یک زندگی عادی بودم و مانند خيل انسانهای اطرافم مسلمان بودم، نماز می خواندم و روزه می گرفتم اما مجلس عروسي گناه آلود هم مي رفتم و موسیقی حرام هم گوش می دادم و … .
بعد از تحصیلات راهنمایي که در روستا بودیم به شهرستان نقل مکان کردیم. طبق شرایطی که وجود داشت و ورود به يک فضاي جديد مانتویي شدن برایم تبدیل به یک آرزو شده بود. البته چادري هم که به سر داشتم خیلی کم از مانتو نداشت ولی خب به هر حال چادر بود.
بعد از کلی صحبت با پدر و مادر بالاخره رضایت دادند که چادر نپوشم .
شاید مدت 2 سالی چادر را کنار گذاشتم ولي در همین حال به لطف خدا توجه به نماز اول وقت را هرگز از دست ندادم.
سالی که کنکور داشتم شروع به خواندن نماز شب نیز کردم. یک روز از کلاس کنکور که بر می گشتم مطمئنا خواست خداوند بود که يک خانم مانتويی پیش پاي من در پياده رو راه برود و ناگهان از مانتويی بودن او بدم بیاید.
همان موقع تصمیمم را گرفتم البته مطمئنا لطف خدا بود وگرنه روزانه ده ها خانم آنگونه را دیده بودم ولی آن روز این اتفاق برایم افتاد و من به با نگاهی واقعی و عمیق به این مساله این بار آگاهانه چادر را انتخاب کردم و این قضیه آغاز راه جدیدی در زندگی من بود.
و شايد آماده سازي برای شروع یک زندگي با شکل جديد در دانشگاه؛ آشنا شدن با دوستان خوب، استفاده از فضای مسجد و نماز جماعت، شرکت در جلسات معرفتی و … کم کم مرا از آن حال و هوایي که قبلا داشتم جدا کرد و کشیده شدم به سمتی که آرمان هایم تغییر کرد. حضور در دانشگاه راه رشدی بود که آغاز شد و تا به امروز الحمدالله این حضور مثبت بوده است و اميدوارم که همچنان نيز همين مسیر ادامه يابد.
خانواده گرچه با مسیر فعلی ام خیلي همسو نیستند ولی مخالفت ندارند و حتی خوشحال نیز هستند.
البته قابل ذکر است که يادآور شوم اعتقاد بر اين قضيه دارم همانطور که نماز اول وقت باعث بازگشت از مسیر غلطی شد که در پيش گرفته بودم، يک گناه ممکن است موجب بازگشت و سقوط از وضعیت فعلی شود.
حالا 8سال از زمانی که دوباره چادر سر کردم می گذرد و اکنون که دانشجوی ارشد معماری کامپیوتر هستم همیشه برای انتخابم خداوند را شکر می کنم و احساس آرامش و لذت دارم.
اول حجاب را معروف کرده سپس به آن امر کنید
آیت الله حائری شیرازی: ما در برنامه های فرهنگی خودمان کارخانه معروف سازی واجبات را تأسیس نکردهایم، آنوقت توقع داریم واجب معروف نشده را مورد امر و حرام منکر نشده را مورد نهی قرار دهیم.
ایشان در ادامه سخنان خود فرمودند: «ما در برنامه های فرهنگی خودمان کارخانه معروف سازی واجبات را تأسیس نکرده ایم، آنوقت توقع داریم واجب معروف نشده را مورد امر و حرام منکر نشده را مورد نهی قرار دهیم».
وی افزود: بیگانگان و دشمنان اسلام و انقلاب از غفلت ما حداکثر استفاده را کرده اند و کارخانه منکر زدایی از منکرات را راه انداخته اند و معروف های جامعه را بی ارزش نشان می دهند و به شدت در این زمینه در حال فعالیت هستند و از تمام ابزار و رسانه های خود در این راستا کمک گرفته و می گیرند و پیوسته به کار خود مشغول هستند. به طور مثال در اوایل انقلاب هیچکس حاضر به استفاده از کراوات نبود ولی متاسفانه بعد از گذشت سه دهه از انقلاب، و با تهاجم فرهنگی فراوان دشمن استفاده از آن نوعی افتخار و زیبایی حساب می شود.
آیت الله حائری افزودند: وظیفه شما در ترویج حجاب از دو جهت است، یکی معروف کردن حجاب، که سبب می شود دیگران نیز آن را امر کنند و همچنین منکر کردن بدحجابی و بی حجابی که سبب می شود این مسئله در نظر مردم بد و زشت بیاید و دیگری اینکه این مسئله را آرام آرام و بدون شتاب و عجله باید تبدیل به فرهنگ نمائید تا نهادینه و اثرگذار شود.
منبع:شبکه ایران
عامل موفقیت یک طلبه
به نظر بنده یک طلبه باید اول هدف خودش را مشخص کند که چرا در این راه واد شده. خیلی از افراد با اهداف مادی و یاحتی بدون هدف خاص وارد راه طلبگی می شوند که موفقیت در مورد اونها معنی دیگه ای داره ولی کسی که با هدف الهی وارد این راه میشه وقتی در همه کارهاش رضای خدا رو در نظر بگیره و نیتش رو خالص برای خدا بکنه حتما خدا هم دستش رو می گیره. وقتی یکی خالص برای خدا باشه می تونه توی درس خوندنش کم بذاره؟ می تونه با اسم و نام روحانی و طلبه بازی کنه و یا کاری کنه که باعث پیدایش بد بینی مردم به این قشر بشه؟
ای کاش همه کارهامون رو می تونستیم خالصانه برای خدا انجام بدیم و در روایت هم هست که جز عمل خالص پذیرفته نمیشه.
البته طلبگی مثل خیلی از کارهای دیگه آدابی داره که رعایت اونها می تونه خیلی کمک کننده باشه که چند تا رو خدمتتون عرض میکنم: